روضه نشسته بودم
روضه ابوالفضل
حاج آقا داشت روضه میخوند
به جایی رسید که دیگه قلبم سنگین شد تا آخر مجلس یکی در میون میزد
میدونی چی گفت؟؟
گفت وقتی سر ابوالفضل رو روی نیزه زدند زینب تو سر زنان میدوید که مردان دورش رو احاطه و میرقصیدند
هر نفر یه با هر تکان دست یکی زینب را میزدند
سر ابوالفضل جان داشت اورا میدید وقتی زینب را می زندند چشمانش را می بست💔
میگفت موقعی که سر اسرا را بر نیزه میزدند دوسر بر نیزه فرو نمیرفت
یکی سر ابوالفضل عباس
یکی سر علی اصغر
انقدری با میله زدند تو سرشان که دیگر صورتی نداشتند
سر آخر دو گونی از تیزی گلویشان بستند و از نیزه آویزان کردند💔🥺
چی کشیدند
خداراشکر که عاشورا زنده ماندیدم💔
چه کسایی که الان زیر خروار ها خاک خوابیدند و آرزوی دیدن دوباره محرم را دارند و چه کسایی که بیخیال هستند و میگویند دعوا بین دو خاندان عرب بوده است
موقعی که عمویم عباس بر زمین افتاد حسین با هر سختی خودش را رساند
از کتفی که دیگر کتف نبود گرفت میخواست اورا به خیمه هابرساند ولی عباس گفت ن برادر مرا نبر ارباب گفت چرا؟
علمدار گفت من روی دیدن رباب را ندارم
رقیه منتظر است
سکینه چشم انتظار است
مادرم بی تاب است
فقط داداش به رباب بگو شرمنده ببخشه این ابوالفضل رو که قول آب را به طفلش داده
ارباب حسین همان جا سرش را بر سینه برادرش گذاشت انتظار داشت که برادرش سرش را در دستانش بگیرد ولی یادش آمد دیگر آن جوان رشید و خوش قامت و خوش چهره نیست
ابوالفضل دیگر دستی ندارد که بخواهد سر برادرش را نوازش کند💔🥺💔
بزاربگمبازبونساده
همینحسینحسینمازسرمزیاده
خدااجازهشوبههرکسینداده(:
✅ ده ماهه حافظ قرآن شويد
🎯کارگاه تخصصی مشاوره حفظ
🎯تست هوش و حافظه
🎯برنامه ریزی آموزشی
🎯پشتیبانی منظم
🎯ارائه مدرک
🎯جشن فارغ التحصیلی
🎯ثبت نام:
http://rsaghalein.ir/amuzeshequran
لینک کانال
👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2312044658Cdcdecad640
بدوید تا از دست نرفته مخصوص همه ی سنین 🖤
اگر ثبت نام کردین یا خواستن هر چی بدونین به آیدی زیر خبر بدید
🌹@Idina90S🌹
#تبلیغات
#حفظ #قرآن
#دارالقرآن