26.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید حاج قاسم سلیمانی:
🎙 ما باید در انتخابات حضور میلیونی داشته باشیم...
🔸آن چیزی که در انتخابات مهم است حضور مردم در صحنهی انتخابات است...
#حاج_قاسم
#ایران_قوی
هدایت شده از دفاع مقدس
۲۱ اردیبهشت ۱۳۶۱ --سالروز شهادت مسعود پیش بهار
مسئول طرح و عملیات قرارگاه نصر (جوان ترین فرمانده شهید دفاع مقدس)
👆🔴 سردار شهید مسعود پیش بهار - اهل بهبهان. پدرش حسین کارگر شرکت نفت بود. تا پایان دوره متوسطه در رشته صنعتی درس خواند و دیپلم گرفت. با شروع جنگ تحمیلی، در مهرماه ۱۳۵۹ برای گذراندن آموزش نظامی به بسیج مراجعه کرد و یک دوره کوتاه و فشرده نظامی را طی نمود و عازم جبهه های نبرد شد و بعد از چند ماه حضور فعال در جبهه به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد. سال ۱۳۶۰ در گُلف (پایگاه منتظران شهادت) که مرکز فرماندهی جنگ در جنوب بود به نوعی مسعود را کشف کردند و پی بردند که از لحاظ هوش و تدبیر نظامی آدم بسیار لایقی است و برای گذراندن یک دوره فشرده طرح و عملیات انتخاب شد و پس از طی این دوره تا زمان شهادتش به عنوان مسئول طرح و عملیات قرارگاه نصر در کنار سردار شهید حسن باقری بود و تا لحظه شهادت هم هیچ کس نمی دانست که مسعود در جنگ چه کاره است.
سردار شهید مسعود پیش بهار، این فرمانده جوان و ۱۹ ساله ای که می توانست آینده بسیار درخشانی داشته باشد و منشأ خدمات مهمی در جنگ باشد سرانجام بعد از ۱۸ ماه حضور فعالش در جبهه ها در دارخوین به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
هدایت شده از دفاع مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سردار شهید مسعود پیش بهار
هدایت شده از دفاع مقدس
باور نکردم از نفس افتادن ات را
ای همنفس از زندگی جا ماندن ات را
از خون پاکت رد پایی تا خدا ماند
این زندگی بود از تپش های تو جا ماند..
به نام خدا ، صبحتون زیبا ، یاد کنیم از شهدا🌹
عکس از آلبوم شهید حسین اصغر نژاد نفر اول سمت راست (سالگرد شهادت )
از شهدای عملیات کربلای یک و از شهدای روستای شهیدپرور
کلاگرسرا_معلم کلا انتخاب شده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴 ولادت حضرت معصومه (س) و روز دختر، بر همه دختران ایران به خصوص دختران شهدای اسلام مبارک باد.
👆🎞 فیلمی دیده نشده و تأثیرگذار از شعرخوانی انتقادی یک دختر خردسال شهید مفقودالاثر در کنگره شهدا در سال ۸۱ و دوره اصلاحات، درست همان زمانی که شهدا برای دومین بار شهید میشدند!
⚪️ دل ها را برای دیدن این کلیپ بسیار زیبا آماده کنیم، همراه با زمزمه کلام زیبای شهید آوینی که فرمود:
💠 «پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند!
▫️اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند.»🌷🌹🌷
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
🌈 مراسم جشن و #مولودی_خوانی_در_جبهه
🌸🌼☘️ به مناسبت ولادت واعیاد مذهبی
🌴 دوران #دفاع_مقدس
-------------------------------------------
ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
🌴شادی و شادمانی توی جبهه برای خودش عالمی داشت
🔹رزمنده های جبهه همه جوون بودند.
اگر به مسن ترها هم پیرمرد میگفتی بهشون برمیخورد و کنترل این همه جوون توی شادی ها کارشاقی بود.
توی گردان تخریب بعضی از رفتارهایی که توی گردان های رزمی مباح بود حرام اعلام شده بود!!! البته شرعیش نه!!!! بلکه عشقی بود.
ایام ولادت ائمه علیهم السلام توی مقرهای ما در مناطق عملیاتی مختلف غوغایی بود. البته مراعات حد و حدود شرعی و عرفی رو میکردیم.
من خودم زیاد راغب نبودم توی مجالس جشن بخونم، انگار خدا من رو ساخته برای گریه انداختن ، الان هم همینطورم. به قول دوستان نافم رو با گریه برداشتند…
روزهای اول بهار 65 مصادف با ولادت مولا امیرالمومنین(ع) بود و برای جشن ولادت مولا توی گردان مهمون داشتیم . این بار رزمندگان گردان تازه تاسیس حضرت زینب سلام الله علیها مهمان بچه های تخریب بودند و ما هم برای پذیرایی از مهمونهامون شله زرد پخته بودیم...
شاید بعضی ها بگویند شله زرد چه ربطی به ولادت مولا داره.. خوب این به عقل ما رسید.
شهید تابش مداح جلسه بود و من هم میونداری میکردم. اون روز مراسم ساعت 9 صبح و در فضای اطراف مزار شهدای الوارثین برگزار شد.. شهید سید مهدی اعتصامی همه کاره تبلیغات بود و با کمک شهید مجید رضایی جایگاه مراسم رو با تصاویر شهدای گردان آذین بندی کرد گلهای شقایق و زمین سبز اطراف مقر هم که فروردین ما مثل مخمل سبز خودنمایی میکرد در طراوت مجلس ولادت مولود کعبه موثر بود. قبل از مراسم بعضی ها تذکر میدادند که اولا دست نزنید و ثانیا هم دو انگشتی بزنید و من هم این رو به شهید تابش تاکید کردم ... اما نشد که نشد و این بار هم مجلس از دست در رفت و کف زدن های دو انگشتی تبدیل به کوبیدن دست ها به هم شد.
شهید دهقان، شهید الهی،شهید زند، شهید خوش سیر، شهید مرادی سعی میکردند مجلس رو به دست بگیرند و شهید مراتی هم رو سر بقیه سوار میشد تا خودش رو به این جمع برسونه..
#شهید_سید_محمد_زینال_حسینی که بعد از شهید حاج عبدالله نوریان فرمانده گردان تخریب شد هم با اونها همراه میشد و گاهاً هم به من که سعی میکردم جلسه رو کنترل کنم متذکر میشد که بگذار بچه ها راحت باشند.اداره مجلس جشن دو تا گردان واقعا سخت بود.
روز ولادت مولا حسابی بچه ها شادی کردند.. وبعد هم چند تا مسابقه و چند تا جایزه پایان بخش این جلسه بزم وشادی بود..
واقعا شادی و شادمانی در فضای معنوی گردان ما جایگاه خودش رو داشت و تمام سعی براین بود که فضای شادابی برای جوانها باشه.. رزمنده های جوان و نوجوان گردان ما در نهایت حیاء و ادب درخدمت مجلس شادی اهل بیت علیهم السلام بودند و جالب تر اینکه همین شلوغ کن ها مجلس ، نیمه شب صدای ضجه هاشون از خوف خدا همه فضای مقر رو پر میکرد.شهید پیام پوررازقی از کسانی بود که مدام به من و شهید تابش در رابطه با مجالس جشن تذکر میداد. البته پیام توی دلش هیچی نبود و ما هم عاشقانه اون رو دوست داشتیم و به تذکراتش عمل میکردیم اما بعضی وقت ها هم مجلس از دست در میرفت ...
—(راوی: جعفرطهماسبی)
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم|مولودی- خوانی_ در_ جبهه #دفاع_مقدس
💠 مقر تاکتیکی لشکر ۱۷ علی بن ابی طالب(علیهالسلام)- گردان سیدالشهدا(ع)
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
باباها ؛
هر روزشان
روز دختر است ...
#دختر_شهید
#روز_دختر_مبارک
#شهید_حاج_حسین_بصیر
جانشین لشگر ۲۵ کربلا
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 #نماهنگ : شناسنامه
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 شقایق را وحشی می خوانند،
چرا که آزاده است..
🌷سید مرتضی آوینی
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
aviny-10.mp3
2.77M
🌗 شب مردان حق چگونه می گذرد؟
با نوای آسمانی شهید آوینی
فوق العاده زیبا
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
۲۲ اردیبهشت ۶۰
🔴 جنایت صدام و ضدانقلاب
🔖 روایتی از حمله به زندان دولتو توسط صدام و گروهک های تجزیه طلب👇👇
🔻اسرایی که زنده زنده در آتش سوختند!🔥🔥
⏳ در ۲۲ اردیبهشت ماه ۱۳۶۰ ؛ جنگندههای رژیم بعث عراق با هماهنگی گروهک معاند کومله دموکرات، زندان "دولهتو" را که تنی چند از نیروهای سپاه پاسداران، ارتش، جهاد سازندگی، بسیج، ژاندارمری، پیشمرگان مسلمان کرد و مردم بیدفاع، توسط حزب دمکرات در آنجا زندانی بودند به طرز وحشیانهای بمباران کرد.
🔹محمود صلاحی که آن ایام در کردستان حضور داشت در رابطه با مظلومیت رزمندگان و جنایتهای رژیم بعث و گروهکهای ضدانقلاب در بمباران زندان دولهتو میگوید: بین جاده سردشت به پیرانشهر، تقریبا میانه مسیر دو شهر، روستایی به نام میرآباد بود. انتهای مسیر روستا به سمت مرز عراق منطقه آلواتان نام داشت که زندان دولهتو در آنجا قرار داشت. هریک از رزمندگان جان بر کف در منطقه از سرباز و بسیجی گرفته تا پاسدارانی که به دست ضدانقلاب افتاده و به رژیم بعث عراق تحویل داده میشدند، در این زندان به سر میبردند.
🔹در یک شب ناآرام و شوم در حالی که دست و پای همه زندانیان غل و زنجیر شده بود، همه زندانبانان درهای زندان را قفل کرده و به بالای ارتفاعاتی که در آن نزدیکی قرار داشت، رفتند. بعد از گذشت چند دقیقه هواپیماهای عراقی بر فراز آسمان ظاهر شده و زندان دولهتو را با همه اسیرانش بمباران کردند. عمق مظلومیت و معصومیت را باید در این رزمندگان اسیر سراغ گرفت که بعد از تحمل آن همه سختی و مشقت، آن همه جنگ و دفاع در کوهها و جنگلها، در سرما و گرما، اکنون با دستان و پاهای بسته، پشت در زندان بسته، در آتش ناجوانمردی سوختند.
📚منبع: کتاب خاطرات محمود صلاحی، چاپ: مرکز اسناد انقلاب اسلامی
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
📷 عکسی از اسرای ایرانی. دربند رژیم عراق / دوران جنگ تحمیلی
👆 «سال ۶۱ است. ایستادهاند کنار دیوار بهداری اردوگاه عنبر که عکس بگیرند بدهند صلیب سرخ ببرد برای خانوادههایشان. چند ماه بعد عکسها می رسند ایران.... مادرها نفس راحتی میکشند وقتی میبینند بچههایشان صحیح و سالم روی پای خودشان ایستادهاند...
واقعیت اما چیز دیگریست. خارج از کادر عکس، سه جفت عصا روی زمین افتاده است. یکی مال حسن تاجیک شیر، نفر ایستاده سمت چپ، که استخوان رانش شکسته و به قدر یک عکس گرفتن توانسته بی عصا بایستد.
قصه آن دو نفر ایستاده کنار حسن خیلی جالبتر است، آنها پاهای از زانو قطع شده اشان را پشت نفرات جلویی پنهان کرده اند که مادر هایشان متوجه نشوند و غصه نخورند!
طفلی مادر هایشان!))
#جنگ_به_روایت_تصویر
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
ایام #عملیات_بیتالمقدس
🔴 عجز و ناله فرمانده بعثیها در جبهه جنوب
⚪️ سرتیپ النعیمی، فرمانده عملیات جبهه جنوب، اشک از چشمانش جاری بود و آرزو میکرد که کاش گلولهای به سینه او اصابت میکرد و او را از نفس میانداخت. او با آه و ناله، از افسران استمداد میکرد: به من بگویید چه پاسخی به سرورمان صدام بدهم؟ به وزیر دفاع چه جوابی بدهم!!
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#عملیات_بیتالمقدس
فتح خرمشهر
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥فیلم / عملیات بیت المقدس-(موقعیت جغرافیایی خرمشهر)
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
🕊۲۲ اردیبهشت ۱۳۶۱ -سالروز شهادت محسن حاجی بابا -سردار خاکی و گمنام جنگ
🌱 تولد: ۱۳۳۶ -خیابان پیروزی-محله نیروی هوایی
فعال انقلابی دوران شاه-شکستن درب اسلحه خانه پادگان نیروی هوایی در بهمن ۵۷ - نقش فعال در تشکیل کمیته انقلاب در محل- سال ۱۳۵۸؛ شرکت در کنکو رو کسب رتبه چهارم رشته پزشکی -۱۳۵۸؛ انصراف از دانشگاه و عضویت در سپاه - فرمانده گردان در پادگان امام حسین (ع)-اعزام به غرب کشور - ۱۳۵۹؛ سرپل ذهاب، فرمانده محور جبهه سرآبگرم از ارتفاع ۱۰۵۰ بازی دراز تا رودخانه الوند - فرمانده عملیات سپاه درجبهه غرب(بعد از شهادت غلامعلی پیچک)-۱۳۶۱؛ (۲۲ اردیبهشت)شهادت در روستای تپه عظیمیه در ۵کیلومتری جنوب شرقی شهر سرپل ذهاب بر اثر اجرای آتش بر روی جیپ حامل ایشان🕊
ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱
"شهید حاجی بابا" بعد از عملیات "بازی دراز" به اتفاق رزمندگان و فرماندهان جبهه غرب، جهت ملاقات با حضرت امام راهی جماران می شوند. در آن دیدار، او از ناهماهنگی و کارشکنیهای بنیصدر گله مندی می کند. حضرت امام یک کلمه گفتند که: «برو انشاءالله درست میشود» با همین یک جمله، روحیه حاجیبابا به کلی تغییر کرد و انگار که همه غصههایش برطرف شده باشد و با روحیه بالایی به جبهه ها برگشت و کمی بعد هم بنیصدر از فرماندهی کل قوا خلع شد و از کشور فرار کرد.
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
دفاع مقدس
🕊۲۲ اردیبهشت ۱۳۶۱ -سالروز شهادت محسن حاجی بابا -سردار خاکی و گمنام جنگ 🌱 تولد: ۱۳۳۶ -خیابان پیروزی-
🌷شهید محسن حاجی بابا، فرمانده عملیات سپاه غرب
●روز قبل شهادت رو به دوستش حسین میگوید: اینجور شهادت که یک تیر به آدم بخوره؛ آدم کشته بشه من بهش میگم شهادت سوسولی، شهادت سوسولی فایده نداره
حسین به او میگوید: خوب چه فرقی میکنه ؛ اینم شهادت است دیگر
●محسن میگه: میدانی آخه به این حال بری پیش آقا ابوالفضل بگی من یک تیر خوردم فایده ندارد
حسین گفت خوب حالا یعنی چی
●محسن گفت: یعنی یک جوری آدم شهید بشود که هزار تکه بشود آدم رو خواستند آن دنیا بحضرت ابوالفضل معرفی کنند خودت یک تیکه بدنت دستت باشه بگویی آقا من اینم
●به روز نکشید؛ زیر ارتفاع بمو (در منطقه سرپل ذهاب) یک گلوله توپ آمد صاف روی سقف ماشین؛محسن بهمراه 2نفر دیگر از فرماندهان محور(شوندی و بیابانی)بشهادت میرسند
●شدت حادثه طوری بوده که پیکراوهزار تکه میشود ... جنازه را جمع کرده بتهران میفرستند برای تدفین. مدتی بعد که باقیمانده ماشین را میآورند به محل قرارگاه فرماندهی؛ یک تکه دست از پیکر شهید را در آن پیدا میکنند؛در ادامه از پدر شهید اجازه میخواهند که آن را در همان منطقه جنگی تدفن کنند.ازاینرو
ایشان در دو نقطه سنگ یادبود دارد تهران و منطقه سرپل ذهاب
▫️▫️▫️▫️▫️▫️
پ.ن:
تکهای از بدن شهید محسن حاجی بابا در بازی دراز ماندگار شد
شهیدی که میگفت: "میخواهم بگونهای شهید شوم که حتی تکههای بدنم را نتوانند جمع آوری کنند"
🔹سرهنگ بهرامیان میگوید: «حاجی بابا وقتی میبیند که دوستانش شهید شدهاند به دوست خودش حسین خدابخش گفته بود دعا کن با گلوله توپ شهیدبشویم.زیرا اگر در این دنیا بسوزیم میتوانیم مطمئن شویم که خداوند گناهانمان را بخشیده است
شهید «محسن حاجی بابا» در گمنامی فرمانده بودُ در گمنامی پر کشیدُ در گمنامی دل از دنیای وانفسا کَند؛ همانطور که از رتبه تک رقمی رشته پزشکی گذر کردُ دل به سبزی لباس پاسداری دوخت.
اِرباً اِرباً شده بود. چیزی شبیه به پیکر قطعه قطعهِ شده علی اکبر(ع). یک تکه از بدنش در روستای «عظیمیه» در غرب به یادگار ماندُ تکه ای دیگر میهمان قطعه ۲۶ بهشت زهرا (س) شد. در عملیات شناسایی، گلوله تانک مامور بود تا او را به آرزوی دیرینه اش که همان تکه تکه شدن در راه اسلام بود برساند. در جایی خواندم شهید به همرزمش گفته بود «دعا کن با گلوله توپ شهید شوم. زیرا اگر در این دنیا بسوزیم می توانیم مطمئن شویم که خداوند گناهان ما را بخشیده است.»
پدر او هم شبیه به تمام باباها آرزوی دامادیِ پسرش را داشت. اما هر بار که از او می خواست تا ازدواج کند! در جواب می شنید؛ باباجان «دعا کن شهید شوم». قرار بود ۲۲ اردیبهشت سال ۱۳۶۱ لباس دامادی بر تن کندُ به خانه اش عروس بیاورد. اما روز ۲۲ اردیبهشت ۶۱ شمسی لباس شهادت را از مادر سادات گرفتُ به تن کرد. به راستی که «عروسی ما شهادت است.»