🍃🍃🍃🍃🌸 یادمه اوایل آذر ماه بود و دیگه حسابی تو خونه جا افتاده بودیم که یک روز بعد از اینکه هوشنگ رفت سرکار زنگ در زده شد، با عجله لقمه ای که تو دستم بود رو به خورد آیه دادم و به سمت در حیاط رفتم، در رو که باز کردم چشمم به زنی خورد که چشم هاش عجیب شبیه چشم های من بود، خوشگل بود... با وجود اینکه سن و سالی ازش گذشته بود اما هنوز زیبایی خاص خودش رو داشتبا تعجب گفتم+بفرمایید زن با دقت نگاهم کرد و گفت+اینجا خونه ی هوشنگه؟ سری تکون دادم،دلم داشت بهم می‌خورد، حس میکردم این زن اومده تا آرامش ما رو بهم بزنه، زن بی توجه به من که جلوی در ایستاده بودم فشاری به در آورد و وارد خونه شد، با تعجب و دهنی باز نگاهش کردم، با خونسردی نگاهی به حیاط خونه انداخت و گفت+حیاط قشنگی دارید... بعد به سمتم برگشت، چشم هاش رو ریز کرد و گفت+زن هوشنگی؟ به سختی آب دهنم رو قورت دادم و آهسته گفتم+بله... ببخشید من شما رو به جا نمیارمنفس عمیقی کشید و با لبخندی که دلم رو آشوب میکرد گفت+من مادرشم، بهت نگفته بود؟ شایدم بهت گفته مادرش مرده، ها؟با بهت و حیرت نگاهش کردم. تو همون نگاه اول حدس زده بودم مادر هوشنگ باشه اما بازم باورش واسم سخت بودبه سختی زبون باز کردم+نه... نه هوشنگ همچین حرفی نزده، بفرمایید داخل... هوشنگ پیش پای شما رفت سرکار، زنگ میزنم برگردهزن بی حرف به سمت در ورودی رفت و عین کسی که صاحب خونه اس در رو باز کرد و داخل شد با نگرانی پشت سرش وارد خونه شدم، دلم آشوب بود و حس میکردم این زن قراره دردسر های جدیدی برامون درست کنهسریع دنبالش رفتم، فائقه خانم با غرور نگاهی به اطراف انداخت، چشمش که به آیه خورد چشم هاش برقی زد و با هیجان گفت+دختر هوشنگه؟ به سختی لبخندی زدم و گفتم +بله، اسمش آیه اس بعدم اشاره ای به آیه کردم و گفتم+آیه جان، مامان بیا پیش خاله فائقه خانم اخمی کرد و گفت+خاله چیه؟ من مادربزرگشم بعدم دستی به موهای روشنش کشید و گفت+هرچند میدونم بهم نمیاد نوه داشته باشم 🍃🌸 #تجربه #مشاوره #همسرداری آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 @FATEMEBANOOO🍃🌸

🌸🍃 درمورد خانمی ک درباره پدر شوهرش🧑‍🦳 🍃

🍃🍃🍃🍃🌸 سلام ب فاطمه بانوی عزیز 💕ودوستای🌹درمورد خانمی ک درباره پدر شوهرش🧑‍🦳 گفته بود دلم نیومد جواب ندم ب خدا شما بهترین کار می کنید و خدا حتما پاداش کار شما رو این دنیا واون دنیا میده مادر شوهر👵 منم هر چی داشت داد ب جاریم وهمیشه هوای اونا رو داره ولی هرموقع میاد خونه ما من هواش دارم حتا حموم هم میبرم برای من مهم نیست ک اون با من چیکار کرد ولی با خوبی کردن بهش دلم شاد میشه شما هم خدارو درنظر بگیر ن بنده ای خدارو تو نیکی کن در دجله انداز ک ایزد دربیابانت دهد باز☘️☘️ 🍃🌸 #تجربه #مشاوره #همسرداری آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 @FATEMEBANOOO🍃🌸

🌸🍃 خانوم کانالمون میگه 🍃

🍃🍃🍃🍃🌸 سلام فاطمه عزیزم ودوستان گرامی دوستی که می گیه همسرتون صرع داره شماعقدبودیدماوجه شدیدبه خانواده نگفتیدواونابه جای اینکه پسرمریض رابایدبه شمامی گفتن نگفتن به خاطردروبودن حتی شماطلافروختیدبرااجاره منزل این اشتباه دختران ماکه حرف به خانواده نمی گن تاپشت دختردربیان حالا به خانواده نمی گی الان که نشاورهست حتماخانمادختراهرمسئله هست مساوره بریدتادرست راهنمایی کنه شمامی دونیداگرکسی مریضی رانگه می تونه عقدبدون هیچ دوندگی فسخ کردوبه حق وحقوقت می رسب یااگرهم می خواستی بمونی این همون یک نشانه محکم بودکه پشت شماباشن حتی خدای نکرده امکان داره بچه هم ژنتیکی بیماری صرع راارث ببره حتماقبا بچه دارشدن باپزشک مشورت کن یاحتی اگرگفت پیش ژنتیک بریدازمایش بدیدیادرنهایت ای وی اف کنیدان شاالله خداکمکتون کنه 🍃🌸 #تجربه #مشاوره #همسرداری آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 @FATEMEBANOOO🍃🌸

🌸🍃 برای خانومی که آبله گرفتن 🍃

🍃🍃🍃🍃🌸 سلام خدمت مدیر گروه وتشکر به خاطر کانال عالی تون 🌹🌹🌹وسلام به همه ی دوستان میخواستم در مورد ابله مرغان که دوستمون پرسیدن بگم چشم عضو حساسی است اگر بچه را دکتر بردید همون دارو ها استفاده کنید ابله ها هر جای که باشند خودشون خوب میشن فقط نزارید تب بچه بالا بره بچه ی من پنج سالش بود که ابله گرفت فقط داخل دهانش بود و روی بدنش اصلا از آن دانه ها نزد سه چهار روز خیلی اذیت شد ولی خوب شد از پسرم هم توی چشم ش بود کاری بهش نداشتیم دوره ش که تموم بشه خوب میشه فقط خارش زیاد داشت یه خواهری هم گفته بود نمیخواد بچه ی کوچکش ابله بگیره اما بهتر تا بچه س بگیره چون خیلی زودتر خوب میشه تا بزرگتر که بشن قرنطینه نکن بچه را بزار پیش هم باشن 🍃🌸 #تجربه #مشاوره #همسرداری آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 @FATEMEBANOOO🍃🌸

🌸🍃 خانوم کانالمون میگه 🍃

🍃🍃🍃🍃🌸 سلامخوبی حرف هیچکدومتون درمورد عروسی که شوهرش خانوادش راه نمیده خونش اونم مادرشوهرش راه نداده پسندم نشد یعنی چی که مرد انقدر پرو باشه که نذاره خونواده ی زنش بیان خونش اگر مرد خرج خونه میده زن هم کارهای خونه میکنه از این به بعد به شوهرت بگو مادرت خواست بیاد خونت خودت بمون خونه براش شام و ناهار بپز من مسئول نیستم برای مادرت حتی چایی بیارم همون جور که تو حاضر نیستی از پولت برای خانواده من خرج کنی منم حاضر نیستم از جونم برای مادر تو خرج کنم اگر مادرت اومد خونت خودت همه کارها بکن تا حساب کار دستش بیاد چطور اون از پولی که زحمت میکشه برای خانواده ی تو بخواد خرج کنه زورش میاد توهم زورت بیاد که بخوای کار کنی تو خونه وقتی که مادر اون بیاد وقتایی که مادرشوهرش اومد خونه همون روز ناهار نپز حتی یه استکان چای هم نیار وسط درعوض روزهای دیگه حسابی همه گار برای شوهرت لکن تا تفاوتش بفهمه العان شوهر من هر کاری از دستش بربیاد برای مادرو خانواده من انجام میده درعوض صد برابر برای خانوادش جبران میکنم شماهایی که گفتین پدرو مادر رحمتنو بزرگترن و برکت میارن و این حرفها فقط پدرو مادر پسر رحمتن و برکت میارن چطور دختر نباید خونوادش بیان خونواده پسر فقط بیان همین حرفها و کارها رو میکنن کا نسل جدید هیچ عروسها نمی‌ذارن پسر با خونوادش در ارتباط باشه 🍃🌸 #تجربه #مشاوره #همسرداری آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 @FATEMEBANOOO🍃🌸

🌸🍃 من یه دختر روستایی از توابع خراسان جنوبی هستم ک با خودم هشت خواهر و دو برادر هستیم پدرم کارگر ساده و الان چند سال هست ک دیگه نمیتونه سرکار بره 🍃

🍃🍃🍃🍃🌸 سلام وقتتون بخیر فاطمه بانوی عزیزم منم چند وقت هست ک سرگذشت زندگی ها رو میخونم و با خوشی هاشون خوشحال و با ناراحتی هاشون ناراحت میشم منم می‌خوام از خودم بگم تا اگر دوستان دوست دارند به من کمکی بکنند😊 من یه دختر روستایی از توابع خراسان جنوبی هستم ک با خودم هشت خواهر و دو برادر هستیم پدرم کارگر ساده و الان چند سال هست ک دیگه نمیتونه سرکار بره چهار تا از آبجی هام ازدواج کردم و سر خونه زندگیشون هستند مشکل من جهیزیه هست اصلا پدرم پولی براش نمیمونه ک برام جهیزیه بخره بیشتر از پول خوراک نمیشه و مادرم بنده خدا آنقدر زحمت میکشند تا بلکه بتونن شکم مون و سیر کنند😢خواهرام خودشون سرکار می‌رفتند تو زمین های کشاورزی مردم و برای خودشون جهاز خریدند😔😔 ولی متاسفانه الان تو روستا هیچ کاری نیس منم موندم چطوری جهیزیه مو کامل کنم و برم سر خونه زندگیم الان هشت ماهه عقد کردم به هر دری میزنم پیش فرماندار و بسیج و سپاه و هر کجا ک فکرش رو بکنید رو زدم برا جهاز همه میگن ب فعلا هیچ کمکی نداریم بهتون بکنیم. خانواده شوهرم هم اصرار دارند ک عید مراسم بگیرند😞😞 و برم سر خونه زندگیم آخه من وقتی جهاز ندارم چطور برم سر خونه زندگیم شوهرم بنده خدا کارگر ساده هست اونم براش چیزی نمیمونه ک بخاد برام جهیزیه بخره و من موندم به عالمه غصه هر روز دارم افسرده تر میشم و غمگین تر. هر چی به پدرم میگم یه فکری بکنید داره آبروم می‌ره اصلا براش مهم نیس فقط و فقط به فکر خودش هست ک گشنه نمونه اگه زن و بچه اش از گشنگی بمیرند براش هیچ اهمیتی نداره وام ازدواج هم ک رفتم بانک پرسیدم میگن بودجه خیلی کم هست و صف انتظار طولانی حالا از شما دوستان خواهش میکنم اگر کسی را میشناسید ک می‌تونه بهم کمک کنه شما رو قسم میدم به این روز های مبارک ک از کمک کرد دریغ نفرمایید تا بلکه منم بتونم برم سرخونه زندگیم شما بگید چیکار کنم 🍃🌸 #تجربه #مشاوره #همسرداری آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 @FATEMEBANOOO🍃🌸

🌸🍃 #درخواستی #جهت_خانه‌دار_شدن 🍃