🔻بیانات آیت الله فاضل لنکرانی در #محکومیت توهین و تهمت به رهبری معظم انقلاب (#بخش_اول)
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلى الله على سيدنا محمد و آله الطاهرين
این روزها متأسفانه یکی از افرادی که در همین لباس خود ما قرار دارند، نسبتهای ناروا، غیر صحیح و بیاساسی را، هم نسبت به نظام جمهوری اسلامی و هم رهبری معظم انقلاب مطرح کرده که خوراک تبلیغاتی فراوانی برای دشمنان اسلام و انقلاب فراهم نموده است.
خیلی باید تأسف خورد از اینکه انسان به این حدّ تنزّل پیدا کند که اینقدر ناروا و بیپایه و اساس صحبت کند.
هر فرد منصفی وقتی مطالب این گوینده را میشنود واقعاً از مطالب کاملاً آشفته، بیپایه و دلیل و اتهامگونه او تاسف میخورد، انسان اگر بخواهد قضاوت منطقی نسبت به اظهارات این فرد کند چنین عناوینی کاملاً در آن مشهود است.
هم نسبت به نظام و هم یک بخش از این نظام که رهبری معظم آن است، آنچه بر این نظام حاکم است دین است، و مردم، امام، روحانیت، شهدا، جانبازان، همگی مجموعه نظام هستند. حالا یک کسی چشمش را ببندد و با هزاران تاسف همین طور بگوید «این مملکت پر از جنایات است» این تعبیر خیلی عجیب است.
البته کسی نمیگوید در این مملکت اشتباه نمیشود، هیچ عاقلی این حرف را نمیزند، نه امام مدعی بودند و نه رهبری مدعی چنین مطلبی هستند، فسادهای مالی و کارهای خلاف شرع در نهادها و بخشهای مختلف هست و کسی هم منکر آن نیست، اما اینکه فردی چشمش را ببندد و بگوید از صدر تا ذیل پر از جنایات است، چه جوابی برای خدا دارد؟ آیا در این مملکت افرادی دنبال تحکیم اسلام نیستند؟ دنبال خدمت به این مردم نیستند؟ دنبال خدمت به اسلام و مستضعفین و فقرا نیستند؟
فقط کارهایی که در این مدت برای فقرا شده و میشود، خدماتی که به مردم شده و میشود بیسابقه است. با وجود این همه تحریمها و دشمنیها و مصائب که آمارش با هیچ دورانی قابل مقایسه نیست. البته مشکلات خیلی زیاد است، ولی اینکه کسی به این نظام تهمت بزند که پر از جنایات است، معنایش اینست که میخواهد نفی حکومت از اسلام کند، یعنی کسی که سخنان این شخص را میشنود اقرار میکند غیر از معصوم هیچ کس نمیتواند حکومت کند. در نتیجه در زمان غیبت، اسلام نمیتواند حکومت کند.
بعد هم اعتراض میکند که چرا همه ساکت نشستند و مهر سکوت به لب زدهاند. بالأخره باید این احتمال را بدهید که دیگران به اندازه شما و بهتر از شما هم میفهمند و هم تقوا دارند و هم آشنایی با مشکلات دارند، ولی اینکه همه چیز را یکباره بشوید و کنار بگذارد و همه را مقصر بداند و بعد هم بگوید رهبری باید توبه کند، لازمه و صریح کلامش این است که همه علما و همه مراجع باید توبه کنند، همه آنهایی که امروز در خدمت این نظام هستند و همه مردم باید توبه کنند! آیا این حرف صحیح است؟ این فکری است که هزاران درجه از فکر خوارج بدتر است.
بلا تشبیه میگویم هرچند احدی با معصومین(علیهم السلام) قابل مقایسه نیست، و ما باید اعتقادات را حفظ کنیم، ولی یاد این افتادم که خوارج به امیرالمؤمنین(علیه السلام) گفتند باید توبه کنید. از سخنان این فرد انسان به این مطلب منتقل میشود. این مطالب حرفهای اساسی نیست.
🔹بیانات در سوگواره شعر فاطمی «محبوبه خدا»
✔️ آیت الله فاضل لنکرانی
#بخش_اول
بسم الله الرحمن الرحیم
«اللهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَکَةٍ زَیْتُونَةٍ لَا شَرْقِیَّةٍ وَلَا غَرْبِیَّةٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَی نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشَاءُ وَیَضْرِبُ اللهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ»
اگر بخواهیم کمی حضرت فاطمه (سلام الله علیها) را بشناسیم، فاطمهای که نامش فاطمه نهاده شد چون تمام مخلوقات عاجز از رسیدن به کنه معرفتش هستند «لان الخلق فطموا عن کنه معرفتها» پس باید با قرآن ارتباط برقرار کنیم و ببینیم خدای تبارک و تعالی که خالق اوست نسبت به فاطمه چه گفته و چه اشارتها در سورهها و آیات قرآن دارد. آنگاه به خصم بگوئیم حال شما آیهای در شأن زنان معاصر فاطمه زهرا (علیها السلام) به ما نشان دهید؟ که هرگز هیچ اشاره ممدوحی در قرآن نسبت به آنها و مقام آنها پیدا نخواهیم کرد.
این بسیار عجیب است؛ لیلة القدر قرآن؛ فاطمه است، لیلة القدری که خدا به پیامبرش نیز میفرماید: «وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَةُ الْقَدْرِ»، لیله مبارکه قرآن؛ فاطمه است و آت ذی القربی حقه؛ فاطمه است و بر حسب برخی از روایات، یکی از مصادیق مهم فاسئلوا اهل الذکر؛ فاطمه است. سوره دهر و سوره کوثر مربوط به فاطمه است. در مورد هر یک از این عناوین اگر بخواهیم بحث کنیم باید ساعتها بحث گردد و کتابها نوشته شود.
در این فرصت خیلی کوتاه به آیه شریفه سوره مبارکه نور اشاره میکنم و اگر خوب توجّه نموده و این آیه را در ذهن شریفتان بسپارید نورانیتی در خود احساس کرده و تقربی به مقام فاطمه پیدا میکنید که هدف این جلسه همین است. «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» خدا نور آسمانها و زمین است. این نور را ما درک نمیکنیم، نه با چشم ظاهری و نه با این قلب و ذهن و فکر محدود.
اینکه میفرماید خدا نور آسمانها و زمین است نور خدا چیست؟ ما این نورهای ظاهری را میتوانیم بفهمیم، اما نور خدا چیست؟ خدا در قرآن میخواهد برای نور خود یک مثلی بزند. میفرماید: «مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ» مَثَل نور خدا مثل یک مشکات و چراغدان است. «فِیهَا مِصْبَاحٌ» در این چراغدان یک چراغ و محل تابش شعله است. «الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ» این چراغ درون یک شیشه بلوری قرار گرفته، هر کسی میفهمد وقتی شیشه بلورین دور چراغ قرار گیرد از آن نور محافظت کرده و موجب استمرار و بقا نور گشته و مانع خاموشی آن میشود. «الزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَکَةٍ زَیْتُونَةٍ لَا شَرْقِیَّةٍ وَلَا غَرْبِیَّةٍ» منبع و انرژی این چراغ شجرهی مبارکهی زیتونه است که خواص بسیار زیادی دارد، «یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ» این چراغ خود به خود اضائه و نورافشانی میکند وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ»، حتّی اگر شما آتشی را نزدیک آن نیاورید، خود به خود روشن است.
خدای تبارک و تعالی میفرماید میخواهید نور من را در این عالم دنیا ببینید، مَثَل نور من مشکاتی با این خصوصیات است در آیه بعد میفرماید: «فی بُیُوتٍ أَذِنَ اللّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ».
برخی از روایات مشکات را وجود مبارک پیامبر و مصباح را امیرالمؤمنین یا علم پیامبر قرار داده و زجاجه را امیرالمؤمنین قرار دادهاند، در بعضی از روایات هم مشکات را فاطمه ذکر کردهاند که من روی این نکته میخواهم تمرکز کنم. حتّی اگر ما روایتی هم نداشتیم دنباله آیه که میفرماید: «فی بُیُوتٍ أَذِنَ اللهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ» این مشکاتی که خدا نور خودش را به او تشبیه میکند، کیست؟ برای اینکه بشر بتواند نور خدا را در زمین ببیند میگوید به این بیوت نگاه کن.
از وجود مبارک پیامبر (ص) سؤال کردند این کدام بیت است که خداوند اجازه به رفعت و ذکر نام و اسمش در آن داده است؟ این خانه با همه بیوت بشر، با همه کاخها تفاوت دارد، این ذوات نورانی در میان بشر میدرخشند، خداوند به این بیوت اجازه داده که رفعت باطنی و معنوی داشته باشد.
در این بیوت «یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ» نام خدا برده میشود، صبحگاهان و شامگاهان در این بیوت تسبیح خدا میشود، آیه بعد شخصیّتهای این بیت را معرفی میکند. «رِجَالٌ لَا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِیتَاءِ الزَّکَاةِ» افرادی که همیشه به یاد خدا هستند، همیشه در حال اقامه نماز و پرداخت زکات هستند، «یَخَافُونَ یَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ» اینها خوف از قدرت و مقام خدا و خوف از روز قیامت دارند.
✔️ واکنش آیت الله فاضل لنکرانی به اتهام جدایی حوزه از سیاست (#بخش_اول)
🔻#جفا_به_حوزه_و_بزرگان_حوزه در نشست «صدمین سالگرد تاسیس حوزه علمیه قم»
🔻منشأ «#الاسلام_هو_الحکومه» مبانی فقهی- کلامی #آیت_الله_بروجردی است
🔹آیت الله فاضل لنکرانی در پایان جلسه درس خارج فقه نظام سیاسی، در واکنش به اظهارات برخی در «نشست صدمین سالگرد تأسیس حوزه علمیه قم» پیرامون لزوم جدایی حوزه از سیاست، از گزارشهای خلاف واقع نسبت به حوزه و بزرگان آن انتقاد کردند.
ایشان با اظهار تأسف از نسبتدادن جدایی دین و حوزه از سیاست به آیت الله حائری یزدی و آیت الله بروجردی (رحمهما الله)، با استناد به کتابهای فقهی و اصولی آیت الله بروجردی (قدس سره) مبانی سیاسی ایشان را تبیین کردند.
مشروح بیانات ایشان از قرار ذیل است:
🔻اظهار تأسف از تحریف اندیشه سیاسی بزرگان حوزه
در پایان بحث امروز میخواهم تأسف عمیق خود را نسبت به سخنان بیاساسی که در نشست یکصدمین سال حوزه علمیه قم مطرح شد، اظهار نمایم. حوزه با عظمتی که به دست مبارک مرحوم آیت الله العظمی حائری تأسیس شد و منشأ برکات فراوان گردید. چندین دوره فقه، اصول، تفسیر، اعتقادات، تکنگاریها، تدریسها، خصوصاً جلسات تدریسی عظیم در این صد سال برگزار شد.
از جمله برکات بسیار مهم این حوزهی مبارکه مرحوم آقای حائری، شکل¬گیری این انقلاب بود. یکی دیگر از برکات مرحوم آقای حائری، تربیتیافتهای مثل امام بود. امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) تربیت شده دو شخصیت بزرگ است؛ در درجه اول مرحوم آقای حائری و در درجه دوم مرحوم آقای بروجردی.
در این حوزه با عظمت، ما مرحوم آقای حائری، مرحوم بروجردی، امام و مراجع دیگر را در تاریخ صد سالهی حوزه، از سال 1301 که سال تأسیس این حوزه بود تا امروز مشاهده میکنیم. بنابراین، وقتی میخواهیم راجع به صدمین سال حوزه صحبت کنیم، باید همهی ابعاد آن را بررسی کنیم. اظهار تأسف شدید من این است که برخی آقایان جلسهای تشکیل دادند بهعنوان صد سالگی حوزه و در آن بزرگترین جفا را بر حوزه کردند. نسبت به حوزه، خلاف گفتند! نسبتهایی به مرحوم آقای بروجردی و حائری دادند که عالمانه نبود، و حرفشان خلاف واقع است.
🔻هزینه¬کردن از بزرگان حوزه برای ترویج جدایی دین و سیاست
به مرحوم آقای بروجردی نسبت دادند که ایشان دخالت در سیاست نمیکرد و آنچه را که امام در سال 1340 فریاد برآورد و به حوزههای علمیه، به دنیای شیعه و همه روحانیت در قم و غیر قم فرمود: آقایان بیدار باشید، این نقشه دشمن است که بگوید دین سیاست ندارد، نادیده گرفته و همین حرف ـ جدایی دین از سیاست ـ را به مرحوم آقای حائری و مرحوم آقای بروجردی چسباندند، و ادعا کردند از عظمت این بزرگان آن است که میگفتند: فقیه در مسائل سیاسی نباید دخالت و تصدّی کند، بلکه باید بر مسائل سیاسی نظارت کند! این حرف را مطرح کرده و گفتند اگر روحانیت بخواهد به هویت اصلی خودش برگردد، باید به همین مشی مرحوم آقای بروجردی بازگردد!
متأسفانه این حرف زده شد و واکنش درخوری به آن صورت نگرفت، و این یک تأسف دیگری است! آیا این است حق امام؟ این است پاسخ این همه زحمتی که امام برای دین کشید؟ بعد از گذشت40 سال از انقلاب افرادی بیایند و این حرف را مطرح کنند؟. حالا به چه انگیزههایی، من نمیدانم! ولی توقع این است که لااقل با انصاف و عالمانه حرف بزنید.
🔻نظریه¬ی سیاسی مرحوم آیت¬الله بروجردی
نظر مرحوم آقای بروجردی در بحث نماز جمعه، در کتاب البدر الزاهر فی صلاۀ الجمعة و المسافر (ص78 به بعد) آمده است، ببینید ایشان راجع به ولایت فقیه چه میگوید؟ راجع به دین چه میگوید؟ چرا نسبت خلاف به مرجعی داده میشود که استوانهای در میان مراجع بوده و تاریخ مرجعیت، کمتر مانند ایشان را به خود دیده است! امام خمینی نیز مولود و محصول مرحوم آقای بروجردی و همچنین مرحوم حائری است. من در این جلسه فعلاً به کلمات آقای بروجردی اشاره میکنم تا معلوم گردد هیچ تعصبی وجود ندارد. اگر آقایان میخواهند از حوزه گزارش دهند، درست گزارش دهند، نه این که بر حوزه و روحانیت، انقلاب، آقای بروجردی، شهدا و حضرت امام جفا کنند. دنبال چه هستند!؟
#شبهه_جدایی_حوزه_از_سیاست
#دین_و_سیاست
✅ کانال دیدگاه ها و اندیشه های آیت الله فاضل لنکرانی
🆔 @j_fazel_lankarani