eitaa logo
خـوشـ😋ـمـزه تـرین ها🍟🥩
23هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
50.9هزار ویدیو
90 فایل
سلاااام😍 به بزرگترررررین کانال موکبانگ خوش اومدین ☺ کلی کلیپ غذا خوردن خفن هرروز میذاریم تا اب دهنتون بیاد😋😁😎😍 کنار ما با یه دید خوشمزه همه چیزو بخور😌😋😍 هرروز قویتر از دیروز😘😘🙇😻 🧇😍🍝@Delicious_foods🍲 🧇😍 تبلیغات: @tarefeh_tabligh
مشاهده در ایتا
دانلود
شب عاشقان بی‌دل ،چه شبی دراز باشد تو بیا کز اوّل شب، درِ صبح باز باشد عجبست اگر توانم ،که سفر کنم ز دستت به کجا رود کبوتر ،که اسیر باز باشد سخنی که نیست طاقت،که زخویشتن بپوشم به کدام دوست گویم، که محلِّ راز باشد چه نماز باشد آن را ،که تو در خیال باشی تو صنم نمی‌گذاری، که مرا نماز باشد... سعدی 💖💖 📖@cofeh_shear📖
🌿 حدیث عشق نداند کسی که در همه عمر به سر نکوفته باشد درِ سرایی را خیال در همه عالم برفت و بازآمد که از حضور تو خوشتر ندید جایی را ... 👤 سعدی 💖💖 📖@cofeh_shear📖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوبل برگر گیاهی🍔 این دستور یکی از خوشمزه ترین و راحت ترین برگرهای گیاهیه که بافت منسجمی داره و از هم باز نمیشه. 🍀مواد لازم لوبیا قرمز پخته ۳۰۰ گرم یا ۱ عدد کنسرو لوبیا سویا نصف لیوان دانه چیا ۱ قاشق غذاخوری آب گرم ۴ قاشق غذاخوری پیاز خرد شده ۱ عدد متوسط سیر خرد شده ۲ حبه جو پرک یا آرد جو پرک ۳ قاشق غذاخوری رب گوجه فرنگی ۱ قاشق غذاخوری پودر پاپریکا ۱ قاشق چایخوری نمک ۱ قاشق چایخوری فلفل سیاه نصف قاشق چایخوری پودر زیره ۱ قاشق چایخوری روغن ۵ قاشق غذاخوری ابتدا سویا را با ۱ لیوان آب جوش خیس میکنیم. همینطور دانه چیا را هم با ۴ قاشق آب جوش مخلوط کرده کناری میگذاریم. ۲ ق غ روغن در تابه ریخته پیاز خرد شده را تا جاییکه نرم بشه سرخ میکنیم بعد سیر خرد شده یا رنده شده را اضافه کرده ۲ دقیقه تفت میدیم. ‌ تمام مواد را در یک غذاساز ریخته مخلوط میکنیم فقط در حدی که با هم مخلوط بشن نه خیلی له بشن. در آخر هم ۳ ق غ روغن در تابه ریخته ،داغ که شد مایه را به فرم برگر در آورده هر دو طرف را سرخ میکنیم تا طلایی قهوه ایی رنگ شوند. این مقدار مواد دقیقا ۴ عدد برگر میدهد. نوش جان😋 ۰ 😍🧇@Delicious_foods🧇😍
🌟🌙 شـــــــــب🌙🌟 ⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی شبي مردي در رؤيا بود. او در خواب ديد كه با معبودش در طول ساحل قدم ميزند، و در پهنه‌ی آسمان صحنه هائي از زندگيش آشكار مي‌شود. در هر صحنه، او متوجه شد دو اثر ردپا بر روي ماسه‌ها هستند. يكي متعلق به او وديگري از آن معبودش. زماني يك صحنه از زندگي گذشته اش را ديد. اوبه ردپاها در روي ماسه نگاه كرد. متوجه شد در بعضي مواقع در طول مسير زندگيش، فقط يك ردپا وجود دارد. اوهمچنين متوجه شد كه اين اتفاق در مواقعي رخ ميدهد كه در زندگيش افت كرده و غمگين و افسرده است، اين موضوع او را واقعاً پريشان كرد. او از معبودش سؤال كرد: "بار خدايا تو گقته بودي كه مصمّمي مرا حمايت كني و با من در طول راه زندگي قدم برميداري اما من متوجه شدم در مواقعي كه در زندگيم آشفته‌ام، فقط اثر يك ردپا وجود دارد. من نميفهمم چرا من وقتي به تو نيازدارم تو مرا ترك ميكني؟ معبودش پاسخ داد: "عزيزم،  آفریده‌ی عزيز من، من ترا دوست دارم و هرگز ترا ترك نخواهم كرد. در مواقعي كه رنجي را تحمل ميكني، زمانيكه تو فقط اثر يك ردپا را مي‌بيني، آن همان وقتيست كه من تو را روي شانه هايم حمل ميكنم." ✍🏻📚 هر شب یک داستان جذاب و خواندنی 📚✍🏻 💫💫 📒@sarguzasht📒 ‎‎‌‌‎ ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈