eitaa logo
- دِلـخُوشیم -
590 دنبال‌کننده
156 عکس
22 ویدیو
0 فایل
Palestine 🇵🇸 - خاطرات ِ حرم رو میگیرم تو بغلم، تا یکم آروم بشه قلبم؛ - فعلِ مجهول اولین بار، کنارِ بدنِ تو ساخته شد؛ آیا تو حسین منی :) ؟
مشاهده در ایتا
دانلود
میگردم و میگردم و میگردم و آخر ، روزی به رویِ خاکِ تو سر میگذارم . .
[ دلِ ما هم مثلِ پهلویِ شما شکسته . . ]
همه مادر دارن من ندارم.mp3
3.51M
مادر ، شرمنده میونِ روضه‌هات جون نمیدم *
[ - ببین داغ ِ تو با حیدر چه کرد . . ]
[ تابوتِ تو اومد، خونه خرابم کرد . . ]
مادر مگه چند سالته.mp3
3.6M
برایِ دل‌های درمونده . .
- دِلـخُوشیم -
چَشمی به عکس می‌افتد و . . سینه سنگین می‌شود ، دستِ سرد لرزان می‌شود ، دریایِ دل تلاطم میابد ، آسمانِ ذهن خاکستری می‌شود ، کوهِ بغض بزرگتر و بزرگتر می‌شود ، از ریزشِ کوه هِق هِق سر می‌آید و دلتنگیِ به سر آمده را آشکار می‌کند . و من جایی میانِ دلم ، امید دارم به پایان یافتنِ این انتظار ، برایِ اتمامِ این فاصله ، برایِ کبوتری که دور افتاده با دلی تنگُ ، ذهنی آشفته ، خستگی دیده ، زخم خورده ، حرف شنیده ، هراسون ، داغون ، هیرون . . تا به آغوش بکشی تن خسته را ، نفس بدی محتاجِ نفس را ، جان بدی جانِ از تن رفته را ، پایان دهی بغضِ بی پایان را و آرام کنی دلِ آشفته را . . دلخوشم به آخرِ این دلتنگی که ختم میشود به ، جایی میانِ آغوش شما ، میانِ صحن و سرای شما ، روبرویِ ضریح شما ، چشیدن آبِ شفایِ شما و مرحم زخم هایم . . بابـای آهوها . . . :))!
[ بر دلی حسرتِ دیدارِ حرم مانده هنوز . . ]
[ حَرَمَت لیلی و من در پیِ آن مجنونم :)! ]
- دِلـخُوشیم -
تو رسیدی به آرزوی خودت ، چه کند این جهان تباهی را ؟ دلتنگی واسه حاج قاسم از اون دلتنگی‌هاست که تا خِرخِره گلوت رو میگیره ، نفستو میگیره ، بغضت میگیره ، گِریَت میگیره . . از اون دلتنگی‌هاست که فکرشم غم داره :))!
[ ولی حاجی حسرتِ دیدنت به دلم موند :)! ]
- دِلـخُوشیم -
قلم دست گرفتم بنویسم از نبود ِ شما ، گفتند حاجی که نرفته هنوز هست . ولی حاجی دیگه نیستی ، هستیا . . هستی . تو قلب‌مون ، تو روح‌مون ، تو وجودمون ، تو فکرمون ، تو خاطرات‌مون . . ولی اونجور نیستی که بچه‌های شهدا با دیدن‌تون بپرن بغلتون و اونقدر محکم بغلتون کنن و اشک بریزن تا با شما آروم بشن . اونجور نیستید که بشید دلخوشیِ آخر هفته‌های بچه‌های شهدا ، تا نقاشی هاشونو ، شعراشونو ، حفظِ قرآن‌شونو با ذوق براتون بخونن و نشون بدن . اونجور نیستید که بشه باهاتون سلفی گرفت و اون عکس بشه بهترین قابِ آلبوم . اونجور نیستید که با دیدن‌تون بریم و با اشک و بغض و افتخار بگیم " حاج‌قاسم‌ودیدم " حاجی روزا بدون ِ شما نمی‌گذره . شبا بدون ِ شما صبح نمیشه . این آشفتگی ، در‌به‌دری ، خستگی ، داغونی‌ها ، زخم‌ها بدون ِ شما انتهایی نداره . این بغض و دلتنگی بدون ِ شما ، پایان ِ آرومی نداره . دلتنگیم حاجی خیلی دلتنگیم . .
- جبران نمیشوی ، حتی با گریه‌های شدید .!
[ گویا که جهان بعد تو زیبا شدنی نیست .! ]
- دِلـخُوشیم -
شبی از شبها ، در روزی از روزها . شبی که می‌درخشد ماهی تابـان میان ِ آسمانِ سیاه رنگ ِ پـر ستاره ؛ و درخشنده تر از آن ، ماه‍ ِ روی ِزمین . . پس کجاست ابـرهای خاکستری رنگ ِ آسمان ؟ چنین است که این حریم ، ابر ِ خاکستری ندارد ؟ هوای آلوده ندارد ؟ نفس ِگرفته ندارد ؟ کجاست دلتنگی‌ای که می‌فشرد قلب را ، می‌گرفت نفس ِ درون ِ سینه را ، سرد میکرد دستان ِ تب‌دار را ، می‌لرزاند تن ِبی‌تاب را و اشک میکرد ناتوانی ذهن را ، که تاب و توان ِ این دلتنگی و طوفان ِ توفنده‌اش را نداشت . این آرامش ِ آرام کننده که آرام کرده این دل ِ بی‌قرار را ، از کجا شد مرحَـم ِ این زخم ِ باز شده و به‍بود نیافته ، که هربار تازه‌تر میشد با اتحاد ِ میان ِ خاطراتُ عکس‌ها ، خاطرات ُ صداها ، خاطرات ُ لمس‌ها . . لمسی که تجربه‌ی آغوش بود . تجربهء دستانی که پیچیده میشد به دور ِ تن . تجربه‌ی نفسی که نفس داد به نفس ِگیر کرده در سینه برای زندگانی ، و تلاطم ِ نفس‌ها شد موجی آرام که نوازش کند روح را ؛ روح ِ زخم خورده .! زخمی که با هربار تازه شدن ، دَوایَش مرحمی بود از جانب ِ طبیبی که آغوشش ، دارالشفای ِ زخم ها بود ؛ درد و زخمی دوست داشتنی ، که در پایان ، التیامش به دستان ُ و آغوش ِ باز شده‌ی شماست . . آقای ِ اباعبدالله :)))!
- دلتنگم و دیدار ِ تو درمان ِ من است .!
بی‌خیالیم ، خیالِ تو به سَرهامان نیست .!