میره‌جلوترمیبینه‌آقاامام‌زمان... میگه‌یابن‌الحسن؛آقاجان‌جونم‌به‌فدات چراصورتت‌انقدسیاه‌وڪبوده... آقاامام‌زمان‌میگن... شیخ‌نمیدونۍ... هریه‌گناهۍڪه‌شیعیان‌مامیڪنن یه‌سیلیه‌توصورت‌من((: نڪنه‌فڪرڪردۍاین‌ڪه‌میگن گناه؛سیلیه‌به‌صورت‌آقا الڪیه؟! بفرما...اینم‌سندش((:!

به‌ولله‌اگه‌باامام‌زمانت‌رفاقت‌ڪنۍ... محال‌ِمشڪل‌داشته‌باشی‌وحل‌نشه((: گره‌داشته‌باشی‌وگره‌وانشه... هرروز شب‌فرق‌نمیڪنه ده‌دقیقه‌هم‌ڪه‌شده...بشین‌یه‌گوشه صداش‌ڪن...باهاش‌حرف‌بزن... موقعی‌ڪه‌‌دارن‌‌دعای‌فرج‌میخونن.. دستتوبزارروسینه‌ت‌‌توهم‌واس‌آقابخون((:

اون‌وقت‌آقاخودش‌دعات‌میڪنه... میگه‌توواسھ سلامتیه‌من‌دعاڪردی... منم‌دعامیڪنم‌مشڪلت‌حل‌شه((: آقاازسنی‌ومسیحی‌انتظارنداره‌ها... هرحدیثی‌هرحرفی‌زده..تابه‌حال گفته‌...شیعیان‌ما...شیعیان‌ما..! فرق‌نمیڪنه... چه‌قدگناه‌ڪردی...چه‌قدروسیاهی‌... چه‌قدپرونده‌اعمال‌خرابه... خودش‌گفته‌بچمی‌((: ازاین‌قشنگتر؟! ازاین‌قشنگترکه‌آقاخودش‌بگه‌توبچه‌ی‌منی((:؟

بعضی‌شبا دعوت‌ڪنین‌آقاروبه‌خونه‌تون...اصلانه به‌اتاقتون... یه‌گوشه‌ی‌اتاق‌ومرتب ڪنید...یه‌بالشی‌بزارید بگوآقامنت‌بزارسرم‌بیاپیش‌من((: به‌ولله‌درتڪ تڪ خونه‌هارومیزنه‌ها... خبرداره‌از‌خوب‌وبدتا... میدونه‌مشڪلت‌‌چیه‌ها((:💔

نمیخوادڪارخیلی‌بزرگی‌ِنی‌واس‌اومدنش... یه‌ڪارڪوچیڪ هم‌ڪنی‌...آقاواست‌پدری‌میڪنه((: میشی‌یارپسرفاطمه((:💔 امشب‌خلوت‌ڪن‌باآقا آی‌همونی‌که‌میگفتی‌آرزوت‌مرگه... برویه‌گوشه‌تکیه‌بده‌به‌دیوار... بگویابن‌الحسن‌خسته‌م((: دیگه‌بریدم‌پسرفاطمه...

آقامن‌همینم...غرق‌گناهم... دنیام‌سیاهه...خرابه‌حالم((: آقامن‌نمیخوام‌سَربارِت‌باشم..میخوام‌سربازت‌باشم((:💔 آقاجان... اگه‌من‌یڪی‌ازاونایی‌که‌باعث‌اشڪچشات‌شده خودت‌منوازروزمین‌بردار((: خودت‌نفسموقطع‌ڪن‌...((:💔 ولی‌اگه‌‌قبولم‌داری‌هنوز... اگه‌دست‌پدریت‌روسرمن‌وزندگیمه... بهم‌اجازه‌بده‌نوڪریتوڪنم((: اجازه‌بده‌سربازت‌باشم((: پسرفاطمه... آقاجان من‌که‌لیاقتشوندارم‌جونم‌واس‌شمابدم... من‌که‌لایق‌این‌نیستم‌ڪه‌به‌خاطرت‌سَرَموبِدَم...

حداقل‌اجازه‌بده‌بهم... لیاقت‌بده‌بهم‌ڪه‌بتونم‌‌تورڪابت‌باشم((:💔 به‌ولله‌خیلی‌اثردارع((:💔 به‌ولله‌میشنوه((: همین‌امشب‌امتحان‌ ڪن((: آقاڪه‌خوب‌میدونه‌تودلت‌چه‌خبره.. خودش‌گفته‌ازآرزوهاوخواسته‌های‌تڪ تڪ بچه‌هام؛تڪ تڪ شیعیانم‌خبردارم((:💔 پس‌بروسراغش..

آقابابارِگناهام‌اومدم... آقامن‌حتی‌لیاقت‌ندارم‌تاجمکرانت‌بیام((:💔 حلالم‌کن‌‌پسرفاطمه که‌دلتودردمیارم((: حلالم‌کن‌که‌باعث‌اشک‌روی‌چشاتم((:💔 چراهرکی‌ازراه‌میرسه‌بهش‌میگی‌حالت‌بده((: چرابلندگودستت‌میگیری‌به‌همه‌جا؛جارمیزنی که‌مشکل‌داری؛غصه‌داری((: مگه‌خدانداریم((: مگه‌امام‌زمان‌ونداریم((: میدونین‌واس‌چی‌بهش‌میگیم‌امام‌زمان... ینی‌امامی‌که‌‌‌هرلحظه‌همراهمونه وخبرداره‌اززندگی‌هامون((:

آقامن‌همونم‌که‌تاته‌رفتم‌توگناه((: آقامن‌همونم‌که‌باعث‌اشک‌چشما‌ی‌قشنگته((: آقامن‌همونم‌که‌آبروبردم((:💔 ولی‌فقط‌شمارودارما... آقا...نکنه‌یه‌وقت‌بگی‌ازم‌قطع‌امیدکردی((: آقانکنه‌یه‌وقت‌بگی تودیگه‌شیعه‌ی‌من‌نیستی((:

نکنه‌بگی‌‌دیگه‌بچه‌م‌نیستی((:💔 به‌داددلم‌برس‌پسرفاطمه((:💔 آقاباروی‌‌سیاه‌اومدم‌درخونه‌ت نکنه‌بیرونم‌کنی((:💔 من‌خودم‌‌وقتی‌‌آقاروصدامیکنم دستامومیارم‌بالا باگریه‌میگم...دست‌خودمم‌نیستا میگم‌آقاکجایی((: میشه‌یه‌دیقه‌بیای...

آقابیاببین‌حالم‌خرابه((: آقابیاببین‌‌اشک‌چشامو((:💔 به‌دادم‌برس.. شبایی‌که‌تنهانبودم‌ونمیتونستم‌خلوت‌کنم پشت‌سرهم‌توپیوی‌خودم واسش‌تایپ‌میکردم((: تارمی‌دیدم‌‌‌اشتباه‌مینوشتم‌ امابازم‌حرفاموبهش‌‌میگفتم((: آروم‌گریه‌میکردم‌کسی‌صدامونشنوه... امابازم‌حرفاموبهش‌میگفتم((:💔

میدونم‌الان‌اینجایی میدونم‌خبرداری‌‌ازحال‌دل‌تموم‌بچه‌هات میدونم‌اشک‌چشارومیبینی((:💔 آقا...برامون‌پدری‌کن..مابی‌کسیم((: