eitaa logo
دفاع مقدس
4هزار دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
11.4هزار ویدیو
945 فایل
🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷 ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس ⚪️روایت‌گر رویدادهای جنگ تحمیلی #کپی_آزاد 🌴اینجا سخن از من و ما نیست، سخن از مردانی‌ست که عاشورا را بازیافته، سراسر از ذکر ﴿یالیتناکنامعک﴾ لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴 فرمانده‌ای که همیشه نشان سیادت به همراه داشت 🌷 سردار شهید حاج سید محمد زینال الحسینی / سال 1365 اشرف اعیاد مذهبی، است. از قدیم هم رسم و سنت بود که سادات و فرزندان رسول خدا (ص) سعی می‌کردند سیادت خود را با استفاده از نمادهای سیادت اعم از کلاه سبز، پیراهن سبز، شال سبز و... آشکار سازند. اما امروزه این سنت می‌رود مثل باقی سنت‌های فراموش شده به ورطه فراموشی سپرده شود. از جمله کسانی که سعی می‌کردند این افتخار را ظاهر کنند شهدای سادات بودند و در عملیات‌های مختلف و مخصوصا شب عملیات باشال سبز به کمر و یا دورگردن و یا کلاه سبز به سر مثل ستاره می‌درخشیدند. فرمانده ما سردار شهید حاج سیدمحمد زینال الحسینی از جمله آنها بود که هم خودش مقید بود و هم دیگران را تشویق می‌کرد که حتما علامتی که نشانه سیادتشان باشد همراه داشته باشند. فرمانده شهید سید محمد همیشه یا پیراهن سبز بر تن می‌کرد و یا کلاه سبزی به سرمی‌گذاشت و یا شال سبزی به گردن می انداخت و وقتی قرار بود خودش را برای دیگرانی که او را نمی شناختند معرفی کند می‌گفت: بنده حقیر سرا پا تقصیر سید محمد زینال الحسینی هستم . 📷☝️توجیه عملیات کربلای یک/ تیرماه 65/ شهید سید محمد زینال الحسینی فرمانده گردان تخریب لشگرده سیدالشهداء(ع) و این سید بزرگوار وقتی هم که مهیای پرواز به سوی آسمان‌ها شد احرام سبز پوشید و ترکش دشمن احرام سبزش را درید و در قلب او نفوذ کرد و سلاله ای از فرزندان رسول خدابه آسمان پرکشید. .✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
🌴 فرمانده‌ای که همیشه نشان سیادت به همراه داشت 🌷 سردار شهید حاج سید محمد زینال الحسینی / #عید_غدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽☝️ سخنرانی شهید سید محمد زینال الحسینی در جمع رزمندگان گردان تخریب لشگر 10 سیدالشهداء (ع) 🌷 شهید زینال حسینی، که پس از شهادت عبدالله نوریان (عبد متقی، عارف بالله) فرماندهی گردان تخریب را به عهده گرفت ا🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 🌴 فرمانده‌ای که همواره نشان سیادت را به همراه داشت
دفاع مقدس
📽☝️ سخنرانی شهید سید محمد زینال الحسینی در جمع رزمندگان گردان تخریب لشگر 10 سیدالشهداء (ع) 🌷 شهید ز
💠سید محمد زینال حسینی در سال 1342 در تهران متولد شد دوران تحصیل ابتدایی را با موفقیت پشت سر گذاشت. مدت کوتاهی از ورود محمد به هنرستان نگذشته بود که جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شروع شد. او درس و مدرسه را کنار گذاشت و راهی جبهه شد. سید، فردی متین، آرام، اخلاق مدار، باتقوا و یکی از شخصیت های بارز گردان تخریب بود. از نظر اخلاقی نسبت به نیروهای های جبهه یک سرو گردن بالاتر به نظر می رسید. وظیفه سید محمد آموزش پاک سازی مناطق مین گذاری شده به نیروها بود. افراد او می بایست قبل از آمدن نیروهای رزمی، شناسایی و اطلاعات، وارد میدان مین می شدند و در زیر آتش سنگین دشمن، پاک سازی را آغاز می کردند. کسی که می خواست چنین افرادی را بسازد صرفأ نباید تجربه، تخصص و نیازمندی های فنی کار را بداند، بلکه لازم بود روحیه شهادت طلبی، ایثار، شجاعت و شهامت را در حد اعلا در رفتار و اخلاق خود به منصه ظهور رساند. در جبهه بودن کسانی که در خط مقدم دچار ترس شده و به اصطلاح "کپ" می کردند. ترس در گردان تخریب معنا ندارد چرا که اگر نیروهای تخریب دچار ترس شده و متوقف شود، بقیه نیروها برای رسیدن به هدف به مشکل برخورد می کنند. تخریب چی در بدترین موقعیت باید بتواند بهترین تصمیم را بگیرد و در زمان تصمیم گیری به هیچ عنوان دچار ضعف نشود. شهید زینال هم خودش دارای این خصوصیات بود و هم می توانست به خوبی این روحیه را به نیروها منتقل کند. زمانی که باید کاری در مدت کمی انجام می شد، همه استرس داشتند کار یا عملیات به درستی انجام شود، اما سید محمد را هیچ وقت در حال عصبانیت و اضطرب ندیدند. شهید فردی اخلاق مدار و آرام بود. بیشتر وقت ها ذکر خدا را بر زبان داشت. با وجود فرماندهان دیگر، همه دوست داشتند شهید همیشه پیش نماز باشد. سید همیشه سخترین و خطرناک ترین کارها را خودش انجام می داد. او همانند استادش "سردار حاج عبدالله نوریان"، فرمانده پیشین گردان تخریب بود، هرگاه کسی نزدیکش می رفت ناخوداگاه جذب او می شد. سید در عملیات های مختلف، فرمانده گروهان و معاون گردان بود. او طی حضورش در صحنه های نبرد 3 بار مجروح و شیمیایی شد. سرانجام در شهید در عملیات نصر 4، تاریخ 31 خرداد ماه 1366 در منطقه ی "ماووت" به مقام رفیع شهادت رسید. این شهید بزرگوار در قطعه ی 29، ردیف 3، شماره ی 7 در بهشت زهرای تهران آرمیده است. روحش شاد و راهش پر رهرو باد
دفاع مقدس
💠سید محمد زینال حسینی در سال 1342 در تهران متولد شد دوران تحصیل ابتدایی را با موفقیت پشت سر گذاشت. م
🌷 سردار شهید سید محمد زینال الحسینی 🌴 فرمانده‌ای که همیشه نشان سیادت را به همراه داشت 🌷 ۱۵ تیرماه ۱۳۶۶ — سالروز شهادت سید محمد زینال حسینی
دفاع مقدس
🌷 سردار شهید سید محمد زینال الحسینی 🌴 فرمانده‌ای که همیشه نشان سیادت را به همراه داشت #عید_غدیر_م
❤️ فرمانده صمیمی، شهید سید محمد زینال حسینی 🌱 روزهای اولی که رفتم گردان تخریب ، متوجه شدم در مراسمات اعیاد و یا عزاداری ها بعد از مراسم همه بچه های گردان شام رو در حسینیه گردان میل می‌کنند و برای ایجاد صمیمیت و آشنایی بیشتر هر دو نفر در یک ظرف غذا می خورند . در یکی از اون شبها بعد از مراسم […] روزهای اولی که رفتم گردان تخریب ، متوجه شدم در مراسمات اعیاد و یا عزاداری ها بعد از مراسم همه بچه های گردان شام رو در حسینیه گردان میل می‌کنند و برای ایجاد صمیمیت و آشنایی بیشتر هر دو نفر در یک ظرف غذا می خورند . در یکی از اون شبها بعد از مراسم با یکی از برادران گردان که نمیشناختمش و تا حالا ندیده بودم کنار هم نشسته بودیم و با هم در یک ظرف مشغول خوردن شام شدیم. اون رزمنده بعد از سلام و احوالپرسی خیلی عادی و صمیمی گفت : شما تازه اومدی گردان؟ گفتم: بله سووالش رو ادامه دادو پرسید که کی و از کجا اومدی ؟ من هم خیلی ساده و بدون سانسور ، داستان چگونه اومدن به گردان تخریب رو خیلی آبدار و با شوق وذوق ، تعریف کردم و گفتم : داداش به کسی نگو یه وقت به گوش آقا سید برسه و خراب میشه ، اونم گفت: نه داداش خیالت راحت، من دهنم قرصه نگران نباش … بعد من بهش گفتم : خوب اخوی حالا که من خودم رو معرفی کردم ، نوبت شماست ، تعریف کن ببینم شما چی ؟ کی و چطوری به این گردان اومدی ؟ با یک نگاه رویایی و زیبا و پر از جاذبه ، که همه بچه های گردان جذبه چشمهای آقا سید رو میدونن به من نگاه کرد و گفت :من ؟ گفتم :بله گفت : من سید محمدم چی گفتی ؟ گفتم که سیدمحمد …!! گفتم: واویلا….، سید محمد فرمانده گردان تخریب؟ گفت: بله آقا من رو میگی…!! قاشق غذا از دستم افتاد وسط ظرف غذا ، یعنی تا چند دقیقه کپ کردم ؛که شروع کرد به خندیدن و گفت : نگران نباش، به کسی نمیگم اون شب بود که فهمیدم سید ما مرد بزرگیست و چه توفیقی است ، هم غذا شدن با فرمانده گردان.
صادق آهنگران-جشن عید غدیر (2).mp3
7.13M
📢 صوت| جشن عید غدیر - با نوای حاج صادق آهنگران 🌴 کانال
😊 شوخ طبعی رزمنده ها !!! 🌷عید غدیر که می شد خیلی ها عزا می گرفتند. لابد می پرسید چرا...؟ به همین سادگی که چند تا از بچه ها با هم قرار می گذاشتند، به یکی بگویند؛ سید ...البته کار که به همین جا ختم نمی شد. 🌷ایستاده بودیم بیرون چادر، یک دفعه دیدیدم چند نفر دارند دنبال یکی از برادر ها می دوند. می گفتند: وایسا سید علی کاریت نداریم! و او مرتب قسم می خورد که من سید نیستم ولم کنید. تا بالاخره می گرفتندش و می پریدند به سر و کله اش و به بهانه بوسیدنش آش و لاشش می کردند. 🌷بعد هم هر چی داشت، از انگشتر، تسبیح، پول، مهر نماز تا چفیه و گاهی هم لباس، همه را می گرفتند و از تنش به بهانه متبرک بودن در می آوردند ... 🌷جالب اینجاست که به قدری جدی می گفتند؛ سید که خود طرف هم بعد که ولش می کردند، شک می کرد و می گفت: راستی راستی نکند ما هم سید هستیم و خودمان خبر نداریم، گاهی اوقات کسی هم پا پیش می گذاشت و ضمانتش را می کرد: قول می دهد وقتی آمد تو چادر، عیدی بچه ها یادش نرود؛ حتی اگر سکه ٢٠ ریالی باشد و او هم سکه را می داد و غر می زد که: عجب گیری افتادیم، بابا ما به کی بگیم ما سید نیستیم ...؟ 😂😂 دوران ا🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 💠 به عشق علی می‌آییم 💐💐جشن ۱۰ کیلومتری در تهران💐💐 امروز از ساعت ۱۸ تا ۲۲ و در مسیر میدان امام حسین تا میدان آزادی برگزار می‌شود. کانال
🌴 ✅ ولایت امیرالمومنین علی علیه السلام 🔶 استاد علی صفایی حائری (عین.صاد): هر کس با هر مشربی و عقیده ای، می تواند دوستدار علی باشد. در علی، علم و عشق، تدبیر و شمشیر، حریت و عبودیت، نجوای دل و آتش سخن، زمزمه شب و فریاد روز، قدرت و عزّت، نرمش و آشنایی و خشونت و پایداری، در علی این همه هست و این همه به خاطر " حق" است و برای اوست و این است که همه ی او دوست داشتنی است و حتی دشمنش در دل شیفته اوست و مخالفش در پنهان شیدای او. ولایت علی، نه علی را دوست داشتن که فقط علی را دوست داشتن است. —(📚 غدیر، ص۱۲)
دفاع مقدس
🌴 #عید_غدیر ✅ ولایت امیرالمومنین علی علیه السلام 🔶 استاد علی صفایی حائری (عین.صاد): هر کس با هر م
✅ولایت علی.... 🔶استاد علی صفایی حائری: ولايت على، نه على را دوست داشتن كه فقط‌ على را دوست داشتن است. ولايت على، على را سرپرست گرفتن و از هواها و حرف‌ها و جلوه‌ها بريدن است. و اين ولايت، ادامه‌ى ولايت حق است و دنباله‌ى توحيد، ٣ آن هم توحيدى در سه بعد؛ در درون و در هستى و در جامعه؛ كه توحيد در درون انسان، هواها و حرف‌ها و جلوه‌ها را مى‌شكند؛ هواهاى دل و حرف‌هاى خلق و جلوه‌هاى دنيا را. و در جامعه طاغوت‌ها را كنار مى‌ريزد و در هستى خدايان و بت‌ها را. در اين حد، موحد، جز خدا كسى را حاكم نمى‌گيرد. جز وظيفه چيزى او را حركت نمى‌دهد. هيچ قدرت و ثروت و جلوه‌اى در روح او موجى نمى‌آورد و هيچ دستورى او را از جا نمى‌كَنَد. جز دستور حق و امرِ اللّه، از هر زبانى كه اين دستور برخيزد و از هر راهى كه اين امر برسد. و هنگامى كه روحى به آزادى رسيد و جز امر حق امرى نداشت و جز خواست او خواهشى نداشت، اين روح به ولايت مى‌رسد و به سرپرستى مى‌رسد و دستور او و حتى نگاه او در دل‌هاى موحد عاشق، حركت مى‌آفريند. و اين است كه رسول به ولايت رسيد و به اولويت رسيد؛ كه النَّبىُ‌ أَوْلى‌ بِالمُؤمِنينَ‌ مِنْ‌ أَنْفُسِهِمْ‌. ١ و اين است كه على به ولايت مى‌رسد؛ كه: مَنْ‌ كُنْتُ‌ مَولاه فَهذا عَلىٌّ‌ مَولاه 📚 غدیر، صفحه 13
11.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 انتشار نخستین بار 📹 ببینید | شرح ماجرای غدیر خم توسط آیت‌الله خامنه‌ای در نماز جمعه سال ۶۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا