eitaa logo
دفاع مقدس
3.7هزار دنبال‌کننده
15.9هزار عکس
10.4هزار ویدیو
842 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی و حال و هوای رزمندگان جبهه ها #دهه۶۰ #کپی_آزاد 〰〰〰 اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر «یا لیتنا کنا معک» لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 ۱۵ اردیبهشت ۱۳۶۱ - سالروز شهادت سردار رشید سپاه اسلام، حسین قجه ای 📷 حسین قجه‌ای، قهرمان کشتی آزاد جوانان کشور در دهه پنجاه و فرمانده گردان سلمان در عملیات آزادسازی خرمشهر 💠 مقاومت جانانه گردان سلمان در برابر پاتک های سنگین ارتش صدام در منطقه حساس جبهه نبرد، موجب نجات عملیات بزرگ بیت المقدس شد. 🔹شهید قجه ای به همراه عده کمی از نیروهای باقی مانده اش در ایستگاه گرمدشت (جاده اهواز-خرمشهر) در زیر جهمنی از آتش توپخانه، خمپاره و تانک های عراق پایمردی کردند تا اینکه نیروهای دیگر ملحق شدند و عراقی ها را به عقب راندند. 🔸خالی کردن خاکریز و عقب نشینی از سوی نیروهای قجه ای که در محاصره تانک های دشمن قرار داشتند، برابر بود با پیشروی ارتش عراق تا رودخانه کارون و این یعنی شکست عملیات . . . و شاید پس از آن خرمشهر تا سالیان سال آزاد نمی شد‼️ 🌷 تا ابد مدیون شهداییم🌷 ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
🌷 ۱۵ اردیبهشت ۱۳۶۱ - سالروز شهادت ، حسین قجه ای جعفرجهروتی درکتاب "نبرد درالوک" نقل میکند: قبل ازعملیات فتح المبین برای انجام شناسایی وارد منطقه شدیم.من تخریب چی گروه بودم، بیست وچهارکیلومتر پشت مواضع دشمن نفوذ کرده بودیم، وقت نمازصبح شد دریک گودال مخفی شدیم، آبی برای وضو نداشتیم ، تصمیم گرفتیم تیمم کنیم " حسین قجه ای" گفت :جایی که آب هست تیمم باطله، قمقمه ها راگرفت و تمام قد به سمت تانکرهای دشمن حرکت کرد درهمین هنگام یک عراقی ازسنگر بیرون آمد و به سمت تانکرها رفت، حسین هم به راه خودش ادامه داد و رفت بالای سرعراقی ایستاد تا اوظرف آبش راپر کند وبرود. حسین باآرامش تمام قمقمه ها را پرکرد وبرگشت، نمازمان راباوضو خواندیم وتاغروب هم آب داشتیم. مدتی بعد... درعملیات بیت المقدس وقتی که میخواستیم خبرشهادت حسین رابه احمدمتوسلیان بدهم کسی جرأت گفتن این خبر را به او نداشت. گفتم خودم بهش میگم. توی انرژی اتمی جلسه داشت. در کانکس را زدم اومد بیرون، گفتم حاجی! حسین مجروح شده حاج احمدگفت:مهم نیست حسین مجروحم که باشه به تنهایی یه گردانه، ورفت توی جلسه... کمی این پا اون پا کردم دوباره در زدم اومد بیرون، گفتم حاجی! حسین شهید شده باشنیدن این خبرآنچنان برپشت دستش زد وناله سرداد که سایر فرماندهان ازجلسه بیرون دویدند که چه اتفاقی افتاده!! حسین درشجاعت بی نظیر بود. ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱۵ اردیبهشت۱۳۶۱-سالروز شهادت سردارگمنام سپاه شهید حسین قجه ای 🎞 | شهید قجه‌ای ، کلید فتح خرمشهر چنانچه ازخودگذشتگی او و گردانش نبود، عملیات بیت المقدس به اهداف خود نمی رسید. قجه ای ماهها در مریوان با ضدانقلاب جنگيده و کومله‌ برای سرش جايزه گذاشته بود ا▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️ 💠 اگه یادتون باشه در فیلم "آژانس شیشه ای" تو یکی از سکانسها، حاج کاظم سر پلیسی که برای مذاکره با اون به داخل آژانس اومده بود،بلند فریاد میزنه و یک سری سوالها رو پشت سر هم از اون می پرسه.برای خیلی ها اون سکانس یک سکانس معمولی بود ولی برای بعضی ها اون سکانس یکی از تکان دهنده ترین سکانس های فیلم بود. 🌷اونجا حاج کاظم می پرسه: می دونی گردان بره گروهان برگرده یعنی چی؟ می دونی گروهان بره دسته برگرده یعنی چی؟ می دونی دسته بره نفر برگرده یعنی چی؟ 🌷ولی من امروز از شما می پرسم: می دونید گردان بره کسی برنگرده یعنی چی؟ گردان سلمان از لشگر27محمدرسول الله(ص) تنها یکی از گردانهایی بودکه رفتندو هیچ وقت برنگشتند بیاد شهدای گردان سلمان وفرمانده رشیدشان،شهیدقجه ای ------------------------------------------- 📡 کانال "دفاع مقدس" (ایتا، روبیکا،تلگرام، واتساپ) اینجا بیت شهداست☝️☝️ 🌱 انتشار مطالب، صدقه جاریه است
🌷شهید حسین قجه ای به روایت شهید حاج حسین همدانی: روزهای اول ، بیشتر با حسین قجه ای محشور بودم . اصولا در مورد بعضی آدم ها، شما لازم نیست حتما تجربه ی آشنایی قبلی زیادی با آنها داشته باشی . فی المثل حسین قجه ای ، از آن سنخ آدم هایی بود که در همان اولین دیدار ، احساس می کردی گویا سال های مدیدی است که با او آشنایی. به این معنا که گویا زمانی ، در گذشته ای که به یاد ندارید ، در مکانی نا مشخص ، با او موهبت دیدار و معاشرتی دلنشین را تجربه کرده اید . ضمن این که انسان بسیار جذابی هم بود . حالا شاید علت عمده ی این جذابیت حسین قجه ای، به آن عبادت های با حال و راز و نیازهای شبانه اش به درگاه خدا مربوط می شد . عشق عجیبی به مفاتیح الجنان مرحوم محدث قمی(ره) داشت . مقید بود که در دشوارترین شرایط ، دست و دل خودش را در چشمه ی ادعیه ای مثل دعای کمیل ، دعای توسل ، دعای ندبه و دعای سمات شست و شو بدهد. بعد از شهادت مظلومانه اش ، خبر دار شدیم بچه های واحد تعاون تیپ ، موقع جمع آوری وسایل شخصی به جامانده از او در چادر فرماندهی گردان سلمان ، دفترچه کوچکی با جلد آبی رنگ را داخل ساک برزنتی اش پیدا کرده اند . در صفحات این دفترچه ، حسین ضمن نوشتن رخدادهای روزمره و نکات مربوط به شرح وظایف اش در گردان ، برای هر روز صفحه ای را به ظرایف رفتاری خودش اختصاص داده بود . این که مثلا امروز در جمعی نشستم و به مدت نیم ساعت وقت من به بطالت و یا گوش دادن به حرف هایی گذشت که هیچ بار اخلاقی و معرفتی یی نداشت.بعد هم بابت این قضیه خودش را سرزنش کرده بود . به درگاه خدا استغفار می کرد.حسین در خلوت فردی و با خودش این طور صریح و بی تعارف برخورد می کرد . از نعمتی برخوردار بود که این روزها به آن می گویند ( خود انضباطی ) . نه فقط در رفتارهای جمعی ، بلکه حتی در سلوک فردی و معنوی . جذابیت حسین به خصایل پهلوانی و خلقیات ورزشکاری او هم ربط پیدا می کرد . تواضع غریبی داشت که بین آدم هایی که آن روزها در ورزش کشتی چهره می شدند ، نظیر آن را کمتر می دیدیم . معمولا در بین اشخاصی که توی گود کشتی اسمی و جایگاهی پیدا می کنند ، متاسفانه خیلی کم اند کسانی که خودشان را گم نکنند . این سنخ افراد ، نوعا خودشان را باد می کنند و در برخورد با مردم ، منشی پر از کبر در پیش می گیرند ، اما حسین .... اصلا و ابدا اسیر چنین ورم نفسانی یی نشده بود . چهره ای داشت سبزه ، متناسب و بسیار معصوم ، با لبخندی دلنشین و نگاهی نجیب و دوست داشتنی . در معاشرت با آدم ها ، گارد حسین همیشه باز بود ....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞۱۵ اردیبهشت: سالروز شهادت فاتح خرمشهر، سردار شهید حسین قجه ای فرمانده گردان سلمان تیپ۲۷ محمدرسول الله(ص) ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
🌺کار سخت‌تر، اجرش بیشتر ... 🌿 هیچ‌جای ڪردستان امنیت نبود، فقط چند ساعت در روز امکان تردد در جاده‌ها وجود داشت، شبها ‌هم منطقه دست ضد انقلاب بود؛ 🌱 پس از چند روز با سختے بسیار بہ دزلی و پیش حسین رسیدم، گفتم: « اینجا ڪجاست کہ انتخاب ڪردی و آمده‌ای؟» با لبخند همیشگے گفت : 📢 « مگر نخوانده‌ای و نمی‌دانے کہ هر چه ڪار سخت‌تر باشد اجر و ثوابش هم بیشتر است؟!». ڪردستان هنوز ناآرام بود اما حسین با سلاح در شهر حرڪت نمے‌کرد و مےگفت: 📢 « من نیامده‌ام با این مردم بجنگم و براے آنها قدرت‌نمایے کنم؛ اینها تشنه محبت هستند، باید با آنها برادری کرد تا اوضاع آرام شود » 🌻الحق هم ڪہ شهر و منطقه را با همین مرام و منش، آرام و قلوب مردم کُرد را تسخیر ڪرد. شهید سردار حسین قجه ای🌷 سالروز شهادت، 16 اردی بهشت 1361
🌹سالروز شهادت شهید حسین قجه ای🌹 💠اگر او نبود خرمشهر ...💠 شهید همت به همراه یک نفر با یک موتور تریل که در دهانه صد متری است می‌آید و وارد این نعل اسب می‌شود و به قجه‌ای می‌گوید: «اگر ممکن است شما عقب بیایید.» شهید قجه‌ای می‌گوید: «به برادر احمد بگویید یک عده‌ای اینجا ساکت‌اند چیزی نمی‌گویند(شهدا را می‌گفت) و یک عده‌ای آن گوشه مجروحند و ناله می‌کنند. من مانده ام و تعداد انگشتان دست نیرو. به برادر احمد بگویید من بچه‌هایم را رها نمی‌کنم.» این مقاومت سه روزه ایشان در اینجا اگر اتفاق نمی‌افتاد عراق نیروهای ما را پس می‌زد و یک خاکریز می‌زد لب کارون. آن موقع می‌بایست چند سال دیگر و چقدر شهید دیگر می‌دادیم تا بتوانیم از این آب طبیعی که 500، 600 متر عرض دارد رد شویم؟ مشخص نبود. عراق به علت کمبود نیرو تغافل کرده بود که این کار را نکرده بود. ولی اگر این کار را کرده بود چند سال دیگر قرار بود خرمشهر آزاد شود؟ کسی نمی‌دانست."
Shab01Moharram1396[03].mp3
12.99M
🎙مقاومت غریبانه شهید حسین قُجه ای و غربت و تنهایی مسلم بن عقیل در کوفه ( ) 🔺با نوای: حاج میثم مطیعی ( محرم الحرام ۱۳۹۶) ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
🔴شهید حسین قجه ای 💢بمناسبت سالروز شهادت در سال ۱۳۳۷ در زرین شهر از شهرهای استان اصفهان به دنیا آمد. در سال ۱۳۵۳از سن شانزده سالگی وارد عرصه مبارزات سیاسی شد. تحصیلات مقدماتی را تا اخذ دیپلم در زادگاهش ادامه داد سپس به خدمت سربازی اعزام شد. وی از قهرمانان رشته کشتی آزاد در اوزان ۴۸ و ۵۲ کیلوگرم بود. از جمله قهرمانی‌های وی قهرمانی در مسابقات کشتی جوانان کشور به مدت سه سال و مسابقات کشتی آموزشگاه‌های استان اصفهان به مدت چهار سال است. 💢مسئولیتها و فعالیتها: ▪️فرماندهی سرکوب گروه‌های آشوبگر کردستان در سال ۵۷ و قلع و قمع ۶۰۰ نفر از آنان در تپه‌های اطراف سنندج ▪️فرماندهی شکست حصر باشگاه افسران سنندج در سال ۵۷ ▪️پاکسازی و آزادسازی دزلی و قلعه هادی از دست کومله و دموکرات ▪️فرماندهی آزاد سازی و پاکسازی تنگه تنگه چزابه در عملیات عملیات طریق‌القدس که یکی از شاهکارهای تمام جنگ لقب گرفت. ▪️فرماندهی گردان سلمان در عملیات بیت‌المقدس که به عنوان کلید فتح خرمشهر نام گرفت 💢شهادت: در سن ۲۵ سالگی در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۳۶۱ به همراه گردان سلمان که از اولین روز عملیات بیت‌المقدس وظیفه پدافند در منتهی‌الیه سمت چپ مواضع تیپ ۲۷ تیپ محمد رسول‌الله در حاشیه جاده اهواز خرمشهر را بر عهده گرفته بود در مورخه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۶۱ در محاصره گاز انبری دو تیپ عراقی گرفتار آمده و با اصابت ترکش به ناحیه سر و گردن شهیدشده و در گلستان شهدای زرین شهر به خاک سپرده شد.
1_7664382.pdf
375.8K
📚 عنوان کتاب : حماسه گردان سلمان در عملیات بیت المقدس 📖موضوع : خاطرات شهیدان 📄تعداد صفحات : 12 صفحه 🌷شهید حسین قجه ای، فرمانده دلاور گردان به همراه نیروهایش تا پای جان در برابر ارتش تا دندان مسلح عراق مقاومت کردند و نگذاشتند خط شکسته شود 🔹که اگر خط شکسته می شد عملیات آزاد سازی خرمشهر بی نتیجه می‌ماند و تا سال‌ها امکان بازپس‌گیری خرمشهر وجود نداشت pdf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️سخنرانی فاتح خرمشهر سردار شهید حسین قجه ای در نماز زرین شهر اصفهان - اوایل دهه شصت ا🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷 💠روایت حاج عباس برقی (راننده‌ی حاج احمد متوسلیان) از دلدادگی حاج احمد و شهیدحسین قجه‌ای: 🌷شبی که صبح آن عازم سوریه بودیم، منزل حاج احمد بودیم. یک ضبط صوت داخل اتاق بود. ضبط را روشن کردم. آقایی مشغول سخنرانی بود.حاج احمد وارد شد و گفت: «برادر برقی! فهمیدی کیه؟» گفتم: «نه.» گفت: «حسینِ، حسینِ من، حسینِ قجه‌ای، عزیزِ من. عملیات فتح‌المبین را در نماز جمعه‌ی شهرشون داره توضیح میده.» حاجی شروع کرد گریه کردن. گفتم: «حاجی! دلت تنگ حسین شده؟» گفت: «نه، من حق حسین را ضایع کردم؛ تو فتح‌المبین باید تیپ تحویل می‌گرفت، من بهش گردان تحویل دادم.» من خندیدم و گفتم: «حسین الان اون دنیا پیش مولاش داره صفا میکنه. ما هنوز درگیریم حسین باید به جایی که می رسید٬ رسیده؟!» گفت: البته٬ بله٬ ولی حقش ضایع شد ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊 👇👇 فایل صوتی سخنرانی شهید حسین قجه ای در نماز جمعه زرین شهر اضفهان (زادگاه او)
صدای مردی که ایران مدیون اوست.mp3
7.2M
💕 📢 صوت | بخشی هایی از سخنرانی شهید حسین قجه ای در نماز جمعه زرین شهر اضفهان 🎤 اوایل دهه شصت دوران پس از عملیات محمدرسول الله (ص) در محور پاوه_مریوان (در خاک عراق) -بفرماندهی حاج احمد متوسلیان و شهید همت ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
shahid gojei.mp3
20.08M
💕 📢 صوت | فایل اصلی: سخنرانی شهید حسین قجه ای در نماز جمعه زرین شهر اضفهان او از روحیات رزمندگان اسلام و عملیات انجام شده در جبهه کردستان می گوید 🎤 20 فروردین 1361 دوران پس از عملیات محمدرسول الله (ص) در محور پاوه_مریوان (در خاک عراق) -بفرماندهی حاج احمد متوسلیان و شهید همت ا🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷 💠روایت حاج عباس برقی (راننده‌ی حاج احمد متوسلیان رزمنده سپاه مریوان و تیپ 27) از دلدادگی حاج احمد و شهیدحسین قجه‌ای: 🌷شبی که صبح آن عازم سوریه بودیم، منزل حاج احمد بودیم. یک ضبط صوت داخل اتاق بود. ضبط را روشن کردم. آقایی مشغول سخنرانی بود.حاج احمد وارد شد و گفت: «برادر برقی! فهمیدی کیه؟» گفتم: «نه.» گفت: «حسینِ، حسینِ من، حسینِ قجه‌ای، عزیزِ من. عملیات فتح‌المبین را در نماز جمعه‌ی شهرشون داره توضیح میده.» حاجی شروع کرد گریه کردن. گفتم: «حاجی! دلت تنگ حسین شده؟» گفت: «نه، من حق حسین را ضایع کردم؛ تو فتح‌المبین باید تیپ تحویل می‌گرفت، من بهش گردان تحویل دادم.» من خندیدم و گفتم: «حسین الان اون دنیا پیش مولاش داره صفا میکنه. ما هنوز درگیریم حسین باید به جایی که می رسید٬ رسیده؟!» گفت: البته٬ بله٬ ولی حقش ضایع شد ------------------------------------------- 📡 کانال "دفاع مقدس" (ایتا، روبیکا،تلگرام، واتساپ) اینجا بیت شهداست☝️☝️ 🌱 انتشار مطالب، صدقه جاریه است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥👆شهید حسین همدانی از دلاور مردی های شهید حسین قجه ای فرمانده گردان سلمان و نجات دهنده عملیات بیت المقدس می گوید
🌹 🙂 💠 [ بعد از پایان عملیات ] ، شب آخری که در بودیم، با تاکید به همه ما گفته بود شما موظفید در بازگشت به شهر و دیارتان، پیش از هر کار دیگری، اوّل به زیارت خانواده های معظّم بروید. آقای سماوات یک لبخند قشنگی زد و پرسید: "این تعبیرِ را به کار برد؟" گفتم: "بله، عادت ندارد بگویند ملاقات با ." آقای سماوات گفت: "احسنت به این همه معرفت! همین است که این مرد را " " کرده. بسیار خوب، پس ما الآن تلفنی به منازل اطلاع می دهیم که قرار است شما به قول ؛ به زیارتشان بروید. 📘 برگرفته از کتاب جذاب و دوست داشتنی ، سرگذشت نامه سردار ، صفحه ۲۳۱ ✔️ 📸 اطلاعات عکس: خرداد ۱۳۶۱ ، پس از فتح خرمشهر، ، منزل سردار از راست: نفر دوم، سردار - نفر سوم، سردار نفر دوم از چپ: پدرِ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
# فیلم " سرلشکر رحیم صفوی در حال دریافت آخرین وضعیت نیروها حین انجام عملیات پیروز بیت المقدس - قرارگاه فتح اردیبهشت ۱۳۶۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 داستان صوتی: (حسین پسر غلامحسین) (به یاد عارف شهید محمد حسین یوسف الهی) 🚩 حسین: تو این عملیات قراره پیروز بشیم قاسم جان ▫️قاسم سلیمانی: دیوانه شدی حسین؟ عملیاتهای قبلی که آسون بود و هیچ مشکلی نداشتیم، نتونستیم کاری کنیم. این یکی که اصلا حرفشم نزن. نکنه سرت خورده به جایی؟ 🚩 حسین : حسین پسر غلام حسین داره بهت میگه، این عملیاتو برده تصور کن .............. 📢 سلسله داستانهای صوتی / دفاع مقدس
۱۶ اردیبهشت ۱۳۶۱ -سالروز شهادت رزمنده بسیجی عبدالحسین نوروزی نژاد 🌱 متولد دزفول-۱۳۴۳ 🕊عروج:مرحله دوم عملیات بیت‌المقدس آشنایی او با احکام شرعی و تکالیف دینی همزمان با دوران نوجوانی و آغاز سن بلوغش بود با شروع جنگ تحمیلی سریعا خود را به ستاد نیروهای ذخیره سپاه معرفی کرد،آموزشهای نظامی لازم را دید و عضو فعال بسیج شد در مرحله دوم عملیات آزادسازی خرمشهر در اردیبهشت ۶۱ هنگامیکه عراق برای بازپس‌گیری مواضع خود، پاتک را آغاز کرد، او که فرمانده دسته بود، مجبور شد براثر فشار بی امان دشمن و بنا به دستور فرماندهی، نیروهای خود را عقب بفرستد. بقیه ماجرا از زبان شهید محمد گل اکبر: آنروز که دشمن پاتک سنگینی کرد.دشمن با تانک بما هجوم آورد، دستور عقب‌نشینی صادر شد، من معاون دسته بودم. عبدالحسین گفت: تو نیروها را به عقب ببر! و خودش با آرپی‌جی مقابل دشمن ایستاد وگفت من شلیک می‌کنم تا شما فرصت عقب رفتن پیدا کنید. و اینگونه او در آخرین لحظات، خود را سپر جان همرزمانش نمود و در عنفوان جوانی بال در بال ملائک گشود🕊🕊 فرازهایی از وصیتنامه شهید: درمکتب ما،در اسلام عزیز ما سکوت خوار وننگین است،پس بپاخیزیم و برعلیه کفر و علیه باطل بجنگیم که خدا با ماست و وعده خدا راست و درست است . . . و اما ای بازماندگان عزیز، شما که رسالت خون شهیدان را برعهده دارید باید با کمال صداقت آنرا انجام دهید و از آن غافل نشوید.امام را الگو وسرمشق خودقرار دهید و از رهنمودهای او پیروی کنید که راه امام، راه اسلام و قرآن است به پرورش چهره های تازه و اسلامی همت گمارید و مسجد را که بقول امام سنگر است حفظ کنید و آنرا خالی نگذارید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷شهید عبدالحسین نوروزی نژاد او در وصیت نامه اش می نویسد: « خانواده عزیزم! اگر در جبهه شهید شدم، جسم مرا بدون غسل و کفن و با همان لباس هایم به خاک بسپارید » ...وسپس با بقیه رفقایش از سپاه دزفول، راهی عملیات می شود... 🌴 اردیبهشت ۶۱ _ عملیات بیت المقدس - نبرد برای همرزم شهید می گوید: قبل از عملیات، بخاطر گرمای هوا، همراه با تعدادی از بچه ها کلاه های پارچه ای تهیه کردیم و هر کدام اسم و مشخصات خود را روی لبه آنها نوشتیم و به شوخی می گفتیم اگر چیزی از بدنمان نماند، لااقل از روی کلاهمان شناسایی شویم! این شوخی ما در مورد این شهید عزیز واقع شد. پاتک عراق سنگین بود بطوری که دشمن برای هر نفر یک گلوله ی تانک شلیک می کرد ... در آن شرایط که بچه ها مجبور می شوند که به خاکریز عقب برگردند، «عبدالحسین» با شلیک آر پی جی سعی در مقابله با دشمن داشت ک ناگهان . . . 🕊🕊 غروب شد اما خبری از «عبدالحسین» نداشتیم. شب بچه­ ها دوباره برای بازپس‌گیری مواضع قبلی و شناسایی و انتقال پیکر شهدا رفتند، پیکر او را نیافتند، ... تنها نشانه ای که از عبدالحسین پیدا شد، فقط یک کلاه نیم سوخته بود که نامش روی آن نوشته شده بود. ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
01_vns-norozi_mojodi_980611.mp3
17.05M
🔰 دلنوشته ی شهید جاویدالأثر عبدالحسین نوروزی نژاد؛ تو را باید به آن کلاه نیمه سوخته قسم داد. آن کلاه نیم سوخته ای که حاج مصطفی بعد از ۳۲ سال بالاخره رازش را برملا کرد و آورد و داد به برادرت... درد نرسیدن از درد جاماندن سنگین تر است و تو دوباره می پرسی: مگر نرسیدن با جاماندن تفاوت دارد؟ دارد. تفاوت دارد. به سه رنگ تابوتت قسم تفاوت دارد. آخ ! یادم نبود برادر! نباید تو را به سه رنگ تابوتت قسم می دادم ، آخر تابوتی در کار نبوده و نیست. ۱۶ اردیبهشت ۱۳۶۱ -سالروز شهادت رزمنده بسیجی عبدالحسین نوروزی نژاد ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
⚪️ ماجرای مجروح شدن سردار قاسم سلیمانی در دوران دفاع مقدس در مرحله اول عملیات آزادسازی خرمشهر دلیرمردان تیپ ثارالله (هنوز لشکر نشده بود) علیرغم پیشروی اولیه موفق به تثبیت موقعیت خود نشدند و ناچار به بازگشت شدند. درحالیکه پیکر تعدادی از شهدای عزیز بین دو خاکریز مانده بود؛ و چون منطقه در تیررس و آتش بی وقفه دشمن بود، انتقال اجساد مطهر غیر ممکن می نمود و این مسئله هم مزید بر علت شده بود که تاثیر منفی بر روحیه تعدادی از رزمندگان بگذارد و آنان را نسبت به پیروزی مردد سازد! یک روز که باموتور در خط مقدم در تردد بودم، خودروی روبازِ فرمانده ی شجاع؛ "حاج قاسم سلیمانی" را دیدم که شخصا برای تقویت روحیه بچه ها و شناسایی منطقه برای مرحله دوم عملیات آمده بود. بعثی ها از ترس آغاز مرحله ی بعدی عملیات بیت المقدس، به شدت منطقه را زیر آتش توپ و خمپاره قرار داده بودند که ناگهان یکی از خمپاره ها کنار خودروی حاج قاسم خورد و گرد و غبار و دود غلیظی، سردار و راننده را دربر گرفت. لحظاتی چند نفس درسینه حبس شد که گویا فرمانده هم به خیل شهدا پیوست! ثانیه ها به کندی گذشت تا اینکه خودرو و دو سرنشین آن نمایان و معلوم شد. به لطف الهی به خیر گذشته بود. البته حاج قاسم بی نصیب نمانده بود و چند ترکش به بدن و بخصوص پایش اصابت کرده بود. اما انگار نه انگار که اتفاقی افتاده، خودرو به راه خود ادامه داد. ماهم با موتور در جاده ی مارپیچ به دنبال آن رفتیم تا به چادرهای اورژانس صحرایی رسیدیم. سردار با زحمت از خودرو پیاده شد، چندسوراخ بر لباس رزم او، نشانگر تعداد ترکشهابود. بنده و دوستم رفتیم که زیر بازویش را بگیریم تا احساس درد کمتری بکند؛ اما در آن حال که بالطبع، رنجوری و ضعف بر بدن مستولی است، اجازه نداد به او کمک کنیم و اشاره کرد که با پای خود می رود تا در روحیه ی رزمندگان، اندک بازتاب منفی نداشته باشد! (راوی: سیدمحمد حسینی وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱۶ اردیبهشت ۱۳۶۱ — سالگرد آغاز مرحله دوم عملیات بیت‌المقدس 📹 ببینید | رهبر انقلاب از تاکتیک های فتح خرمشهر می گویند 🌴 دوران دفاع مقدس و فرهنگ جهاد و شهادت به روایت رهبر انقلاب 🔅 تاکتیک‌های فتح خرمشهر 🔻 تاکتیک هایی که در عملیات بیت‌المقدس - که منتهی شد به آزادی - به کار بستند و طراحی‌ای که آنها کردند، تا امروز هم برای آن کسانی که در مقوله‌های نظامی صاحب فکر و نظرند، درس‌آموز است؛ تاکتیکهای پیچیده، پرتحرک، دشوار، به حسب ظاهر نشدنی، اما به دست معجزه‌گر ، جوان مبتکرِ متکی به خدا، عملی و شدنی و واقع شده، بی‌سابقه بود. 🔹 این معنویت، این تکیه‌ی به نیروهای معنوی و ایمانی، این اعتماد به نفس، این شجاعت، این حقیر شدن همه‌ی جلوه‌های ظاهر زندگی مادی، حرکت در راه رضای خدا، در هیچ جا سابقه نداشت؛ همچنانی‌که که خودِ انقلاب اسلامی هم نظیری و سابقه‌ای در تاریخ نداشت. ۱۳۸۶/۰۹/۰۵ ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
📆 اردیبهشت1361- نبرد بیت‌المقدس (آزادسازی خرمشهر) 💠 شلمچه، دفع پاتک دشمن در مرحله دوم عملیات