هدایت شده از دفاع مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹یادش بخیر آن جبهههای نور، یاران
🌷این عقدهها تا کی کنم مستور، یاران
🎙حاج حسین سازور
شهدا شرمنده ایم
🕌 ایام اربعین، یادی کنیم از رزمندگانی که با نثار خون خود، مسیر کربلا را باز کردند / دوران جنگ تحمیلی
🌴 یا اباعبدالله الحسین(ع)🚩🚩
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
#خاطرات_شهید
با این که مدام به جبهه میرفت، خیلی اصرار داشت تا ازدواج کند. روزی یکی از اقوام به او گفت: «شما با این حضور دائمت در جبهه، معلوم نیست عمری طولانی داشته باشی ... آن وقت میخواهی داماد شوی؟»
محمدرضا جواب داد: «شهیدی که متاهل باشد در لحظهی شهادت، سرش بر دامان امیرالمومنین (ع) خواهد بود؛ در حالی که شهدای مجرد، فقط موفق به رویت آقا میشوند. میخواهم بعد از شهادت، سر بر دامان مولایم بگذارم.» تازه آن وقت بود که دلیل اصرارش را فهمیدم ...
وقتى من در هنگام عزيمتش به جبهه گريه مى كردم، مى گفت: مادر، مگر در زيارت عاشورا نمى خوانيد: كاش بودم و ياريت مى كردم. امروز روز يارى امام خمينى، فرزند حضرت زهرا(س) است، چگونه مى خواهى من دست از يارى او بردارم.»
✍به روایت مادربزرگوارشهید
📎معاون طرحوعملیات و قائممقام تیپجوادالائمه
#سردارشهید_محمدرضا_ارفعی🌷
●ولادت : ۱۳۴۲/۱/۱۸ مشهد
●شهادت : ۱۳۶۴/۱/۲ هورالعظیم ، عملیات بدر
من شهید شدم
تا راه کـربلا باز شود
و شما در فردایی شیرین
در حرم امام حسین علیهالسلام
به یاد شهدا (باشید) و به یاد شهدا بگریید
#فرازی_از_وصیتنامه
#شهید_محمدعلی_فتاحزاده
#اربعین_نایب_الشهدا_باشیم
🚩🌷🚩🌷🚩🌷🚩🌷🚩
شهید «محمدعلی فتاحزاده» بیست و هشتم بهمن سال ۱۳۴۲ در تبریز متولد شد. وی بهعنوان پاسدار در جبهههای حق علیه باطل حضور یافت و سرانجام در تاریخ بیست و ششم اردیبهشت سال ۱۳۶۴، بر اثر اصابت گلوله هنگام آموزش نظامی در «پادگان امام حسین» به شهادت رسید و در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.
دفاع مقدس
🎥 ۱ شهریور ۷۷ - سالگرد شهادت مردی است که پسر سرکرده منافقین (مسعود رجوی) را در عملیات پاکسازی یکی از
خاطراتی کوچک از شهید بزرگ حاج سید اسدالله لاجوردی
حمید داودآبادی
بخش اول
از همان سال ۶۰ که با نام حاج "سید اسدالله لاجوردی" و قاطعیت و شجاعتش در برابر عملیات وحشیانه تروریست های منافق آشنا شدم، دوست داشتم او را از نزدیک ببینم. همه از او می گفتند که چگونه سد راه جنایتکاران شده و برای منافقین نیز کابوسی شده که خواب راحت از چشم آنان گرفته بود.
دست بر قضای روزگار، سال ۶۹ در قوه قضائیه استخدام و در "هیئت مرکزی گزینش" مشغول به کار شدم. بعد از مدتی به گزینش دادستانی مستقر در ساختمانی مقابل زندان اوین منتقل شدم. طی زمان کوتاهی که در آن جا مشغول بودم، گاهی برای انجام امور اداری به ساختمان اداری وسط زندان اوین رفت و آمد می کردم. در همان جا بود که چندین نوبت با چهره مومن و باصفای حاج اسدالله روبه رو شدم.
بچه ها راست می گفتند که:
"هیچکس نمی تونه در سلام کردن، بر حاج اسدالله پیشی بگیره ..."
با بچه ها سر این موضوع قرار گذاشتیم و گفتم که من می توانم.
من که او را می شناختم، ولی او اصلا مرا نمی شناخت و حتی نمی دانست در آن ساختمان چه کار دارم. یک ساعتی به اذان ظهر مانده بود که برای وضو گرفتن رفتم طرف دستشویی. ناگهان حاج اسدالله که صورتش از وضو خیس بود، وارد راهرو شد. تا آمدم به خودم بجنبم و سلام کنم، با لبخندی بسیار زیبا، نگاهی انداخت و گفت:
- سلام عزیزم، چطوری ... خوبید شما؟
فقط این بار نبود. دفعات بعد هم همین طور شد.
بچه ها راست می گفتند. اصلا نمی شد در سلام کردن بر حاج اسدالله پیشی گرفت.
تازه، فقط سلام نبود. هر کس که بودی، کارمند، پاسدار، خانواده زندانی، و حتی خود زندانی، همین که مقابل دیدگان حاج اسدالله قرار می گرفتی، اولین کسی که سلام و احوال پرسی می کرد او بود.
گفتم زندانی، یکی از نکات جالب حاج اسدالله این بود که با زندانی ها که بیشتر هم منافقین و چپی بودند، آن قدر راحت بود که گاهی با آنها والیبال یا فوتبال بازی می کرد. گاهی نیز به سلول آنها می رفت و غذایش را در جمع آنان می خورد. و البته این کار با مخالفت شدید بچه های حفاظت روبه رو می شد، ولی لاجوردی وقتی به کسی اطمینان می کرد، دیگر کسی نمی توانست به او بگوید این قدر راحت به میان زندانیان نرو، هر چه باشد تو رئیس کل زندانها یا دادستان و ... هستی!
در اتاق خودش هم که بود، همان غذایی را می خورد که برای زندانیان می بردند.
ادامه دارد
▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️
حاج اسدالله لاجوردی در حال والیبال با زندانیان منافق در اوین!
👇👇
دفاع مقدس
خاطراتی کوچک از شهید بزرگ حاج سید اسدالله لاجوردی حمید داودآبادی بخش اول از همان سال ۶۰ که با نام
خاطراتی کوچک از شهید بزرگ حاج سید اسدالله لاجوردی
حمید داودآبادی
بخش دوم
چند وقتی می شد که حاج اسدالله سیستم جدیدی برای امور اداری زندان اوین راه اندازی کرده بود.
دیوارهای طبقه دوم ساختمان را برداشتند و سالن بزرگی ایجاد کردند. چندین میز اداری چیدند و همه مسئولین سازمان زندان ها در پشت آن میزها مستقر شدند.
هر کس از پله ها بالا می آمد، درست مقابل رویش میزی می دید که سه نفر پشت آن نشسته بودند.
غالبا در اولین برخورد فکر می کردی مثل همه اداره ها میز اطلاعات و راهنمای مراجعین است. چه بسا همین طور هم بود.
جلو که می رفتی، مردی مسن با لبخندی بسیار زیبا سلام و احوال پرسی می کرد و با همین لحن می پرسید:
- چیه عزیزم با کدوم قسمت کار داری؟
نامه ات را می گرفت، زیر آن چیزی نوشته و امضا می کرد، بلند می شد و از همان جا مسئول مورد نظر را صدا می زد و می گفت که کارت را راه بیندازد.
و اگر شکایتی داشتی، نامه ات را می گرفت، خودش بلند می شد همراهت می آمد تا میز مربوط و دستور می داد که مشکلت را رفع کن.
و چه بسا اکثر مراجعه کنندگان که خانواده زندانیان بودند، متوجه نمی شدند آن که این گونه دنبال کارشان است، کسی نیست جز حاج اسدالله لاجوردی رئیس کل سازمان زندان های کشور!
و چه زیبا بود وقتی دو سه بار به او مراجعه کردم و خودش بلند شد آمد دنبال کارم تا به نتیجه رساند و آخر سر خندید و گفت:
- راضی شدی عزیزم؟
ادامه دارد
▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️
حاج اسدالله لاجوردی درحال صرف غذا داخل در کنار زندانیان
دفاع مقدس
خاطراتی کوچک از شهید بزرگ حاج سید اسدالله لاجوردی حمید داودآبادی بخش دوم چند وقتی می شد که حاج اسدا
خاطراتی کوچک از شهید بزرگ حاج سید اسدالله لاجوردی
حمید داودآبادی
بخش سوم/پایانی
غالب جمعه ها که برای نماز جمعه به دانشگاه تهران می رفتیم، حاج اسدالله را می دیدیم که همراه با پنج شش نفر از بستگانش، داخل پیکان مدل پایین چپیده اند و به نماز می آیند.
حاج "محسن رفیق دوست" دوست و همرزم قبل و بعد از انقلاب حاج اسدالله، خاطره زیبایی ازاو نقل می کرد. می گفت:
- حاج اسدالله از قبل در بازار یک حجره کشبافی داشت. بعد که از سازمان زندانها رفت کنار، برگشت همان جا و به کارش ادامه داد. با وجودی که توان خرید حداقل یک ماشین پیکان را داشت، ولی همواره با یک دوچرخه ۲۸ قدیمی، وسایل را در ترک آن می بست و از خانه شان می رفت طرف بازار. هر چه به او گفتم: آخه حاجی، منافقین و دشمنان این همه به خون تو تشنه اند و منتظرند تا فرصتی پیدا کنند و عقده شان را سر تو خالی کند. حداقل یه ماشین بخر. با دوچرخه، هم اذیت میشی هم خطرناکه. می خندید و می گفت:
- حاج محسن، منو راحت بذارید. همین دوچرخه هم از سرم زیاده. منم که آماده شهادتم مگه چیه.
حاج اسدالله لاجوردی، سرانجام اول شهریور ۱۳۷۷ درمحل کسب خود در بازار تهران و در حالی که هیچ سمت رسمی در نظام نداشت، در اوج مظلومیت و سادگی، توسط دو نفر از تروریست های منافق مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید.
روحش شاد
✍ حمید داودآبادی
27.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴 در راه #اربعین 🚩🚩🚩
🕌 #حسین_جانها_فدایت 💕
📽 فیلمی بسیار دیدنی و خاطره برانگیز از دوران دفاع مقدس و حال و هوای رزمندگان اسلام در جبهه های حق علیه باطل با نوحه ای زیبا و شنیدنی از مداح باصفای جبهه ها #حاج_صادق_آهنگران
🌴 هنوز از کربلایت ، به گوش آید صلایت
حسین جانها فدایت ، حسین جانها فدایت
بسیج کاروان است که سوی تو روان است
به شوق نینوایت ، به شوق نینوایت
محبانت حسین جان صلایت را شنیدند
همه لبیک گویان به سویت پر کشیدند
پیاپی کاروانها ره کویت بریدند
به امیدی که بوسند ، در دولت سرایت
هنوز از خون پاکت بسی آوا بلند است
طنین دین و قرآن ز عاشورا بلند است
لوای عدل و ایمان که در دنیا بلند است
نموده استوارش ، ندای خون نایت
به سربازان قرآن تو میر کاروانی
بزرگ آموزگار شهادت در جهانی
توان بخش و امید دل رزمندگانی
سپاه و جیش حق را ، توئی نور هدایت...
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_اسلام
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
✅مرجعنشرآثارشـهدا و دفاعمقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 هفت روز تا شهادت محمود کاوه، سردار شجاع جبهه کردستان
فرمانده دلاور لشگر ویژه شهدا
🌴 دوران #دفاع_مقدس
💠 صدا و چهره ملکونی شهید کاوه | سخنان تاریخی او چندی قبل از شهادت🕊🕊
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
✅مرجعنشرآثارشـهدا و دفاعمقدس
دفاع مقدس
🌷 هفت روز تا شهادت محمود کاوه، سردار شجاع جبهه کردستان فرمانده دلاور لشگر ویژه شهدا 🌴 دوران #دفاع_
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱۱ شهریور ۶۵ -- شهادت محمود کاوه
🎞 یل دلاور سپاه، جوان مومن و شجاع از خطه خراسان ... که به همراه یاران و همرزمانش، آرامش را به کردستان باز گرداند.
دوران جنگ تحمیلی | دهه ۶۰
#نبرد_با_تجزیه_طلبان
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️ ورود متفقین به ایران در سال ۱۳۲۰
🎥 روز ۳ شهریور ۱۳۲۰ نیروهای شوروی از شمال و شرق و نیروهای انگلستان از جنوب و غرب، از زمین و هوا به ایران حمله کردند و شهرهای سر راه خود را اشغال و به تهران حرکت کردند. در این ویدیوی کوتاه تصاویری از سلطه بیگانگان در ایران و استفاده از منابع کشور در جنگ جهانی دوم را مشاهده میکنیم
ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
🔴 متفقین سوم شهریور 1320، ایران را اشغال کردند و ارتش مدرن رضاخان نتوانست حتی 3 روز مقاومت کند. اما در 8 سال #دفاع_مقدس مقابل استکبار، حتی یک وجب از خاک ما در اشغال متجاوز نماند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 #بسیجی ، عاشق کربلایی حسین است🕌🚩🚩
🎥 مصاحبه با تنی چند از رزمندگان تیپ ۴۴ قمر || شهرضا (قمشه) ... فولادشهر اصفهان
#خاکریز_خط_مقدم
دوران جنگ تحمیلی
ادامه👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 مصاحبه با دو تن از رزمندگان تیپ ۴۴ قمر بنی هاشم (ع) || شهرضا (قمشه)، شهرکرد (چهارمحال و بختیاری)
دوران جنگ تحمیلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ادوات تیپ ۴۴ قمر
خمپاره ۶۰
هدایت شده از دفاع مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😭😭 اشک بر حسین 🕌
زنده یاد استاد علی صفایی حائری (عین.صاد)
هدایت شده از دفاع مقدس
03- کهکشان رنجها.mp3
10.58M
📻 کهکشان رنجها
🎧 پادکست
🏴 در راه حسین (ع)
❓چرا امامحسین علیهالسلام
از عمر سعد و لشگریان او
کمک خواستند؟
❓چگونه دنیا برای ما تَنگ
و کمارزش خواهد شد؟
🎙 مرحوم علی صفایی حائری (عین.صاد)
🌴 در راه اربعین 🚩🚩
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
هدایت شده از دفاع مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تربت خونبار 🚩🚩
🕌 کرببلا ای حرم و تربت خونبار حسین
🌴 اینهمه لشکر آمده عاشق دیدار حسین
🎙 حاج صادق آهنگران
دوران جنگ تحمیلی
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
✅مرجعنشرآثارشـهدا و دفاعمقدس
🌷۳ شهریور ۱۳۷۵ - سالروز شهادت حاج اکبر آقابابایی - مرد شماره ۲ نیروی قدس ...
#شهید_اکبر_آقابابایی
از جمله رزمندگانی بود که در عملیات انهدام پالایشگاه «کرکوک» شخصا حضور داشت.وی در سالهای دفاع مقدس مسؤولیت های زیر را عهدهدار بود:
مربی تاکتیک و سلاح در سپاه پاسداران اصفهان
فرمانده عملیات سپاه سنندج
فرمانده عملیات ناحیه شمال غرب و کردستان
فرمانده تیپ۱۸ الغدیر
حاج اکبر در زمان شهادت فرمانده عملیات یکی از یگان های سپاه پاسداران بود که به سپاه قدس شهرت دارد
آن سردار عزیز، در سوم شهریور ماه ۱۳۷۵ شمسی، پس از سال ها تحمل آثار ناشی از استنشاق گاز خردل، بال در بال ملائک گشود و پیکر تکیده و رنج کشیده اش، در کنار هم رزمانش، «حسین خرازی» و «مصطفی ردانی پور» در گلزار شهدای اصفهان به خاک سپرده شد.
« حاج اکبر » ...
در زمان شهادت فرماندهی عملیات «نیروی قدس» را بر عهده داشت. در یگان های عملیاتی مانند «نیروی قدس»، فرماندهی عملیات، در حقیقت مردِ شماره ی دو به شمار می رود. در آن زمان فرماندهی این نیرو بر عهده «سردار احمد وحیدی» (وزیر کشور فعلی) بود
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
https://eitaa.com/DefaeMoqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شهید حاج اکبر آقابابایی
فرمانده عملیات سپاه قدس
قسمت اول
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
https://eitaa.com/DefaeMoqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شهید حاج اکبر آقابابایی
فرمانده عملیات سپاه قدس
قسمت دوم
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
https://eitaa.com/DefaeMoqaddas