🍃🍃🍃🌸🍃
فاطمه بانو هرروز یک صفحه :#قرآن_خوانی، به امید خدا ..
دوستان برای همدیگه دعا کنیم🙏🏻🌸
سوره #شعرا..
🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
@FATEMEBANOOO🍃🌸
💕دلبرونگی💕
🍃🍃🌸🍃 شروع دلانه ای بسیار زیبا به نام بلور جان..... 🍃
🍃🍃🍃🍃🌸
به قولی بشم ماشین جوجه کشی و سالی یک بار برای آقا رضایی که عاشق بچه بود بچه بیارم و خودم تو تنهایی و بدبختی خودم بپوسم... سرم رو به طرفین تکون دادم و زمزمه کردم+نه... نمیخوام... نمیخوام بمونم و بیشتر از این تحقیر بشم... خواهش میکنم کمکم کن برمامیر ابرویی بالا انداخت و گفت+حالا شد... یعنی بعد این همه وقت تازه سرعقل اومدی... خوبه... سال که تحویل شد و سرمای هوا کمتر شد کمکت میکنم بری، بذار یکم با اون بابای زبون نفهمت حرف بزنم ببینم میتونم بخشی از ارثت رو ازش بگیرمب ا چشم های گشاد شده نگاهش کردم و با تعجب گفتم+خیلی بی ادبی امیرخندید و گفت+همون تو با ادبی واسه کل دنیا کافیه چشمکی زد و با سرخوشی از اتاق بیرون زد، قلبم تند تند میزد و کف دستم عرق کرده بود، فکر اینکه بمونم و بشم نفر دوم زندگی رضا و فقط براش بچه بیارم اعصابم رو بهم میریخت و از طرفی ترس از رفتن و تنها زندگی کردن کل فکرم رو درگیر کرده بودچند روزی به سال تحویل مونده بود، امیر مغازه رو سپرده بود دست علی و خودش برای خرید وسایل کارش رفته بود شهر. قبل رفتن بهم قول داده بود خیلی زود کاری برام انجام بده خونه تکونی تازه تموم شده بود و من خسته از هفته ی پر کاری که داشتیم تو اتاقم داشتم درس میخوندم که صدای بهم خوردن در حیاط باعث شد از جا بلند شم و نگاهی به حیاط بندازم، از دور رضا رو دیدم که به جای رفتن به سمت ساختمون اصلی داشت به سمت اتاق من میومدبا نگرانی شال بلندم رو روی موها و صورتم انداختم، طولی نکشید که تقه ای به در خورد، با نگرانی بفرماییدی گفتم و دستم رو مشت کردم تا جلوی لرزش بدنم رو بگیرمرضا وارد اتاق شد، ناخودآگاه با دیدنش انگار دستی دور گردنم حلقه شد، دستی به گردنم کشیدم و با صدای ضعیفی گفتم+چی میخوای؟سرش رو پایین انداخت و با ناراحتی گفت+بابت اتفاق سری قبل معذرت میخوام، حال و روز خوبی نداشتم، تحت فشار بودم و زن دایی مدام میگفت چشم بلور دنبال زندگی شما بوده که این بلا سرتون اومده.. منم نفهمی کردم، خریت کردم و تو اوج خشم اومدم و اون اتفاق افتاد، به خدا قسم بعد اون ماجرا تا مدت ها خواب راحت نداشتم، همش خودم رو بابت اون اتفاق سرزنش میکردم... ببخش بلور، تو دل بزرگی داری و میدونم که میتونی من رو ببخشی نمیدونم چرا ازش میترسیدم، انگار این مردی که روبه روی من ایستاده بود رضای همیشگی نبود، لب گزیدم و با صدای لرزونی گفتم+باشه...
🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
@FATEMEBANOOO🍃🌸
🍃🍃🍃🍃🌸
#فاطمه_بانو:🌸🍃
گوشهای از شادی هاتون ...نفر اول تا پنجم اولین قرعه کشی کانال دلبرونگی🥰🥰🌸🍃
تعداد نفرات قرعه کشی مون به ۵۰ میرسه دوست داشتم به تعداد بیشتری از شما برسه و اینکه شادی هاتون رو دیدم واقعا برام قشنگ بود...😊🍃
یکی از قشنگ ترین برنده ها کسی بود که بهم گفت من تازه ۳روزه وارد کانال شدم و وقتی دیدم نوشتید ۴سالگی کانال با خودم حسرت خوردم چرا من نمیفهمیدم چنین کانالی وجود داره و چقدر خوشحال شده بود🥰🌸🍃
انشالله از این به بعد ماهانه قرعه کشی بین همه ی عزیزانی که فعال یا قدیمی و.... انجام میدیم تا بیشتر شادی هاتونو ببینم ...❤️
🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
@FATEMEBANOOO🍃🌸
💕دلبرونگی💕
🍃🌸🍃 تجربه خانوم کانالمون.. 🍃
🍃🍃🍃🍃🌸
سلام به فاطمه بانو وهمه عزیزان گل گروه
خواستم به اون خواهری که گفتن دختر
گلشون رو بردن دکتر غددبگم به نظر من که آمپول رو نزنن دختر گلتون وبزارند سیر طبیعیش رو بگذرونه
دختر من با نوه خواهرشوهرم باهم هم سن هستند هردو الان 11ساله شون
هست یه روز دختر خواهرشوهرم گفت من دخترم رو بردم دکتر و3تا آمپول داده
ماهی یکی بزنه تا زود پ ریود نشه شما هم ببر دخترت رو ولی من قبول نکردم
جالب ایجاست اون 3تا آمپول روتو 3ماه به دخترش زد وماه چهارم دخترش برای اولین
بارپرید شد وازاون بدتر خیلی چاااق شدبعداز زدن آمپول اشتهاش خیلی زیاد
شده بود البته اولش هم تپل بود طفلی الان 11ساله ش هست 60 کیلو وزنش
هست دکترش هم گفته بود برا این برعکس عمل کرده وهورمونهاش رو فعال کرد ه
دختر منم خداروشکر به صورت طبیعی الان 3ماهه که. عا..دت می شه اولش خیلی
ناراحت بودم چون خودم 14 سالگی شروع شد ولی کمکش کردم خودشم دختر دانایی هست ببخشید 🙈
الان براسومی بار ی که عادت شد اصلا ازمن کمک نخواست(کارهای شخصیش رو خودش انجام داد)
واسترس هم نداشت کلی تشویقش کردم که شما سالم هستید ودرآینده یه مادر خوب می شید واین یکی از نشونه هاش هست
به نظرمن اصلا به دخترتون آمپول نزنید البته نمی دونم روی هورمون رشد
تاثیر داره یانه
ولی دختر من که خداروشکر حس می کنم ازدنیای بچگی داره بیرون می آد وبرا خودش
خانمی شده ورشدش هم خوبه
سلامتی وعاقبت بخیری گل دخترا وپسرامون صلوات 😊
🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
@FATEMEBANOOO🍃🌸
🍃🍃🍃🍃🌸
سلام من زهره هستم 5,ماه با یه مردی ازدواج کردم که خیلی هم دوستش دارم اون ازدواج قبل از من داشته که یه دختربچه هم داره که پیش همسرثابقشه اون خانم ازوقتی که فهمیده منو همسرم ازدواج کردیم همش مزاحم میشه توهین میکنه تهدید میکنه و همیشه منو نفرین میکنه درصورتی که خدا شاهده من باعث زندگیشون نبودم اونا جداشده بودن من ازدواج کردم حالم اصلا خوب نیست من بایدچیکارکنم😔😔😔😔
🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
@FATEMEBANOOO🍃🌸