🍃🍃🍃🍃🌸
سلام فاطمه جان ممنون از کانال خوبت راستش مطالبی که می خونم از خانمها درباره قرارهاشون واسم جالبه منم خواستم به خانمهایی که تازه ازدواج کردن یا اینکه در شرف ازدواج هستن بگم مهمترین قراری که با همسرشون میتونن بزارن اینه که در طول زندگی در برابر خانواده خودشون ازشون حمایت کنه من تجربه بیست و چند سال زندگی رو دارم شوهرم مرد بسیار خوبیه ولی هیچ وقت در برابر خونوادش از من حمایت نمیکرد بهترین سالهای عمرم تو ناراحتی و اشک و آه گذشت الان تازه یکی دو ساله که فهمیده اشتباه کرده 😔واسه همین میخوام بقیه زرنگ باشن و قول و قراری که واسه خوش بختی و محکم شدن پایه زندگیشون هست و بزارن نه چیزایی که خیلی هم بود و نبودش تو روند زندگی فرقی نمیکنه امیدوارم همگی دوستان خوشبخت و موفق باشن در تمام مراحل زندگی❤️
🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
@FATEMEBANOOO🍃🌸
🍃🍃🍃🍃🌸
سلام خدمت بانوی عزیز که همیشه دعاگوتون هستم بخاطر تجربیاتی که از این گروه کسب کردم و کلی اخلاقم با همسری عوض شده
قبلا پیام دادم که پسرم 12ساله ش هس وموهاش سفید شده پسرم اصلا گوشت
نمیخوره ووقتی هم میبینه میگه حالم بد میشه غذا هم کم میخوره فقط ساندویچ
وسوسیس دوست داره خیلی کم به غذا علاقه داره دکتر بردم گفتن ببرش دکتر
تغذیه آخه غذا نمیخوره دوس نداره فک کنم مشکلش از معده باشه که از غذا بدش
میاد از عزیزان بزرگوار میخوام. اگر تجربه دارن من را راهنمایی کنن ممنون میشم 🌸🌸🌸🌸
برای سلامتی آقا امام زمان عج صلوات بفرستید 🌸🌸🌸
🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
@FATEMEBANOOO🍃🌸
10.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🍃🍃🍃🌸
#چله_حدیث_کساء و توسل به حضرت فاطمه زهرا به نیت تعجیل در فرج امام زمان و نزول آرامش در دلهایمان 💚
💫در این چله از ابتدای روز مراقب افکار ، رفتار، گفتار و انتخاب هایمان هستیم .💫
روز پنجم 🪴
به نیت تعجیل در فرج امام زمان و نزول آرامش در دلهایمان 💚
🪴 مرحوم آیت الله فاطمینیا در پاسخ به اینکه چه کار کنیم فرشتهها مهمان خانهمان شوند. به عنوان اولین توصیهشان میگفتند:« زیاد حدیثکسا را بخوانید»!
🪴
🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
@FATEMEBANOOO🍃🌸
کژال
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸
به زور لبخندی زدم و :گفتم مامان جان به من لطف دارن. مائده بشقاب الهام رو برداشت و داد دست حسام و :گفت: واسه الهام بکش کم رویی میکنه.
حرکتش اینقدر ضایع بود که حسام جا خورد چون همه چیز جلوی
خودشونم بود ولی دیگه چیزی نگفت و براش کشید. با همین چند تا حرف و حرکت مائده غذا به دلم زهر شد و به زور چند تا قاشق خوردم و با عذرخواهی از سر سفره بلند شدم. حسام که مشخص بود حواسش به منه چند دقیقه بعد از من بلند شد و اومد کنارم و :گفت: اگه میخوای بریم.
دلم میخواست از اونجا فرار کنم ولی از فکر اینکه حسام بعد از رسوندن من دوباره برگرده خونه و الهامم اینجا باشه نتونستم موافقت کنم و علی رغم میلم لبخند کج و معوجی زدم و گفتم نه عزیزم زشته سریع بریم
فعلا هستم.
حسام با تعجب :گفت باشه هرجور راحتی .عزیزم .گفتم یه وقت معذب
نباشی
سفره که جمع شد یه دفعه مائده بدون مقدمه :گفت راستی الهام تو کلینیک مشغول به کار شده.ها دیگه برا خودش خانم دکتری شده. الهام سرخ و سفید شد و با همون دخترانگی ای که تو صداش موج میزد :گفت حالا کو تا دکتر شدن؟
همه بهش تبریک گفتن و بدون اینکه من چیزی بپرسم مائده رو به من گفت: الهام جون ارشد روانشناسیشو تازه تموم .کرده ماشالا خیلی کارش خوبه اگه برای مشکلات روحیت یه وقت نیاز به کمک داشتی حتما برو پیش الهام.
حرفش خیلی زننده ،بود مشکلات روحی!!! یجوری گفت انگار میخواست بگه چون تو زندگیت این شکلی بوده روانی هستی بغض یه جوری گلومو گرفته بود که اگه یه کلمه حرف میزدم اشکم در میومد برای همین حتی تاییدم نکردم ولی حسام :گفت ماشالا کژال یکی از قویترین آدماییه که میشناسم. شاید هرکس دیگه جاش بود زندگیش این شکلی نبود ولی کژال در بهترین حالت ممکن داره زندگیشو میسازه شش ترمه لیسانسشو گرفت و تو بقیه جنبههای زندگیشم خیلی موفقه.
پشت حسام بقیه هم شروع کردن به تعریف و تمجید کردن از من مائده
که دید زیاده روی کرده و همه متوجه لحن کلامش شدن لبخندی زد و گفت خدای نکرده سوء برداشت نشه بالاخره هممون یه سری مشکلاتی تو زندگیامون داریم منظورم این بود که اگه به مشکل خورد میتونه از کمک الهام استفاده کنه.
لینک کانال جهت ارسال به دوستان👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2040201580C76808488a9
🍃🍃🍃🍃🌸🍃🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🍃🍃🍃🌸
📩این سوره معروف به سوره خانواده هست و باعث آرامش در زندگی باخواندن این سوره
🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
@FATEMEBANOOO🍃🌸
🍃🍃🍃🌸🍃
فاطمه بانو هرروز یک صفحه :#قرآن_خوانی، به امید خدا ..
دوستان برای همدیگه دعا کنیم🙏🏻🌸
سوره #احزاب..
🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
@FATEMEBANOOO🍃🌸
💕دلبرونگی💕
🍃🍃🌸🍃 دختری روستایی به نام بلور جان..... 🍃
🍃🍃🍃🍃🌸
هربار که در خونه به صدا درمیومد به خیال اینکه بچه ها رو آوردن با ذوق به سمت در میدویدم، اما خبری از بچه ها نبود، دلم لک زده بود براشون، مخصوصا بعد از اینکه دیده بودمشون چقدر عوض شدن کم طاقت تر شده بودم... خاله زیورم یک سر با هوشنگ رفته بود ده پیش خواهرش و برگشته بود، اول اصرار کردم منم باهاشون برم اما هوشنگ راضی نشد، میگفت حتما امیر یک چیزی میدونه که بهت گفته بدون هماهنگی باهاش نری دیدن بچه ها و بهتره صبر کنی تا خودش بچه ها رو بیاره یا بهت خبر بده برای دیدن بچه ها بری، منم از ترس رضا جرات نداشتم سرخود کاری کنماون روز با خاله زیور داشتیم ناهار درست میکردیم که هوشنگ اومد خونه، بازم کلی خرید کرده بود و خاله زیور همینجور که داشت خرید ها رو جابه جا میکرد مدام غر میزد به جون هوشنگ و میگفت این همه خرید مگه قراره ده رو غذا بدی، هوشنگ هم سرخوش ایستاده بود و داشت به من که سرم گرم ناهار درست کردن بود نگاه میکردیکدفعه بی مقدمه برگشت گفت+خاله این زن بابای نامحترم من اصرار داره بلور رو ببینهبا تعجب نگاهش کردم، شونه ای بالا انداخت و گفت+در حق من که مادری نکرده، شاید در حق تو مادرشوهری کنهخاله زیور گفت+خب دست زنت رو بگیر ببرش خونه بابات، باید زودتر از اینا این کارو میکردی. حالا اون زن مادرت نیست، پدرت که حق پدری به گردنت دارههوشنگ سری تکون داد و گفت+باشه پس بلور برو لباس بپوش واسه ناهار بریم. طلعت جون دعوتمون کرده میخواد پاگشا کنه عروسش رواینو گفت و خودش به شوخی خودش خندید با حیرت نگاهش کردم و گفتم+امروز؟ الان؟ واسه ناهار؟ چرا زودتر نگفتی؟ وای چرا همه کار هات دقیقه نوده؟من اصلا آمادگی ندارمهوشنگ خنده اش شدت گرفت و گفت+نه که میخوای هفت قلم آرایش کنی! حاضر شدن تو تهش نیم ساعت طول بکشه، مگه میخوای بری میدون جنگ که نیاز به آمادگی داری؟کلافه پا به زمین کوبیدم و ناهار رو به خاله زیور سپردم و خودم هول زده رفتم تو اتاق تا حاضر شم، هرچی بین لباس هام میگشتم لباس مناسبی پیدا نمیکردم، از دیدن آدم های جدیدی که هیچ شناختی روشون نداشتم واهمه داشتم و دلم نمیخواست هول هولکی تو این مهمونی مهم شرکت کنم داشتم برای چندمین بار ساکم رو زیر و رو میکردم که تقه ای به در اتاق خورد و هوشنگ وارد اتاق شد، کلافه لباسم رو تو ساک گذاشتم و گفتم+من لباس خوب ندارم، اصلا چرا بدون خبر برنامه ریختی، من روم نمیشه بیام...
🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
@FATEMEBANOOO🍃🌸
💕دلبرونگی💕
🍃🌸🍃 درجواب خواهرعزیزی که گفتندخالشون فوت کردندو نمیتونن خالشون روببخشن 🍃
🍃🍃🍃🍃🌸
سلام درجواب خواهرعزیزی که گفتندخالشون فوت کردندو نمیتونن خالشون روببخشن
عزیز دلم دنیا محل گذر هست تواین راه ممکنه بعضی ها هم یه حرف هایی بزنن که باعث شکستن دل دیگران بشه من همیشه این ضرب المثل ملکه ذهنم هست که میگه نیش عقرب نه از ره کین است اقتضای طببعتش این است
خاله شما هم شاید که این اخلاقش که به دیگران حرفی بزنه دیگه جزئی از وجودش بوده ونمیتونسته ترک کنه
اونخدابیامرز دیگه دستش از دنیا کوتاه شما با بخشیدن خالتون اولین لطف رو درحق خودتون انجام دادیدچرا که به وسوسه شیطان گوش نکردیدودوما اینکه فکروذهن خودتون رو از این قضیه راحت کردید وبا این کار به آرامش خواهید رسید ودیگر اینکه همانطور که ما از خدا طلب بخشش داریم پس باید خودمان هم قادر به بخشیدن دیگران باشیم
بخشیدن کسی که روح ما را آزرده قطعا سخته ولی وقتی با خدا معامله کنیم شدنی است ولذت بخش میباشد
انشالله درپناه امام زمان باشید
🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
@FATEMEBANOOO🍃🌸