eitaa logo
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
1.3هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
2.7هزار ویدیو
96 فایل
🕊بنام‌اللہ🕊 🌸شہید محمدرضا دهقان امیرے🌸 🌤طلوع:1374/1/26 🕊شہادت:1394/8/21 💌پیامے‌ازجانب🌼 #نعم_الرفیق 🌼: ✾اگردلتان‌گرفت‌یادعاشوراڪنید ✾ومطمئن‌باشیدڪہ‌تنہابایادخداست‌ڪہ‌دلہاآرام‌مے‌گیرد. خادم ڪانال: @shahid_dehghan_amiri ادمین تبادل: @ashegh_1377
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
🦋 #رمان_محمد_مہدے 🦋 قسمت 7 🔰 نرگس خانم نگاهی به همسرش کرد و هر دو با نگاهی خوشحال کننده به آقای رح
🦋 🦋 قسمت 8 ✳️ با هم وارد منزل شدن و نشستن ، آقای رحمتی گفت : خب ، بچه های من، طبقه بالا رو دیدین؟ پسندیدین؟ ما رو به صاحبخونگی می پذیرین؟ اگه اره ، بفرمایین شیرینی تا از دهن نیفتاده ! 🌀 هادی دیگه صبرش تمام شد و گفت حاج اقا میشه به ما هم بگین قضیه چیه؟ بخدا دیگه داریم از کنجکاوی دق مرگ میشیم! 🔰 حاج خانم رحمتی با حالت شوخی گفت : ای بابا ، مثل اینکه ما رو قبول ندارن این زوج خوشبخت ، حالا ما کجا غیر شما مستاجر خوب پیدا کنیم؟ همه زدن زیر خنده ، هادی و خانمش هم کم کم به قضیه داشتن پی می بردن ❇️ حاج اقای رحمتی گفت : عزیز من ، شما حتی اسم خودتم بما نگفتی ، حالا از من انتظار داری تمام ماجرا رو بهت بگم؟ نمیشه که ! هادی گفت: من مخلص شمام هستم حاج اقا، قصد بی ادبی نداشتم ، اما شما هم خودت رو بذار جای ما، قطعا تعجب می کردین ، شایدم کمی می ترس... حاج اقا رحمتی : ای بابا، حالا ما ترسناک هم شدیم جوان؟ با صدای بلند شروع به خندیدن کرد 🔰 هادی : نه نه، منظورم این نبود، اصلا ببخشید ، من حرف نزم بهتره، من کوچیک شما هادی هستم، حالا شما بفرمایین آقای رحمتی گفت : آها ، حالا شد، حالا خب گوش کن تا بهت بگم، قضیه از این قرار است که من و این حاج خانم که می بینید، سالهای سال بچه دار نمی شدیم، تا اینکه خدا به ما یه پسری داد ، نمی دونی چقدر خوشحال بودیم ، قابل وصف نیست هادی جان، این پسر روز به روز بزرگ و بزرگتر می شد ، رفت دانشگاه و بعدش هم سربازی ، چند ماه بیشتر خدمت نکرد و بعدش بخاطر ورود من به سن 60 سالگی، و چون تک پسر بود ، از سربازی معاف شد. براش تو یه شرکت حمل و نقل کار خوب و آبرومندی پیدا کردم و چندسالی مشغول بود ، من و مادرش هم به هم گفتیم که الحمدالله حالا که شغل خوبی هم داره، بهتره دیگه براش زن بگیریم 💠 رفتیم سراغ یکی از افراد مومن فامیل تا از دخترش خواستگاری کنیم، دختر خوبی بود ، این عکس هم که می بینین ، آقا رضا ، پسر ما هست ، برای شب خواستگاریش هست این عکس، هادی گفت: ببخشید که فضولی می کنم، اما این نوار سیاه کنار قاب عکس که نشون میده ایشون ... آقای رحمتی شروع به گریه کرد ، دیگه گریه امانش نمی داد، حاج خانم انگار صبور تر بود، گفت آره پسرم ، این عکس رضاجان ما هست که چند ماه بعد عقد و نامزدی ، تو یک سفر کاری بر اثر تصادف خودش و خانمش با هم به رحمت خدا رفتند. ( ادامه دارد ...) ✍️ احسان عبادی ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌧 🌧 ختم قرآن براے تعجیل در ظہور بہ نیابت از: شہید محمدرضا دهقان‌ امیرے صفحہ : 95 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبح امروز خدایا چه مبارک بدمید که همی از نفسش بوی عبیر آید و عود گر کسی شکرگزاری کند این نعمت را نتواند که همه عمر برآید ز سجود... صبحتون بخیر و فرخنده🌻❤️ ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
49.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ نگین خاتم 😍 🟢 ویژه ولادت پیامبر گرامی اسلام 🎙 با اجرای گروه سرود نجم الثاقب 💠 تهیه شده در ماوا ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام بر تو به تعداد دخترانی که از قبـر رهانیدی :) عیدکم مبروک✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میلاد حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله‌ و امام صادق علیه السلام مبارک🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌧 🌧 ختم قرآن براے تعجیل در ظہور بہ نیابت از: شہید محمدرضا دهقان‌ امیرے صفحہ : 96 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 🌸 طبق یک نقل ، امروز اول مهرماه ، سالروز شمسی تولد حضرت امام است خدا رحمتت کند ای بزرگ مرد که به ما درس استکبار ستیزی دادی بامداد امروز ،فرزندان تو در لبنان ، سیلی محکمی به اسرائیل خبیث زدند ، ان شالله به زوی آرزویت محقق خواهد شد ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
🦋 #رمان_محمد_مہدے 🦋 قسمت 8 ✳️ با هم وارد منزل شدن و نشستن ، آقای رحمتی گفت : خب ، بچه های من، طبقه
🦋 🦋 قسمت 9 🔰 قبل از اینکه عقد کنه ، من و پدرش تصمیم گرفتیم طبقه بالای خونه خودمون رو درست کنیم و بسازیم تا دست همسرش رو بگیره و برن داخلش زندگی کنن که اول زندگی دغدغه خونه و اجاره دادن و این بنگاه و اون بنگاه گشتن نداشته باشن 🌀وقتی موضوع رو فهمید اومد دست من و پدرش رو بوسید و کلی از برنامه های آینده زندگیش گفت ، بعدش هم که خواستگاری و عقد و بعد هم... روزی که تصادف کردن و خبرش رو برای ما آوردن، روزی بود که حاج اقا رحمتی شیرینی گرفته بود برای تائید طبقه دوم و گرفتن پایان کار و سند منزل به اسم پسرمون، دیگه خبر نداشتیم که قراره چند دقیقه بعد خبر فوت پسر و عروسمون رو بشنویم 🔰 امروز هفت ماه از اون حادثه میگذره، من و پدرش روز به روز داریم پیرتر و افسرده تر میشیم ، آخه تنها فرزند ما بود و ما بچه دیگه ای نداریم، برای همین امروز صبح بعد نماز به حاج اقا گفتم بیا یه درخواستی از امام زمان (عج) کنیم گفت چه درخواستی؟ گفتم بیا بریم حیاط ، زیر آسمون خدا ، نماز استغاثه به امام زمان که تو مفاتیح هست رو بخونیم و بعدش از آقا درخواست کنیم یک زوج جوان مومن رو که دنبال خریدن خونه هستن پیدا کنیم ، بیاریم طبقه بالا ساکن کنیم تا جای خالی رضا و عروسمون رو پر کنن، ما که داریم پیر میشیم و توان بالارفتن از پله ها رو نداریم ، همین طبقه پایین برامون بهتره، اونها رو می فرستیم بالا که نو هم هست ، هرچی هم خواستن و توانشون بود پول پیش و اجاره بدن، اگر هم خوب بودن تا هر وقت دلشون خواست اینجا بمونن یا اصلا طبقه بالا رو با قیمت خوب بهشون می فروشیم که بدون دغدغه تا آخر عمر زندگی کنن و ما هم تنها نباشیم و داغ عزیزمون قابل تحمل تر باشه شما که امروز میری بیرون نون بگیری، قشنگ بنگاه ها و جاهایی که فکر می کنی بشه افرادی رو گیر آورد که دنبال خونه هستن ، زیر نظر بگیر، انشالله یه زوج خوب پیدا کنیم که قطعا مهمان خدا هستند و قدم اونها روی چشم 🌀 حاج اقا رحمتی هم بعد شنیدن پیشنهادم قبول کرد و بعد نماز استغاثه رفت نون بگیره ، اما کسی رو پیدا نکرد، عصر که شد بهش گفتم به بهانه نون عصرانه برو بیرون و قشنگ تر همه جا رو ببین، خدا رو چه دیدی، شاید همین امروز امام زمان (عج) برای ما مهمان خدا پیدا کرد، این بود که اومد بیرون و شما دو نفر رو پیدا کرد ، و آورد خونه حالا هم قدم شما روی چشم ما شما مهمان خدا هستین ، برین طبقه بالا رو ببینن و اگر پسند کردین ، اسباب کشی کنین و ساکن بشین ✳️ هادی نگاهی به اقای رحمتی کرد، بعد یه نگاه به حاج خانم کرد و گفت مگه میشه؟ به همین راحتی؟ شاید ما اون کسی نباشیم که شما دنبالش می گردین؟ شاید اصلا پول ما اونقدر نباشه که بتونیم پیش و اجاره مورد نظر شما رو بدیم؟ 🔰 حاج اقا رحمتی گفت این چه حرفیه پسرم، کی حرف پول زد ؟ شما بیا ساکن بشو هرقدر دلت خواست پول پیش بده ، هرقدر هم دوست داشتی اجاره اصلا نده مهم نیست ولی من میدونم اشتباه نکردم ، می دونم انتخاب بد نکردم ، شما همون زوج مومنی هستین که ما از امام زمان (عج) خواستیم ( ادامه دارد ...) ✍️ احسان عبادی ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♦️اول مهر بود پدرها می‌خواستند فرزندانشان را به مدرسه ببرند...🖤 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💜 💜 نجفت حق علی یکشنبه های علوی💜 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌧 🌧 ختم قرآن براے تعجیل در ظہور بہ نیابت از: شہید محمدرضا دهقان‌ امیرے صفحہ : 97 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥ به تمنّای طلوع تو جهان چشم به راه به امید قدمت کون ومکان چشم به راه رخ زیبای تو را یاسمن آینه به دست قدّ رعنای تو را سرو جوان چشم به راه ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌