7.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حضور حجت الاسلام قرائتی (معلم درسهایی از قرآن) در جمع و محفل رزمندگان تیپ ۴۴ قمر
دوران جنگ تحمیلی
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈
🌴 کانال #دفاع_مقدس :
روایتگر رویدادهای جنگ
.... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
#دهه۶۰
29.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #فیلم / مراسم سینه زنی و عزاداری رزمندگان تیپ ۴۴ قمر بنی هاشم (ع)
««نیروهای استان چهارمحال و بختیاری -- جنوب اصفهان»»
دوران جنگ تحمیلی
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
☘ رزمندگان مخابرات تیپ ۴۴ قمر بنی هاشم (ع)
🌿 شرکت کننده در عملیات والفجر چهار -- دوران #جنگ_تحمیلی
📷👆 در تصویر، محمدرضا باغبان(از شهرضا) و محمود نجاتی(اصفهان) «کنار او-سمت جلو» دیده می شوند
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
📡 کانال دفاع مقدس
7.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💕 #روزهای_به_یاد_ماندنی
🎞 حضور آیتالله خامنه ای (رئیس جمهور وقت) در کنار رزمندگان گردان امام سجاد (ع) -- تیپ ۴۴ قمر بنی هاشم (ع)
#جنگ_تحمیلی // جبهه جنوب
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈
💐انتشار بمناسبت چهارم شعبان، میلاد قمر بنی هاشم، ابوالفضل العباس(ع)
💐...و پنجم شعبان، ولادت امام سجاد علیه السلام
↶【به ما بپیوندید 】↷
🌴 کانال #دفاع_مقدس :
روایتگر رویدادهای جنگ
.... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
#دهه۶۰
🌷 ۲۵ شهریور ۱۳۶۵ --- سالروز شهادت رزمنده بسیجی، عباس امانی
کارگر کوره پز خانه بود.
هفده سالگی به جبهه رفت.
نوزده سالگی هم بشهادت رسید. -- جزیره مینو -- آبادان
در وصیتنامه اش نوشت :
خدایا مرا بسوزان، همراه سوختن گناهان من را هم بسوزان.
خدایا چه بگویم که از بار گناهانم باخبری و میدانی در خلوت چقدر معصیت کردم.
خدایا توبه کردم...قبول دارم عهد شکنم، قبول دارم بند عاصی و گنه کارم..
خدایا دستم به دامان توست ، اول پاکم کن و بعد خاکم کن.
خدایا در جوانی آمدم و در جوانی خودم را به تو سپردم...
خدایا مرا ببخش که محتاج عفو و بخشش تو هستم.
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈
#نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
💠 با ما همراه باشید
🌴 کانال #دفاع_مقدس :
روایتگر رویدادهای جنگ
.... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
#دهه۶۰
🌱 ۲۶ شهریور ۱۳۳۹ - سالروز تولد شهید دوران دفاع مقدس، حمید طاهری خراسانی - اهل آبادان🌴
🕊🕊 شهادت: ۱۳۶۵/۰۹/۱۵
ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱
🌷 حمید طاهری خراسانی - تا سوم دبیرستان درس خواند و پس از آن به استخدام شرکت نفت آبادان درآمد. پس از گذراندن دو سال دوره کارآموزی با تخصص تکنسین برق مشغول به کار شد.
در مبارزات دوران انقلاب شرکت فعال داشت. در اوایل جنگ با گروه های امداد شرکت نفت در مهار آتش سوزی های پالایشگاه وارد عمل شد.
همچنین در خطوط پدافندی جبهه ذوالفقاری به دفاع و نبرد با نیروهای متجاوز عراقی می پرداخت
در عملیات پیروزمندانه تپه های مدن و خطوط پدافندی خرمشهر وظیفه دیده بانی گروهان را به عهده گرفت و در عملیات شکست حصر آبادان مجروح گردید. در ابتدای سال ۶۲ که یگان زرهی ۷۲ محرم تاسیس شد، در شکل گیری و جذب نیروی بسیجی آبادان نقش مهمی را به عهده داشت.
وی اولین فرمانده گردان زرهی مقداد تا سال ۶۴ بود. در این مدت در عملیات های خیبر، بدر، عاشورای۲ و در خطوط پدافندی پاسگاه زید طلائیه، جزایر مجنون و شلمچه شرکت داشت. وی در عملیات والفجر۸ به عنوان فردی محوری نقش مهمی در پیروزی رزمندگان ایفا نمود.
-------------------------------------------
کانال دفاع مقدس
🌷 ۲۶ شهریور ۶۳ — سالروز شهادت رزمنده دوران دفاع مقدس، عباسعلی ترمیمی
ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱
📸👆 دو شهید از یک خانواده در یک قاب!
ا🇮🇷 شهید مدافعوطن عباسعلی ترمیمی؛
ا🇮🇷 عموی شهید مدافعحرم یدالله ترمیمی
🌹شهید #عباسعلی_ترمیمی
▫️تاریخ شهادت: ۱۳۶۳/۰۶/۲۶
▫️محل شهادت: مریوان - کردستان
🌹شهید #یدالله_ترمیمی
▫️تاریخ شهادت: ۱۳۹۶/۰۱/۱۲
▫️محل شهادت: حماه - سوریه
🌸
🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺
-------------------------------------------
▫️ کانال دفاع مقدس
#طنز_جبهه
🍉 هندوانه ای که نصیب ما نشد!!
زیر باران خمپاره های دشمن بودیم که خودرو تدارکات با بار هندوانه های قرمز و شیرین از راه رسید. خوردن هندوانه در آن شرایط سخت جنگی آنقدر ارزش داشت که بخاطرش جان را به خطر بیاندازم. لذا بدون تامل به سمت ماشین رفته و با نگاهی متخصصانه یکی را انتخاب کرده و راهی سنگر شدم.
چنان محکم در آغوش کشیده بودمش که گویی معشوقه ای بود از راه رسیده.
چند قدمی برنداشته بودم که سوت خمپاره ای تمام افکار شیرینم را در هم ریخت. بر سر دو راهی خوابیدن و ایستادن مانده بودم. باز حد وسط را انتخاب کرده و تنها نشستم. با هر زحمتی بود همچون فاتحان بزرگ، به سنگر رسیدم و آن را در کناری قرار دادم تا خنک شود و در وقت مناسب از خجالتش بیرون بیایم.
شب را با خیال صبحانه ای تمام عیار به خواب رفتم ولی چشمم را از آن بر نمی داشتم.
صبح که شد سفره ای انداختیم و پنیر و نان را از جعبه های معروف درآوردیم.
حالا نوبت هندوانه ای رسیده بود که تا پای جان حفظش کرده بودم.
از یکی خواستم تا هندوانه را بیاورد و کنار سفره بگذارند. او هم همین کار را کرد ولی از چیزی که می دیدم متعجب شده بودم.
او هندوانه را سبکبار، فقط با دو انگشت گرفته و تحویلم داد. ناباورانه چشمم به سوارخ تعبیه شده در گوشه ای از هندوانه افتاد که موش های سنگر در آن ایجاد کرده و جز پوستی نگذاشته بودند.
چه می شد کرد هندوانه قسمت موشها بود و بنده هم مامور پذیرایی از آنها.
راوی: علی اصغر مولوی
دوران جنگ تحمیلی
💠 بدبخت ها اینقدر نماز شب نخوانید‼️
⚪️ جدی جدی مانع نماز شب و شب زنده داری بچه ها می شد. تا جایی که می توانست سعی می کرد نگذارد کسی نماز شب بخواند.
گاهی آفتابه آبهایی که آنها از سر شب پر می کردند و پشت سنگرمخفی میکر دند خالی می کرد؛ اگر به نگهبان سپرده بودند که صدایشان کند و می خواست به قولش وفا کند، نمی گذاشت و خلاصه هر کاری از دستش می آمد کوتاهی نمی کرد.
با این وصف یک وقت بلند می شد می دید ای دل غافل! حسینیه پر است از نماز شب خوانها. آن وقت بود که خیلی محکم می ایستاد و داد و بیداد می کرد:
ای بدبخت ها! چقدر بگویم نماز شب نخوانید. اسلام والله به شما احتیاج دارد. فردا اگر شهید بشوید کی می خواهد اسلحه هایتان را از روی زمین بردارد؟ چرا بیخودی خودتان را به کشتن می دهید؟ بچه ها هم بی اختیار لبخندی بر لبانشان می نشست و صفای محفل می شد😄.