eitaa logo
Dₑᵥᵢₗ'ₛ ₐdᵥₒcₐₜₑ
93 دنبال‌کننده
124 عکس
3 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
"𝓝𝓸 𝓶𝓪𝓽𝓽𝓮𝓻 𝓱𝓸𝔀 𝓯𝓪𝓻 𝔂𝓸𝓾 𝓪𝓻𝓮... 𝓘’𝓵𝓵 𝓫𝓮 𝓱𝓮𝓻𝓮, 𝓫𝓮𝓷𝓮𝓪𝓽𝓱 𝓽𝓱𝓮 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 𝓫𝓵𝓸𝓼𝓼𝓸𝓶𝓼, 𝔀𝓪𝓲𝓽𝓲𝓷𝓰 — 𝓪𝓼 𝓘 𝓹𝓻𝓸𝓶𝓲𝓼𝓮𝓭." -𝓕𝓾𝓴𝓸 𝓐𝓴𝓾𝓽𝓪𝓰𝓪𝔀𝓪 ⋰⋱⋰⋱⋰⋱⋰ | | | ⋰⋱⋰⋱⋰⋱⋰
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
༶•┈୨♡୧┈•༶ Akutagawa Toshizō| bsd oc ༶•┈୨♡୧┈•༶ | | ༶•┈୨♡୧┈•༶
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
قضیه برمیگرده به بیست و چند سال پیش،در اولین جنگ موهبت داران(تو خود بانگو فقط یک جنگ هست تا جایی که میدونیم،که حدود ۱۵ سال پیش از وقایعی که در بانگو دیدیم اتفاق افتاده. حالا تو داستانم با الهام از جنگ های جهانی تو دنیای خودمون منم جنگ موهبت داران رو به دو دوره تقسیم کردم.)،فوکو در سن ۱۷ سالگی با موری در یک معبد آشنا میشه و با هم دوست میشن.وقتی هردو به سن ازدواج میرسن و موری درخواست ازدواج میکنه فوکو قبول می‌کنه ولی یه مشکلی بود. خانواده فوکو یک خانواده مرفه و شناخته شده بودن و با وصلت دخترشون با موری به شدت مخالفت کردن چون موری در طبقه پایین تری از خودشون قرار داشت. این قضایا حدود یک سال طول کشید و مخالفت خانواده فوکو ادامه داشت. تا اینکه... موری برای به دست اوردن ارزش و افتخار تو ارتش ثبت نام میکنه،چون افتخار خیلی بزرگی برای هر خانواده محسوب می‌شده مخصوصا اینکه زمان جنگ هم بوده. البته فوکو با این قضیه مخالف بود چون می ترسید موری تو جنگ آسیب ببینه و اون شب موری بهش قول میده که هرجور شده برمیگرده و اگه قراره ازدواج کنن این تنها راهشه. دو ماه بعد از رفتن موری،فوکو متوجه میشه که باردار شده،اولش سعی میکنه مخفیش کنه ولی به محض اینکه خانواده اش میفهمن زندگی براش جهنم میشه چون باعث بی آبرویی خاندان و خانواده شون شده بود.فوکو بارها سعی میکنه برای موری نامه بفرسته ولی خانواده اش نمیذاشتن نامه ها به دست موری برسن و یا حتی نامه هایی که موری می نوشته و میفرستاده به دست فوکو برسن. خانواده فوکو حتی بارها تلاش کردن که بچه ای که تو شکم فوکو بود رو از بین ببرن تا آبروشون حفظ بشه،ولی خب موفق نبودن. از اینور فوکو یه روز با ناامیدی و درد زیادی که حس می کرد به معبد میره،همون معبدی که با موری هم آشنا شده بود،و دعا میکنه. در اونجا مردی به اسم توشیزو،فوکو رو اونجا میبینه و شیفته ارامش و وقارش میشه.بعد از صحبت با خانواده اش به شیوه سنتی ژاپن از طریق واسطه از خانواده فوکو دخترشون رو خواستگاری میکنه.از اونجایی که توشیزو از خانواده ای بالارتبه بوده،این موضوع برای خانواده فوکو افتخار هم محسوب می‌شد و هم اینکه جلوی ننگ و بی ابروگی خاندانشون هم می گرفت. پس قبول کردن و فوکو رو مجبور به ازدواج با توشیزو کردن. فوکو هنوز معتقد بود موری به زودی برمی‌گرده ولی تنها راهی که برای حفظ فرزندش داشت همین بود. حالا بعد از اتمام جنگ(حدود پنج ماه بعد از تولد نوریکو)،موری موفق شده که برگرده ولی هیچ چیز اونطوری که بود،دیگه نیست.
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
༶•┈୨♡୧┈•༶ Noriko Front face 🤏🏻 ༶•┈୨♡୧┈•༶ Base: Kōyō Time: 4h ༶•┈୨♡୧┈•༶ | | | ༶•┈୨♡୧┈•༶
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا