دلنوشتـه
هیبت ، شیرزنی از دیار سیاهکل و یکی از دلاورترین زنان تاریخ ایران که پا به پای شوهرش شش لول و پاتاوه میبست و در جنگلهای سیاهکل و دیلمان میجنگید و پس از دستگیری و شکنجههای ماموران مشیرالممالک نیز لب از لب وا نمی کند و در سخت ترین شرایط شریف و وفادار می ماند.هیبت زنی گیلانی است که در عصری که بسیاری ازمردانش از نام حکومت نیز می ترسیدند، تفنگ برداشته و برای انقلاب و مبارزه پا به پای مردان نهضت میرزا به جنگل زده است. وی یکی از شخصیت های تاریخی سرزمین گیل و دیلم و از نقش آفرینان حوادثی است که در اواخر دوره ی قاجار و اوایل دوران پهلوی در این سرزمین اتفاق افتاد و شخصیت هایی همچون حیدرخان، قره خان ، صفایی و صفرخان(پسران قره خان) و هیبت(همسر صفر خان) قهرمانانش هستند که از این میان نام و شخصیت استوار هیبت در ترانه های فولکلور مردم ماندگار شده و موجب ماندگاری آن وقایع نیز گشت...
بعد از کار تو معدن سخت ترین کارِ دنیا غیبت نکردن تو شراطیه که اتفاقا داری منفجر میشی...
در دستور زبان عرفان ،
فعل اینگونه صرف می شود :
من نیستم ، تو نیستی ، او همیشه هست !
الا بذڪـراللّه تطمئـن القلــوب
j๑ïท➺ @Dlnvshte🌱
دلم میخواهد از جزئیات صورتت حرف بزنم. آنجا که بی وقفه می خندی و زمان کند می شود..
وقتی کسی از غیر خدا نترسد
شجاعت او الهۍ است و ریشه در یقین دارد!
شیطان از انسانۍ ڪه این چنین است وحشت دارد!
#آسدمرتضیآوینی🕊
《نفس بکش!
عمیق، آرام، شادمان ..
بگو غم رد شود که قلبت؛ آرامگاه اندوه نیست:)) 》
-نزار قبانی🌱