eitaa logo
دفاع مقدس
3.7هزار دنبال‌کننده
16.4هزار عکس
10.8هزار ویدیو
901 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ #دهه۶۰ #کپی_آزاد اینجاسخن ازمن ومانیست،سخن ازمردانیست که عاشورا رابازیافته،سراسر ازذکر«یالیتناکنامعک»لبریز بوده و بال دربال ملائک بسوی کربلارهسپارشدند بگذار اغیارهرگز درنیابندکه ما ازتماشای شهدا سیرنمی‌شویم
مشاهده در ایتا
دانلود
دفاع مقدس
🎥 شجاعت باورنکردنی «محمد شهسواری» دلاورمردی از شهر کهنوج استان کرمان که فریاد "مرگ برصدام" او در چنگ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 محمد شهسواری رزمنده کهنوجی است .. همان یکی از هزاران که نامش را در تاریخ دفاع مقدس جاودانه کرده. آن روز که در چنگال سربازان صدام اسیر شد و با دستان بسته در میان سلاح های تشنه به خون سربازان خمینی فریاد زد: 💬 مرگ بر صدام،‌ ضد اسلام 🔹نگاه کنید چند سال بعد، با آن چشمان گریزان از دوربینش، چه شاعرانه و عارفانه،‌ انگار که عمری هم کلام و هم نشین خوبان و اولیا بوده باشد، از آن روز سخن می گوید.. نگاه کنید که رهبر انقلاب چگونه از جایگاه رفیع این «رعیت زاده» سخن می گوید.. به در آمدن توسط 🕊 گروه واتساپ "دفاع مقدس ۶" https://chat.whatsapp.com/F5PPqpygmNoFu9nKsTnopk ▫️تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ▪️ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
💠 آخرین روزهای زمستان ❄️رزمندگان در ارتفاعات برفی غرب کشور❄️ ⏳در دوران – دهه 60 🕊 گروه واتساپ "دفاع مقدس ۶" https://chat.whatsapp.com/F5PPqpygmNoFu9nKsTnopk ▫️تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ▪️ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
⏳دوران ‌ _مقدس– ارتفاعات برفگیر غرب‌کشور-کردستان ❄️ سرمای ‌استخوان ‌سوزِ شب‌های بلند را به ‌جان خریدند تا زمستان به ‌پایان ‌آمد 🌻به ‌راستی ‌آنها بودند که نهال امنیت، استقلال و سربلندی را در این ‌سرزمین ‌کاشتند 🕊 گروه واتساپ "دفاع مقدس ۶" https://chat.whatsapp.com/F5PPqpygmNoFu9nKsTnopk ▫️تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ▪️ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
💠 آنکه فهمید، آنکه نفهمید‼️ 🔹 رضا، از بچه‌های محل، یکی ـ دو سالی از بقیه بزرگ‌تر بود. آن روزها، رضا توی «کمیته انقلاب اسلامی» مرکز کار می‌کرد که وظیفه خطیر برقراری نظم و امنیت شهر دست آن‌ها بود. آن سال‌ها که زمان جنگ بود، به دلیل تحریم‌های خارجی و کمبود مایحتاج مردم، خیلی از اجناس و لوازم خوراکی، یا به صورت «کوپنی» توزیع می‌شدند یا با «دفترچه بسیج اقتصادی»؛ که برای هر خانواده سهمیه مشخصی داشت. «شیر» که در خانواده‌ها به‌خصوص به‌عنوان غذای واجب کودکان، هر روز صبح علی‌الطلوع، مقدار محدودی بین مغازه‌ها توزیع می‌شد، از آن دست مواردی بود که زن‌های خانه‌دار، آفتاب نزده، در سرمای سوزان زمستان، چادر به سر توی صف طویلی که جلوی بقالی‌ها و سوپرمارکت‌ها تشکیل می‌شد، می‌ایستادند، بلکه بتوانند یک یا دو شیشه نیم‌لیتری «شیر پاک» بگیرند و برای کودکان خردسال خود ببرند. ▪️غالباً هم شیر کم می‌آمد که آخرش یا به تعدادی نمی‌رسید و با صورت‌های سرخ از شلاق سرما، دست خالی برمی‌گشتند، یا بین مردم و مغازه‌دار دعوا می‌شد که: ـ تو شیرها رو قایم کردی تا به آشناهای خودتون بدی.... چندبار «نادر محمدی» (۲۳ اسفند ۱۳۶۲ در عملیات خیبر در جزیره مجنون به شهادت رسید) به رضا گیر داد و گفت: ببین رضا جون، این کاری که تو انجام می‌دی، از چند نظر مشکل داره. اول این که تو حق‌الناس رو رعایت نمی‌کنی. حق اون پیرزن‌هایی که توی سرما اومدن وایسادن که یه شیشه شیر گیرشون بیاد رو داری پایمال می‌کنی که اصلاً حرومه. بعد هم اینکه با این کار تو که جلوی چشم مردم می‌ری سر جعبه‌های شیر و بدون نوبت و بی‌اهمیت و احترام به مردم، یه شیشه ورمی‌داری و قلوپ قلوپ سر می‌کشی، مردم که همه تو رو می‌شناسن و تازه بعضی وقتا هم با لباس کمیته می‌ری، نسبت به نیروهای انقلاب بدبین و عصبانی می‌شن. پس تو داری چند کار خلاف انجام می‌دی. ولی این حرف‌ها به گوش رضا نرفت که نرفت. همچنان می‌رفت دم مغازه «قاسم بقال» و قلوپ قلوپ شیر می‌خورد. 🔺رضای «شیر پاک» خورده، جبهه هم رفت. حتی در یکی ـ دو عملیات ترکش هم خورد، ولی.... شاید نفهمید که برای چی و چطور به جبهه رفت. امروز رضا برای خودش تاجری شده میلیاردر. دیگر با هیچ‌کدام از بچه محل‌های قدیمی نمی‌پره، مگر این‌که طرف اهل تجارت و معامله باشه. آن هم صابون رضا به تنش نخورده و کلاهش رو برنداشته باشه. رضای میلیاردر، امروز سه عدد ناقابل همسر ابتیاع فرموده و گاه‌به‌گاه، لبی هم به «حقه» می‌چسبونه؛ یعنی «آر.پی.جی»‌زن قهاری شده واسه خودش. البته نه از نوع جنگی، از آن نوع که با آن «تریاک» تناول می‌فرمایند.» (داودآبادی) 📚 نقل ار کتاب "آنکه فهمید، آنکه نفهمید" خاطرات حمید داودآبادی از روزهای حضورش در جبهه ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊 https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۲" https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1 ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۳" https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۴" https://chat.whatsapp.com/Dv6URUBpYxkE01sJInW6hS ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۵" https://chat.whatsapp.com/CDMT6a2iBUgJBCNZAWFI00 ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۶" https://chat.whatsapp.com/F5PPqpygmNoFu9nKsTnopk ▫️تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ▪️ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
میلاد با سعادت حضرت علی‌اکبر (ع) و روز جوان مبارک باد 🌺 +روز جوان رو به علی‌اکبرهایی که جوانیشون رو فدای امنیت ما کردن تبریک میگم ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۶" https://chat.whatsapp.com/F5PPqpygmNoFu9nKsTnopk ▫️تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ▪️ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
🌈 حورُ العین‌ !! ▫️همه‌ گردان‌ها این‌ رسم‌ را داشتند. فقط‌ ما نبودیم‌. اصلاً در کل‌ جبهه‌ها این‌ رسم‌ بود که‌ شب‌ها قبل‌ از خواب‌، سوره‌ "واقعه‌" را دست‌جمعی‌ می‌خواندند. صفایی‌ هم‌ داشت‌. همه‌ دورتادور چادر می‌نشستیم‌ و باهم ‌شروع‌ می‌کردیم‌ به ‌خواندن‌: "اعوذوا بالله‌ من‌ الشیطان‌ الرجیم‌ ... بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحیم‌ ... اذا وقعت‌ الواقعه‌ ... لیس‌ لوقعتها کاذبه‌ ..." میان‌دار چادر ما "ابوالفضل‌ نقاد" بود. سوره‌ را می‌خواندیم‌، تا می‌رسیدیم‌ به‌: "و حورُ العین‌ ... کامثال‌ اللولؤ المکنون‌ ..." ابوالفضل‌ شیطنت‌ می‌کرد و "حورُ العین"‌ را چند دقیقه‌ای‌ کش‌ می‌داد و با زبان،‌ دور لبانش‌ را خیس‌ می‌کرد و "بَه‌بَه‌" می‌گفت‌. همان‌ شد که‌ تصمیم‌ گرفتیم‌ کاری‌ کنیم‌ تا این‌ عادت‌ از سرش‌ بپرد. علت‌ فقط‌ این‌ نبود، بعضی‌ وقت‌ها بحث‌های‌ کش‌دار و طولانی‌ ایدئولوژیک‌ او، سر همه‌ را درد می‌آورد و تا نیمه‌های‌ شب‌ مزاحم‌ خواب‌ دیگران‌ می‌شد. تصمیم‌ گرفتیم‌ تا دهان‌ ابوالفضل‌ به‌ صحبت‌ باز می‌شود، همه‌ باهم صلوات‌ بفرستیم‌ و این‌کار را کردیم‌. ابوالفضل‌ سلام‌ می‌کرد، صلوات‌ می‌فرستادیم‌. خداحافظی‌ می‌کرد، صلوات‌ می‌فرستادیم‌. خلاصه‌ تا لبانش ‌می‌جنبید، همه صلوات‌ می‌فرستادند. یک‌ هفته‌ای‌ این‌ وضع‌ ادامه‌ داشت ‌تا این‌که‌ نقاد تسلیم‌ شد و گفت‌: ـ باشه‌ ... باشه‌ ... دیگه‌ حورُ العین‌ رو کِش‌ نمی‌دم‌ ... چَشم‌ ... فهمیدم‌ ... دیگه‌ بحثای‌ طولانی‌ راه‌ نمی‌اندازم‌ ... باشد دیگه‌ از ساعت‌ 9 شب‌ خاموشی‌ بزنید، منم‌ ساکت‌ می‌شم‌ ... قبول‌؟ حدود 30 سال بعد فهمیدم ابوالفضل، اوایل انقلاب از هواداران منافقین (مجاهدین خلق) بوده و مدتی هم در زندان اوین بوده؛ سپس توبه کرده و عازم جبهه شده است. ابوالفضل نقاد متولد 1338 روز چهارشنبه 5 مرداد 1367 در عملیات مرصاد در اسلام‌آباد به‌ دست منافقین خائن به وطن، به شهادت رسید. مزار: بهشت‌زهرا (س) قطعه‌ی 26 ردیف 14 شماره‌ی 30 پیام شهید ابوالفضل نقاد به خانواده اش: "در نبود من شیرینی پخش کنید و شهادت مرا تبریک عرض کنید که انشا الله من برای شما با قیامت الصالحات و ذخیره الآخره باشم و بتوانم شفیع شما در آن دنیا باشم انشا الله تعالی. من از افرادی که امام خمینی را یاری نمی کنند بی زاری می جویم و آنها را دعوت به اصلاح و تهذیب نفس و متهذب شدن میکنم." راستی‌ ابوالفضل‌ نگفتی‌ از حورُ العین‌ چه‌ خبر؟ چیزی‌ گیرت ‌اومد؟ (حمید داودآبادی) 🌴دوران ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۶" https://chat.whatsapp.com/F5PPqpygmNoFu9nKsTnopk 🕊 اینستاگرام دفاع مقدس 🕊 https://www.instagram.com/p/CbFjdZELHfy/?utm_source=ig_web_copy_link ▫️تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ▪️ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
🌈 حورُ العین‌ !! ▫️همه‌ گردان‌ها این‌ رسم‌ را داشتند. فقط‌ ما نبودیم‌. اصلاً در کل‌ جبهه‌ها این‌ رس
🌴دوران - اردوگاه کرخه - پاییز 1365 🌷 بسیجی شهید، ابوالفضل نقاد ▫️متولد 1338 - از هواداران منافقین (مجاهدین خلق) که مدتی نیز در زندان اوین بوده؛ سپس توبه کرده و عازم جبهه شد. 🌷او در روز چهارشنبه 5 مرداد 1367 در عملیات مرصاد در اسلام‌آباد به‌ دست منافقین خائن به وطن، به شهادت رسید. 💠 مزار: بهشت‌زهرا (س) قطعه‌ی 26 ردیف 14 شماره‌ 30 ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۶" https://chat.whatsapp.com/F5PPqpygmNoFu9nKsTnopk 🕊 اینستاگرام دفاع مقدس 🕊 https://www.instagram.com/p/CbFjdZELHfy/?utm_source=ig_web_copy_link ▫️تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
شهیدی که زمان و مکان شهادتش را میدانست* *شهید عبدالحسین برونسی*🌹 تاریخ تولد: ۳ / ۶ / ۱۳۲۱ تاریخ شهادت: ۲۳ / ۱۲ / ۱۳۶۳ محل تولد: تربت حیدریه مزار: مشهد محل شهادت: شرق بصره 🌹فرمانده تیپ ۱۸ جوادالائمه (ع) همرزمش میگوید← صحنه عاشورا و بریده شدن گلوی حضرت علی اصغر قلبشو آتیش میزد🖤 همیشه میگفت آرزومه تیر بخوره به گلوم و با خون گلوم بنویسم یا فاطمه..🌷والفجر ۱، یک تیر تو آخرین حد گردنش خورد وقتی به عقب بردنش گفت آرزوی دیگه ای ندارم جز شهادت🕊 *همه دیدیم که با خون گلوش روی یه تخته سنگی نوشت یا فاطمه زهرا(س)*🌷،چون تیر از فاصله دور خورده بود تو حد گردن و گلوش شهید نشد🥀اونو به بیمارستان بردن و خوب شد🌹 روز قبل از عملیات روحیه عجیبی داشت مدام اشک میریخت خوابی دیده بود برایم تعریف کرد و گفت:حضرت فاطمه زهرا (س) را دیدم که فرمود:🌷 *فردا مهمان ما هستی، محل شهادت را هم نشان داد. همین چهار راهی که در منطقه عملیاتی بدر (پد)فرود هلی کوپتر است و به طرف نفت خانه و جاده آسفالت بصره _ الاماره میرود*✋🏻من در این چهار راه باید نماز بخوانم تا به سوی خدا پرواز کنم🕊 *و او نیز در همان جا و همان وقتیکه گفته بود، در ۲۳ اسفند ۶۳ به زیبایی تعبیر شد.* و با اصابت خمپاره به ملکوت اعلی پرواز کرد🕋🕊 *سردار شهید عبدالحسین برونسی* ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۶" https://chat.whatsapp.com/F5PPqpygmNoFu9nKsTnopk ▫️تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ▪️ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سخنرانی استاد عالی در حسینیه امام خمینی و در محضر رهبر انقلاب و سردار دلها 🌿 هدایت شهید برونسی توسط حضرت زهرا (س) ⭕️وقتی حضرت زهرا(س) راه برون رفت از میدان مین و محاصره دشمن را به شهید برونسی نشان می‌دهد... 👈 فرماندهان جنگ نظامی در عین تلاش‌های خودشون، نگاهشون به آسمان بود، نه به قدرت‌های پوشالی... 🗓به مناسبت ۲۳ اسفند، سالروز شهادت ا▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️ شهید برونسی: "خدايا! اگر می‌دانستم با مرگ من يک دختر در دامان حجاب می‌رود، حاضر بودم هزاران بار بميرم تا هزاران دختر دردامان حجاب بروند." ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۶" https://chat.whatsapp.com/F5PPqpygmNoFu9nKsTnopk ▫️تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ▪️ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
خاک‌های_نرم_کوشک_زندگی‌نامه_شهید.pdf
2.07M
📚 نسخه PDF | 📖 کتاب: " " 🌷بر اساس زندگی‌نامه و خاطرات شهید عبدالحسین ‌برونسی، استاد بنّایی که ‌در دوران بدون گذراندن دوره های نظامی به فرماندهی ‌تیپ ‌رسید - به فرموده ‌رهبر انقلاب: شهید برونسی جزء ‌عجایب ‌انقلاب ‌ماست ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ 🌷سردار فاطمی 🌷 فرمانده تیپ ۱۸ شهادت : ۶۳/۱۲/۲۳ - شرق دجله ، ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۶" https://chat.whatsapp.com/F5PPqpygmNoFu9nKsTnopk ▫️تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ▪️ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
فقط یک پنکه درب وداغان داشتیم، من نمی‌دانستم عبدالحسین فرمانده گردان است ولی می‌دانستم حقوق اوکفاف خریدن یک کولر را نمی‌دهد‌، یک رو اتفاقی فهمیدم از طرف سپاه تعدادی کولر به او داده‌اند تا به هر کس خودش صلاح می‌داند بدهد، بعضی از دوستانش واسطه شده بودند تا یکی از آنها را ببرد خانه خودش، قبول نکرده بود، بهش اصرار کرده بودند، گفته بود: این کولرها مال آن خانواده‌هایی هست که جگرشون داغ شهید داره، تا وقتی اونا باشن نوبت به خانواده من نمی‌رسه. 🌷شهید عبدالحسین برونسی🌷 ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۶" https://chat.whatsapp.com/F5PPqpygmNoFu9nKsTnopk ▫️تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ▪️ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
کلیپ_صوتی_درباره_شهید_اوستا_عبدالحسین.mp3
3.93M
📢 کلیپ صوتی شامل بخشی از کلام شهید و سخن رحیم‌پورازغدی راجع به شهید عبدالحسین برونسی، فرمانده تیپ جوادالائمه (ع) 🌴 شهادت: - شرق دجله ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۶" https://chat.whatsapp.com/F5PPqpygmNoFu9nKsTnopk ▫️تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ▪️ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas