هدایت شده از شهید آرمان علیوردی
@shahid_armanaliverdy.attheme
حجم:
165.2K
📲 پسزمینه(تم) با عکس شهید آرمـان
#آرمان_عزیز
#شهید_آرمان_علی_وردی
----------
📣 کانال شهید آرمان علیوردی
@shahid_armanaliverdy
هدایت شده از شهید آرمان علیوردی
دلم برای آن لحظهای تنگ شده است که سوار قطار، انتظار دیدن شما را میکشم، قطار سوت ایست را میکشد و با کوله باری از دلتنگی در راهآهن به سوی تاکسی میروم. رانندهای داد میزند: حرم یه نفر جا نمونی!
و من به سمت تاکسی میروم و...
میرسم آقا جان حرمت!
از بازرسی حرم خارج میشوم، چشمم به گنبد طلاییتان میخورد.
صحن انقلاب، به قول امروزیها پاتوق ما بچه مذهبی هاست.
و مینشینم به تماشایت...
اشک است که صورتم را خیس میکند.
و بعد سلانه سلانه روانهی بهشت رضوان میشوم...
چای حضرتی یک طرف و کنج دنج گوهرشاد یک طرف؛
میگویند بهشت، میگویم عطر چای و کنج گوهرشاد و خیره شدن به گنبد.
چای را که به جانم میکشم،
قدم به سوی باب الجواد(ع) روانه میکنم،
یک عمر دخیل این صحن و سراییم و نمک گیر این خانواده!
از کودکی مادربزرگ در گوشمان زمزمه کرده است که: مادر جان! زمانی که غصه ی دنیا قلبت را زندانی کرد، مرهم و درمانش فقط دم و بازدم در صحن آزادی است!
حرف بزرگتر را باید با جان و دل خریدار بود،
چشم که باز کردم خود را وسط صحن آزادی دیدم، گویا بدجور پاگیر غصه ی دنیا شدهام...
از هر چه بگذریم سخن دل کندن از یار، تلخ است و مثل جان کندن، ذره ذره آبت میکند، حق میدهم به قلبم، نفس کشیدن در کنار یار به کامش شیرین آمده و حالا دل کندن برایش سخت است،
اما چاره چیست؟
باز به آخر رسید این قصه؛
آخرین زیارتنامه؛
آخرین چای حضرتی؛
و آخرین نگاه؛
امان از نگاه آخر که ذره ذره وجودت را آب میکند،
اما من دلم به همین نگاه آخر خوش است،
به همین طلبیده شدنهای ناگهانی.
سوار ماشین به سمت قطارم، اما آخرین درخواستم از راننده این است که از خیابانی روانه شویم که انتهایش نگاه به توست...
#آرمان_عزیز
#شهید_آرمان_علی_وردی
----------
📣 کانال شهید آرمان علیوردی
@shahid_armanaliverdy
هدایت شده از شهید آرمان علیوردی
بسم الله الرحمن الرحیم 🌱
دلنوشته ای از زبان طلبه های سال اولی به طلبه شهید مدافع امنیت آرمان علی وردی
سلام علیکم
دلنوشته ای که برای تان قلم میزنیم حاوی پرسشی است که پاسخش را لا به لای اوراق صرف و نحو و فلسفه نیافته ایم، باشد که از بزرگواری تان برای ما نیز به خرج دهید و به ذهن ظلمت زده مان نور بپاشید .
آغاز پرسش ما از اینجا بود که حیران بودیم، پس نیت کردیم حیات مان قربت إلی الله گردد و الله هم معرفت کرد و رشته گردن مان را آنجا برد که خاطر خواه اوست و مای حقیر میهمان حوزه علمیه شدیم .
در مدرس، جلوی استاد زانو زدیم و جمیعا کتب را قرائت کردیم تا پی ببریم چگونه مسیری را که آدم ابوالبشر به روی کره خاکی آغاز کرد را بازگردیم؛ بلکه چشم مان به جمال حضرت دوست روشن گردد.
استاد فرمود و ما خط بردیم که در پناه پروردگار باری تعالی بکوشید برای طهارت جسم و جان، تا آن چه از میوه ممنوعه در وجودمان ریشه کرده به إذن الله عدم شود و قلب مان بال بگیرد و بال مان مارا به پرواز درآورد.
از آداب طهارت پرسیدیم؛ گفتند اول آن که از نجاسات دوری کنید و اعوذ بالله اگر به آن مبتلا شدید خود را به آب روان بسپارید، ما هم سخن استاد را به دیده منت گذاشتیم و آداب طهارت از بر کردیم.
آقای علی وردی، حالا که خط به خط آداب طهارت را قرائت کرده ایم شما آمده اید معادلات ما را به هم زده اید !
مگر خون بنی آدم از دایره پاکی خارج نبود؟
مگر، قرار نبود آغوش حضرت دوست تنها جایگاه آنانی باشد که طهارت را رعایت میکنند؟
شما که غرق به خون بودید، یعنی خدا پیکر غلتیده به خون شما را به این آسانی خرید ؟
آقای علی وردی، شما چه کار کردید که مورد توجه خداوند قرار گرفتید؟
به نظر شما روزی می آید که نگاه قادر متعال پیکر های غرق به خون ما را هم بخرد ؟
کاش آنجا، کنار شهدا و سر سفره سیدالشهدا رساله ای بنویسید در باب عشق، و ابتدایش برای ما بنویسید چه میشود که بعضی ها حتی قطرات خون شان قلب ها را حیات میبخشد !
ما خیلی محتاجیم ...
آقای علی وردی، دلنوشته ای که برای تان قلم زده ایم حاوی پرسشی است که پاسخش را نیافته ایم، باشد که از بزرگواری تان برای ما نیز به خرج دهید و به ذهن ظلمت زده ما نور بپاشید .
ارادتمندان شما، هم مسلک هایتان ان شاءالله.
#آرمان_عزیز
#شهید_آرمان_علی_وردی
----------
📣 کانال شهید آرمان علیوردی
@shahid_armanaliverdy
هدایت شده از شهید آرمان علیوردی
9.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
إِنَّا لله وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ
آجرک الله یا بقیة الله...
🖤 شهادت بیش از ۸۰۰ انسان بیگناه و مظلوم فلسطینی که در حمله غیرانسانی اخیر این رژیم به فیض رفیع شهادت نائل شدند را به پیشگاه مقدس قلب عالم قدس، حضرت بقیه الله الاعظم ارواحناه له الفداء، و تمامی جانهای حقطلب و آزاده تسلیت عرض میکنیم.
#آرمان_عزیز
#طوفان_الاقصی
#شهید_آرمان_علی_وردی
----------
📣 کانال شهید آرمان علیوردی
@shahid_armanaliverdy
هدایت شده از شهید آرمان علیوردی
📱 پروفایل به مناسبت اولین سالگرد
شهید آرمان علیوردی
#یک_ایران_آرمان | #آرمان_عزیز
#شهید_آرمان_علی_وردی
----------
📣 کانال شهید آرمان علیوردی
@shahid_armanaliverdy
هدایت شده از شهید آرمان علیوردی
@shahid_armanaliverdi.attheme
حجم:
257.3K
🖤 پسزمینه(تم) با عکسهای شهید علیوردی به مناسبت اولین سالگرد شهادت مظلومانه ایشان
#یک_ایران_آرمان | #آرمان_عزیز
#شهید_آرمان_علی_وردی
----------
📣 کانال شهید آرمان علیوردی
@shahid_armanaliverdy
هدایت شده از آرمان قدس
هدایت شده از شهید آرمان علیوردی
یک چنین روزی، پنجم آبان، تو با چهره کبود و بدن پر از زخم روی تخت بیمارستان خوابیده بودی، با سطح هوشیاری پایین. حتما همه بهتزده بودند، پزشکها، پرستارها، دوستانت، پدر و مادرت. شاید پرستارها داشتند درگوشی از هم میپرسیدند این جوان کجا بوده که این بلا سرش آمده؟ تصادف کرده؟ از جایی افتاده؟ پس این جای پاشنهی کفش روی چهرهاش چه میگوید...؟ بین چند نفر مگر گیر افتاده؟ چکار کرده بوده مگر که اینطوری زدهاند؟
مطمئن نیستم، این را باید پزشکت بگوید؛ ولی احتمالا پزشک اورژانس توی شرح حالت، کلماتی شبیه این نوشته بود: ترومای شدید سر، شکستگی جمجمه، خونریزی درجه سه، جراحات و کبودیهای متعدد و پراکنده در بدن، احتمال وجود خونریزی داخلی، علائم شوک هیپوولمیک، سطح هوشیاری زیر هشت؛ کما.
میگویند مادرت لحظه اول تو را نشناخت. مگر میشود مادر کسی او را نشناسد؟ شاید منتظر بود یکی بیاید و بگوید اشتباه شده، این آرمــان شما نیست. و بعد خودت را ببیند که سرحال و خندان بیایی و عذرخواهی کنی که نگرانش کردهای. شاید اصلا جرات نداشت نگاهت کند، با آن وضع، محاصره شده میان دستگاهها و لولهها.
امید... امید... امید...
امید در قلب پدر و مادر زنده بود. آرمــان زنده میماند. جراحات متعدد؟ خوب میشود. شکستگی جمجمه؟ شاید طول بکشد کمی، ولی خوب میشود. خونریزی درجه سه؟ خون اهدایی اگر بگیرد جبران میشود. سطح هوشیاری پایین؟ برمیگردد... خیلیها از کما برگشتهاند.
آرمــان زنده میماند...
از شب قبل، چهارم آبان، تا چنین روزی، پنجم آبان، فیلم تو داشت دست به دست میان ضدانقلاب میچرخید و برای شاهکار جنایتکارها کف و سوت میزدند. واقعا هم شاهکار بود، خیلی دلاوری میخواهد حمله به یک جوانِ بیسلاح و تنها! خیلی شجاعت میخواهد حمله هفتادنفری به یک نفر، دوره کردنش، زدنش با سلاح سرد. دستمریزاد دارد اینهمه قساوت و بزدلی!
ضدانقلاب پای فیلم جنایتشان هلهله میکردند؛ ولی جرات نداشتند بگویند تو یک نفر مقابل هفتاد نفرشان تسلیم نشدی. جرات نداشتند بگویند هرچه زدندت، یک کلمه توهین از دهانت نشنیدند.
روی تخت بیمارستان، تو آرامآرام هوشیاریات کم میشد. داشت به شش میرسید و کمتر از شش؛ به کمای عمیق.
#یک_ایران_آرمان
#آرمان_عزیز
#شهید_آرمان_علی_وردی
----------
📣 کانال شهید آرمان علیوردی
@shahid_armanaliverdy
هدایت شده از شهید آرمان علیوردی
هربار نامت را میشنوم، بیاختیار شانههایم میلرزند؛
عزیزم! باورم شده است که تو با حسین(ع) نسبت داری...
💔 بوی پیراهن خونین کسی میآید...
#یک_ایران_آرمان | #آرمان_عزیز
#شهید_آرمان_علی_وردی
----------
📣 کانال شهید آرمان علیوردی
@shahid_armanaliverdy
هدایت شده از شهید آرمان علیوردی
| صبحی با طعم شهادت |
یک چنین صبحی، ششم آبان، توی بیمارستان یک ملاقاتی ویژه داشتی. دو روز بود که برایش انتظار میکشیدی.
دو روز بود که تو انتظار میکشیدی برای آغوشش، دو روز بود که شهدا انتظار میکشیدند برای در آغوش گرفتن تو. شاید دور تختت حلقه زده بودند و دائم از هم میپرسیدند: پس آرمان کی میآید پیش ما؟
ما که چشم دلمان باز نشده؛ ولی شاید اهل دل اگر میدیدند، میفهمیدند که بیمارستان پر شده از ارواح شهیدان و فرشتگان. آمده بودند شهیدِ دهه هشتادی را ببینند. تو را نشان میدادند و میگفتند: همان طلبهی بسیجیِ دهه هشتادی ست، همان جوان مومن متعبد حزباللهی، همان که آقا نور چشمش است، همان که جان داد ولی به رهبرش توهین نکرد، همان که یک تنه جلوی هفتاد نفر ایستاد، همان که...
و باز هم بیقرار میشدند و میپرسیدند: پس آرمان کی میآید پیش ما؟
روح خودت هم بیقرار بود. شاید تنها دلیل ماندنت این بود که میخواستی به پدر و مادر مهلت دل کندن بدهی. ولی آن صبح، ششم آبان، بالاخره مهمان ویژهات آمد. همان که منتظرش بودی. همان که میخواستی جانت را تقدیمش کنی. جانت را توی دست نگه داشته بودی که بدهی به خودش. به خودِ خودش.
به هرحال، او آمد.
سیدالشهدا(علیهالسلام) را میگویم. پای آخرین ماموریتت مهر تایید زد.
در آغوشت گرفت...؟
نمیدانم. من فقط شنیدهام شهدا توی آغوشش جان میدهند.
تن ارباًاربایت را در آغوش گرفت و برد.
رفتی که نفس تازه کنی برای صبح ظهور.
تو شهید شدی؛ یک چنین صبحی؛ ششم آبان.
#یک_ایران_آرمان |
#آرمان_عزیز
#شهید_آرمان_علی_وردی 💔
----------
📣 کانال رسمی شهید آرمان علیوردی
@shahid_armanaliverdy
هدایت شده از شهید آرمان علیوردی
36.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ | 🔰 نماهنگ آرمان ایران منتشر شد ...
💔 دردودل هایی ازطرف جوانان
دهه هشتادی با سیدالشهدا (ع) ...
🔸 عهد و پیمانی با سالار شهیدان،
به مناسبـت اولین سالگــرد شهـادت
شهـیـــــد امنـیـــــت ، طلـبـــــهٔ جهــــادی
((آرمان عزیز))
#ارسالی
#یک_ایران_آرمان |
#آرمان_عزیز
#شهید_آرمان_علی_وردی
----------
📣 کانال رسمی شهید آرمان علیوردی
@shahid_armanaliverdy
هدایت شده از شهید آرمان علیوردی
8.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تازه جوون بابا...
دردت به جون بابا...
حالا دیگه کی بشه عصای...
💔
#یک_ایران_آرمان | #آرمان_عزیز
#شهید_آرمان_علی_وردی
----------
📣 کانال رسمی شهید آرمان علیوردی
@shahid_armanaliverdy