«تنهایی آد‌م‌ها بزرگ است، خیلی بزرگ. شاید هم به وسعت یک دریاست، اما برای پر کردنش یک لیوان محبت کافی‌ست.»

ما زخم‌های یکدیگر را بوسیدیم و امید به بهبود داشتیم؛ چه شد که زخمی عمیق‌تر برای یکدیگر شدیم؟

صلَّی اللهُ عَلَیکَ یَا اَبَاعَبدِالله صلَّی اللهُ عَلَیکَ یَا اَبَاعَبدِالله صلَّی اللهُ عَلَیکَ یَا اَبَاعَبدِالله

تو انسان خوشبختی هستی اگر یک نفر را داشته باشی که بتوانی با خیال راحت به او محبت کنی و ترسِ ازچشم‌افتادن را نداشته باشی... علی سلطانی

مردم این‌گونه بودن را نمی‌پسندند؛ من بیش‌ازحد بی‌آزارم...

«هیچ‌کس، هیچ‌کس را فراموش نمی‌کند اما دیگر آن‌طور که طرفِ مقابل می‌خواهد هرگز به یاد آورده نمی‌شود.»

ما به دیوار کسی تکیه نکردیم عمریست که در سایه دیوار خداییم

یک روزی، یک جایی، آدم‌های هم فرکانس، همدیگر را پیدا می‌کنند! می شوند دوست، رفیق... آرام‌ می‌گیری با حرفهایشان؛ و بعد فکر میکنی کاش زودتر پیدا می‌شد! حضور هیچکس در زندگی اتفاقی نیست.

مهم نیست زندگی چی به سمتت پرتاب کنه چیزی که تو ازش میسازی مهمه...

عدم وابستگی رو تمرین کن؛ اون چیزی که میاد رو بپذیر و به چیزی که زمان رفتنش رسیده، اجازه ی رفتن بده. چیزی که برای توئه بدون هیچ دردسری کنار تو می‌مونه.

می‌گفت خدایا ؛ من به اون ﮼یُسریٰ پس از ﮼العُسرِ سخت نیازمندم ..

خاك هم در مکتبِ سید حسین علیه‌السلام محترم است، وگرنه تربت‌اش خود، بانیِ شفا نبود ..

چه خوبه کربلاء، مخصوصاً غروب کربلاء ..

چه خوبه کربلاء، مخصوصاً غروب کربلاء...

من اگر عشق را کنم توصیف شب جمعه، حرم، کنار حسین ...

پرسیدند که چه شد به آرامش رسیدی؟ پاسخ داد: وعده این شد که خود را آرام کنم نه جهان اطرافم را. معجزه شد؛ جهان اطرافم هم آرام گرفت...

علاجِ درد مشتاقان ، طبیب عام نشناسد مگر لیلی کند درمان غم مجنونِ شیدا را...

هرچند که عمری همه از بوسه نوشتند من عاشق آن اخم پر از ناز حبیبم !

ای دل! من اگر راز نگهدار تو بودم این چشمه‌ی خشکیده نمی‌کرد تراوش من بی تو سرافکنده و دم‌سردم و دلخون ای عشق! سرت سبز و دمت گرم و دلت خوش #فاضل_نظری