#سواد_زندگی
فردا یا امروز؟
ساختن واژه ای به نام «فردا» بزرگترین اشتباه انسان بود،
تا زمانی که کودک بی سوادی بودیم و با این واژه آشنایی نداشتیم،
خوب زندگی می کردیم؛ تمامی احساساتمان، غم و شادیمان و هرچه داشتیم را همین امروز خرج می کردیم،
انگار فهمیده تر بودیم، چون همیشه می ترسیدیم شاید فردا نباشد؛
از وقتی «فردا » را یاد گرفتیم،
همه چیز را گذاشتیم برای فردا؛
از داشته های امروز لذت نبردیم و گذاشتیم برای روز مبادا...
شاید باید اینگونه «فردا» را معنی کنیم...
«فردا» روزیست که داشته های امروزت را نداری،
پس امروز را زندگی کن...👌👌
🌺#کانال -دختران- بهشتی 🌺
http://eitaa.com/joinchat/1968111636C169d0fd27d
🌿🌼🌿🌼🌿🌼🌿🌼🌿🌼
#فوق_العاده_زیبا 👌👌👌
...استکانهای پلاستیکی
🔶حجت السلام سید علی اکبر کوثری پدر مرحوم آقای کوثری معروف، در ظهر عاشورای یک سالی به یکی از مساجد قم برای روضه خوانی تشریف میبرند.
.
🔶بچه های آن محله به رسم کودکانه ی خود خاله بازی میکردند و به جهت تقلید از بزرگترها، باچادرهای مشکی و مقنعه های مشکی مادرانشان حسینیه و تکیه ی کودکانه و کوچکی در عالم کودکی، در گوشه ای از محله برای خودشان درست کرده بودند.
.
🔶مرحوم سید علی اکبر میگه بعد از اتمام جلسه اومدم از درب مسجد بیام بیرون یکی از دختر بچه های محله اومد جلوم و گفت آقای کوثری برای ماهم روضه میخونی؟
.
🔶گفتم: دخترم روز عاشوراست و من تا شب مجالس مختلفی وعده کردم و چون قول دادم باید عجله کنم که تاخیری در حضورم نداشته باشم.
.
🔶هر چه اصرار کرد توجهی نکردم تا عبای منو گرفت و با چشمان گریان گفت مگه ما دل نداریم!؟ چه فرقی بین مجلس ما و بزرگترها هست؟
.
🔶پیش خودم گفتم دل این کودک رو نشکنم و قبول کردم و به دنبالش باعجله رفتم تا رسیدیم. حسینیه ی کوچک و محقری بود که به اندازه سه تا چهار نفر بچه بیشتر داخلش جا نمیشدند. سر خم کردم و وارد حسینیه ی کوچک روی خاکهای محله نشستم و بچه های قد و نیم قد روی خاک دور و اطرافم نشستند. سلامی محضر ارباب عالم حضرت سیدالشهدا عرضه کردم
.
السلام علیک یاابا عبدالله...
.
🔶دو جمله روضه خوندم و یک بیت شعر از آب هم مضایقه کردند کوفیان...
.
🔶دعایی کردم و اومدم بلند بشم باعجله برم که یکی از بچه ها گفت تا چای روضه رو نخوری امکان نداره بزاریم بری...
.
🔶رفت و تو یکی از استکانهای پلاستیکی بچه گانشون برام چای ریخت، چایی سرد که رنگ خوبی هم نداشت
.
🔶با بی میلی و اکراه استکان رو آوردم بالا و برای اینکه بچه ها ناراحت نشن بی سر و صدا از پشت سر ریختم روی زمین و بلند شدم و رفتم...
.
🔶شام عاشورا خسته و کوفته اومدم منزل و از شدت خستگی فوراً به خواب رفتم.
.
🔶وجود نازنین حضرت زهرا صدیقه ی کبری در عالم رویا بالای سرم آمدند. به من فرمود: آسید علی اکبر مجالس روضه ی امروز قبول نیست.
.
🔶گفتم چرا خانوم جان فرمود: نیتت خالص برای ما نبود. برای احترام به صاحبان مجالس و نیات دیگری روضه خواندی. فقط یک مجلس بود که از تو قبول شد و ما خودمون در اونجا حضور داشتیم، و اون روضه ای بود که برای اون چند تا بچه ی کوچک دور از ریا و خالص گوشه ی محله خواندی.
.
🔶آسید علی اکبر ما از تو گله و خورده ای داریم! گفتم جانم خانوم، بفرمایید چه خطایی ازم سر زده؟
.
🔶خانوم حضرت زهرا با اشاره فرمودند: اون چای من بادست خودم ریخته بودم چرا روی زمین ریختی!!؟...
.
🔶از خواب بیدار شدم و از ان روز فهمیدم که توجه و عنایت اونها به مجالس بااخلاص و بی ریاست و بعد از اون هر مجلس کوچک و بی بضاعتی بود قبول میکردم و اندک صله و پاکتی که از اونها عاید و حاصلم میشد برکتی فراوان داشت .
🌺#کانال -دختران- بهشتی 🌺
http://eitaa.com/joinchat/1968111636C169d0fd27d
🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂
داستان کوتاه 🍀🍀
مردی خسیس تمام دارایی اش را فروخت و طلا خرید.
او طلاها را در گودالی در حیاط خانه اش پنهان کرد و هر روز به طلاها سر میزد و آنها را زیر و رو میکرد.
تکرار هر روزه این کار یکی از همسایگانش را مشکوک کرد.
همسایه، یک روز مخفیانه به گودال رفت و طلاها را برداشت.
روز بعد مرد خسیس به گودال سر زد اما طلاهایش را نیافت.
او شروع به شیون و زاری کرد و مدام به سر و صورتش میزد.
رهگذری او را دید و پرسید: چه اتفاقی افتاده است؟ مرد حکایت طلاها را بازگو کرد. رهگذر گفت:
این که ناراحتی ندارد. سنگی در گودال بگذار و فکر کن که شمش طلاست، تو که از آن استفاده نمیکنی، سنگ و طلا چه فرقی برایت دارد؟
ارزش هر چیزی در داشتن آن نیست بلکه در استفاده از آن است.
اگر خداوند به زندگی شما برکتی داده است و شرایط مناسبی دارید پس به فکر دیگران نیز باشید.
بخشش مال همچون هرس کردن درخت است پول با بخشش زیادتر و زیادتر میشود.
دارایی شما حساب بانکیتان نیست. دارایی شما آن مقدار از ثروت و داشته هایی است که برای یاری رساندن دیگران به گردش درمی آورید.
🌺#کانال -دختران- بهشتی 🌺
http://eitaa.com/joinchat/1968111636C169d0fd27d
❣" خداوندا "......❣
✨آرامم کن همان گونه که دریا را
پس از هرطوفانی آرام می کنی...
✨ راهنمایم باش که در این چرخ و فلک
روزگار بدجور سرگیجه گرفتم...
✨ ایمانم راقوی کن
که تو را در تنهایی خود گم نکنم...
❣" خداوندا "❣
✨من فراموش کارم اگر گاهی
یا لحظه ای فراموشت کردم...
تو هیچ وقت فراموشم نکن...
❣" خداوندا "❣
رهایم مکن حتی اگر همه رهایم کردند..
✨آمین یارب العالمین✨
🌺 #کانال_دختران_بهشتی
http://eitaa.com/joinchat/1968111636C169d0fd27d
🌺صلوات
✨از جانب خداوند رحمت است
✨و از سوی فرشتگان پاک
✨كردن گناهان و
✨از طرف مردم دعا است
🌺صلوات
بهترین عمل در روز قیامت است
🌺 آخرین پنحشنبه
شهریورماهمون معطر
به ذکر شریف ♥️
صلوات بر محمد وآل محمد🌺
🌺اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌺
🌺#کانال-دختران-بهشتی🌺
http://eitaa.com/joinchat/1968111636C169d0fd27d
آقــاے مــَن . . . ❄️
قرار نـیسٺ فقط غروبهاے پنجشنبہ تا غروب جمعــــــہ
سراغٺ را بگیریم!!!
قرار نـیسٺ فقط جمعہ ها انتظار ظهورٺ را بڪشیم!!!
آری . . .
”شنبــــــہ” هم مے شود از دوریٺ نالہ سر داد!!!
”یڪشنبــــــہ” هم مے شود انتظارٺ را ڪشید!!!
”دوشنبـــــہ” هم مے شود دنبال گمشده گشت!!!
”سه شنبـــــہ” هم مے شود با آقا درد دل ڪرد!!!
”چهارشنبــــہ” هم مے شود به خاطر آقا گناه نڪرد!!!
یا بن الحَسَــن . . .
دوریٺ درد بی درمان اسٺ . . .
ای پسر فاطمـــہ . . .
امروز جمعہ نــیسٺ اما دلم برایٺ تنگ است
ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج
🌺#کانال-دختران-بهشتی🌺
http://eitaa.com/joinchat/1968111636C169d0fd27d
✍دو چیز انسان را نابود میکند:
1⃣مشغول بودن به گذشته
2⃣مشغول شدن به دیگران
هر کس در گذشته بماند آینده را از دست میدهد!و هر کس نگهبان رفتار دیگران باشد، نصفی از آسایش و راحتی خود را از دست میدهد!
بهترین انتقام در زندگی این است
که به راه خود ادامه دهید و اتفاقات بد را فراموش کنید.به هیچکس اجازه ندهید از تماشای رنج شما لذت ببرد! شاد بودن را سرمشق زندگی خود قرار دهید. و مسیر زندگیتان را به زیبایی ترسیم کنید.
🌺#کانال-دختران-بهشتی🌺
http://eitaa.com/joinchat/1968111636C169d0fd27d