eitaa logo
✨ دختران‌ زهرایی‌ شیراز ✨
1.2هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
558 ویدیو
1 فایل
🔸 وابسته به کانون فرهنگی رهپویان وصال 🌼 شعار ما : « با هم بهشت را می‌سازیم .» 🤝 ارتباط با ما : https://t.me/dokhtarane_zahraee_shz 📱شماره تماس : 09921175498 🔹کانال ایتا و تلگرام و صفحه اینستاگرام : @Dokhtarane_zahraee_shz
مشاهده در ایتا
دانلود
انقدر فضا صمیمی شد، که با عکس دست‌جمعی تمام شد❤️ سفر بعدی پیش به سوی اصفهان، کنار بچه های مجموعه فرهنگی فانوس 😎 @dokhtarane_zahraee_shz
سلام و ارادت خدمت شما همراهان همیشگی اومدیم یه خبر فوق العاده بهتون بدیم😍 ازاونجایی که ما مشتاق دیدارتون در همه ی مراسمات کانون هستیم، و با توجه به اینکه ممکنه بدلایل بسیاری مثل هزینه رفت و آمد و امنیت و عدم امکان همراهی خانواده و... دخترامون همیشه نتونن در مراسمات شرکت کنن، تصمیم داریم برای برنامه های ، براتون سرویس رفت و برگشت در نظر بگیریم🤩 🚌🚌🚌🚌🚌 با بهترین کیفیت😎 و نازلترین قیمت 💸 جهت اطلاع بیشتر کافیه به @Zahra8012 09013199853 پیام بدید✅ @dokhtarane_zahraee_shz
🔹جلسه ی همفکری و تبادل نظر مسئولین واحدهای خواهران با تیم ✅ در راستای حضور نیروی نوجوان در کنار کادر خواهران در مراسمات @dokhtarane_zahraee_shz
11.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مهم این نیست که ستم باشد یا نباشد، مهم این است که تو با ستمگر چگونه روبه‌رو شوی! مظلوم و پذیرنده باشی یا مبارز و درگیر؟! @dokhtarane_zahraee_shz
✨ دختران‌ زهرایی‌ شیراز ✨
مهم این نیست که ستم باشد یا نباشد، مهم این است که تو با ستمگر چگونه روبه‌رو شوی! مظلوم و پذیرنده باش
••• ▫️۲۰ روزی می‌شد که ما خانه‌مان را در بیروت ترک کرده بودیم و در یکی از هتل‌های جونیه زندگی می‌کردیم. یک اتاق دو خوابه که خانواده ۷ نفرهٔ ما و خانواده پدری‌ام در آن می‌ماندیم. پدرم طبق معمول آن روز نماز صبحش را خواند، قهوه‌اش را با مادر خورد و برای رفتن به سرکار آماده شد، مادرم هم همراهشان رفت تا سری به خانه بزند و لباس‌های ما را بشوید. تقریباً ۱ ساعت بعد از آن که از خانه رفتند شهید شدند. ▫️ما خبر شهادت را خیلی دیر متوجه شدیم، پدر آن روز با ماشین مادربزرگم به محل کار رفت، چون متوجه شده بود که ماشین خودش تحت تعقیب است. حتی صهیونیست‌ها نفوذ کرده بودند به تلفن مادر و پدرم و جاسوسی خانواده را می‌کردند. پدر و مادرم با ماشین مادربزرگ رفتند اما بااین‌حال ماشین را شناسایی و آنها را ترور کردند، پدربزرگم اولین نفر متوجه شد و بعد به ما اطلاع دادند. ▫️برادر بزرگ‌ترم مهدی از ابتدای جنگ به تشویق مادرم همراه گروه‌های جهادی در مناطق جنگ‌زده حاضر شد و به آواره‌ها کمک کرد. این اواخر پدر خیلی دوست داشت برادرم به جونیه بیاید و او را ببیند اما مادر موافق نبود می‌گفت بگذارد در کنار مردمی باشد که به کمک او احتیاج دارند. 🎙مهتدی عواضه، پسر نوجوان شهیدان رضا عواضه و
ای شهادت دست خونین بر سَر و رومان بِکش بی‌تفاوت‌ها فقط شرمنده‌تر خواهند شد...💔 @dokhtarane_zahraee_shz