eitaa logo
دفاع مقدس
3.7هزار دنبال‌کننده
16هزار عکس
10.4هزار ویدیو
843 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ #دهه۶۰ #کپی_آزاد اینجاسخن ازمن ومانیست،سخن ازمردانیست که عاشورا رابازیافته،سراسر ازذکر«یالیتناکنامعک»لبریز بوده و بال دربال ملائک بسوی کربلارهسپارشدند بگذار اغیارهرگز درنیابندکه ما ازتماشای شهدا سیرنمی‌شویم
مشاهده در ایتا
دانلود
دفاع مقدس
👈 ادامه از پست قبل #عملیات_مروارید * قسمت دوم ⚪️ هواپیمای اف 14 یكی از میگ های دشمن را شكار می ك
👈 ادامه از پست قبل * قسمت سوم 💢 شناسایی منطقه برای جدا شدن ناوچه پیكان لحظاتی بعد از نشستن هواپیماها، یك فروند اف 4 دیگر از پایگاه به منظور شناسایی و جست وجوی منطقه به پرواز درآمد. ماموریت این فانتوم شناسایی منطقه بود تا اگر ناوچه پیكان در جدا شدن از اسكله با تهدید از ناحیه شناورهای دشمن مواجه شد به رفع تهدید و یا احیانا انهدام شناور دشمن بپردازد. فانتوم با پرواز در آسمان جزیره بوبیان و دهانه خورعبدالله، اطمینان حاصل كرد كه خطر و تهدیدی برای حركت ناوچه پیكان وجود ندارد و به مركز از طریق كد اعلام كرد كه ناوچه پیكان می تواند منطقه را ترك كند و خود نیز به پایگاه بر می گردد. **ناوچه قهرمان پیكان اسطوره شد ساعتی بعد به پایگاه اعلام می شود كه رادار نمی تواند با ناوچه پیكان تماس بگیرد. بلافاصله یك فروند فانتوم به خلبانی سرلشكر شهید «داوود اكرادی» كه در این روز تعداد زیادی پرواز عملیاتی داشت و موفق به انهدام چندین ناوچه عراقی شده بود به پرواز در آمد. در این پرواز، سرگرد خلبان «ناصر گودرزی» به عنوان كمك، اكرادی را همراهی می كرد. فانتوم بلافاصله بعد از پرواز، مسیر اسكله البكر را پیش گرفت در حدود پانزده مایلی اسكله نقطه سیاه رنگ و روغنی در سطح آب دریا مشاهده شد كه مشخص می كرد لحظاتی قبل یك كشتی در این مكان غرق شده است. هواپیما به بالای نقطه سیاه رنگ رسید. هیچ اثری نبود تنها تعدادی جلیقه نجات روی سطح آب شناور بود. ▫️ *در تعقیب ناوچه عراقی در همین هنگام خلبان متوجه یك ناوچه عراقی می شود كه كمی دورتر با سرعت درحال حركت به سمت عراق است. یقینا این همان ناوچه ای بود كه پیكان را مورد اصابت قرار داده بود. شهید اكرادی بلافاصله به سمت ناوچه حركت می كند. در همین هنگام از سوی هواپیمای اف 14 مستقر در منطقه به فانتوم اطلاع داده می شود كه 2 فروند هواپیمای دشمن با سرعت به سمت شما درحال حركت هستند ... بهتر است منطقه را ترك كنید. هنوز پیام هواپیمای اف 14 به پایان نرسیده بود كه از سوی رادار زمینی نیز این مساله تایید شد. خشم ناشی از غرق شدن ناوچه پیكان، آن چنان سینه خلبانان شجاع را به درد آورده بود كه به هیچ كدام از اخطارها توجهی نمی كردند. هواپیمای اف 4 با گردشی سریع به سمت ناوچه اوزای عراقی ادامه مسیر داد. در این هنگام ناوچه عراقی كه در محدوده اسكله البكر قرار داشت از وجود فانتوم ایرانی مطلع شده بود و مدام به چپ و راست می رفت تا از تیرس عقابان تیز چنگال نیروی هوایی در امان بماند؛ ولی خلبانان مصمم بودند به هر قیمتی ناوچه اوزای عراقی را هدف قرار دهند. اخطارهای رادیویی هواپیمای اف 14 شدیدتر می شد. خلبان هواپیمای اف 14 اعلام می كرد كه دشمن هر لحظه به شما نزدیك تر می شود، زودتر منطقه را ترك كنید. موشك به سوی فانتوم شلیك می شود ناوچه عراقی چون درحال فرار بود باید از ارتفاع بالاتری روی آن قفل راداری انجام می شد و با اوج گرفتن فانتوم، خلبانان عملا در تیررس هواپیماهای دشمن قرار می گرفتند. ولی.... خلبان در یك لحظه ارتفاع هواپیما را در نقطه مناسبی بالا كشید و كمك نیز بلافاصله روی ناوچه، عمل قفل راداری را انجام داد. در همین هنگام ، 2 فروند هواپیمای دشمن كه به فاصله چند مایلی فانتوم رسیده بودند از ارتفاع گرفتن فانتوم نهایت استفاده را بردند و هر كدام موشكی به سوی فانتوم رها كردند. خلبانان بلافاصله شروع به شكستن قفل راداری موشك های دشمن و اختلال در سیستم هدایتی آنها كردند. در این هنگام هواپیمای اف 14 نیز كه متوجه شده بود فانتوم به اخطارها توجهی نمی كند، احساس خطر كرده بود و خود را سریعا به محل استقرار فانتوم ها رسانده بود و آماده درگیری با دشمن بود كه هواپیماهای دشمن به محض اطلاع از این موضوع و فرار از دست موشك های دوربرد (فونیكس) مرگبار این هواپیما، پا به فرار گذاشتند. فانتوم در بهترین شرایط برای رها ساختن موشك خود قرار گرفته بود، ولی بالگردهای پشتیبانی دشمن مستقر در منطقه و همچنین توپ های ضد هوایی مستقر روی ناوچه به شدت به سوی فانتوم شلیك می كردند. ادامه 👇👇👇
دفاع مقدس
👈 ادامه از پست قبل #عملیات_مروارید * قسمت سوم 💢 شناسایی منطقه برای جدا شدن ناوچه پیكان لحظاتی بع
👈 ادامه از پست قبل * قسمت چهارم (پایانی) ▫️ *نخستین موشك به ناوچه عراقی برخورد می كند خلبانان بدون توجه به این تهدیدات، تمام حواس خود را متوجه منهدم ساختن ناوچه عراقی كرده بودند. سرانجام لحظه موعود فرار رسید و خلبان در یك موقعیت مناسب، یك موشك ماوریك به سوی ناوچه اوزای عراقی شلیك كرد. موشك از زیر هواپیما رها شد و غرش كنان به سمت ناوچه حركت كرد و دقیقا به داخل محفظه موتورخانه ناوچه رفت و با انهدام در آن مكان، قطعات متلاشی شده ناوچه به آسمان برخاست. دومین موشك هم شلیك می شود دود ناشی از اصابت موشك به ناوچه، تمام منطقه را پوشانده بود. كمك به خلبان می گوید كه ناوچه منهدم شده است و بهتر است كه منطقه را ترك كنیم؛ ولی شهید اكرادی نمی پذیرد و می گوید: تا از غرق شدن ناوچه اطمینان حاصل نكنیم، منطقه را ترك نمی كنم. شهید اكرادی با گردشی روی ناوچه عراقی كه درحال سوختن بود، دومین موشك ماوریك را به سوی آن شلیك نمود. با برخورد موشك با ناوچه، زبانه های آتش و دود عظیمی به هوا برخاست. گویی كه نفت را روی آب به آتش كشیده باشند. سومین موشك كار را یكسره می كند كمك، دوباره به شهید اكرادی می گوید؛ این ناوچه كارش تمام است، بهتراست برگردیم. ولی شهید اكرادی جواب می دهد؛ تا انتقام تك تك بچه های ناوچه پیكان را از دشمن نگیرم بر نمی گردم. كمك كه می بیند شهید اكرادی مصمم است كه ناوچه دشمن به طور كامل به قعر آب های خلیج فارس روانه كند از او می خواهد ارتفاع را بیشتر كند تا از دود ناشی از سوختن ناوچه در امان باشند و بتوانند سومین موشك ماوریك را به سوی آن شلیك كنند. شهید اكرادی بلافاصله ارتفاع را بیشتر می كند و سومین موشك به سمت ناوچه عراقی شلیك می شود. موشك با برخورد با ناوچه، آن را به چندین قسمت تقسیم می كند و لحظاتی بعد اثری از آن روی آب های خلیج فارس نمی ماند. *روز بعد از عملیات مروارید فردای این روز، یك فروند هلی كوپتر نیروی دریایی به منطقه اعزام می شود تا بازماندگان عملیات روز قبل را چه ایرانی و چه عراقی از سطح آب جمع آوری كند. یكی از معدود بازماندگان ناوچه قهرمان پیكان، بعد از نجات یافتن تعریف می كند كه نیم ساعت بعد از هدف قرار گرفتن ناوچه پیكان، درحالی كه روی سطح آب شناور بوده ، مشاهده كرده است كه چگونه ناوچه ای كه آنان را هدف قرار داد توسط یك فروند هواپیمای ایرانی به قعر آب های خلیج فارس فرستاده شده است. **نتایج بزرگ ترین عملیات هوایی آفندی و ایذایی در این عملیات تعدادی از زبده ترین خلبانان هواپیمای اف 4 و اف 14، تانكرهای سوخت رسان، هواپیمای سی 130 و نیز بالگردهای نیروی دریایی شركت داشتند. خلبانان شجاع نیروی هوایی، در این روز بزرگ ترین عملیات هوایی آفندی و ایذایی را در آسمان منطقه به اجرا گذاشتند و در نهایت علاوه بر انهدام تعداد زیادی از ناوچه های تندرو و اوزای عراقی، 2 اسكله البكر و العمیه را نیز به شدت بمباران كردند. طرح ریزی عملیات به شكلی بود كه خیلی زود نیروی هوایی عراق به خود شكل تدافعی گرفت. نیروی هوایی عراق در این روز متحمل خسارات جبران ناپذیری شد، به شكلی كه در این روز 6 فروند هواپیمای دشمن توسط شكاری های نیروی هوایی هدف قرار گرفتند و سرنگون شدند. بعد از پایان عملیات هوایی، تازه مشخص شد كه خلبانان شجاع نیروی هوایی چه بلایی بر سر عراق آورده بودند. بالگردهای نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران تا چند روز پس از عملیات، خدمه ناوها و ناوچه های منهدم شده و غرق شده عراقی را از سطح آب جمع آوری می كردند. ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 عملیات مروارید ارتش چطور نیروی دریایی عراق را نابود کرد؟ دوران جنگ تحمیلی ⚪️ هفتم آذر -- روز نیروی دریایی ارتش ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 شرح رشادت دلیرمردان نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران 🎙از زبان صالح موسوی (از رزمندگان مدافع خرمشهر، در دوران مقاومت ۴۵ روزه، در برابر ارتش متجاوز صدام) دوران جنگ تحمیلی ▫️انتشار بمناسبت ۷ آذر -- بزرگداشت روز نیروی دریایی ارتش ج.ا.ا ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایت بازماندگان حمله ناو آمریکا به ناوشکن‌ های ایرانی از رشادت های شهدای نیروی دریایی ارتش ناخدا دوم نادر مبارکی: 🔹ما از آمریکا و بزرگتر از آمریکا نمی‌ترسیم... 🔹ما تنها نگران کاسه‌لیسان و وطن فروشان هستیم!! هفتم آذر -- روز نیروی دریایی ارتش ج.ا.ا ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
⚪️ هفتم آذر -- روز نیروی دریایی ارتش گرامی باد🌱💐 🌷شهید آوینی: «کجاست آن شجاعت و توکل و عشقی که مثل نادر مهدوی یا بیژن‌گُرد بر یک قایق موتوری بنشیند و به قلب ناوگان الکترونیکی شیطان در خلیج فارس حمله برد؟ می‌پرسید این شجاعت و توکل و عشق به چه درد می‌خورد؟ هیچ! به درد دنیاداران نمی‌خورد اما به کار آخرت عشاق می‌آید که آنجاست دار حاکمیت جاودانه عشاق!» 🔸منبع: کتاب «گنجینه آسمانی»
یاد باد آن صحبتِ شب‌ها که با نوشین لبان بحث سرّ عشق و ذکر حلقه عشاق بود...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در این هوا و صبح زیبا یک چایی داغ می‌چسبه... ▪️ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
🌱 امروز هشتم آذرماه، سالروز تولد شهید عبدالکریم دزفولی (برادر شهید عبدالرحیم دزفولی) متولد: ۱۳۴۵ ▪️ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
🌱 امروز هشتم آذرماه، سالروز تولد شهید عبدالکریم دزفولی (برادر شهید عبدالرحیم دزفولی) متولد: ۱۳۴۵ ▪️
👇 ⚪️ ‌ پاهای استوار عبدالکریم ▫️ صدها شهید آورده بودند تهران. بردوش مردم خداجوی تشییع شده و در سالن معراج شهدا جای گرفته بودند. سالن پر بود از تابوت‌های پیچیده در پرچم سه‌رنگ جمهوری اسلامی. میان آنها می‌گشتم بلکه آشنایان را پیدا کنم. رفتم به آن‌سمت که شهدای استان خوزستان را چیده بودند. رفتم تا ببینم از "علی کریم‌زاده" خبری هست یا نه. ناگهان چشمم افتاد به اسمی آشنا که اصلا در فکرش نبودم. شهید "عبدالکریم دزفولی" ، اندیمشک. جاخوردم. نام پدرش را که از بچه‌های معراج پرسیدم، درست بود. برادرِ رحمان بود که در عملیات رمضان، تابستان سال 61 در شلمچه مفقودالاثر شده بود. اصرار لازم نبود. تا از بچه‌های معراج درخواست کردم، اجازه دادند تابوت را بازکنم. تابوت را که بالای همه بود، آوردیم پایین. هیچ احساس خاصی نداشتم، ولی در درونم کسی می‌گفت اتفاق جالبی خواهد افتاد. درِ تابوت باز شد. خودم بندهای کفن را بازکردم، مات ماندم. سری در بدن نبود ولی صحنه‌ای دیدم که جای تعجب داشت. هر دو پای شهید از زانو به پایین داخل جوراب کلفت و ساق بلندی مانده بودند. پای چپ داخل جوراب اسکلت شده بود. پای راست را که برداشتم، یکی از بچه‌ها گفت: - احتمالا گل‌ولای منطقه داخل جورابش رفته که این‌طور سنگین شده ... سنگین‌تر از پای استخوانی بود. از پای چپ هم سنگین‌تر. جوراب را که از زانو پایین کشیدم، متوجه شدم پا سالم است. همه به دورم جمع شدند. جوراب آبی رنگ را که کاملا به پا چسبیده بود، به‌کمک قیچی پاره کردیم. پا از زیر زانو به‌پایین سالم مانده بود. پوست و موها بود ولی کمی خشک شده بودند. پاشنه‌ی پا، همچنان محکم بود. انگشت‌ها و ناخن‌ها کاملا سالم بودند. از همه جالب‌تر، این بود محلی که انگشت کوچک پای راست قرار داشت، جوراب کمی پاره شده بود و به‌واسطه‌ی همین سوراخ، انگشت کوچک اسکلت شده بود ولی بقیه‌ی انگشت‌ها هیچ آسیبی ندیده بودند. همه متعجب بودند که چه شده. پس از چهارده سال، از تمام بدن عبدالکریم، تعدادی استخوان با دوپا بازآمدند که از آن میان پای راست کاملا سالم مانده بود. همان قدمی که آن را "بسم‌الله" گویان در مسیر حق جلو گذاشته بود. — عکاس: حمید داودآبادی 🌷 شهید "عبدالکریم دزفولی" متولد: 8 آذر 1345 شهادت 26 تیر 1361 عملیات رمضان در شرق بصره. رجعت پیکر: 2/8/1375 مزار: گل‌زار شهدای اندیمشک 📚 نقل از کتاب: تفحص ✍️ نوشته: حمید داودآبادی کانال دفاع مقدس 👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴 💕 🎞 برشی از مستند 🎙 با گفتاری شنیدنی از 💦 آب كه با عقل تسبيحی خود اهل حق را خوب می شناسد ، بر قايق ها آغوش می گشايد و آنان را بر سينه نيلگون خويش سبكبار می لغزاند و به ساحل می سپارد. آسمان نيز نظاره می كند و هيچ مرز و حجابی فی مابين عالم خلق و امر باقي نمانده است. طوفان رعب می پيچد و به قلب مضطرب دشمن حمله می برد. ابر ، حجاب خورشيد می شود و چشم پرندگان آهنين را كور می كند. زمين زير پای دشمن بی تاب می شود و از خدا اذن می خواهد كه دهان بگشايد و سپاه كفر را ببلعد ، اما از عالم امر سروش می رسد : " فمهل الكافرين امهلهم رويدا. " فرشتگان به صفوف ما می پيوندند و سواد سپاه حق در چشم دشمن دوچندان می گردد. در جهان امروز سخن گفتن از راه انبیاء و غايات الهی آفرينش بسيار غريب می نمايد. شيطان زده ها می گويند كه اين سخنان اساطير پيشينيان است ، و لكن ما برای معرفی خود راهی جز اين نداريم كه از پيوند و اتحاد نهضت خويش با راه انبیاء و وارثان آنها سخن بگوييم. راه ما راه سيدالشهداست و آنان كه پای يقين در اين راه نهاده اند آرزوی سرباختن دارند تا به ذبيح اعظم از همه نزديك تر شوند... دوران دفاع مقدس ▪️ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 اعزام به جبهه رزمندگان استان مرکزی دوران جنگ تحمیلی ▪️ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
۸ آذرماه ۱۳۶۰ -- سالروز شهادت عباس کردآبادی؛ از فرماندهان تیپ ۱۴ امام حسین (ع) --- در عملیات طریق القدس دوران جنگ تحمیلی ▪️ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
۸ آذرماه ۱۳۶۰ -- سالروز شهادت عباس کردآبادی؛ از فرماندهان تیپ ۱۴ امام حسین (ع) --- در عملیات طریق ال
🌷 شهید عباس کردآبادی متولد ۱۳۳۴ بود از همان کودکی در کتابخانه پدرش مطالعه می‌کرد؛ البته در چوپانی و کشاورزی هم به پدرش کمک می‌کرد؛ عباس کرآبادی؛ دیپلم خود را گرفته بود که برای خدمت به هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران در اصفهان رفت و در آنجا در دوره چتربازی شرکت کرد؛ او که مدرک تربیت معلمی هم داشت به سربازانی که سواد چندانی نداشتند آموزش‌ می‌داد. اما هنگامی که امام خمینی(ره) فرمان فرار از سربازخانه‌های شاهی را صادر فرمودند عباس هم با فرار به فعالیت‌های انقلابی پرداخت؛ اما بعدها دوره سربازی خود را تمام کرد و در روزهایی که انقلاب در اوج خود بود به همراه مردم شیراز اسلحه خانه ارتش را راه اندازی کرد و در خانه اجاره‌ای خود درحالی که ممکن بود او را به جرم فعالیت‌های سیاسی مجازات کنند به پخش اعلامیه‌های امام خمینی(ره) می‌پرداخت و گاهی آنها را در پادگان پخش می‌کرد. او که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در کمیته شهری فعالیت داشت و در راستای مبارزه با سلطه جویان در شهرهایی همچون سمیرم فعالیت می‌کرد از نخستین افرادی بود که با تشکیل سپاه پاسداران وارد سپاه اصفهان شد؛ مدت زیادی نگذشته بود که برای دوره آموزشی سه ماه به تهران رفت تا بتواند بسیجیانی که به جبهه غرب رفته بودند را آموزش دهد؛ او پس از بازگشت به اصفهان مرکز آموزشی سپاه پاسداران غدیر را پایه گذاری کرد و خود به آموزش سلاح و تاکتیک به سربازان پرداخت. با این همه، عباس که در تأسیس پادگان آموزشی ۱۵ خرداد نقش بسزایی داشت به همراه افرادی همچون احمد فروغی، خلیفه سلطانی و اکبر آقابابایی وقتش را صرف خدمت به انقلاب اسلامی کرد و از آنجایی که در زمینه آموزش‌هایی همچون پرش از ماشینهای نظامی فعال بود بدنش آسیب دیده بود؛ اما به خاطر مهارتش در زمان جنگ تحمیلی در عملیات ثامن الائمه آزادسازی شمال آبادان به عنوان مسئول محور عملیاتی انتخاب شد و آن زمان هم به آموزش دادن رزمندگان ادامه داد. اینجاست که روح‌الله صالحی یکی از دوستانش، در خصوص این شهید بزرگوار می گوید «عباس در حالی که در آموزش بچه ها بسیار جدی و سخت گیر بود اما قلبی نرم و دلسوز داشت یادم می آید در دوران آموزش نیروها به ما دستور می داد چراغ های آسایشگاه را خاموش کنیم و از مواد منفجر دودزا، صوتی و گاز اشک‌آور هم زمان با هم استفاده کنیم تا نیروهای تحت آموزش بتوانند شرایط سخت را تجربه کنند و برای جنگ آموزش ببینند به گونه ای که آن هنگام که از پادگان می رفتند مانند یک چیریک مهارت داشتند اما با این حال هنگامی که دوره آموزش پاسداران تمام می‌شد، عباس از آنها حلالیت می‌طلبید». تا اینکه در عملیات طریق القدس در هشتمین روز از آذرماه ۱۳۶۰، سه ساعت پیش از عملیات با برخورد ترکش گلوله به کمرش به جمع شهدا پیوست، اما به خاطر علاقه بسیاری که دیگر رزمندگان به او داشتند شهادت عباس را تا پایان عملیات، مخفی نگه داشتند تا روحیه دیگران برای جنگیدن، ضعیف نشود. او که اکنون در میان دیگر ستارگان آسمانی در گلستان شهدای اصفهان می‌درخشد با وصیت‌نامه با ما سخن می‌گوید؛ ✍️ «وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ؛ هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده‌اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند. برادر، پاسدار اسلام و انشاالله ادامه دهنده راه حسین(ع) باشید؛ انشاالله اگر به درجه شهادت نائل شوم، خواست خودم بوده و این تنها آرزوی من و می‌دانم آرزوی مسلمان شیعه است، این راه را خودم انتخاب کردم چون می‌دانم (این) راه، راه سعادت است و (این) راه، راه انبیا و راه حسین(ع) است و راه، راه خمینی کبیر است و با افتخار می‌گویم شهادت را پذیرفته‌ام و امیدوارم با ریختن خون ما شهدا، انقلاب اسلامی ایران تداوم بخشد. از پدر و مادر عزیزم می‌خواهم پس از مرگ من، به هیچ وجه ناراحت نباشند و حتی یک قطره اشک هم نریزند؛ چون با ریختن اشکتان آمریکا، شوروی، انگلستان و همه استعمارگران و همه استبدادگران را خوشحال خواهید کرد؛ اما می‌توانید برای امام حسین(ع) بگریید. مادرم هیچگاه آن لحظه‌ای که در اتاق نشسته بودیم و گفتم می‌خواهم بروم مأموریت (و تو) گفتی برو به امید خدا را فراموش نمی کنم با این کلمه‌ات پای ورق سرخ شهادتم را امضاء کردی و متشکرم از تو که این آخرین امضاء را دادی. سخنی کوتاه با برادران عزیز فداکارم؛ ای ادامه دهندگان راه حسین(ع)؛ ای یاری دهندگان مستضعفین و ای فریاد رسان مظلومان؛ برخیزید؛ دست ابرقدرت‌ها را از ممالک اسلامی و مستضعف کوتاه کنید. سخنی کوتاه با خواهران عزیزم؛ شما ای ادامه دهندگان راه زینب(س)، امیدوارم که شما خود را با جامعه اسلامی تطبیق دهید و از خود یک زن واقعی بسازید زینب گونه زندگی کنید و بدانید که حجاب شما کوبنده‌تر از خون ماست.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید عباس کردابادی فرمانده محور تیپ امام حسين عليه السلام در عملیات طریق القدس ▪️ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas