eitaa logo
دفاع مقدس
4هزار دنبال‌کننده
17.8هزار عکس
11.6هزار ویدیو
1هزار فایل
🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷 ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس ⚪️روایت‌گر رویدادهای جنگ تحمیلی #کپی_آزاد 🌴اینجا سخن از من و ما نیست، سخن از مردانی‌ست که عاشورا را بازیافته، سراسر از ذکر ﴿یالیتناکنامعک﴾ لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
6.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام ای قرار دل بی قرار سلام ای طلوع شب انتظار بیا ای عزیز دل فاطمه (س) رو زخم دل شیعه مرهم بزار 🌺🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خواندن دعای سلامتی امام زمان توسط شهید صیاد شیرازی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🪴عاشقانی که مدام از فرجت می‌گفتند عکسشان قاب شد و از تو نیامد خبری ••• | اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
23.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▫️پارچه سفیدی خریدم و روی آن نوشتم حُبّ المَهدی حُبّ الله عزّوجل عشق به مهدی عجل الله عشق به خداست... (عج)
7.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰او همه جا بود نقشه حضور فرمانده شهید سپاه قدس در نقطه نقطهٔ محور مقاومت؛ از باریکه‌های غزه تا بلندی‌های لبنان، از عراق و سوریه تا میانهٔ میدان یمن و افغانستان و قلب ایران. روایت دبیرکل حزب‌الله لبنان پیرامون تأثیر حاج‌قاسم سلیمانی در سراسر محور مقاومت ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
28.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 داستان صوتی ( خدا حافظ آقا مهربونه ) به یاد شهید حاج قاسم سلیمانی زهرا: مرتیکه یه جوری دستش رو روی زنگ گذاشته بود و زنگ می زد که یهو ترسیدم، معصومه قلبش اومد تو دهنش! حسین: دنیا دنیای نامردی شده! کی فکرشو می کرد؟! صاحبخونمون آقا جوادی به خاطر مال دنیا بیاد و اینجوری جوابمون کنه!اونم تو چلّه ی زمستون! معصومه: بابا درو باز کن دیگه سردمه ،زودتر بریم تو خونه... ... و بقیه ماجرا .... ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ https://eitaa.com/DefaeMoqaddas
🌴 بارالها صبح ما را ☀️ صبح صالحان گردان 🤲 اَللّهُمَ أجْعَل صَباحَنا صَباحَ الصٰالِحین ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas 💢 مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۲۴ شهریور ۱۳۶۹ --- بازگشت آخرین گروه از آزادگان سرافراز به خاک میهن ا▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 💠 پس از حمله ارتش بعث عراق به کویت و گذشت دو سال از قبول قطع‌نامه آتش بس، صدام طی نامه‌ای خطاب به مقامات ایران، خواستار مذاکرات در جهت آزادی اسرا شد. این در حالی است که مطابق بند ۳ قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل و بر اساس کنوانسیون سوم ژنو مصوب ۱۲ اوت ۱۹۴۹، پس از اتمام جنگ تمام اسرا، می بایست بدون فوت وقت اسیران جنگی مبادله می شدند که این امر به دلیل کارشکنی عراق تا دو سال محقق نشد. 📄 طی مکاتبات و مذاکرات صورت گرفته بین نمایندگان ایران و رژیم بعث، نامه‌ای از سوی صدام رئیس جمهور وقت عراق به اکبر هاشمی، رئیس جمهور وقت با مضمون «مبادله‌ فوری و همه جانبه اسرای جنگ به هر تعدادی که در عراق و ایران به سر می‌برند، از طریق مرزهای زمینی و از راه خانقین ـ قصرشیرین و راه‌های دیگری که مورد توافق قرار می‌گیرد، صورت خواهد گرفت»، ارسال شد. 🔺 نخستین اسرای جنگ تحمیلی ۲۶ مرداد ماه ۱۳۶۹ وارد کشور شدند. این تبادلات تا ۲۴ شهریور ماه همان سال نیز ادامه یافت. بنا بر این گزارش، پیکر ۵۷۰ اسیر ایرانی که در اردوگاه های بعثی به شهادت رسیده بودند، ۳۱ تیر ماه ۱۳۸۱ تحت عنوان شهدای غریب، به ایران تحویل داده شد و طی مراسم باشکوهی تشییع و به خاک سپرده شدند. طی ۲۲ سال تبادل اسرا میان ایران و عراق، ۹۷ هزار و ۴۷۲ اسیر در ۱۸۳ مرحله تبادل شدند. ------------------------------------------ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ 💢 مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس
6.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 جانسوز و تأثرانگیز از اسرای ایرانی دژخیمان صدام 🔴 قتل عام گروهی ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ 💢 مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس
دفاع مقدس
۲۴ شهریور ۱۳۶۹ --- بازگشت آخرین گروه از آزادگان سرافراز به خاک میهن ا▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 💠 پس ا
💠 روایت اسرای مفقود الاثر غروب روز شنبه ۲۴ شهریور سال ۱۳۶۹ بعنوان آخرین گروه اسرای ایران از زمان شروع تبادل رسمی که از ۲۶ مرداد شروع شده بود،وارد مرز خسروی شدیم. صحنه‌های بدیع و زیبایی خلق می‌شد. به محض اینکه هر نفر از اتوبوس پیاده می‌شد. ناخوداگاه به سجده می افتاد و خاک پاک وطن رو می بوسید. حتی بعضی از بچه ها از خوشحالی خاک روی سرشون می ریختن و گریه می‌کردن. پاسدارها و یگانهای حفاظت یه وقتایی ناچار بودن که زیر کتف بچه‌ها رو بگیرن و از زمین بلند کنن. به هیچ زبونی نمی‌شه خوشحالی دو طرفه بچه ها و استقبال کننده رو توصیف کرد. همه کسانی که اونجا بودن تک‌تک بچه ها رو در آغوش می کشیدن و می بوسیدن. دیدن چهرة زیبای پاسدارایی که با لباس سبز و آرم سپاه تا روحانیونی که عاشقانه بچه ها رو بغل می کردن و تعدادی از خونواده شهدا و اسرا همه و همه دیدنی و جلوه‌هایی از عشق و عاطفة ناب ایرانی و محبت اسلامی رو به نمایش می‌ذاشت. بعد از بوسیدن خاک وطن و استقبال اولیه پاسدارا و یگانای حفاظت، تعداد زیادی از مردم عادی منتظر استقبال از بچه‌ها بودن. دو صف طویل مردمی که اکثرا خونواده شهدا و آزاده‌هابودن، در مقابل هم چشم‌انتظار ورود فرزندان ایران زمین بودن. اینجا هم تونلی شکل گرفته بود اما نه تونل مرگ و وحشت، بلکه تونل رحمت و مهربانی. اینجا دیگه خبری از کابل و چوب و سیم خاردار نبود. گل و لبخند و اشک شوق در هم آمیخته بود. خدا رو شکر، اینجا ایرانه. اینجا سرزمین رحمت و محبته. از داخل این تونل طولانی که عبور می‌کردم ناخودآگاه یاد تونل‌ های مرگ اسارت می‌افتادم که بعثی‌ها با کمال بی‌رحمی و شقاوت بچه ها رو می‌زدن و لت و پار می‌کردند. باورم نمی‌شد بعد از چهار سال مفقودی و آن همه درد، الان در میون این همه عاشق دلداه قرار گرفته‌ام. عشاقی که پروانه وار دور شمع‌های سوخته و آب شده از محنت سالها غربت جمع شده و از هر طرف اونا روگلباران می‌کردند. (بخشی از خاطرات طلبه آزاده، رحمان سلطانی) ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
🌴 وعده شهادت نوجوان دزفولی با تمسک به قران 🔸 خواهر عبدالحسین می گوید: صدایش کردم که بیاید و غـذا بخورد. جـوابی نداد! عاشـق قـورمه سبـزی بـود. ■ رفتم سراغش و دیدم غـرق مطالعـه است. یکی از کتابهای شهید مطهری دستش بود و سخت مشغول خواندن 🔹 عبدالحسین (شهید خبری) نوجوان بود اما مدام می گفت: «دوست دارم شهید بشم انسان به دنیا اومده که بره پیش خدا، اما دوست ندارم به مرگ طبیعی از دنیا برم» ■ این صحبت ها از یک نوجوان کم سن وسال کمی بعید به نظر می رسید هر چند که جنگ از آنها مردانی استوار ساخته بود ■ چند وقتی بود که مدام از رفتن به جبهه می گفت و اصرارها هم روی تصمیمش اثری نداشت. بالاخره قبول کرد تا با قران مشورتی بکند و هر چه نظر قران بود، عمل کند ■ این آیه آمد: مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ فَمِنهُم مَن قَضى نَحبَهُ وَ مِنهُم مَن یَنتَظِرُ وَما بَدَّلوا تَبدیلًا: در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستاده‌ اند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضی دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند ■ عبدالحسین قرآن را بست و بوسید و با چشمانی که از خوشحالی برق می زدند، گفت: قرآن مرا به بهشت بشارت داده است □ اینگونه عبدالحسین ۸ مرداد سال ۶۱ در عملیات رمضان در ۱۶ سالگی احرام خون بست و به شهادت رسید 🌷
17.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 شهیدی که خواسته های دنیایی را دور زد 🔹شهید مهدی دشتدار، شهیدی که آخرین نامه همسرش را نخواند تا دلش در میدان نبرد نلرزد.