شهادت پدر در تاسوعا
همه ساله، روز تاسوعا، برای دوست عزیز و هنرمندم ابوالفضل همراه که از فیلم سینمایی اخراجیها افتخار آشنایی و دوستی با او را دارم، حال دیگری دارد.
بعید میدونم هیچکدامتان بدانید:
پدر و برادر بزرگترِ آقا ابوالفضل همراه
از آن دلاورمردان غیرتمندی هستند که
در طول هشت سال دفاع مقدس ، جان شیرین خود را فدای دین و کشور کردند.
صبح تاسوعا ۶ اردیبهشت ۱۳۷۸ دلاورمرد نیشابوری غلامعلی همراه، پس از سالها زیستن، سوختن، ساختن و تحمل اثرات زهرآلود گازهای شیمیایی، جلوی چشم خانواده، جان به جان آفرین تسلیم کرد و به فرزند شهیدش سعید، پیوست.
سعید همراه، شاد و شیرین و شادمان، در اوج جوانی و غرور، از خیلی چیزها گذشت، مردانه در برابر دشمنانی که به خاک وطن چشم ناپاک داشتند، سینه سپر کرد و روز ۲۰ تیر ۱۳۶۴ در جزیره مجنون، به معشوق خویش پیوست.
اتفاقا خیابانی در میدان هفت تیر تهران به نام شهید سعید همراه است.
آقا ابوالفضل همراه آنقدر با مرام و معرفت است که هیچگاه نخواست پدر و برادر شهیدش را نردبان ترقی خود کند، یا مثل حضرات مکلّف، هر جا احساس وظیفه! کرد، پشت آنها سنگر بگیرد یا از عکسهای آنان، نان به آیندگان نسل خویش برساند!
این دو شهید عزیز غلامعلی و سعید، گمنام و بی هیچ ادعا، در گلزار شهدای شهر نیشایور در کنار دیگر شهدای دلاورمرد آن سامان خفته اند و در قلب ۸۵ میلیون ایرانی جاودانه اند.
دمت گرم آقا ابوالفضل همراه
ببخشید که جسارت کردم، و این راز سر به مُهر تو را افشا کردم.
دلم نیامد سر خَم نکرده، به خود و عزیزان شهیدت ادای احترام نکنم.
حمید داودآبادی
خاک پای خانواده شهدا
شام غریبان ۱۴۰۳
خواهری بیتابی میکرد میگفت:
میخواهم صورت برادرم را ببوسم
اجازه نمی دادند..!
یکی گفت: خواهرش است
مگر چه اشکالی دارد؟
بگذارید برادرش را ببوسد!
گفتند: شما اصرار نکنید نمیشود
این شهید سر ندارد ....
#وداع_خواهرانه
#امان_از_دل_زینب
#شهید_حسین_باغبان
#لایوم_کیومک_یا_اباعبدالله (ع)
در بارگاه قدس که جای ملال نیست
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است...
#شام_غریبان
#محرم_در_جبهه
#السلام_علی_الحسین
#السلامعلىمنبکتهملائکةالسمآ
▫️🚩▫️🚩▫️🚩▫️
خیمه ها محاصره ست،
تیغ هاست بر گلو
دشنه هاست پشت سر،
نیزه هاست پیش رو
روی خاک پیکری ست،
روی نیزه ها سری ست
قصه را شنیده ایم
بند بند، مو به مو
قصه را شنیده ایم، قصد راه کرده ایم
شرح ماجرا بس است لب ببند قصه گو!
نیست، نیست نخل زار،
پشت رقص این غبار
نیزه زار دشمن است،
دشمن است روبرو
در مسیر مردها صف کشیده دردها
زخم ها نفس نفس، زهرها سبوسبو
عده ای ولی هنوز گرم بازی خودند
یا خزیده در سکوت یا اسیر های و هو
شاهراه ما بلاست،
راه شاه کربلاست
جز به خون نمی کنند
عاشقان او وضو
عاقبت برای او، پیش چشم های او
غرق خون شدن مرا آرزوست آرزو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 صدای ماندگار
شهید سردار همدانی:
حسین جان از ما راضی شو ...
🌹 خاکریز خاطرات
(چرا به کمک امام نمیروید؟)
روز عاشورا بود.
اجرای تعزیه بود.
من و مادرم هم رفتیم.
نمایش رسید به صحنهای که امام حسین(علیهالسلام)،
پسر شش ماههاش، حضرت علیاصغر را روی دستهای خود بلند کرد
و حرمله لعنت الله علیه به گلوی علیاصغر تیر میزند...
خیلی تحت تأثیر این صحنه قرار گرفتم.
گویی خودم را در کربلا و شاهد تیر خوردن علیاصغر(علیهالسلام) میدیدم.
حتی احساس میکردم خون علیاصغر(ع) در دستان بازیگر امام حسین جمع شده است و از آن میچکد.
بیاختیار بلند جیغ میکشیدم.
با تکانهای مادرم به خودم آمدم.
مادرم میگفت:
چه خبره...چرا این کار میکنی...چرا آنقدر جیغ میکشی و گریه میکنی!؟
با گریه و زاری گفتم:
میخواهند امام حسین(ع) را شهید کنند،
چرا هیچکس به امام حسین(ع) کمک نمیکند!
چند نفری که کنار ما نشسته بودند خندهشان گرفت و گفتند:
دختر این نمایش است.
اما من مرتب این کلام را با گریه تکرار میکردم و میگفتم:
نه، نمایش نیست، مگر شما خونی که از دستان امام حسین میچکد را نمیبینید،
چرا به کمکش نمیروید؟
مادرم گفت:
اصلاً خودت اگر پسر داشتی،
حاضر بودی برای کمک امام حسین بفرستی کشته بشوند؟
با هقهق گریه گفتم:
ها، بله که میفرستم!
خانمهایی که اطراف ما بودند،
شاید از شیرینزبانی کودکانهام میخندیدند.
آنها خندیدند،
اما من بعد از تمامشدن تعزیه،
حتی در مسیر خانه اشک چشمانم بند نیامد.
🎤 راوی: مرحومه سیده طاهره صفوی (مادر شهیدان سجادیان)
🌷نثار ارواح مطهر شهیدان "سید عبدالرضا و سید عبدالرسول سجادیان" و "والدین آسمانیشان" صلوات
🚩به خاطر بسپاریم
جادهای که به کربلا میرسد
از همان سنگرهای دفاع مقدس میگذرد.
.
#سنگر_فرماندهی
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
دوران دفاع مقدس
🚩 سلام بر آن سید و
فرزند امام حسینی که
بر رمل های سوزان فکه
افتاد و به کاروان عاشورا پیوست.
🎥 #کربلا در #کربلا می ماند اگر #زینب نبود، #جبهه ها در #جبهه ها می ماند اگر #سید نبود...
.
#سید_مرتضی_آوینی
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
🚩«زینب» همان کسی است
که در راهِ عفتش، عباس و حسین میدهد
نخِ معجر نمیدهد...
.
#امان_از_دل_زینب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴 چون مرگ رسد بر کفن من بنویسید :
من خاک کف پای عزادار حسینم ....
.
🎥 کربلای معلی_بین الحرمین
🚩🚩 #عاشورای ۱۴۰۳
.
🕌 #دلتنگ_حرم 💕
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 گریههای رهبر انقلاب با ماجرای رؤیای صادقه در روضهخوانی حاج مهدی سلحشور، 📆 ۱۴۰۳/۰۴/۲۶
.
▪️نه ذوالجناح دگر تابِ استقامت داشت
▫️نه سیدالشهدا بر جدال طاقت داشت
▪️کشید پا ز رکاب آن خلاصۀ ایجاد
▫️به رنگ پرتو خورشید، بر زمین افتاد
▪️بلندمرتبه شاهی ز صدرِ زین افتاد
▫️اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد
.
🚩🚩🚩🚩
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
4_5816955567985398967.mp3
15.74M
🎧 بشنوید | صوت کامل روضهخوانی آقای حاج مهدی سلحشور در مراسم عزاداری شام غریبان حسینی در حسینیه امام خمینی. ۱۴۰۳/۴/۲۶
🕌 عملیات سرّی در کربلا
▫️(در دوران صدام)
🌷شهید صدرالله فنی
⚪️ ناشناخته ترین سردار ایرانی
▫️همو که باز شدن راه کربلا را مدیون او هستیم🚩🚩 🚩
❤️عاشق ترین زائر اباعبدالله(ع) — اولین زائر پیاده امام حسین (ع) در دوران جنگ
💠 شهید صدرالله فنی، که کمترین اطلاعات درباره عملیات های سرّی او منتشر شده، کیست؟ شهیدی که فرمانده سپاه در دوران جنگ، او را «پاسدار گمنام امام زمان(عج)» نامید!
🔺مدیریت موفق این شهید در عملیات های برون مرزی به نوعی سنگ بنایی شد که بعدها یکی از هسته های تشکیل دهنده نیروی قدس سپاه گردید.
مهندس صدرالله فنی، متولد ۱۳۳۴ در بهبهان خوزستان، دیپلم ریاضی، دانشجوی مهندسی کشاورزی دانشگاه شیراز، کنشگر فرهنگی اجتماعی سیاسی بود که در سالهای مبارزه، با محسن رضایی آشنا شد و در کنار اسماعیلی دقایقی و مجید بقایی به عضویت گروه انقلابی منصورون و بعد از پیروزی انقلاب به عضویت سپاه درآمد.
وی سفرهای متعدد به عراق و لبنان داشت و جزء بنیانگذاران محور مقاومت است. فرماندهی سپاه بهبهان، رئیس ستاد قرارگاه قدس و نیز فرماندهی قرارگاه فجر (برون مرزی) از جمله مسئولیت های غرورآفرین وی به شمار می رود. در ۴ دی ۱۳۶۶ در جبهه های جنوب مجروح شد و ۲۱ روز بعد به شهادت رسید.
فرمانده کل سپاه که خود شخصاً در چند مورد عملیات شناسایی برون مرزی با صدرالله فنی همراه بوده، در باره او می گوید:
او فردي بود بسيار توانمند، با استعداد، پرتلاش، كم ادعا و مخلص.
از نظر اخلاق و ازخودگذشتگی در جایگاهی قرار داشت که خیلی از معارضین صدام در شمال و جنوب عراق را مجذوب خود کرده بود، و انگیزه آنها را برای مبارزه با صدام دوچندان ساخته بود.
برای نمونه، در عملیات "بدر" در هور ناصریه عراق، مجاهدین عراقی برای رسیدن نیروهای ایرانی به جاده بصره – بغداد، می گفتند در صورت لزوم تا آخرین قطره خون در این راه مقاومت می کنیم و عقب نشینی نمی کنیم. این، بزرگیِ فرماندهی چون صدرالله فنی را میرساند.
او هیچ گاه پشت میز نمی نشست و همیشه در حال حرکت بود.
در محاسبه جزئیات طراح هایش بسیار دقیق بود و با وجود آنکه در شرایط بسیار سخت، ماه ها در خاک عراق بود و به انجام شناسایی می پرداخت، اما هیچگاه اسیر دشمن نشد!!
صدرالله با طراحی و هدایت عملیات هایی در اشکال گوناگونِ جنگ های نامنظم در مناطق میانی و جنوبی سرزمین عراق، شعله نهضت های شیعی را در اوج استبداد صدام زنده نگه داشت تا سازمان های جهادی و مبارزاتی عراق مأیوس نشوند و از پای ننشینند.
او علاوه بر اینکه مدیر و با تجربه بود، عاشق زیارت کربلا بود. زائران امام حسین (ع) که امروز به آسانی راه کربلا را طی می کنند، همگی مدیون او هستند....
ا▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
صدام ساقط و راه کربلا باز شد. اما مگر می توانیم در دلمان از اولین زائر پیاده امام حسین (ع) در دهه شصت یادی نکنیم؟
در اینجا خاطره ای را بیان می کنیم از زبان سردار امین شریعتی (فرمانده لشکر 31 عاشورا در دوران دفاع مقدس) مورد عملیات سرّی شهید فنی در کربلا و اشتیاق او زیارت اباعبدالله (ع):👇
▫️ همراه با بچه های لشکر 31 عاشورا جهت انجام مأموریتی به سردشت رفته بودیم. وقتی در قرارگاه حضور پیدا کردم شنیدم صدراله فنی نیز در آنجا حضور دارد. پرسان پرسان محل استقرارش را پیدا کردم و شب بود که خدمت این سردار عزیز رسیدم. بعد از احوالپرسی با هم شام را صرف نمودیم. آخرهای شب بود که می خواستم جهت استراحت آماده شوم که صدراله رو به من کرد و گفت: امین! من با خدای خود و شهدای کربلا عهد بسته ام که تا زنده ام شب را بدون قرائت زیارت عاشورا به صبح نرسانم و وقتی هم می خواهم بخوابم حتماً باید بروم بیرون و رو به کربلا سلامی به آقا ابا عبدالله (ع) بدهم و بعد بیایم بخوابم. آن شب، زیارت عاشورا را با هم خواندیم و قبل از خواب هم او به بیرون رفت و سلامی به آقا ابا عبدالله(ع) داد و بعد آمد و خوابید.
💠 ادامه👇👇
⚪️ ادامه از پست قبل:
بنا به مأموریت سرّی که به ایشان داده بودند، حدود 6 – 7 ماه به داخل خاک عراق نفوذ کردند و گروهی به نام سید الشهدا را تشکیل داد. عملیاتهای متعددی از طریق این گروه در خاک عراق انجام شد. 8ماه از حضورش در خاک عراق می گذشت. روزی در سردشت در اتاق جلسه که محسن رضایی و سایر فرماندهان جنگ نیز جمع بودند، روی نقشه داشتیم صحبت می کردیم، تا این که یکی از برادران مخابرات وارد اتاق شد و گفت: برادر محسن، آقای فنی پشت بی سیم هستند. وقتی برادر محسن از اتاق خارج شد، من هم پشت سر ایشان به بیرون رفتم تا از ماجرا اطلاع پیدا کنم. صحبت های زیادی بین برادر محسن و صدرالله رد و بدل شد.
پس از اتمام صحبت هایشان، وقتی برادر محسن از اتاق خارج شد، من نزد آن برادر مخابراتی رفتم و گفتم: می خواهم با برادر فنی صحبت کنم. ارتباط بین ما برقرار شد، پس از بیان صحبت هایی که بین من و صدرالله رد و بدل شد، گفتم صدرالله هنوز زیارت عاشورا می خوانی؟ عهدی که بسته ای را فراموش نکرده ای؟ گفت: نه تنها فراموش نکرده ام بلکه در گوشه ای قرار گرفته ام که نزدیک به قبر شش گوشه است، ولی دستم به آن نمی رسد و نمی توانم به آن نزدیک شوم.
صدرالله فرازهایی از زیارت عاشورا را خواند و سپس گفت: من جایی هستم که تو می دانی کجاست، اینجا بهشت است و تا بهشت فاصله ای نیست. با شنیدن این صحبت ها، تمام برادرانی که در اتاق مخابرات حاضر بودند، زار زار گریه می کردند💦💦
در آن لحظه چیزی گفت که برایم عجیب بود. گفت: امین! دلم برای امامزاده تنگ شده. گفتم: کدام امامزاده؟ گفت: یادت هست آن روزی که همراه با دوستان سینه می زدیم و دوست عزیزمان نوحه "عباسم ای برادرم" را می خواند و آن دو شهید عزیز نیز حضور داشتند؟ در ابتدا متوجه صحبت هایش نشدم. سریع یاد آن روزی افتادم که سردار شهید حسن باقری همراه با شهید مجید بقایی در یکی از روزهای ماه محرّم به بهبهان آمده بودند و همراه با سینه زنی حسینی در یکی از امامزاده های شهر، به سینه می زدند و عزاداری می کردند. گفتم: برای سینه زنی دلت تنگ شده یا آن دو شهید بزرگوار؟ گفت: دلم برای سینه زنی تنگ شده و احساس می کنم که دارم به آنها می رسم. و مدام تکرار می کرد اینجا جایی است که احساس می کنم مجید و همه دوستان شهیدم را دارم می بینم.
🌴 آنجا بود که از خدا آرزو کردم فقط یکبار دیگر صدرالله را به ما بازگرداند تا او را زیارت کنیم. آنجا به یقین رسیدم که صدرالله کوله بارش را بسته و آماده ملحق شدن به همرزمان شهیدش است و همین طور هم شد. پس از اتمام این مأموریت، صدرالله چند روزی را بین ما بود، تا اینکه به آرزوی خود رسید و جاودانه شد🕊🕊🕊
-------------------------------------------
▪️ کانال "دفاع مقدس
▪️ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
🌱 #انتشار_مطالب_صدقه_جاریه_است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 نماهنگ | افسری در لشکرِ صاحب زمان(عج)
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
🔹یادکردی از سردار شهید مهندس صدرالله فنی، فرمانده قرارگاه فجر رمضان در سالروز شهادت ایشان (۲۵ دیماه)
◾️
: نوحه حاج صادق آهنگران مربوط میشود به دیماه ۱۳۶۸، مراسم دومین سالگرد شهادت شهید فنی در مسجد جامع
شهرستان بهبهان
▫️🚩▫️🚩▫️م🚩▫️
❣سردار شهید صدرالله فنی
فرمانده قرار گاه فجر
تاریخ تولد: ۱۳۳۴/۷/۱۰
محل تولد: بهبهان
درتاریخ چهارم دی ماه ۱۳۶۶ در جبهه
سوسنگرد بر اثر سانحه رانندگی
مجروح شد و بیست و یک روز بعد در تاریخ
۲۵/ ۱۰/ ۱۳۶۶ به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فرازی از وصیت نامه شهید:
️هم اکنون که رزمندگان اسلام در آستانه انجام عاشقانه ترین معامله خدایى، یعنى قتال در راه خداى تعالى هستند؛ و خداوند منان به من عاصى و ذلیل و ضعیف این لطف را فرموده که در کنار آنها باشم ، سپاس خداى رحمان و رحیم را به جاى مىآورم . پدرم : برایم دعا کنید تا خدا از تقصیراتم بگذرد ، هر چه می توانید از نعمتى که خداوند به شما عنایت فرموده در مراسم عزدارى امام حسین(ع) و بزرگداشت شهداى گرانقدر اسلام ، مخلصانه بهره گیرید؛ و فقط خدا را در نظر داشته باشید و لا غیر . در اعمالمان ،ودر رفتارمان و در گفتارهای مان رعایت همه این مسائل را بکنیم و فقط در نیّاتمان این توجه را داشته باشیم؛ هر کاری برای خداست انجام بدهیم و هر کاری که کوچکترین خدشه ای خدای ناکرده در آن هست و کمترین رنگ بی خدایی و غیر خدایی در آن هست انجام ندهیم
🌷شهید مهندس صدرالله فنی
⚪️ ناشناخته ترین سردار ایرانی
▫️همو که باز شدن راه کربلای این روزهامان را مدیون امثال او هستیم🚩🚩
ا▫️▫️▫️▫️▫️
مبارز انقلابی زمان شاه که همراه با شهیدمجیدبقایی،شهیداسماعیل دقایقی وشهیدحمیدشمایلی و نیز محسن رضایی و شمخانی درگروه مخفی #منصورون بفعالیت علیه نظام ستمشاهی میپرداختند
🌱پس از پیروزی انقلاب اسلامی به مبارزه علیه گروه های ضد انقلاب پرداخت . در جنگ تحمیلی نیز با تجارب خوب و داشته ها و پشتوانه علمی ، مدیریتی و معنوی در سمت های مختلف فرماندهی مشغول بکار بود تا اینکه با نگرش وآینده نگری عمیقی موفق شد افراد مستعد عراقی از جمله( پناهندگان ، رانده شدگان و اسیرانی که خواهان مبارزه علیه دولت عراق بودند)را جـذب نمایند
🌱لذا قرارگاه_رمضان و سپس لشکر_بـدر را در استان خوزستان راه اندازی کرد و با دیگر نیروهایش بارها با گذشتن از جان خود و روبرو شدن با سخت ترین شرایط جنگی برای کسب اطلاعات ، جذب افراد، انجام عملیات وهمچنین کمک بمردم مظلوم عراق وارد خاك آن کشور شدند وبا تلاش و مجاهدتهای فراوان این ماموریت خطیر را انجام دادند
🍀 شهيد صدرالله فنی ، سردار گمنام سپاه
🌱صدرالله در سال 1334 در خانواده ای مذهبی و مانوس با ذکر اهل بیت عصمت و طهارت (ع) در شهر شهید پرور بهبهان بدنیا آمد.
🌱 صدرالله پس از اخذ دیپلم ریاضی به دانشگاه شیراز راه یافت و از آنجا که همواره مدافع مظلومان و ستیزه جو با ستمگران و زورگویان بود بـه گروه چریکی منصورون که شهدای والامقامی همچون مجید_بقایی، اسماعیل_دقایقی ، حمید_شمایلی و یادگاران جنگ تحمیلی همچون محسن_رضایی و علی_شمخانی عضو ان بودند پیوست و فعالیت خود را برعلیه نظام ستمشاهی بصورت جدی شروع کرد .
🌱پس از پیروزی انقلاب اسلامی به مبارزه علیه گروه های ضد انقلاب پرداخت . در جنگ تحمیلی نیز با تجارب خوب و داشته ها و پشتوانه علمی ، مدیریتی و معنوی در سمت های مختلف فرماندهی مشغول بکار بود تا اینکه با نگرش وآینده نگری عمیقی موفق شد افراد مستعد عراقی از جمله( پناهندگان ، رانده شدگان و اسیرانی که خواهان مبارزه علیه دولت عراق بودند) را جـذب نمایند .
🌱لذا قرارگاه_رمضان و سپس لشکر_بـدر را در استان خوزستان راه اندازی کرد و با دیگر نیروهایش بارها با گذشتن از جان خود و روبرو شدن با سخت ترین شرایط جنگی برای کسب اطلاعات ، جذب افراد ، انجام عملیات و همچنین کمک به مردم مظلوم عراق وارد خاك ان کشور شدند وبا تلاش و مجاهدتهای فراوان این ماموریت خطیر را انجام دادند .
🌱صدرالله فنی در حین بازگشت از یک ماموریت مرزی در جنوب غربی کشور در تاریخ 25/10/66 بشهادت رسید.
🍀راوي : سید_صباح_موسوی
قرارگاه نصرت
دفاع مقدس
🏴 رمز خون...🩸 «شهادت جانمایهی انقلاب اسلامی است و قوام و حیات نهضت ما در خون شهید است. رمز آنكه سید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 زمانهی امتحان ...
«تو گويی هنوز كاروان سال ٦١ هجری قمری به بيابان پردرد و بلای كربلا نرسيده است. مگر آنان سر مبارك امام شهيد را بر فراز نيزه نديدهاند؟...»
🏴 آجَرَکَ الله یا بَقیَّهَ الله فی مُصیبَتِ جَدِّکَ الحُسین علیهالسلام...
0⃣1⃣ قسمت دهم از مجموعه #حب_حسین_علیهالسلام
#محرم
#شهید_آوینی
#گذشته_آینده_ساز
#آینده_از_آن_ماست
قسمت بعدی👇👇