eitaa logo
دفاع مقدس
3.9هزار دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
11.2هزار ویدیو
934 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ #دهه۶۰ #کپی_آزاد اینجاسخن ازمن ومانیست،سخن ازمردانیست که عاشورا رابازیافته،سراسر ازذکر«یالیتناکنامعک»لبریز بوده و بال دربال ملائک بسوی کربلارهسپارشدند بگذار اغیارهرگز درنیابندکه ما ازتماشای شهدا سیرنمی‌شویم
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 رزمندگان گردان امام حسین (ع) لشکر ۳۱ عاشورا 🌴 یاد گردان های پر افتخار امام حسین(ع)، سید الشهدا، کربلا ... که حاملان بیرق سرخ عاشورا بودند بخیر ... 🌴 دوران دفاع مقدس
🏴 عزاداری رزمندگان گردان آموزشی فجر 🌴 دوران
زیارت عاشورا - سوریه.mp3
15.98M
🚩 🕌 حرم مطهر حضرت رقیه سلام الله علیها 🌴 شیعیان شرح شب تار مرا گوش کنید قربان نعش بی سرت حسین من حسین من 🎤 با نوای حاج صادق آهنگران ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس
pdfکتاب لُهوف-سید ابن طاووس.pdf
1.42M
📚 نسخهPDF|کتاب: "لُهوف" - سید ابن طاووس 🌴 شرح وقایع عاشورا کانال دفاع مقدس
◼️ امام زمان علیه السلام: همانا من بدون شک، دعا میکنم برای هر مومنی که به یاد آورد مصیبت جد شهیدم را و سپس دعا کند برای تعجیل در فرج و تأیید من. 📚مکیال المکارم
معمولا محرم ها جبهه تعطیل بود حد اقل برای . توی جبهه محرم ها بند نمی‌شدند محرم سال 63 بود و ما (سر پل ذهاب) بودیم از فقط بچه های ، و عملیات توی پادگان بودند بقیه بچه ها در بودند بچه های (ص) (نیروهای باخنران (کرمانشاه)) و نیروهای توی پادگان مستقر بودند با هر ترفندی بود توی مراسمات با کمک دوستان به می‌رسیدیم. توی حسینیه قدس پادگان برگزار می‌شد. زودتر از من و محمد غلامعلی رفتند حسینیه تا مقدمات به دست گیری مراسم رو مهیا کنند. من هم با فاصله از رفتن اونها وارد حسینیه شدم تقریبا آخرهای منبر حاج آقا بود. از در که وارد شدم یه نگاهی اطراف منبر انداختم. دیدم چند تا کاغذ به دست نشسته اند . معلوم بود دارند آماده میشن برای مداحی... محمد غلامعلی با سر اشاره کرد که بیا... من هم خودم رو پای منبر رسوندم و همین که حاج آقا والسلام رو گفت میکرفون رو برداشت به من داد و من هم بدون معطلی شروع کردم به خوندن. سلام به دادم و وارد روضه شدم و بعد هم نوحه رو شروع کردم محمد غلامعلی چند تا کوچه باز کرد وسط حسینیه و و و خودش هم رفتند وسط برای میونداری. پر از جمعیت بود و همه جوون و سینه می‌زدند. توی بچه های شهرستانی معمول نبود . همه لباس خاکی تنشون بود و با اشتیاق سینه می‌زدند. محمد غلامعلی خودش رو به من رسوند و گفت : !!!!! اینها عشق سه ضرب هستند و من هم نوحه رو عوض کردم. غوغایی بود.. آخر برنامه هم محمد غلامعلی خودش و رو که توی پادگان بودند دور خودش جمع کرد و اون که تازه چند ماهی سر زبون ها افتاده بود خوند: 🌴 قال رسول الله (ص) نور عینی حسین و منی انا من حسینی حسین جان کربلا... حسین حسین بچه های غیر تهرونی این سبک براشون مأنوس نبود و با تأخیر وارد سینه زنی شدند. اما این شور در حقیقت بود و اون روز ولوله ای در حسینیه قدس به پا کرد. البته دیگر مداحان هم خوندند و همه فیض دادند و عاشورای خاطراتی شد. یاد همه ی اون سینه زنها بخیر اونهایی که به اربابشون رسیدند ⏳ اواسط مهر ماه سال 63 دهه اول محرم بود و اواسط اسفند سال 63 پادگان ابوذر توسط هواپیماهای دشمن بمباران شد و نزدیک به 1200 نفر شهید و مجروح شدند. -(✍️ راوی: رزمنده گردان تخریب، )
صادق_آهنگران_سوی_دیار_عاشقان_رو.mp3
7.85M
🌷 دوران 📢 صوت| حاج صادق آهنگران 🌴سوی دیار عاشقان رو به خدا می‌رویم 🌸بهر وَلای عشق او به کربلا می‌رویم
شور حسین است چه ها می کند نام حسین درد دوا می کند لشگر اسلام ز عشق حسین عزم دیار شهدا می کند 🌴 دوران
صادق_آهنگران_ای_حسین_ای_غم_تو_همدم (2).mp3
18.2M
📢 صوت | روضه خوانی حاج 🌷ای حسین ای غم تو همدم ما 🌹ای تو خود شاهد اشک غم ما ☘️ ای جمال تو بهشت شهدا 🌼ما و دل از تو بریدن ابدا
دفاع مقدس
📢 صوت | روضه خوانی حاج #صادق_آهنگران 🌷ای حسین ای غم تو همدم ما 🌹ای تو خود شاهد اشک غم ما ☘️ ای جم
ای حسین ای غم تو همدم ما؛ ای تو خود شاهد اشک وغم ما ای به هررنج وغمی محرم ما؛ ای خجل از کرم تو کم ما 💓 تو کریمی و تو مولا تو ولی؛ ای جگر گوشة زهرا و علی دل ما غرق غم توست حسین؛ سرما و قدم توست حسین 💓 کم ما و کرم توست حسین؛ قبلة ما حرم توست حسین به صفای دل صحرا سوگند؛ به نماز شب زهرا سوگند 💓 ای که ناز تو خریدن دارد؛ بار عشق تو کشیدن دارد گُل ز گلزار تو چیدن دارد؛ حرم پاک تو دیدن دارد 💓 به غم گفته و ناگفته قسم؛ به شهیدان به خون خفته قسم ای حسین ای پسر خون خدا؛ ای تو روشنگر مصباح الهدی 💓 ای جمال تو بهشت شهدا؛ ما و دل از تو بریدن ابدا صف اصحاب محبت صف ماست؛ جان اگر می طلبی بر کف ماست 💓 تو که خود مرد ره توحیدی؛ تو که در ظلمت شب خورشیدی تو که از شاخة غم گل چیدی؛ تو که خود داغ برادر دیدی 💓 سوخته حاصل ما را بنگر؛ داغ های دل ما را بنگر تو که خون شد ز جدایی جگرت؛ آمده خون دل از چشم ترت 💓 تو که خود بر سر نعش پسرت؛ چتر غم سایه فکن شد بسرت تو که جان دادن مارا دیدی؛ امتحان دادن ما را دیدی (شاعر از: محمدجواد غفورزاده(شفق)