‹📘🔗› - - بـِه‌نَفَـس‌ھـٰا؎تـوبَنـداَسـت‌مَـرا ھَـرنَفسۍ‌سـٰایـِه‌ـاَت‌ڪَم‌نَشـود‌ ـازسَـر‌مـٰا‌حَضرـتِ‌مـٰاه! #اللھـم‌احفِـظ‌قـٰائـدَنـٰا‌اِلامام‌الخـٰامِنـه‌ای #آقامونه #مقام_معظم_دلبری 『 @Dokhtarane_parva 』

.💜. سلامتی اون دختری که وقتی دوتا لات میبینه عوض لبخند چادرشو محکم تر میگیره! سلامتی دختری که چادرش خاکی و گلی و خیس میشه ولی از سرش باز نمیشه! سلامتی دختری که سرش بره چادرش نمیره! 『 @Dokhtarane_parva 』

#از_روزی_که_رفتی👀📚 لحظه ای به همسر رها بودن اندیشید. به احسان که پسرک آنهاست، قلبش تپش گرفت و غرق لذت شد. پدر نشدن محال بود... آن هم وقتی مادر کودک اینگونه عاشقانه نوازشگری بداند! صدرا: از احسان برام بگو. رها لبخند زد و اخم صدرا را در هم برد. _پسر خوبیه، خیلی مهربون و دوست‌داشتنیه! دلش پاکه، وقتی با چشمای قشنگش نگام میکنه دلم ضعف میره براش. رنگ از رخ صدرا رفت و وقتی برگشت بیشتر کبود بود. رها ادامه داد: _اولین باری که دیدمش دلم براش سوخت! کوچولو و با صورت کثیف... چطور امیر و شیدا میتونن این کارو با این بچه انجام بدن! نفس رفته بازگشت، رگ غیرت خوابید. رها با شنیدن نام احسان، یاد نامزدش نکرد، یاد احسان کوچک همخون او افتاد؛ یعنی واقعا رها اهل خیانت نبود؟! حتی در ناخودآگاهش؟! حتی بعد از تماس رویا که همه اش را شنیده بود؟ صدرا: رها... من منظورم نامزدته! این بار رنگ از رخ رها رخت بست: _خب چی بگم؟ صدرا: دیگه ندیدیش؟ _برای سه ماه رفته بود عسلویه، میخواست یه سر و سامونی به خودش و زندگیش بده و بیاد برای عقد و... هیچ خبری ازش ندارم. صدرا: به هم تلفن نمیزنید؟ 『 @Dokhtarane_parva 』

#از_روزی_که_رفتی👀📚 رها: نه؛ محرم نبودیم که... ارتباط داشتن با نامحرم به مرور باعث شکستن یه حریم هایی میشه، نمیخواستم احساسم با هوس آلوده بشه! صدرا: دوستش داری؟ رها سکوت کرد. صدرا دلش لرزید: _دوستش داری؟ رها سرش را به سمت شیشه برگرداند و گفت: _چیزی بود که گذشت، بهش فکر نمیکنم؛ اگه حسی هم داشتم چالش کردم و اومدم تو خونه ی شما! مقابل در خانه حاج علی پارک کردند. رها و صدرا خود را به حاج علی و آیه و ارمیا رساندند و وارد خانه شدند. خانه ی حاج علی ساده و کوچک بود. وسایل خانه نو نبود اما تمیز بود. حاج علی برای آیه و رها و سایه در تنها اتاق خواب خانه رختخواب گذاشت و در هال سه دست رختخواب برای مردها. صدرا از رها پرسید: _این خونه‌شونه؟ رها لبخند زد: _قبلا تو همون کوچه ای که خونه مادر سید مهدی بود، خونه داشتن. مادر آیه که فوت کرد، حاج علی خونه رو فروخت و یه خونه کوچیکتر خرید و باقی پولشو داد تا سید مهدی بتونه یه خونه ی مناسب نزدیک محل کارش اجازه کنه. صدرا آهی کشید و شب بخیر گفت و کنار ارمیا دراز کشید. حاج علی در آشپزخانه بود؛ سر و صدایی می آمد. رها هم به کمک حاج علی رفته بود. صدرا رو به ارمیا گفت: _حست چی بود وقتی بحث ازدواج آیه خانم شد. ارمیا: منظورت چیه؟ صدرا: نمیدونم، حس کردم نگاهت بی منظور نیست. 『 @Dokhtarane_parva 』

.💚. میدانی دختر جان‼️ اینقدر ساده نباش او اگر تورا میخواست باید مادر دخترش میشدی نه دوستی پنهانی برای کافه رفتن هایش😔 تو گرانتر از این حرف هایی خودت را ارزان نفروش 📝 #تلنگر 『 @Dokhtarane_parva 』

#سلام_به_امام_زمانم🙂❤️ ✨ سَلاَمٌ عَلَي آلِ يس اَلسَّلاَمُ سلام بر خاندان يس ⇦ روزمون ࢪو با سلام بہ امام زمان شࢪوع ڪنیم ↯ 👀 🖤 ➣『 @Dokhtarane_parva 』

جان خود در ره اولاد علی می بازیم همچو مالک به عدوان علی می تازیم ای که گویی که خلایق ز ولی خسته شدند کوری چشم تو بر سید علی می نازیم 💕💕#آقامونه 😍#مقام_معظم_دلبری 『 @Dokhtarane_parva 』

.💚. میدانی دختر جان‼️ اینقدر ساده نباش او اگر تورا میخواست باید مادر دخترش میشدی نه دوستی پنهانی برای کافه رفتن هایش😔 تو گرانتر از این حرف هایی خودت را ارزان نفروش 📝 #تلنگر 『 @Dokhtarane_parva 』

•💛• #خنده_حلال جملات معروف معلم ها: خیلی عقبیم🤦‍♀🙄 دارید از اخلاق خوبه من سوءاستفاده میکنید😐💔 کم کاری از خودتونه🙂 نمرهاتون خیلی ضعیف بود 🤥 کلاس بغلی از شما بهتره😕 『 @Dokhtarane_parva 』

شࢪایط‌کپے↯ کپے‌ازمطالب‌ڪانال‌ایࢪادےندارھ✋🏻🌱 _پےدرپے،نھ‌مومن😅 +باذکࢪصلوات‌اخوے👀 #بافوࢪواࢪد‌خوشحالمون‌کنید😎 ✨💚وࢪمان...: براے‌کپے‌آزادید.... فقط❗️↯ بھ‌ازای‌کپےهࢪپارت۵تاصلوات‌بفࢪستید🙃 کپے‌ از بنر و ریپ #دختران_پروا مشکل داره://

‌ ‌آیا امروز برای تعجیل در فرجش صلوات فرستادی؟! :)♥️ ‌

•❤️• آرام دل علی ....💔 #عاشقانه 『 @Dokhtarane_parva 』

https://chat.whatsapp.com/FtqiaklCEiX1AJvlQmIuDN سلام ووقت بخیر❤️درصورت تمایل داخل گروه سربازان امام زمان(عج)💚دروات ساپ عضوبشین😊 تاقدمی کوچک براۍ تعجیل درظهورحضرت برداشته باشیم🌹 مطالب جدیدوامروزی درگروه بارگذاری میشه😉 جمعه هاهم 📿ختم صلوات📿براۍ تعجیل و سلامتی آقاامام زمان(عج)داریم🤗 الان گروه درحال حاضردرحال عضوگیری می باشد. ان شاءالله بعدازعضوگیری کامل مطالب بارگذاری می شود🙂 قرارهست داخل گروه،مسابقات خوشگل😍😁باجوایزباحال😇 برگزاربشه😉 صبوری فرمایید🥰تاعضوگیری انجام بشه🙃

دوستان بریم خوشحالشون کنیم 😌 کانال یکی از آشناهاست🙂❤️

🖤🖇¦→ ‌‌ • آسمانـےمےشوم‌وقتےنگاهت‌مےڪنم‌ا؎ تماشایۍترین‌مخلوقِ‌خاڪےدرزمین...! • #اقامونه #مقام_معظم_دلبری😌♥️ 『 @Dokhtarane_parva 』

:)

#از_روزی_که_رفتی👀📚 اما منظور من اونی که تو فکرته نیست؛ سید مهدی همه آرزوهای منو داشت، فقط میخوام از نزدیک ببینمشون. حس کنم خانواده داشتن چه حسی داره؛ من لایق شریک این زندگی شدن رو ندارم، حتی فکرشم برام زیادیه. صدرا: پس خودتم میدونی که جنس ما با اینا فرق داره؟ ارمیا: تو که میدونی فرق داریم چرا با رها خانم ازدواج کردی؟ صدرا: مجبور شدیم؛ یه چیز تو مایه های اتفاقی که برای آیه خانم قراره بیفته! ارمیا: نکنه زن داداشت بود؟ صدرا: نه؛ گفتم شبیه، در اجباری بودن. میدونی برادرم مرده؟ ارمیا: آره، صبح گفتی! صدرا سرگذشتش را تعریف کرد: _رها از جنس من نیست؛ شبیه آیه خانومه... من و تو خیلی شبیه هم هستیم، نمیدونم خدا چه بازی ای برامون راه انداخته، برای منی که قراره یک سال دیگه با دختری که عاشقشم ازدواج کنم رهایی که میخوام قبل از ازدواجم تو دنیای سختی ها رهاش کنم! تویی که نگاهت پر از حسرته، آیه ای که مونده با یه بچه ی بی پدر، بچه ای که شاید عموشو پدر صدا کنه؛ شاید آیه خانم قوی تر از رها باشه و زیر بار ازدواج با برادر شوهرش نره، اما آخرش میشه تنهایی تا مرگ! ما از جنس اونا نیستیم... بهش فکر نکن! منم سعی میکنم بهش فکر نکنم. میدونم روزی که رهاش کنم پشیمون میشم و حسرت زندگی باهاش همیشه توی قلبم میمونه! _تو که داریش، رهاش نکن! صدرا: ندارمش، گفتم که نامزد دارم؛ اون از جنس خودمه، افکارش مثل منه... لباس پوشیدنش مثل منه؛ به خاطر اون خیلی دل رها رو شکستم، رها هیچوقت اونطور که آیه خانم عاشق سید مهدی بود عاشق من نمیشه! رها حق داره عاشق بشه. 『 @Dokhtarane_parva 』

#از_روزی_که_رفتی👀📚 جایی در قلبش با این حرف درد گرفت. ارمیا: نامزدت ارزش از دست دادن این دختر رو داره؟ _نه! ارزشش رو نداره؛ اما فرق من و رها، فرق الماس و زغال سنگه. ارمیا: چرا از جنس اون نمیشی و برای خودت نگه نمیداریش؟ _تو میتونی از جنس سید مهدی بشی؟ ارمیا: من فکرشم نمیکنم، کار سختیه! _منم نمیتونم، به این زندگی عادت کردم؛ سخته خودم و بعد اینهمه سال زندگی آزاد، تو قید و بند دست و پا گیر کنم. ارمیا: اگه عاشق باشی میتونی! _نه من عاشق رها هستم و نه تو عاشق آیه خانم! ارمیا: شاید یه روز عاشقش بشی! _امکان نداره، منم عاشق بشم اون عاشق نمیشه! ارمیا: خدا رو چه دیدی؟ مسیح میگه خدا هر روز معجزه میکنه... هر بار که صداش کنی، برات معجزه میکنه! رها با ظرفی در دست بیرون آمد. ارمیا و صدرا روی رخت‌خوابشان نشستند. رها ظرف را به سمت صدرا گرفت: _حاج علی برای آیه یه کم حلوا درست کرده، شما هم یه کم بخورید، خوشمزه‌ست. صدرا ظرف را گرفت و اندکی را در دهان گذاشت. طعمش ناب بود به سمت ارمیا گرفت: _این چه طعم خوبی داره. رها: آخه با آرد کامل و شیره انگور و کره ی محلی درست شده، گلابش گلاب درجه یکه؛ میگن حلوا غمزده‌است، هم شیرینی داره که قند خون رو تنظیم کنه، هم گلاب داره که سردیه، غم رو از بین ببره. صدرا: وقتی سینا مرد کسی نبود برامون از اینا درست کنه! صدایش حسرت داشت. رها سرش را پایین انداخت: _متاسفم 『 @Dokhtarane_parva 』

•💜• دعاے هفتم صحیفہ سجادیہ آقا خواندن آن ࢪا توصیہ ڪردند 🙂 و دࢪ دفع بلا و مریضے بسیار موثࢪه❗️ مخصوصا بیمارے کࢪونا 😷 توصیہ میشود ڪہ هر روز آن را بخوانید یا حداقل آن ࢪا گوش ڪنید👀 #معجزه #توصیه_رهبری 『 @Dokhtarane_parva 』

#سلام_به_امام_زمانم🙂❤️ ✨ اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا دَاعِيَ اللَّهِ وَ رَبَّانِيَّ آيَاتِهِ سلام بر تو اي دعوت كننده به سوي خدا، و آگاه به آياتش ⇦ روزمون ࢪو با سلام بہ امام زمان شࢪوع ڪنیم ↯ 👀 🖤 ➣『 @Dokhtarane_parva 』

•💙• #سیدناخامنه‌ای : ✨غالباً الان شب تا صبح یا صبح تا شب، تا هر چه بتوانند در اینترنت بیخودی، بی‌فایده، بی‌هدف میگردند؛ بدون اینکه هیچ سودی عاید بشود. راحت‌طلبی، نداشتن همّت، نداشتن خطرپذیری؛ اینها چیزهایی است که مانعهای اساسی تولید است. ۱۴۰۰/۸/۲۶ #آقامونه #فضای_مجازی 『 @Dokhtarane_parva 』

•💗• #تلنگر هرگاه صحبت از دین و حجاب میشود میگوید بہ شما مربوط نیست! تو دل مردی را میربایی كہ شاید تمام زندگی یك زن است ؛ چگونہ این اتفاق بہ دیگران مربوط نیست؟ میگوید مردان نبینند من هرجور كہ میخواهم لباس میپوشم! اما تو تغییر دهنده ذات بشر نیستی تنها میتوانی خودت را تغییر دهی... میگوید #دلم_پاك است و حجاب لازم نیست! عزیزم همین حوالی دل پاكت را هم باد برد مراقب باش خودت را نبرد...:) 『 @Dokhtarane_parva 』

#شما @KANAL48 این کانالم رمان شهید سیفعلی جوزیان میزاره خوشحال می شم عضو شین #من چشم حتما😍

•💛• #خنده_حلال توی فیلمای ایرانی اینجوریه که یه پسر خوشتیپ و پولدار هست که یه دختره که وضع مالیش متوسطه رو دوست داره ، اون دختره هم دوسش داره بعد یه دختره دیگه انگار که از آشناهای پسرش ، پسره رو دوست داره خانواده ی پسره هم با این دختره موافقن و همش اون دختره که وضعه مالیش متوسطه خورد میکنن 🙄😐 اصلا محاله توی یه فیلمی اینجوری نباشه 😂🤦‍♀ #لبخند_بزن_رزمنده 『 @Dokhtarane_parva 』