eitaa logo
دختران نظامی
631 دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
6هزار ویدیو
145 فایل
بسم‌رب‌الشہید ‌مشخصات کانال و‌قسم‌بہ‌خستگے‌چشمانت! ‌ ‌شروع‌خادمے:1400/11/4 پایان‌خادمۍ: انشاءالله‌شہادٺ _‌کپے؟! ‌ +صلوات‌یادت‌نره‌مؤمن:) برای حرفای قشنگتون... :) https://daigo.ir/secret/6203690599
مشاهده در ایتا
دانلود
دختران نظامی
🎆 #رمان‌شب #پارت۳۵ #جبهه_ای_در_شهر ⭕️ اشباحِ سیاه 🔹 حالم خراب بود ... می رفتم توی آشپزخونه ...
🎆 ۳۶ 🌷"بیت المال" ❣اَحَدی حریفِ من نبود ... گفتم یا مرگ یا علی ... به هر قیمتی باید برم جلو ... دیگه عقلم کار نمی کرد ... 🔵 با مجوّزِ بیمارستانِ صحرایی خودم رو رسوندم اونجا ... اما اجازه ندادن جلوتر برم ... 📛 دو هفته از رسیدنم می گذشت ... هنوز موفق نشده بودم علی رو ببینم که آماده باش دادن ... آتیش روی خط سنگین شده بود ... جاده هم زیرِ آتیش ... 🔥🔥 ⭕️ به حدی فشار سنگین بود که هیچ نیرویی برای پشتیبانی نمی تونست به خط برسه ... توپخونه خودی هم حریف نمی شد... 🎴حدس زده بودن کارِ یه دیدبانه و داره گِرا میده ... چند نفر رو فرستادن شکارش اما هیچ کدوم برنگشتن ...😢 📵 علی و بقیه زیر آتیشِ سنگینِ دشمن ... بدون پشتیبانی گیر کرده بودن... ارتباطِ بی سیم هم قطع شده بود ...😔 🦋 دو روز تحمّل کردم ... دیگه نمی تونستم ... اگر زنده پرتم می کردن وسطِ آتیش، تحمّلش برام راحت تر بود ... ذکرم شده بود ... علی علی ... خواب و خوراک نداشتم ... 🗝 طاقتم طاق شد ... رفتم کلیدِ آمبولانس رو برداشتم ...یکی از بچه های سپاه فهمید ... دوید دنبالم ... - خواهر ... خواهر ... 🚫 جواب ندادم ... 🔹 پرستار ... با توام پرستار ... 💢 دوید جلوی آمبولانس و کوبید روی شیشه ... با عصبانیت داد زد ... - کجا همین طوری سرت رو انداختی پایین؟...فکر کردی اون جلو دارن حلوا پخش می کنن؟🗣 ⛔️ رسماً قاطی کردم ... - آره ... دارن حلوا پخش می کنن ... حلوای شهدا رو ... به اون که نرسیدم ... می خوام برم حلوا خورونِ مجروح ها ... 🔷 فکر کردی کسی اونجا زنده مونده؟ ... توی جاده جز لاشه سوخته ماشین ها و ... جنازه سوخته بچه ها هیچی نیست... 🌷 بغض گلوش رو گرفت ... به جاده نرسیده می زَنَنت ... این ماشین هم بیت الماله ... زیرِ این آتیش نمیشه رفت ... ملائک هم برن اون طرف، توی این آتیش سالم نمیرسن ... 🔸- بیت المال اون بچه های تکه تکه شده ان ... من هم مَلک نیستم ... من کسیم که ملائک جلوش زانو زدن ... -- و پام رو گذاشتم روی گاز ... 🚐 دیگه هیچی برام مهم نبود ... حتّی جونِ خودم .......
دختران نظامی
🎆 #رما‌ن‌شب #جبهه_ای_در_شهر #پارت۳۶ 🌷"بیت المال" ❣اَحَدی حریفِ من نبود ... گفتم یا مرگ یا علی .
🎆 ۳۷ 🌷 "وَ جَعَلْنٰا" 🔹 "وَ جَعَلْنٰا" خوندم ... پام تا ته روی پدالِ گاز بود ... ویراژ می دادم و می رفتم ... حق با اون بود ... جاده پر بود از لاشه ماشین های سوخته... بدن های سوخته و تکه تکه شده ...😔 ⭕️ آتیشِ دشمن وحشتناک بود ... چنان اونجا رو شخم زده بودن که دیگه اثری از جاده نمونده بود ... 🚷 تازه منظورش رو می فهمیدم ... وقتی گفت ... دیگه ملائک هم جرات نزدیک شدن به خط رو ندارن ... واضح گِرا می دادن... آتیش خیلی دقیق بود ...🔥🔥 باورم نمی شد ... توی اون شرایطِ وحشتناک رسیدم جلو ... تا چشم کار می کرد ... شهید بود و شهید ... بعضی ها روی همدیگه افتاده بودن ...😭 🔺 با چشم های پر اشک فقط نگاه می کردم ... دیگه هیچی نمی فهمیدم ... صدای سوتِ خمپاره ها رو نمی شنیدم ... دیگه کسی زنده نمونده که هنوز می زدن ... 🔸چند دقیقه طول کشید تا به خودم اومدم ... بین جنازه شهدا دنبال علی خودم میگشتم...😔 🌷غرق در خون تکه تکه و پاره پاره ...بعضی ها بی سر... بی پا... بی دست... بعضی ها با بدن های سوراخ و پهلوهای دریده ... هر تیکه از بدن یکی شون یه طرف افتاده بود ...😢 تعبیرِ خوابم رو به چشم می دیدم ... 🔷 بالاخره پیداش کردم ... به سینه افتاده بود روی خاک ...😭 چرخوندمش ... هنوز زنده بود ... به زحمت و بی رَمَق، پلک هاش حرکت میکرد... سینه اش سوراخ سوراخ و غرقِ خون ... از بینی و دهنش،خون می جوشید... با هر نفسش حبابِ خون می ترکید و سینه اش می پَرید . . . 😭 ❣ چشمش که بهم افتاد ... لبخندِ ملیحی صورتش رو پر کرد ... با اون شرایط ... هنوز می خندید... 🔶 زمان برای من متوقف شده بود ... سرش رو چرخوند... چشم هاش پر از اشک شد ... محوِ تصویری که من نمی دیدم ... لبخندِ عمیق و آرامی،پهنای صورتش رو پر کرد ... آرامشی که هرگز،توی اون چهره آرام ندیده بودم ... 🌷 پرش های سینه اش آرام تر می شد ... آرامِ آرام ... آرام تر از کودکی که در آغوش پر مهرِ مادرش خوابیده بود ... 😭😭 ✍🏼 پ.ن: برای شادی ارواحِ مطهرِ شهدا علی الخصوص شهدای گمنام ... و شادی ارواحِ مادرها و پدرهای دریا دلی که در انتظارِ بازگشتِ پاره های وجودشان ... سوختند و چشم از دنیا بستند ... صلوات... ✅ ان شاء الله به حرمتِ صلوات "ادامه دهنده راه شهدا باشیم" .... نه سربارِ اسلام ....
دختران نظامی
🎆 #رمان‌شب #پارت۳۷ #جبهه_ای_در_شهر 🌷 "وَ جَعَلْنٰا" 🔹 "وَ جَعَلْنٰا" خوندم ... پام تا ته روی پد
🎆 ۳۹ ❣ "برمی گردم..." 🔷 وجودم آتش گرفته بود ... می سوختم و ضجه می زدم ... محکم علی رو توی بغل گرفته بودم ... صدای ناله های من بین سوتِ خمپاره ها گم می شد ... از جا بلند شدم ... بین جنازه شهدا ... علی رو روی زمین می کشیدم ... بدنم قدرت و توان نداشت ... 🌷 هر قدم که علی رو می کشیدم ... محکم روی زمین می افتادم ... تمام دست و پام زخم شده بود ... دوباره بلند می شدم و سمتِ ماشین می کشیدمش ... 🔸آخرین بار که افتادم ... چشمم به یه مجروح افتاد ... علی رو که توی آمبولانس گذاشتم، برگشتم سراغش ... 💢 بینِ اون همه جنازه شهید، هنوز یه عدّه باقی مونده بودن ... هیچ کدوم قادر به حرکت نبودن ... تا حرکت شون می دادم... ناله درد، فضا رو پر می کرد ... 🔵 دیگه جا نبود ... مجروح ها رو روی همدیگه می گذاشتم ... با این امید که با اون وضع فقط تا بیمارستان زنده بمونن و زیرِ هم، خفه نشن ... نفس کشیدن با جراحت و خونریزی ... اون هم وقتی یکی دیگه هم روی تو افتاده باشه ...😔 آمبولانس دیگه جا نداشت ... ❤️ چند لحظه کوتاه ایستادم و محوِ علی شدم ... کشیدمش بیرون ... پیشونیش رو بوسیدم ... - بر می گردم علی جان ... برمی گردم دنبالت ..... 🔹و آخرین مجروح رو گذاشتم توی آمبولانس ...
دختران نظامی
🎆 #رمان‌شب #پارت۳۹ #جبهه_ای_در_شهر ❣ "برمی گردم..." 🔷 وجودم آتش گرفته بود ... می سوختم و ضجه می
🎆 ۴۰ 🌷 "خون و ناموس..." 🔥آتیشِ برگشت سنگین تر بود ... فقط معجزه مستقیمِ خدا ما رو تا بیمارستان سالم رسوند ... از ماشین پریدم پایین و دویدم توی بیمارستان تا کمک کنم ... ⭕️ بیمارستان خالی شده بود ... فقط چند تا مجروح با همون برادرِ سپاهی اونجا بودن ... تا چشمش بهم افتاد با تعجب از جا پرید ... باورش نمی شد من رو زنده می دید ... 🔹مات و مبهوت بودم ... - بقیه کجان؟ ... آمبولانس پر از مجروحه ... باید خالی شون کنیم دوباره برگردم خط ... 🔶به زحمت بغضش رو کنترل کرد ... - دیگه خطی نیست خواهرم ...خط سقوط کرد ...الان اونجا دست دشمنه ...😔 ✅ یهو حالتش جدی شد ... - شما هم هر چه سریع تر سوارِ آمبولانس شو برو عقب ... فاصله شون تا اینجا زیاد نیست ... بیمارستان رو تخلیه کردن ... اینجا هم تا چند دقیقه دیگه سقوط می کنه ... یهو به خودم اومدم ... - علی ... علی هنوز اونجاست ... ❤️ و دویدم سمت ماشین ... 🔷 دوید سمتم و درحالی که فریاد می زد، روپوشم رو چنگ زد ... - می فهمی داری چه کار می کنی؟ ... بهت میگم خط سقوط کرده ... هنوز تو شوک بودم ... ❇️ رفت سمتِ آمبولانس و درِ عقب رو باز کرد ... جا خورد ... سرش رو انداخت پایین و مکثِ کوتاهی کرد ... - خواهرم سوار شو و سریع تر برو عقب ... اگر هنوز اینجا سقوط نکرده بود ... بگو هنوز توی بیمارستان مجروح مونده... بیان دنبال مون ... من اینجا، پیششون می مونم ... 🔸سوتِ خمپاره ها به بیمارستان نزدیک تر می شد ... سر چرخوند و نگاهی به اطراف کرد ... - بسم الله خواهرم ... معطل نشو ... برو تا دیر نشده ... 🚐 سریع سوارِ آمبولانس شدم ... هنوز حالِ خودم رو نمی فهمیدم ... - مجروح ها رو که پیاده کنم سریع بر می گردم دنبالتون ... ✅ اومد سمتم و در رو نگهداشت ... - شما نه ... اگر همه مون هم اینجا کشته بشیم ... ارزشِ گیر افتادن و اسارتِ ناموسِ مسلمان ، دستِ اون بعثی های از خدا بی خبر رو نداره ... "جون میدیم ... ناموسِ مون رو نه ..." یا علی گفت... و در رو بست ... 🔷 با رسیدنِ من به عقب ، خبرِ سقوطِ بیمارستان هم رسید ...😞 ✍🏼 پ.ن: "شهید سید علی حسینی" در سن ۲۹ سالگی به درجه رفیعِ شهادت نائل آمد ... پیکرِ مطهر این شهید هرگز بازنگشت ‌.... جهتِ شادی ارواحِ طیبه شهدا صلوات...🌷
مطمئنیم که احتمالا 😐
تفاوت واقعیت و مجازیِ ایران:
🖤اسامی شهدای حادثه تروریستی ایذه 🔹رضا شریعتی ۲۱ ساله، کیان نیک‌پور ۹ ساله، اشرف نیک‌پور ۴۵ ساله و دو آقای جوان مجهول‌الهویه از شهدای حادثه تروریستی ایذه هستند. 🔹علی مولایی ۲۳ ساله و علی محمدی ۶۰ ساله از مجروحان این حادثه به بیمارستان اهواز منتقل شده‌اند.
ست همگانی همه دروغ خود را لطفا عوض کنید و به این تغییر بدید عوض کردید پیام بدید همه ست کنید
ست همگانی دست برسونید همه ست کنیم همدردی🙂🖤
مرکز اطلاع‌رسانی پلیس پایتخت: اغتشاشگری که با وعده دریافت 30 میلیارد تومان با تهیه کوکتل مولوتف و مواد سمی به دنبال برهم زدم امنیت و آرامش مردم بود، در تهران بزرگ دستگیر شد.
"لاعلاج" یعنی جـای خـالی‌ات که بـا هیچ چیز پـر نمی‌شود .. ❤️
. . .همزادِ کَویرَم تَبِ باران دارَم دَر سینه دِلی شِکَسته پِنهان دارَم دَر دَفتَرِ خاطِراتِ مَن بِنویسید: مَن‌هَرچه‌که‌دارَم‌اَز‌شَهیدان‌دارَم. . .💚»
‏ایرانی بودن برایِ مردم ایران ملّیته و برای اپوزیسیون خارج‌ نشین شغلِ !
روز آخر فراخوان‌هاتون داریم میایم سراغتون✌️
تکرار عملیات تروریستی ایذه در اصفهان در پی حمله تروریستی دو راکب موتورسوار به سمت مدافعان امنیت دو نفر در اصفهان به شهادت رسیدند و دو نفر نیز مجروح شدند.
اطلاعیه سپاه خوزستان در مورد حمله تروریستی ایذه اطلاعیه سپاه ولی عصر (عج) خوزستان: 🔹گروهی مسلح که سوار بر دو موتور سیکلت بودند با سو استفاده از التهاب ایجاد شده در شهرستان ایذه با اسلحه‌های کلاشینکف به سمت مردم و پلیس تیراندازی کردند و آنها را به رگبار بستند در این بین پنج تن شهید و ۱۰ نفر زخمی شدند. 🔹سپاه ولی عصر (عج) خوزستان ضمن تبریک و تسلیت شهادت جمعی از هموطنان در حادثه تروریستی شهرستان ایذه به حضرت بقیه الله و نایب بر حقش امام خامنه‌ای و عموم مردم شهیدپرور خوزستان به ویژه خانواده مکرم آن عزیزان از خداوند متعال علو درجات برای روح آن شهدا بزرگوار و صبر جمیل برای بازماندگان مسئلت دارد. 🔹امت شهیدپرور حزب الله به ویژه مردم فهیم و قدرشناس خوزستان و شهرستان ایذه با حضور گسترده و پر شور خود در آئین تشییع پیکرهای منور و مطهر شهدای این حادثه تروریستی بار دیگر عزم راستین و اراده فولادین خود در دفاع از آرمان‌های بلند انقلاب اسلامی و شهیدان گرانقدر آن را به نمایش خواهند گذارد.
تسلیت رئیس جمهور به خانواده‌های شهدا و ماموریت به استاندار خوزستان برای پیگیری واقعه ایذه 🔹رئیس جمهور در پی وقوع حادثه تروریستی تیراندازی به مردم و نیروهای انتظامی در بازار مرکزی ایذه، در گفتگو با استاندار خوزستان ضمن مطلع شدن از جزئیات حادثه رخ داده دستور داد، دستگاه‌های امنیتی و انتظامی به فوریت عاملان و آمران این واقعه تروریستی را شناسایی و برای مجازات تحویل دستگاه قضایی دهند. 🔹رئیسی همچنین ضمن تسلیت به خانواده‌های شهدای این واقعه، دستور داد تا همه امکانات لازم برای رسیدگی به مجروحان این حادثه فراهم شود
🔴 پوتین سیاه نمایی در مورد مسلمانان را در رسانه های رسمی ممنوع اعلام کرد. نباید مانند آمریکا آنها را در فیلم ها و سریال ها تروریست نشان دهیم 🔹 کسانی که مسلمانان را تروریست معرفی کنند به مجازات و حبس محکوم خواهند شد 🔹 درود بر شرف پوتین
بی شرفی به اسم علی کریمی‼️ ❌استوری امشب او شرافتش را بر باد داد.
🔻حالا فهمیدین منظور این جماعت از آزادی چیه؟ یعنی آزادی رفت و آمد تروریست ها ، آزادی رفت و آمد داعشی ها . هموطن چند تا خون دیگه باید ریخته بشه تا از خواب ناز بیداربشی؟!
تصویری از تروریست‌های مسلح در
🖤شهید کیان نیک پور
بدون شرح!
عمامه‌پرانی؟ :))) در جایی که اینهمه از بزرگانش عمامه به سر داشتن؟!