eitaa logo
- دُخترحاجی .
3.8هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.1هزار ویدیو
58 فایل
- بِنام‌نامی‌ِاللّٰھ - وَقف‌ اکیپِ حاجۍ ¹⁴⁰¹.¹⁰.¹⁴ حزبُ اللّٰهی بودَن را با هَمه تراژدی هایش دوست دارم ؛ [ ما صدای ِ کُل ایرانیم ! ] - نیازهاتون : @tab_dokhtarhaaj .
مشاهده در ایتا
دانلود
یکی از پرستاران دوران دفاع مقدس می‌گوید: یادم می ­آید یک روز که در بیمارستان بودیم، حمله شدیدی صورت گرفت؛ به‌طوری‌که از بیمارستان‌های صحرایی هم مجروحان بسیاری را به بیمارستان ما منتقل می­ کردند. اوضاع مجروحان به‌شدت وخیم بود. در بین همه آنها، وضع یکی از مجروحان خیلی بدتر از بقیه بود. رگ­هایش پاره‌پاره شده بود و با اینکه سعی کرده بودند زخم­هایش را ببندند، ولی خون‌ریزی شدیدی داشت. مجروحان را یکی‌یکی به اتاق عمل می­بردیم و منتظر می‌ماندیم تا عمل تمام شود و بعدی را داخل ببریم. وقتی که دکترِ اتاق عمل این مجروح را دید، به من گفت: «او را به اتاق عمل ببرید و برای جراحی آماده­اش کنید.» من آن زمان، چادر به سر داشتم. دکتر اشاره کرد که چادرم را در بیاورم تا راحت­تر بتوانم مجروح را جابه‌جا کنم. همان موقع که داشتم از کنار او رد می­شدم تا بروم توی اتاق و چادرم را دربیاورم، مجروحی که چند دقیقه­ای بود به هوش آمده بود، به‌سختی گوشه چادرم را گرفت و بریده‌بریده و سخت گفت: «من دارم می‌روم که تو چادرت را در نیاوری. ما برای این چادر داریم می­رویم.» این را گفت و درحالی‌که چادرم در مشتش بود، شهید شد. از آن به بعد، در بدترین و سخت­ترین شرایط هم چادرم را کنار نگذاشتم.🧕🕸 @Dokhtarhaaj
شهید صدیقه رودباری در هجدهم اسفند سال 1340 در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد.روزهای نوجوانیش در سالهایی سپری شد که سرزمینمان در پیچ وتاب روزهای منتهی به پیروزی انقلاب بود.در ان روزها او خود را به به خیل عظیم وخروشان ملت می رساند ودر تظاهراتها شرکت می کرد وتا صبح نیز به مداوای مجروهان می پرداخت.آنقدر فعال بود که در زمان درس وتحصیل بارها اورا در پشت بام مدرسه ودر حال فعالیتهای انقلابیش می یافتند.روح نا ارامش همواره در پی چیزی ورای خواست ها وآرزوهای یک دختر معمولی بود...  انقلاب که شد در مدرسه شان انجمن اسلامی را راه انداخت  وفعالیتهایش را منسجم تر کرد.خانواده ودوستانش صدیقه را آخر هفته ها در کهریزک ویا معلولین ذهنی نارمک پیدا می کردند.صدیقه آنها را شستشو می داد وبهشان رسیدگی می کرد.بسیار پر دل وجرات بود.شجاعت ودلیریش به گونه ای بود که نشان می داد به زودی "مهر شهادت بر روی شناسنامه اش خواهد خورد"... پس از انقلاب ،هیجان واحساس وصف ناپذیری پیدا کرده بود.احساسی که تا آن زمان مثل خون در رگهایش جاری بود،حالا پر خروش گشته بود واو را اززندگی عادی وروزمره دور می کرد.از تعلقات دنیوی فاصله گرفته بودومدام می گفت که"نباید در خانه بنشینیم وبگوییم که انقلاب کرده ایم .باید که در بین مردم باشیم وپیام انقلاب را به مردم برسانیم..". 5 خرداد سال 59، از طرف جهاد سازندگی برای انجام فعالیتهای جهادی به شهر بانه کردستان اعزام شد.در بانه هر کاری که از دستش بر می آمد انجام می داد.در روستاهایی که پاکسازی می شدند،کلاسهای عقیدتی وقرآن بر گزار می کرد.با توجه به شرایط بسیار سخت آن روزهای کردستان ،دوشادوش پاسداران بانه فعالیت می کرد در حالی که هیچ گاه اظهار خستگی نکرد... در سپاه بانه مسئول آموزش اسلحه به خانومها  بود.علاوه بر آن مخابرات سنندج نیز محل فعالیت او به شمار می رفت.آنقدر فعال بود که یکی دوبار منافقین برایش پیغام فرستادند که "اگر دستمان به تو بیفتد ،پوستت را از کاه پر می کنیم".خواهرش در ان روزها خواب دیده بود که اقایی نورانی وارد جمع می شود و صدیقه را صدا می کند وبا خودش می برد .از حاضرین سوال کرده بودند که این آقا چه کسی بود که گفتمد ایشان امام زمان بودند..تعبیر این خواب را که پرسیدند گفتند این دختر سربازی اش در راه اسلام قبول می شود... شهید صدیقه رودباری  در روزهای حضورش در سپاه بانه، فرمانده اطلاعات سپاه بانه ،شهید محمود خادمی کم کم به او علاقه مند شد.محمود که قبل از آن در جواب به دوستانش که پرسیده بودند که "چرا ازدواج نمی کنی؟"  گفته بود:"هنوز همسری را که می خواهم برای خودم انتخاب کنم پیدا نکرده ام .من کسی را می خواهم که پا به پای من در تمام فراز ونشیب ها ،حتی در جنگ با دشمن هم رزم من باشد ومرا در راه خدا یاری دهد.. @Dokhtarhaaj
در گوشه‌ای ز صحن تو قلبم نشسته است دل، طوقِ الفتی به ضریح تو بسته است چون دشت‌های تشنه در این آستان قدس در انتظار ابر عنایت نشسته است @Dokhtarhaaj
‌میگفٺ‌کہ؛ عَظِمَت‌ِنوکرۍ‌،دَرخونہ‌ےِ امـٰام‌حٌسِـین‌رو،زمانے‌میفَہمے..🌿 کہ‌شَبِ‌اَوَّل‌ِقبر، وقتۍزَبونِت‌بَنداومَد..؛ یہ‌وَقت‌میبینۍ‌یہ‌صِدایۍمیاد، میگہ‌نترس‌،مَن‌هَستَم:)! 🙂💔 @Dokhtarhaaj
هدایت شده از ³¹³یاوران مهدی
خب قشنگاااااا میخوایم یه پویش باحالی راه بندازیم...😍🙂🌱 حالا چطوری؟!🤔 الان میگم خدمتتون😊 ببینید شما به پی وی بنده اسم یه شهید که دوستش دارید یا میشه گفت رفیق شهید تون هست رو میگید و در آخر اسم تمام شهیدان که فرمودید رو میذاریم تو کانال و هر کدوم بیشتر ویو خورده باشه ( که میتونید فور کنید تو کانالاتون تا بیشتر ویو بخوره) به ۳ نفری که بیشتر باشه،جوایز زیااااد و ناااااب میدیم.‌‌‌‌‌..✨🌱 پس بدوووودیدددددد🌻✨ آیدیم برای اسم رفیق شهید هاتون:✨🌱 @Ryhan110 چنلمون : @chcgxhxjchvdg
هدایت شده از ³¹³یاوران مهدی
اسم رفیق شهید شما : شهید آرمان علی وردی ✨🌱 کد شما: ۱ ☆ شما هم برای شرکت روی این لینک بزنید 😍