وقارش به مادربزرگش خدیجه میماند، حیایش به مادرش فاطمه، حرف زدن و فصاحتش به پدرش علی، صبرش به برادرش حسن و شجاعت و قوت قلبش به برادر دیگرش حسین .
انگار همهی خانواده را جمع کرده باشند یکجا کنار هم، زینب .
همهیِ خود را صرف فاطمیه کنید ؛
قیامت خواهید دید . .
-آیتاللهوحیدخراسانی-
- دِلـخُوشیم -
لبریزِ شوق بود که در گوشِ محسنش،
یک روز علی اقامه بخواند،
ولی نشد..
- دِلـخُوشیم -
چی میشد بچهمون محسن،
یه لبخندی به ما می زد ؟
فاطمه، ای کاش میموند و..
منو بابا صدا می زد :)))