eitaa logo
- دِلـخُوشیم -
586 دنبال‌کننده
156 عکس
22 ویدیو
0 فایل
Palestine 🇵🇸 - خاطرات ِ حرم رو میگیرم تو بغلم، تا یکم آروم بشه قلبم؛ - فعلِ مجهول اولین بار، کنارِ بدنِ تو ساخته شد؛ آیا تو حسین منی :) ؟
مشاهده در ایتا
دانلود
باز هم تو بی صدا میروی ، علی با صدا گریه میکند .
می‌گوید و می‌گوید و می‌گوید . . و می‌شنوم و می‌شنوم و می‌شنوم . . از چه می‌گوید و از چه می‌شنوم .؟ روضه‌خوان می‌گوید و من می‌شنوم . . از مادر می‌گوید و بغض میکنم ؛ می‌گوید و طاقتم طاق می‌شود ؛ می‌گوید و می‌شکنم .! از چه بغض می‌کنم .؟ از مادرِ پشت در ؛ از مادرِ پهلو شکسته . از مادرِ میان کوچه ؛ از داغ محسن . از چه طاقتم طاق می‌شود ؟ از دستان بسته علی ؛ از اشک حسین . از بغض زینب ؛ از غریبی حسن . از حسن میانِ کوچه و آن خاطرات تلخ و به یاد ماندنی ، مگر چند سال داشت برای آن اتفاق پیشِ چشمش ؟ از چه می‌شکنم ؟ از پرپر شدن نگار علی پیش چشمش . از صورت کبود مادر ؛ از میخ در . از بغض حسن ؛ از تشیع غریبانه . از غریبی مولایم حیدر ‌. . و می‌سوزم از بغض روضه‌خوان که می‌گوید : ببین میتوانی بمانی بمان . . عزیزم ، تو خیلی جوانی بمان .!
نیازمند یک هیئت برای از عمق جان گریستن .!
یک تن میان چند نفر حرف ساده نیست ، مادر زدن به پیشِ پسر حرف ساده نیست .!
- دِلـخُوشیم -
دستش از روی سرم رد شد و . . . بر مادر خورد ، بر مادر خورد ، بر مادر خورد ، چی‌کشید امام‌حسن ، چی‌کشید امام‌حسن . .
چه کند علی با دنیای بدونِ تو .؟
نرو ، دلیلِ لبخند های علی . .
خداکند نبیند کسی حتی در خواب ، داغی را که حسن به بیداری کشیده است .
'' مردک پست که عمری نمک حیدر خورد نعره زد بر سر مادر به غرورم برخورد ایستادم به نوک پنجه‌ی پا اما حیف دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد هرچه کردم سپر درد و بلایش گردم . . نشد ای وای که سیلی به رخش آخر خورد آه زینب تو ندیدی ، به خدا من دیدم ، مادرم خورد به دیوار ولی با سر خورد سیلی محکم او چشم مرا تار نمود مادر از من دو سه تا سیلی محکمتر خورد لگدی خورد به پهلوم و نفس بند آمد مادر اما لگدی محکم و سنگین‌تر خورد حسن از غصه سرش را به زمین زد، غش کرد باز زینب غم یک مرثیه ی دیگر خورد . . قصه ی کوچه عجیب است مهاجر اما ، وای از آن لحظه که زهرا لگدی از در خورد '' [ بمیریم با این چند بیت ؟ ]
نمیخواهم برنجانم کسی را بی سبب ، اما چگونه یک مادر چهل تن متهم دارد ؟
از یارِ امام‌زمان بودن فقط ³¹³ زدن تو بیو رو یاد گرفتیم . .
*
دل ِ من جای ِ حسین بود ، خرابش کردند !
- دِلـخُوشیم -
با صدای گریه ات هر بار هق هق می کنم ، خوب شو جان علی، با رفتنت دق می کنم .
- دِلـخُوشیم -
هیچ کس باری ز روی شانه هایت برنداشت ، فاطمه ای کاش اصلا خانه ی ما در نداشت .
- دِلـخُوشیم -
زیر چادر دست‌ بر پهلو بگیر اما بمان ، باشد اصلا دست بر زانو بگیر اما بمان .
- دِلـخُوشیم -
تو زمین خوردی علی افتاد از پا ناگهان ، جان حیدر راه اگر دارد بمانی، پس بمان .
آن طرف مرد سکوتش چقدر فریاد است ، روضه جان سوز‌تر از غربت او هم می‌شد ؟