Amir Kermanshahi - Cheshmato Beband 2 (128).mp3
29.44M
چشماتو ببند
خیال کن الان با زائرایی ...
ی شب جمعه بود رسیدیم کربلا، حالا کی؟ دو شب به اربعین؛ عذری داشتم که نمیتونستم برم حرم ..
نشستم روبروی امام حسین، بغضم ترکید، اشکم همینطور میریخت گفتم از اونجا آواره ی تو شدم اومدم تو این غربت اونوقت نه موکبی نه خونه ای تو این ازدحام کجا برم برای طهارت ...
چیکار کنم !؟
یهو از سر بیچارگی به سمت پله برقیا رفتم زیر زمین، به یکی از خادما گفتم جریانمو سرپرست خدام رو صدا زد به من فهموندن راس ساعت ۸ دوباره بیام، با ماشین عتبات ک مسئول انتقال خدام بود منو به منزل خودشون بردن با کلی اکرام و تشریفات شام و پذیرایی و استحمام و با چه عزتی منو برگردوندن ی پتو مسافرتی هم بهم هدیه دادن
حالا فکر کن دوباره رفتم همون نقطه روبروی حرم گفتم ممنونتم آقا دیگه از تو کریمتر ندیدم
تو این ازدحام منو دیدی صدامم شنیدی
با اشک جارو کردم راهو رفتم سمت ضریح...😭