.
صبـر مـن مانـنـد صبــر حضرتـــ ایوبــ نیستـــ
کــربلا می خـواهم آقــــا التماستــ می کنــم
#یاحسین
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
گر نیست شود هستم، ور قطع شود دستم
از دست نخواهم داد، دامان تو را، هرگز...
#یاحسین
👉 @Do_KhatRoze 📜
حاج همت عزیز !
آغوشت را باز کن مادر می آید...
انالله و انا الیه راجعون"
لحظاتی قبل روح بلند حاجیه خانم #نصرت_همت مادر صبور و ارجمند فرمانده بلند آوازه #لشکر_۲۷_محمد_رسول_اللهﷺ ؛ #شهید_حاج_محمد_ابراهیم_همت به فرزند شهیدش ملحق شد.
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
ساعتم تنظیم مےگردد بہ وقت ڪربلا
هم قدیماً هم جدیداً دوستت دارم حسین
#یاحسین
👉 @Do_KhatRoze 📜
shab aval sfar04.mp3
11.66M
امون از دل زینب...
👉 @Do_KhatRoze 📜
نصرت خانم همینکه شنیده بود
کاروانی از، شهر رضا به سمت کربلا
در حال رفتن است اصرار پشت اصرار
که باید برود . آن هم با آن اوضاع بارداری
هرچه پدر و شوهرش گفتندقانع نشد
و گفت :
دیگه نمیتونم بمونم دست خودم
نیست آقا خودش مرا طلبیده .
وبعد دستی به شکم کشید وگفت
شایدهم بخاطر این بچه است .
اشک در چشم هایش حلقه زد
وگفت :
-السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین ع
هزار فرسخ راه آمده بود ، چند روز
بیحال ومریض ، حالا هم دکترگفته
بچه ات تکان نمیخورد ومرده است!
بی رمق وخسته سوار درشکه شدند
وبه سمت حرم برای زیارت رفتند ...
میچرخید و زیارت میکرد و در
عطر خنکای وصال با اباعبدالله ع
غرق شده بود . شروع به دعا کرد
ازخود بیخود شد ، خود را در
مزرعه ای دید که بانویی بلند بالا و
سراسر نور ایستاده طفل کوچکی
روی دستهایش بود که آن را به نصرت
خانم داد . بوی یاس میداد آن طفل
ماه رو .
وقتی به خودش آمد دید توی حرم
نشسته و شوهرش کنارش و طفلی
که درجان او دوباره زنده شده بود
#شهیدهمترامیگویم
جَزیرھِ_مَجنون
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
خرده فروش نیستم و عمده می دهم
یکجا،"جوانی ام" همه اش نذر تو "حسين
#یاحسین
👉 @Do_KhatRoze 📜
یا رقیه سلام الله علیها
از فاطمه به سوی رقیه زدم گریز ..
پهلو شکسته را چه کسی میبرد کنیز..؟
#یارقیه
#شهادت_حضرت_رقیه
👉 @Do_KhatRoze 📜
یا رقیه خاتون 💔
حتی وضو گرفتن من دردسر شده
دستم به هرکجا بکشم زخم می شود
#یارقیه
#شهادت_حضرت_رقیه
👉 @Do_KhatRoze 📜
یا رقیه سلام الله علیها
دختران شام ميگردند همراه پدر
كاش بابا تا تو هم با خود بگرداني مرا
#یارقیه
#شهادت_حضرت_رقیه
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
مهربا مهرتو آغاز شد و دل رابرد
دل که نه روح و روانم همه را یکجا برد
منم و قلب غمینم که در این پاییز مرد
کاش گوییند امامش به حرم آن رابرد...
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
کنجِ ویران، دختری میسوخت در داغِ فراق
راست گفته، هر که گفته: دختران باباییاند
#عادلحسینقربان
#شهادت_حضرت_رقیه
👉 @Do_KhatRoze 📜
یا رقیه سلام الله علیها
تکه چوبی در بیابان یافتم بهر عصا
تا کمک حالم شود ،افسوس با آن هم زدند
#یارقیه
#شهادت_حضرت_رقیه
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
دردها هم ارثیاند و از نیاکان میرسند
دختری مادربزرگش سوخت،اوهم همچنین...
#شهادت_حضرت_رقیه
#یارقیه
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
من یک عروسک داشتم که مادرش بودم
در غارت خیمه گمانم دخترم گم شد...
#شهادت_حضرت_رقیه
#یارقیه
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
باز امشب در دلِ بابا خودت را جا بده
در خرابه بوسه ای بر صورتِ بابا بده
بر همان صورت که جای زخم شمشیر است و سنگ-
دست هایت را بکش! دردانه را معنا بده
.
دست هایت را سپس بر روی پاهایت بکش
مرهمی بر التهابِ تاول پاها بده
گریه کن دردت به جانم! با تنور و خیزران
شعله ور کن! داغ، بر این ماتم عُظمی بده
.
جانِ آن مَشکی که جایِ آب، چندین تیر خورد
حاجتم را با عموجان؛ حضرت سقّا بده
جانِ هر کس دوست داری قسمتم کن کربلا
تا ابد سهم مرا اینگونه از دنیا بده