فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عزاداری رزمندگان ۸ سال دفاع مقدس
🔴 #علی_اکبر_های_خمینی
#روضه_ی_مجسم
✅#پدری_بر_نعش_پسر
#شهید_دادو در آغوش پدر
🌷🍃 #تخریبچی_شهید_حمید_رضا_دادو
شهادت عملیات نصر4 #ماووت
#ولادت : 1346/4/1
#شهادت : 1366/4/1
« الْآنَ انْكَسَرَ ظَهْرِی وَ قَلَّتْ حِیلَتِی»
طلایهدار سپاهم بلند کن سر را
غم تو میشکند قامتِ برادر را ...
تصویری از حاج قاسم
بر بالین پیکر پسر عموی شهیدش
#فرماندهان
#لشکر۴۱_ثارالله
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#شهید_حاج_احمد_سلیمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علمدار لشکر امام حسین علیه السلام
شهید حاج حسین خرازی
🗓 26 مرداد 1369- #سالروز_بازگشت_آزادگان
اگر روزی اسرا برگشتند
از قول من به آنها بگوييد :
خمينی به يادتان بود
و برايتان دعا میكرد ...
▫️پیرجماران،خمینی کبیر،مقتدای آزادگان و رزمندگان
/Q🔴عباس بابایی؛ جوان حزباللهی که مخالفان انقلاب را هم جذب میکرد
✍️رهبر انقلاب: سال ۶۱ شهید بابایی را گذاشتیم فرمانده پایگاه هشتم شکاری اصفهان. درجهی این جوان حزباللهی سرگردی بود، که او را به سرهنگ تمامی ارتقاء دادیم. آنوقت آخرین درجهی ما سرهنگ تمامی بود. مرحوم بابایی سرش را میتراشید و ریش میگذاشت. بنا بود او این پایگاه را اداره کند. کار سختی بود. دل همه میلرزید؛ دل خود من هم که اصرار داشتم، میلرزید، که آیا میتواند؟ اما توانست.
وقتی بنیصدر فرمانده بود، کار مشکلتر بود. افرادی بودند که دل صافی نداشتند و ناسازگاری و اذیت میکردند؛ حرف میزدند، اما کار نمیکردند؛ اما او توانست همانها را هم جذب کند. خودش پیش من آمد و نمونهیی از این قضایا را نقل کرد. خلبانی بود که رفت در بمباران مراکز بغداد شرکت کرد، بعد هم شهید شد. او جزو همان خلبانهایی بود که از اول با نظام ناسازگاری داشت.
شهید عباس بابایی با او گرم گرفت و محبت کرد؛ حتی یک شب او را با خود به مراسم دعای کمیل برده بود؛ با اینکه نسبت به خودش ارشد هم بود. شهید بابایی تازه سرهنگ شده بود، اما او سرهنگ تمامِ چند ساله بود؛ سن و سابقهی خدمتش هم بیشتر بود. در میان نظامیها این چیزها خیلی مهم است. یک روز ارشدیت تأثیر دارد؛ اما او قلباً و روحاً تسلیم بابایی شده بود.
شهید بابایی میگفت دیدم در دعای کمیل شانههایش از گریه میلرزد و اشک میریزد. بعد رو کرد به من و گفت: عباس! دعا کن من شهید بشوم! این را بابایی پس ازشهادت آن خلبان به من گفت و گریه کرد.
۸۳/۱۰/۲۳
🌺مسلم ابن عوسجه ی لشکر🌺
شهید «قباد شمس الدینی» عید نوروز سال ۱۳۰۸در آبادی روسکین از توابع بخش رابر کرمان، دیده به جهان گشود...
او با شروع جنگ تحمیلی همپای جوانها تا رسیدن به آرزوی دیرینه اش شهادت، پیش رفت ، شور و شوق جهادی او اکسیری برای روحیه رزمندگان بود و با حضور اودرجبهه ها،هیچ رزمنده ای خسته نمیشد.
🌷سردار جبهه ها، فرمانده لشکرثارالله، حاج قاسم سلیمانی، قباد را مسلم ابن عوسجه لشکر می نامیدند🌷
سرانجام در سحرگاه ۲۲بهمن ماه سال ۱۳۶۴ در منطقه عملیاتی فاو عراق، به شهادت رسید...
29.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸منطقه عملیاتی بدر - هوالهویزه
دوران دفاع مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸کمکهای جمع آوری شده اهالی روستای گردفرامرز (استان یزد) به جبهه ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸کمکهای جمع آوری شده اهالی پشتکوه شهرستان تفت (استان یزد) به جبهه ها
🔅 پیدا کردن نفربر آکبند وسط پادگان لشکر ۹۲ زرهی در اهواز
🔻#خاطره_گویی رهبر انقلاب درباره کمبود تجهیزات و بیتفاوتی مسئولین درماههای اول جنگ
📦 در #اهواز یک ارتشیِ جوانی آمد به ما اطّلاع داد که در پادگان #لشکر_۹۲، ما از این #نفربرهای_جدید - بهاصطلاح «بیامپیتو» که بعد در اختیار قرار گرفت - داریم. ما مکرّر میگفتیم که مثلاً فلان وسیله نیاز است؛ میگفتند نداریم. ما یک روز صبح بلند شدیم و با همان شخص - همان #برادر_ارتشی ــ چون از درِ معمولی پادگان نمیشد داخل رفت، از یک راه دیگری و از یک محلّ دیگری وارد پادگان شدیم و رفتیم وسط پادگان؛ بنده دیدم بله! شاید تعداد مثلاً نهتا، دهتا از این «بیامپی»ها آکبند - یعنی هنوز در آن تختههای بستهشده - آنجا بود؛ که اینها البتّه یکمقداری هوا و باد و باران خورده بود؛ زیر آسمان [بود]!
💠 اوّل جنگ ما اینجوری بودیم. ابزارهای جنگی نداشتیم، نیروی مرتّب و منظّم آمادهبهکار و پایکار نداشتیم یا خیلی کم داشتیم؛ یکمقدار چیزهایی هم داشتیم ازاینقبیل که از اینها استفاده نمیشد؛ بهخاطر اینکه در رأس کار کسی یا کسانی بودند که دلسوزی نداشتند؛ با این وضعیّت ما جلو رفتیم. این مطالبی که گفتم، مربوط به نیمهی دوّم سال ۵۹ است؛ یعنی شش ماه اوّلِ شروع جنگ.
🗓 مطرحشده در مراسم #شب_خاطره بهمناسبت سالگرد #آزادسازی_خرمشهر ۹۶/۰۳/۰۳