#تلنگرانه🌱 آدم‌هاے منفی به پیچ و خم جاده می‌اندیشند و آدم‌هاے مثبت به زیبایی‌هاے طول جاده هر دو ممڪن است به مقصد برسند، اما یکی با حسرت و دیگرے با لذت! ___________ @Mahdiyar114

#یه_لقمه🌱 اگر می‌خواهی دیگران تو و توانایی‌هایت را باور کنند تنها یک راه وجود دارد باید خودت را عمیقا باور داشته باشی. ________ @Mahdiyar114

#عارفانه🌱 ✍آخرین دست‌نوشته شهید چمران دقایقي قبل از شهادت، داخل ماشین و در حال رفتن به سوی دهلاویه...   ای حیات! با تو وداع می‌كنم، با همه مظاهر و جبروتت . ای پاهاے من! می دانم كه فداڪارید، و به فرمان من مشتاقانه به سوے شهادت صاعقه‌وار به حرڪت در می‌آیید؛ اما من آرزویی بزرگتر دارم . به قدرت آهنینم محڪم باشید. این پیكر ڪوچك ؛ ولی سنگین از آرزوها و نقشه‌ها و امیدها و مسئولیتها را به سرعت مطلوب به هر نقطه دلخواه برسانید. دراین لحظات آخر عمر، آبروے مرا حفظ ڪنید . شما سالهاے دراز به من خدمت‌ها ڪرده‌اید . از شما آرزو می‌ڪنم كه این آخرین لحظه را به بهترین‌وجه، ادا ڪنید.  ای دست هاے من! قوی و دقیق باشید .  ای چشمان من! تیزبین باشید .  ای قلب من! این لحظات آخرین را تحمل كن.  به شما قول می‌دهم ڪه پس از چند لحظه همه شما در استراحتی عمیق و ابدے آرامش خود را برای همیشه بیابید. من چند لحظة بعد به شما آرامش می‌دهم ؛ آرامشی ابدے . چه، این لحظات حساس وداع با زندگی و عالم، لحظات لقای پروردگار و لحظات رقص من در برابر مرگ باید زیبا باشد. #شهید_چمران ___________ @Mahdiyar114

✍یادم رفت قُرص بخورم 🚗با سرعت رانندگی می‌کرد. گوشی‌ را برداشت به سمانه زنگ زد: «سمانه چه خبر؟» چهره‌اش برافروخته شد. گوشی‌📱را روی صندلی پرت کرد. 🏨به بیمارستان رسید. ماشین را کنار جدول خیابان، کج پارک کرد. پله‌ها را دوتا یکی کرد، خود را به پذیرش رساند: «ببخشید خانم زینب کمالی اتاقش چنده؟» _بذار ببینم، اتاق ۵۴ با انگشت پیشانی‌اش را ماساژ داد. بوی الکل🧪 به بینی‌اش رسید، چهره‌ درهم کرد. ⚡️دکمه آسانسور را زد. طبقه هشتم گیر کرده بود. حوصله نداشت صبر کند. به طرف پله‌ها رفت، خود را به طبقه اول رساند. نفس‌نفس می‌زد. خم شد و دست‌هایش را روی زانو گذاشت، خیلی زود بلند شد و به شماره تابلوهای اتاق‌ها نگاه کرد. اتاق ۵۴ به چشمش آمد. 🚪به آستانه در رسید. سمانه روی صندلی کنار تخت نشسته و سرش را روی دست‌هایش گذاشته بود. مادر خوابیده بود. سمانه🧕سرش را برداشت و با نگرانی به محسن نگاه کرد. 🧔‍♂محسن کنارش رفت. دهانش را کنار گوش سمانه بُرد: «آخه چرا حواست بهش نیست!» ابروهای سمانه گره خورد و روی پیشانی‌اش چین‌های ریزی نشست: «محسن یه چی می‌گی هاااا، مگه علم‌غیب دارم می‌خواد روزه بگیره؟!» 👵مادر تکانی خورد. محسن هیسی گفت. سمانه ادامه نداد. پلک‌های مادر تکان خورد. چشم‌هایش باز شد. محسن خودش را به آن طرف تخت رساند. خم شد پیشانی مادر را بوسید: «الهی قربونت بشم، مگه دکتر نگفت روزه برات ضرر داره؟!» 👀مادر نگاهی به اطراف کرد. سرُم به دستش وصل بود و قطره قطره می‌چکید و وارد بدنش می‌شد. _خب مادر گفتم یه بار امتحان می‌کنم شاید بتونم روزه بگیرم. چشمانش را بست: «متأسفانه یادم رفت قرصامو 💊بخورم!» 💦پرده اشک در چشمان محسن جمع شد: «خداروشکر بخیر گذشت. مادر، جونم به جونت بسته‌س، از این امتحانا نکن!» #داستانک #ماه_رمضان #به_قلم_افراگل _________ @Mahdiyar114

#عاشقانه🌱 به خدا که وصل شوے آرامشی وجودت را فرا می‌گیرد که نه به ‌راحتی می‌رنجی، و نه به ‌آسانی می‌‌رنجانی آرامش، سهم دل‌هایی‌ست که نگاهشان به سمت خداست❤️ #ماه_رمضان _________ @Mahdiyar114

الهی شکر ، بمونه به یادگار… شما روزه اولی‌ها چشم‌دشمن رو کور کردین هیچ کسی مثل شماها توی دهن رسانه‌ها نزده آخه همه شون باهم جمع شده بودن میگفتن شماها از دین عبور کردید اما شما زبون روزه سر ظهر، با حجاب کامل و گرمای هوا اونم توی روز غیر تعطیل و … کولاک کردید شاید خیلی از چهره‌های مذهبی صاحب رسانه بی تفاوت باشن اما خدا بی‌تفاوت نیست … امام حسین یادش نمیره چه کار بزرگی کردید #ماه_رمضان #حجاب #فرشته‌های_روزه_اولی ____________ @Mahdiyar114

📖 السَّلاَمُ عَلَى السَّیْفِ الشَّاهِرِ وَ الْقَمَرِ الزَّاهِرِ... 🌱سلام بر مولایی که با تیغ عدالت، زمین ‌دردکشیده را از دست ظالمان نجات خواهد داد، 🌱سلام بر او و بر روزے که با دیدن روی ماهش، دردهاے زمین تسلی خواهد یافت. ❤️سلام امام زمانم آقاجان! شبیه کودک بازیگوشی می‌مانم که دست مادر خود را رها کرده و در شلوغی بازار گم شده. پدر مهربانم! میشه پیدایم کنی؟! درغیبت کبراے تو گم کردہ‌ایم آقا راہ و روش و رسم مسلمانی خود را ما را بطلب لایـق دیدار تـو باشیـم پنهان مکن آن چهرہ نورانی خود را 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤 ☘🌸☘🌸☘🌸☘ #ماه_رمضان #امام_زمان عجل‌الله‌فرجه _________ @Mahdiyar114

⭕️دعای روز بیست و نهم #ماه_رمضان 🔹اللَّهُمَّ غَشِّنِي فِيهِ بِالرَّحْمَةِ، وَ ارْزُقْنِي فِيهِ التَّوْفِيقَ وَ الْعِصْمَةَ، وَ طَهِّرْ قَلْبِي مِنْ غَيَاهِبِ التُّهَمَةِ، يَا رَحِيماً بِعِبَادِهِ الْمُؤْمِنِينَ. 🔸خدایا مرا در این ماه با رحمتت فروگیر، و توفیق و خود نگهداری نصیبم کن، و از تیرگی های تهمت دلم را پاک گردان، ای مهربان به بندگان با ایمان. _______ @Mahdiyar114

🔰 گناهان کبیره چند تاست؟ 💢 گناهی بزرگ‌تر از خوردن مال یتیم 🌱 یک دقیقه با قرآن در بهار قرآن 🎙حجت‌الاسلام دکتر راجی #ماه_رمضان #جزء_بیست_و_نهم _______ @Mahdiyar114

✍آسمانی شدن 📿دخترم وقتی سجاده‌ی کوچکت رو پهن می‌کنی و چادر نماز قشنگت رو روی سرت می‌ذاری، فرشته‌های آسمون بهت می‌گن کاش ما جای تو بودیم.✨ فرشته‌ی زمینی، آسمونی شدنت مبارک.😇 #تلنگر #مادرانه #به_قلم_افراگل #عکسنوشته_گل‌نرجس _________ @Mahdiyar114

#انگیزشی🌱 بی توقع مهر بورزید چون گلی خوش بو، عطر خود را پراکنده کنید همه چیز این جهان الهیست اگر نگاهت را تغییر دهی خواهی دید که تیغ‌هاے یک گل هم، الهی است. _______ @Mahdiyar114

#تفکرانه🌱 مهم نیست ڪه دوست داشته می‌شوید یا نه! اجازه دهید چشمه عشق و مهرورزے، از شما لبریز شود اجازه دهید عشقتان همه را در بر گیرد _______ @Mahdiyar114

#تلنگرانه🌱 هیچڪس نمیتونه ضربه‌اے محڪم‌تر از زندگی بهت بزنه. اصلا مهم نیست تو چقدر میتونی محڪم بزنی، چیزی ڪه اهمیت داره اینه که چقدر میتونی محڪم ضربه بخورے و به مسیرت ادامه بدے، اینطورے میتونی برنده بشی. __________ @Mahdiyar114

ماه رمضون یه روزت هم به ڪل سال می‌ارزه...🥺 #ماه_رمضان _______ @Mahdiyar114

#پندانه🌱 ﺭﻭﺯﯼ ﺍﺯ ﮐﻮﭼﻪ ﭘﺲ ﮐﻮﭼﻪ‌ﻫﺎے ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺷﻬﺮ می‌گذﺷﺘﻢ، ﭼﺸﻤﻢ ﺑﻪ ﻣﺮﺩے ﺑﺎ ﻟﺒﺎﺱ ﻭ ﮐﻔﺸﻬﺎے ﮔﺮﺍﻧﻘﯿﻤﺖ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭے ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ می‌گریست. ﻧﺰﺩﯾﮑﺶ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻧﻘﻄﻪﺍے ﮐﻪ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻡ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ : "ﺍﯾﻦ ﻫﻢ می‌گذرد" ﻋﻠﺖ ﺭﺍ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ، ﮔﻔﺖ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺖ ﺧﻂ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ. ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻧﻘﻄﻪ ﻫﯿﺰﻡ می‌فروﺧﺘﻢ.......... ﺣﺎﻝ ﺻﺎﺣﺐ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪﺍﻡ . ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﺮﮔﺸﺘﯽ؟ ﮔﻔﺖ ﺁﻣﺪﻡ ﺗﺎ ﺑﺎﺯ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ : "ﺍﯾﻦ ﻫﻢ می‌گذﺭﺩ !!! «گر به دولت برسی مست نگردی مردے گر به ذلت برسی پست نگردی مردے اهل عالم همه بازیچه دست هوسند گرتوبازیچه این دست نگردی مردے» _________ @Mahdiyar114

#یه_لقمه🌱 همه آنچه از زندگی آموختم در یک کلمه خلاصه می‌شود: می‌گذرد … #ماه_رمضان _____________ @Mahdiyar114

بزار سایَت همیشه رو سرم باشه قرار ما شب جمعه حرم باشه.. بهش زنگ بزن۱۶۴۰📞 #ماه_رمضان #رمضان #شب_جمعه ___________ @Mahdiyar114

فَکَیْفَ‌أَصْبِرُعَلَى‌فِرَاقِکِ ...؟ این‌‌ همه‌ دلتنگے را چگونه‌ دراین‌ دلِ تنگ‌ جا دَهم؟ حسین‌جان💔 #ماه_رمضان #رمضان #شب_جمعه _______ @Mahdiyar114

❤️سلام بهانه‌ی خلقت آقاجان قبول باشه روزه‌هایت. عیدتون مبارررڪ می‌دانم روزه‌‌دار واقعی این روزها تو بودی و قبول شده‌اند؛ ولی می‌خواستم این را بگویم تا در جواب من بگویی: روزه‌های تو هم قبول باشه، اونوقت با همه‌ی ناقص‌بودنشان خدا یه جور دیگه خریدارشون بشه. پدر مهربانم! در ساعات پایانی ماه رمضان و عیدفطر، فرزند خجالت‌زده‌‌ی خود را دعا کن. تنها امید من! دعاهای مستجاب‌شده توست، مولای خوبم. میشه بهترین عیدی را که ظهورتان باشه از خدا برای ما بخواهی؟! 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤 ☘🌸☘🌸☘🌸☘ #ماه_رمضان #امام_زمان عجل‌الله‌فرجه _________ @Mahdiyar114

⭕️دعای روز سی ام #ماه_رمضان 🔹اللَّهُمَّ اجْعَلْ صِيَامِي فِيهِ بِالشُّكْرِ وَ الْقَبُولِ، عَلَى مَا تَرْضَاهُ وَ يَرْضَاهُ الرَّسُولُ، مُحْكَمَةً فُرُوعُهُ بِالْأُصُولِ، بِحَقِّ سَيِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ. 🔸خدایا روزه ام را در این ماه، بر پایه آنچه تو و پیامبر، آن را می پسندد مورد سپاس و پذیرش قرار ده، درحالی که فروعش بر اصولش استوار باشد، به حق سرورمان محمّد و اهل بیت پاکش، و سپاس خدای را پروردگار جهانیان _______ @Mahdiyar114

🔰 کسی که عزرائیل هنگام قبض روح، دلش برای او سوخت‌‌‌... 🌱 یک دقیقه با قرآن در بهار قرآن 🎙استاد راجی #ماه_رمضان #جزء_سی_ام _______ @Mahdiyar114