eitaa logo
دفاع مقدس
3.7هزار دنبال‌کننده
15.9هزار عکس
10.4هزار ویدیو
842 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی و حال و هوای رزمندگان جبهه ها #دهه۶۰ #کپی_آزاد 〰〰〰 اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر «یا لیتنا کنا معک» لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
📷 تصویری دیده نشده از شیخ حسین انصاریان و مرحوم حاج بخشی در تشییع پیکر شهید حاج عباس کریمی (۲۴اسفند سال۶۳) از فرماندهان لشکر ۲۷ محمدرسول الله (ص) در تصویر، دیگر مرحوم آیت الله امامی کاشانی در حال قرائت فاتحه بر سر تابوت شهید کریمی دیده می شود 🌷 شهید حاج عباس کریمی در چهارمین روز عملیات «بدر» در منطقه عملیاتی شرق رودخانه «دجله» بر اثر اصابت ترکش گلوله توپ از ناحیه پشت سر، شربت شهادت نوشید. پیکر غرق در خون شهید به تهران منتقل شد که تنها چند روز از اولین سالگرد شهادت فرمانده پیشین لشکر محمد رسول الله (ص) «حاج محمد ابراهیم همت» می‌گذشت. 🌴 ایشان را طبق وصیت خودش در بهشت زهرای تهران قطعه ۲۴ در جوار مزار شهید دکتر چمران دفن نمودند (ص)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | تصاویری از قامت و چهره دلربای شهید مهدی باکری در جبهه ا🌱💕🌱💕🌱💕🌱 🌷 ۲۵ اسفند ۱۳۶۳ - سالروز شهادت مهدی باکریُ فرمانده لشگر همیشه پبروز عاشورا - - - - - - ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم | گفتگوی شهید مهدی باکری از طریق بی‌سیم به زبان آذری ا🌱💕🌱💕🌱💕🌱 🌷 ۲۵ اسفند ۱۳۶۳ - سالروز شهادت آشنای افلاکیان ، مراد خاکیان، افتخار آذربایجان گرامی باد 🌴 او در عملیات بدر در سال ۱۳۶۳ در کسوت فرماندهی لشکر ۳۱ عاشورا پشت روستای حریبه‌ عراقُ در کنار رود دجله به شهادت رسید. 💠 جاویدنشان مهدی باکری مظلومانه زیست و . . . مظلومانه شهید شد🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤آخرین مکالمات بیسیمی شهید باکری، چند دقیقه قبل از شهادت، خطاب به شهید احمد کاظمی : ▪️ احمد حالت چطوره؟ ▫️ دعاگوتم، دعاگوتم! ▪️ کاشکی اینجا بودی می دیدی چه جای با صفاییه! ▫️من خب پهلوی تو نشسته بودم این مصطفی منو برد ▪️خلاصه وقت کردی بیا، بیا تماشاکن! ا🌱🌈🌱🌈🌱🌈🌱 🔸۲۵ اسفند ماه سالروز شهادت شهید مهدی باکری 🔸۲۵ اسفند ماه سالروز شهادت شهید مهدی باکری
📄 ابلاغیه شهید مهدی باکری به فرماندهان زیر دستش: 🔺 بعد از همه نیروها غذا بگیرید، غذایتان کمتر و هم نوع سربازها باشد! 🔺در داشتن وسایل چادر و پتو و غیره فرقی با بقیه نداشته باشید! 🔺 در داشتن مواد غذایی، کمپوت و میوه و چای و غیره کمتر از بقیه باشید! 🔺 در گرفتن لباس و پوشاک و کفش کمتر از بقیه باشید!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴 حماسی و ماندگار ▫️کمتر مازندرانی هست که این نوحه به گوشش نخورده باشه‌. اعزام به جبهه ویژه ۲۵ بود ؛ سال ۱۳۶۳ _ ، عسکری اسماعیل پور رفت بالای و ای خواند که شد. «بهر فتح کربلا با کاروان می رود این لشکر از مازندران» 🎙 نوای ذاکر اهل بیت حاج یکی از حماسی‌ترین نوحه‌های حماسی ها در دوران دفاع مقدس و برگرفته از اشعار بوده که به یادگار ماند. .اسماعیل پور میگفت : شب قبل از اعزام محمدرضا متولی طاهر مداح و دوستم که در تبلیغات لشکر فعالیت داشت یک کاغذ با شعر حماسی به دستم داد فرصت کم بود گفت نمی‌دانم شاعرش چه کسی است فقط بخوان، من هم تمرین کردم. ▪️زمانی که برای بار اول شعر را خواندم همه اشک ریختند، با خودم گفتم این شعر کارساز و متناسب است، در اردوگاه چالوس در جمع هزاران هزار رزمنده این شعر خوانده شد و مورد توجه همه قرار گرفت، همه مسؤولان شهر و کشوری نیز حضور داشتند کم کم این شعر ورد زبان رزمندگان شد. ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
🚩 از ویژه ۲۵ ، سید محمد رضوی جمالی ( ) : . 💢سه ساله بود که پدرش را از دست داد.هم مداح بود هم قاری قرآن و هم موذن.رفت قم و درس حوزه خوند و طلبه شد.جنگ که شروع شد رفت جبهه.سیدمحمد در مدت حضورش در جبهه، علاوه بر فعالیت‌های تبلیغی، عمامه به سر و سلاح بر دوش، به‌عنوان رزمنده، درمسئولیت‌های مختلف، در خطوط مقدم می‌جنگید. . 💢چندین مرحله تو جبهه ها مجروح شد (▪️در سال 1361، چهار بار در اثر اصابت ترکش خمپاره.▪️در سال 1362، چهار بار از ناحیه سینه و شکستگی دنده.▪️در سال 1363، در اثر اصابت ترکش به چشم.▪️در سال 1364، بر اثر اصابت ترکش به کمر مجروح و در بیمارستان‌های مختلف اهواز، تهران و ساری بستری شد.سرانجام در سال ۱۳۶۵ بعد از ۷۰ روز نبرد و ایستادگی در منطقه فاو عملیات والفجر هشت در شب قدر به مولایش علی پیوست و بشهادت رسید.( شادی روحش صلوات) .
دفاع مقدس
لباس سبز سپاه ؛ لباس رزمِ حضرت علی‌اکبر (ع) است این لباس را فقط باید در میدان رزم پوشید. #شهید_سردا
. خاطره : " لباس سبز" به روایت از : خواهر شهید دوره آموزشی‌اش که تمام شد ، لباس فرم سپاه را تحویل گرفت و به خانه آمد . حال و هوایی عجیبی داشت . اصرار داشتیم آنها را بپوشید تا ببینیم در لباس سبز سپاه چه جلوه ای پیدا می کند . اول قبول نکرد . خیلی که به او اصرار کردیم کوتاه آمد ، ولی قبل از به تن کردن آن ناگهان حالش منقلب شد و به شدت زد زیر گریه . از مادرمان با التماس درخواست کرد که قبل از پوشیدن لباس برای او دعا کند . می گفت : ننه تا تو برایم دعا نکنی من لیاقت پوشیدن این لباس را نخواهم داشت . مادر که تاب دیدن گریه و بی تابی مهدی را نداشت بلافاصله دعاکرد . مهدی رفت توی اتاق دیگر ، لباسش را عوض کرد و برگشت . خدایا چه می دیدیم ؟ لباس سبز سپاه چقدر به قد رشید و چهره سبزه اش می آمد ! شده بود عین ماه شب چهارده . از این که چشمهای ما آنطور به او خیره شده بود خیلی خجالت می کشید ، چند دقیقه بعد رفت و لباس فرم را در آورد و آن را با نهایت احترام تا کرد و گذاشت داخل گنجه . بعد ازآن روز هرچه به او اصرار کردم یکبار دیگر ، محض خوشی دل من چند دقیقه آن لباس را توی خانه بپوشد ، قبول نکرد . بار آخر گفت : آبجی ، پشت این لباس فرم، کلی حکمت خوابیده، در زمان جنگ یک نفر سپاهی موقعی حق دارد این لباس سبز و آن آیه مقدس دوخته شده بر روی سینه اش را بپوشد که توی میدان جنگ حضور داشته باشد. به همین خاطر نه ما اعضای خانواده و نه هیچ کدام از دوست سپاهی و بسیجی اش هیچ وقت ندیدیم او در شهر یا اصلاً مناطق پشت جبهه ، لباس فرم سبز سپاه را بپوشد . مهدی می گفت : "لباس سبز سپاه لباس رزم حضرت علی اکبر (ع) است . این لباس را فقط باید در میدان رزم پوشید ."
📸 آینه تمام قد ایثار و مردانگی ... «سید احمد سادات کیایی» با ۱۲ سال سن از شهر لنگرود، روستای پایین محله چاف جوان‌ ترین و کم‌ سن‌ترین شهید عملیات بیت‌المقدس است. شهیدی که در مرحله اول عملیات، ۱۰ اردیبهشت ۶۱ اطراف خونین‌شهر بعد از یک نبرد سنگین با دشمن بعثی به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
🔖 یادی از حبیب‌بن مظاهر لشکر 25 ، «حاج فرضعلی احمدی» ؛پیرمرد که به مقام رسید... . ▪️نه بود ، نه نه دوره دیده ی دانشگاه های افسری ، بود و کشاورز متولد ۱۳۰۲ ....با شروع جنگ با عضویت ، از و ۷ فرزند خود دل می‌کند و راهی جبهه ها می‌شود...!!!تا زمان هجده مرتبه عازم جبهه ها شد و بیش از ۵۰ ماه در مناطق عملیاتی حضور داشت... حاج فرضعلی احمدی، پیرمردی بود، عارف. . ▪️همیشه یک همیشه تو کوله پشتی اش و یک خرج هایی هم همراهش بود. خیلی راحت، خار و خاشاک را جمع می کرد. می ریخت تو قوطی و خیلی سریع، حتی در خطوط عملیاتی، چای، دم می کرد.تنها کسی که تو مجوز علنی رو داشت حتی جلو فرمانده لشکر ، حاج فرضعلی بود.😊 . ▪️انسان عجیبی بود. با نماز شب هایش، با ناله و گریه هایش، رزمنده ها را به شدت منقلب می کرد. میگفت: حاجی اواخر جنگ، خیلی گریه می کرد، می گفت: «کمیل! همه رفتند و من پیر شدم، محاسنم سفید شد ولی هنوز نشدم.» شهادت حق حاج فرضعلی بود و بالاخره آن پیرمرد بی سواد ، که کلاس درسش، مکتب امام بود. از فارغ التحصیل بندگی شد و در تاریخ ۴ خرداد ۶۷ بشهادت رسید .
صبح است و نان تازه ... صبح است و یاد جبهه ... تیرماه ۱۳۶۷ سلیمانیه عراق ارتفاعات گرم سور عکاس : احسان رجبی رسول اللهﷺ ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas 📡 کانال "دفاع مقدس" 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 صحنه بی‌نظیر استقبال رزمندگان لشکر ۴۱ ثارالله از فرمانده خود حاج قاسم سلیمانی... 🔹یاد همه شهدا و اسماعیل هایی که در بیت الله ثارالله شهامت آفریدند و لباس سرخ شهادت را به تن کردند و اسماعیل وار در راه معبود ذبح شدند را گرامی می داریم. 🔸و چقدر زیبا حاج قاسم جانمان در وصف این اسماعیل ها فرمود ثارالله میعاد گاه عاشقانی بود که طواف عملی عشق را نه بر گرد خانه بلکه در پیشگاه خود خدا سر تسلیم فرود آورده و تکلیف الهی خود را به بهترین وجه ادا نمودند. 🔹میعاد گاهی مملو از اسماعیل هایی که نه تنها راضی به راضیایت ذبح بلکه ملتمس جان باختن در راه معبود بودند. 🔸بیت الله ثارالله از چنان جاذبه ای برخوردار بود که کمتر کسی با دیدن آن می توانست خود را از آن جدا کند مدیران این مدرسه عشق و ایثارگری جوانانی بودند که در دامان های پاک پرورش یافته و از صلبی به صلبی برای چنین روزی ذخیره الهی شده بودند. 🔸جوانانی که نه تنها عشق را تجربه بلکه خود اساس بنای عاشقی بودند. 🔹استادان نوجوان که پیران عارفی آنان را شاگردی می نمودند و چه بسیار پدرانی که از فرزند و معلمانی که از شاگرد خود تلمذ عشق می کردند. 🔸جوانانی که کرسی مرجعیت را در سطوح وسیعتر از فقه تصاحب کرده بودند و میلیونها نفر دیروز وامروز در راه روش اخلاق مسلک عشق وفا ایثار حب ولایت دین محوری و عاشورایی آنها را تقلید می کنند.
🗳 شهدا پای صندوق رأی ... شهیدان جعفرعلی گروسی و یوسف محمدی درحال رأی دادن "شهید سیدمهدی تهرانی نژاد " مسئول صندوق
فانوس اشک هایتان را روشن کنید ماه غریبی شهید نینواست ...
💢برای غربت شاه غریب سینه زدم برای حضرت شیب الخضیب سینه زدم گریستم همه‌ی عُمر جایِ یارانش میان روضه به جای حبیب سینه زدم . 📸 از عزیزالله رودباری ( اهل رودبار) که از ویژه ۲۵ در بمباران رسید.دو هفته قبل از پسرش در رسید. .
سر نی در نینوا می‌ماند اگر زینب نبود... کربلا در کربلا می‌ماند اگر زینب نبود ... . 🎙 مادر احمدعلی قادری از ویژه ۲۵ در روز فرزند ...
۲۲ تیر ۱۳۶۷ سالروز شهادت قائم مقام خستگی ناپذیر و سلحشور محمد رسول اللهﷺ سردار ولادت: آذر ۱۳۳۷ - نجف آباد اصفهان علاقه به فراگیری علوم دینی و قرائت کلام‌الله و رفتن به حوزه به مدت دو سال انصراف موقتی از تحصیل بدلیل فقر مالی و روی آوردن به کار و تلاش شرکت در جلسات مذهبی و چاپ و پخش اعلامیه علیه رژیم منحوس پهلوی فرار از پادگان و پیوستن بجمع مردم انقلابی عضویت در گروه محافظان در کمیته استقبال از حضرت امام سپری کردن ادامۀ خدمت سربازی‌ در کمیتۀ انقلاب اسلامی اهواز مهاجرت به تهران و آشنایی با شهید محمد منتظری و پرداختن به مبارزۀ سیاسی با گروهک‌های لیبرال حضور در آموزش‌های نـظـامـی و چریکی در سوریه، هم‌چنین سفر به کـشورهای لیبی و الجزایر پیوستن به سپاه با آغاز جنگ تحمیلی و عزیمت به غرب با فرماندهی گروه صد نفره در سرپل ذهاب ازدواج در سال ۵۹ و صاحب یک پسر و سه دختر مسئولیت فرماندهی گردان از لشکر ۸ نجف در عملیات بیت المقدس و مجروحیت از ناحیه پا عزیمت به جبهه غرب و یکماه شناسایی در مناطق صعب العبور و پربرف کوهستانی مسئولیت هماهنگی واحدهای عملیاتی قرارگاه حمزه درسال ۶۲ براساس توانایی، مدیریت و روحیۀ رزمی بالا نمایندۀ رسمی سپاه درقرارگاه ارتش طی عملیات قادر مسئول عملیات قرارگاه نجف درطرح‌ریزی عملیات‌های مختلف از اوایل سال ۶۵ تا اواسط سال ۶۶ طراح زبده عملیاتی کتاب خوان حرفه ای مسئولیت آخر این فرمانده نامی وبرجسته دفاع مقدس،قائم مقامی لشکر۲۷ بود که در روز ۲۲ تیر ۶۷- تنها یک روز قبل از پایان جنگ -در با اصابت ترکش های گلوله توپ دشمن پایان پذیرفت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🎥 ؛ ▪️مروری بر عملیات های ۱۷ علی بن ابیطالب علیه السلام در دوران دفاع مقدس 🔻تنبیه متجاوز برای صلح پایدار* *🔹عملیات * با هدف تنبه متجاوز و دور کردن آن از مرزها با رمز «یا مهدی (عج) ادرکنی» در تاریخ تیرماه ۱۳۶۱ در شرق بصره آغاز شد و تا #۸ مردادماه ادامه داشت. 🔹عملیات رمضان مظهر نمایی و رزمندگان قم بود و در مراحل پایانی این عملیات، نام علیه السلام برای تیپ ۱۷ انتخاب شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سخنرانی در جمع فرماندهان گردان ها و مسئولین واحدها و ارکان _ویژه_شهدا، پس از عملیات قادر در عراق که به دعوت شهید به کمک ارتش رفتند. وقتی که شهید کاوه نقاط ضعف عملیات را برشمرده و خود و دیگر مسئولان لشکر را مورد انتقاد قرار می دهد: یک: بحث بهداری دو: مکالمه رمز و کشف پشت بیسیم سه: مسئله تشنگی رزمندگان چهار: تدارکات و مهمات نیروها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 فیلم با کیفیت بهتر👆👆 🎥 سخنرانی در جمع فرماندهان گردان ها و مسئولین واحدها و ارکان _ویژه_شهدا، پس از عملیات قادر در عراق که به دعوت شهید به کمک ارتش رفتند. وقتی که شهید کاوه نقاط ضعف عملیات را برشمرده و خود و دیگر مسئولان لشکر را مورد انتقاد قرار می دهد: یک: بحث بهداری دو: مکالمه رمز و کشف پشت بیسیم سه: مسئله تشنگی رزمندگان چهار: تدارکات و مهمات نیروها ▫️تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ▪️ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 🌱
ما را نسیم پرچم تو زنده می‌کند ... 🚩 "یا اباعبدالله الحسین"
شب‌های جمعه ؛ جلوی دَرِ مقر آب و جارو می‌کرد می‌گفت شهدا حتما می‌آیند دیدنِ دوست‌های قدیمی‌شان. یک جوری می گفت ؛ انگار خودش دیده بودشان! همین جور که جارو می‌زد زیر لب زمزمه می‌کرد: " شب های جمعه فاطمه آید به دشت علقمه گوید حسین من چه شد..."
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴 جبهه های ما کربلا بود و شیر بچه های لشکر ویژه ۲۵ کربلا اصحاب آخرالزمانی سیدالشهدا ... . 🎥 قبل از ویژه ۲۵ به پنج_📆 ۱۳۶۵ _🎙 در جمع ... .
دفاع مقدس
😊 #طنز_جبهه 🔸 خاطره ای از شهید دین شعاری: 💠 ريشتو مي‌ذاري زير پتو يا روي پتو؟ 🔹بعد از ظهر يكي ا
😀😊 محسن دین شعاری، فرمانده ای با چهره گشاده و خندان ۱۵ مرداد، سالروز شهادت 🌷 ✍ محسن همیشه فردی خندان و خوش‌رو بود و در هیچ شرایطی گل لبخند از لبانش چیده نمی‌شد، حتی در سخت‌ترین شرایط جبهه زمانیکه یکی از بچه‌ها زخمی شد و روی زمین افتاد محسن بالای سر او رفته بود و می‌خندید □ وقتی بچه‌ها از او پرسیدند: چرا در این شرایط می‌خندد؟ □ پاسخ داد: نمی‌دانم چرا می‌خندم؟ ■ این خنده از شادی است یا ناراحتی؟! □ محسن خودش تعریف می‌کرد که در زمان خدمت سربازی یک روز در مراسم صبحگاه مشترک که اتفاقاً در جلوی صف هم ایستاده بودم ناگهان خنده ام گرفت و نتوانستم خود را کنترل کنم. □ فرمانده پادگان که مشغول سخنرانی بود از این حرکت من تعجب کرد دستور داد مرا از صف بیرون بکشند و ۲۴ ساعت بازداشت نگه دارند بعد هم به من تذکر دادند که این عمل را انجام ندهم اما من گفتم خنده در ذات من است □ به هر حال خنده‌ی گاه و بیگاه محسن به همه بچه‌ها روحیه می داد. 🔸️راوی:همرزم شهید ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ 🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی .... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 گزارش ویژه حاج مهدی صدفی از روزهای نبرد با دشمن بعثی گروه تبلیغات لشکر ۴۱ ثارالله... دوران جنگ تحمیلی