فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بستنی 🍫 شکلاتی
( ꈍᴗꈍ)✓~✓~✓
∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆
بازی باروح وروان شما😉😉😉
🧇😍@mukbangchanel 🧇😍
#پاناكوتا_قهوه_و_شكلات
مواد لازم :
شیر 2 و نیم پیمانه
خامه صبحانه 200 گرم
وانیل 1/4 قاشق چایخوری
پودر ژلاتین 2 ق غ غذاخوری
شکر 1/3 پیمانه
شکلات تلخ 100 گرم
قهوه 2 ق غ
طرز تهيه :
ابتدا پودر ژلاتین را روی نصف پیمانه شیر پاشیده و 5 دقیقه زمان دهید سپس روی بخار کتری قرار داده تا ژلاتین در شیر حل شود.
به مابقی شیر یا خامه شکر را اضافه کرده و روی حرارت ملایم قرار دهید تا شکر حل شود. شکلات رنده شده و قهوه را اضافه کنید.
مواد را از روی حرارت برداشته و هم بزنید تا شکلات آب شود و دسر قهوه ای رنگ بشود، وانیل و پودر ژلاتین را افزوده و خوب هم بزنید تا کاملا مخلوط شوند.
مخلوط رو بچشيد اگر كم شيرين بود كمي شكر اضافه كنين بهش .
قالب مورد نظر را كمي چرب كنيد و مواد را داخل قالب ريخته و در يخچال قرار دهيد تا سفت شود .
نوش جااااانِ هركي درست كرد
🧇😍@mukbangchanel 🧇😍
هدایت شده از صبحانه سالم | میثم
فکركردي من احمق هستم؟ نفهميدم شب ها كجا مي رفتي؟ -انتظار داشتم رحيم حاشا كند. ثابت كند كه اشتباه كرده ام. ولي او با خونسردي گفت:خوب، رفتم كه رفتم. خوب كردم كه رفتم. حالا چه مي گويي؟ -با چشماني كه مي خواست از حدقه بيرون بزند، به او نگاه كردم و فرياد زدم!!رفتي كه رفتي؟ حيا نمي كني؟ زنت را گذاشته اي رفته اي معلوم نيست كجا! تازه گردن كلفتي هم مي كني؟ به تو نگفت برو گمشو؟#نه كه نگفت خاطرم را مي خواهد -
- بس كن رحيم، شرم نمي كني؟ اين زن خجالت نكشيد؟ حيا نكرد؟
-مگر تو خجالت مي كشيدي؟ تو هم كه مثل او بودي
-مگر چه كار كردم؟ به اتاقت آمدم؟ -
-آب گير نياوردي، وگرنه شناگر ماهري بودي
تير به هدف خورد. آه از نهادم برآمد. خودم كردم كه لعنت بر خودم باد. گفتم:راست مي گويي. لياقت زن پست فطرتي مثل من شوهري مثل توست .صدايش به فرياد بلند شد
زبانت دراز شده؟ هار شده اي؟ چي شده؟ چه از جانم مي خواهي؟ -چشمانش دريده، مثل حيوان نري بود كه ماده اش را از او جدا كرده باشند...
https://eitaa.com/joinchat/2417229931C6a919b2a13
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ازین کیک مذابیای خوشمزه بخوریم😍😋🍮🥧
#کیکمذابی 🍮
🎂🍰 @mukbangchanel 🥧🍮
هدایت شده از صبحانه سالم | میثم
فکركردي من احمق هستم؟ نفهميدم شب ها كجا مي رفتي؟ -انتظار داشتم رحيم حاشا كند. ثابت كند كه اشتباه كرده ام. ولي او با خونسردي گفت:خوب، رفتم كه رفتم. خوب كردم كه رفتم. حالا چه مي گويي؟ -با چشماني كه مي خواست از حدقه بيرون بزند، به او نگاه كردم و فرياد زدم!!رفتي كه رفتي؟ حيا نمي كني؟ زنت را گذاشته اي رفته اي معلوم نيست كجا! تازه گردن كلفتي هم مي كني؟ به تو نگفت برو گمشو؟#نه كه نگفت خاطرم را مي خواهد -
- بس كن رحيم، شرم نمي كني؟ اين زن خجالت نكشيد؟ حيا نكرد؟
-مگر تو خجالت مي كشيدي؟ تو هم كه مثل او بودي
-مگر چه كار كردم؟ به اتاقت آمدم؟ -
-آب گير نياوردي، وگرنه شناگر ماهري بودي
تير به هدف خورد. آه از نهادم برآمد. خودم كردم كه لعنت بر خودم باد. گفتم:راست مي گويي. لياقت زن پست فطرتي مثل من شوهري مثل توست .صدايش به فرياد بلند شد
زبانت دراز شده؟ هار شده اي؟ چي شده؟ چه از جانم مي خواهي؟ -چشمانش دريده، مثل حيوان نري بود كه ماده اش را از او جدا كرده باشند...
https://eitaa.com/joinchat/2417229931C6a919b2a13