eitaa logo
دفاع مقدس
4هزار دنبال‌کننده
17.9هزار عکس
11.6هزار ویدیو
1هزار فایل
🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷 ✅مرجع‌ نشر آثار شـ‌هدا و دفاع‌مقدس ⚪️روایت‌گر رویدادهای جنگ تحمیلی #کپی_آزاد 🌴اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی‌ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر﴿یالیتناکنامعک﴾لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند🕌
مشاهده در ایتا
دانلود
شهادت پدر در تاسوعا همه ساله، روز تاسوعا، برای دوست عزیز و هنرمندم ابوالفضل همراه که از فیلم سینمایی اخراجیها افتخار آشنایی و دوستی با او را دارم، حال دیگری دارد. بعید میدونم هیچ‌کدامتان بدانید: پدر و برادر بزرگترِ آقا ابوالفضل همراه از آن دلاورمردان غیرتمندی هستند که در طول هشت سال دفاع مقدس ، جان شیرین خود را فدای دین و کشور کردند. صبح تاسوعا ۶ اردیبهشت ۱۳۷۸ دلاورمرد نیشابوری غلامعلی همراه، پس از سالها زیستن، سوختن، ساختن و تحمل اثرات زهرآلود گازهای شیمیایی، جلوی چشم خانواده، جان به جان آفرین تسلیم کرد و به فرزند شهیدش سعید، پیوست. سعید همراه، شاد و شیرین و شادمان، در اوج جوانی و غرور، از خیلی چیزها گذشت،‌ مردانه در برابر دشمنانی که به خاک وطن چشم ناپاک داشتند، سینه سپر کرد و روز ۲۰ تیر ۱۳۶۴ در جزیره مجنون، به معشوق خویش پیوست. اتفاقا خیابانی در میدان هفت تیر تهران به نام شهید سعید همراه است. آقا ابوالفضل همراه آنقدر با مرام و معرفت است که هیچگاه نخواست پدر و برادر شهیدش را نردبان ترقی خود کند، یا مثل حضرات مکلّف، هر جا احساس وظیفه! کرد، پشت آنها سنگر بگیرد یا از عکس‌های آنان، نان به آیندگان نسل خویش برساند! این دو شهید عزیز غلامعلی و سعید، گمنام و بی هیچ ادعا، در گلزار شهدای شهر نیشایور در کنار دیگر شهدای دلاورمرد آن سامان خفته اند و در قلب ۸۵ میلیون ایرانی جاودانه اند. دمت گرم آقا ابوالفضل همراه ببخشید که جسارت کردم، و این راز سر به مُهر تو را افشا کردم. دلم‌ نیامد سر خَم نکرده، به خود و عزیزان شهیدت ادای احترام نکنم. حمید داودآبادی خاک پای خانواده شهدا شام غریبان ۱۴۰۳
سلام بر حسین (ع) و سلام بر فرزندانِ عاشورا در هر زمان و مکان ...
خواهری بی‌تابی می‌کرد می‌گفت: می‌خواهم صورت برادرم را ببوسم اجازه نمی دادند..! یکی گفت: خواهرش است مگر چه اشکالی دارد؟ بگذارید برادرش را ببوسد! گفتند: شما اصرار نکنید نمی‌شود این شهید سر ندارد .... (ع)
در بارگاه قدس که جای ملال نیست سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است... ▫️🚩▫️🚩▫️🚩▫️ خیمه ها محاصره ست، تیغ هاست بر گلو دشنه هاست پشت سر، نیزه هاست پیش رو روی خاک پیکری ست، روی نیزه ها سری ست قصه را شنیده ایم بند بند، مو به مو قصه را شنیده ایم، قصد راه کرده ایم شرح ماجرا بس است لب ببند قصه گو! نیست، نیست نخل زار، پشت رقص این غبار نیزه زار دشمن است، دشمن است روبرو در مسیر مردها صف کشیده دردها زخم ها نفس نفس، زهرها سبوسبو عده ای ولی هنوز گرم بازی خودند یا خزیده در سکوت یا اسیر های و هو شاهراه ما بلاست، راه شاه کربلاست جز به خون نمی کنند عاشقان او وضو عاقبت برای او، پیش چشم های او غرق خون شدن مرا آرزوست آرزو
11.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 صدای ماندگار شهید سردار همدانی: حسین جان از ما راضی شو ...
🌹 خاکریز خاطرات (چرا به کمک امام نمی‌روید؟) روز عاشورا بود. اجرای تعزیه بود. من و مادرم هم رفتیم. نمایش رسید به صحنه‌ای که امام حسین(علیه‌السلام)، پسر شش ماهه‌اش، حضرت علی‌اصغر را روی دست‌های خود بلند کرد و حرمله لعنت الله علیه به گلوی علی‌اصغر تیر می‌زند... خیلی تحت‌ تأثیر این صحنه قرار گرفتم. گویی خودم را در کربلا و شاهد تیر خوردن علی‌اصغر(علیه‌السلام) می‌دیدم. حتی احساس می‌کردم خون علی‌اصغر(ع) در دستان بازیگر امام حسین جمع شده است و از آن می‌چکد. بی‌اختیار بلند جیغ می‌کشیدم. با تکان‌های مادرم به خودم آمدم. مادرم می‌گفت: چه خبره...چرا این کار می‌کنی...چرا آن‌قدر جیغ می‌کشی و گریه می‌کنی!؟ با گریه و زاری گفتم: می‌خواهند امام حسین(ع) را شهید کنند، چرا هیچ‌کس به امام حسین(ع) کمک نمی‌کند! چند نفری که کنار ما نشسته بودند خنده‌شان گرفت و گفتند: دختر این نمایش است. اما من مرتب این کلام را با گریه تکرار می‌کردم و می‌گفتم: نه، نمایش نیست، مگر شما خونی که از دستان امام حسین می‌چکد را نمی‌بینید، چرا به کمکش نمی‌روید؟ مادرم گفت: اصلاً خودت اگر پسر داشتی، حاضر بودی برای کمک امام حسین بفرستی کشته بشوند؟ با هق‌هق گریه گفتم: ها، بله که می‌فرستم! خانم‌هایی که اطراف ما بودند، شاید از شیرین‌زبانی کودکانه‌ام می‌خندیدند. آنها خندیدند، اما من بعد از تمام‌شدن تعزیه، حتی در مسیر خانه اشک چشمانم بند نیامد. 🎤 راوی: مرحومه سیده طاهره صفوی (مادر شهیدان سجادیان) 🌷نثار ارواح مطهر شهیدان "سید عبدالرضا و سید عبدالرسول سجادیان" و "والدین آسمانی‌شان" صلوات
🚩به‌ خاطر بسپاریم جاده‌ای که به کربلا می‌رسد از همان سنگرهای دفاع مقدس میگذرد. . دوران دفاع مقدس
🚩 سلام بر آن سید و فرزند امام حسینی که بر رمل های سوزان فکه افتاد و به کاروان عاشورا پیوست. 🎥 در می ماند اگر نبود، ها در ها می ماند اگر نبود... .
🚩«زینب» همان کسی است که در راهِ عفتش، عباس و حسین می‌دهد نخِ معجر نمی‌دهد... .
8.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴 چون مرگ رسد بر کفن من بنویسید : من خاک کف پای عزادار حسینم .... . 🎥 کربلای معلی_بین الحرمین 🚩🚩 ۱۴۰۳ . 🕌 💕 ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄