eitaa logo
دوشکاچی
133 دنبال‌کننده
217 عکس
53 ویدیو
0 فایل
📘کتاب #دوشکاچی 🎙خاطرات #علی_حسن_احمدی 📖چاپ اول : سال۹۸ 📚ناشر : #سوره_مهر 📍موضوع : #دفاع_مقدس ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🇮🇷 @dooshkachi 💻 dooshkachi.blog.ir ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯ 🌍اخبار رسمی ما را فقط از این کانال پیگیری بفرمائید.
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷تفکیک خودی و غیرخودی دشمن در حال فرار در دشت بود و سنگر و پناهگاهی هم نداشت. یکی از دیده‌بان‌ها کارهای اولیه برای اجرای آتش را انجام داد و از برادر کاوه برای اجرای آتش اجازه خواست، اما برادر کاوه به او اجازه این کار را نداد! دیده‌بان گفت: «الآن بهترین فرصت برای اجرای آتشه، چرا اقدام نکنیم؟» برادر کاوه گفت: «این‌ها هنوز بین مردم‌اند، صبر کن، بذار از مردم جدا بشن، اون موقع می‌زنیمشون.» دیده‌بان گفت: «آخه اینها از این فرصت برای فرار استفاده می‌کنند.» ولی برادر کاوه با قاطعیت گفت: «ما اینجا با ضدانقلاب کار داریم، اما اینها مردم ایران‌اند، برادران و خواهران ما هستند. ما برای نجاتشون اومدیم. اگه صد نفر از ضدانقلاب از این فرصت استفاده کرده و فرار کنند، گواراتر از اینه که یک نفر از این زن و بچه‌های بی‌گناه و مردم عادی کشته بشن.» 🌹 📚 برای خرید کتاب با ۲۵% تخفیف تا ۲۲ تیر ۹۹ روی آدرس زیر کلیک نمائید👇 http://new.sooremehr.ir/book/3321 👌ارسال رایگان و بهداشتی به سراسر کشور ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🇮🇷 @dooshkachi 📱💻 dooshkachi.ir ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌷دوشکاچی کیه؟ باید فکری می‌کردم. بچه‌های ما در محاصره بودند و ما هم لحظه‌ای آرام نداشتیم. در اطراف سنگر دوشکا بودم که دیدم دو نوجوان آرام‌آرام از کناره ارتفاع به سمت ما بالا می‌آمدند. به نظر می‌آمد زخمی شده بودند. فاصله ما با آنها چیزی حدود ۵۰ متر بود. جلوتر که آمدند، فهمیدم بسیجی‌اند. گویا موفق شده بودند از آن معرکه نجات پیدا کنند و به سمت ما بیایند. رمقی نداشتند و به سختی به ما نزدیک می‌شدند. وقتی به سنگر دوشکا رسیدند، روی خاکریز نشستند و با صدای ضعیفی پرسیدند: «دوشکاچی کیه؟» من و چند نفر دیگر از بچه‌ها که آنجا بودیم، چیزی نگفتیم. آنها چند مرتبه این سؤال را تکرار کردند، اما کسی جوابی نداد. آخر سر برای اینکه بدانم چرا این سؤال را پرسیدند، گفتم: «من دوشکاچی‌ام. چه کار دارید؟» تا این را گفتم، انگار که جان تازه‌ای گرفته باشند، سریع به طرفم آمدند و گفتند: «می‌خواهیم دست و پات رو ببوسیم.» با تعجب به آنها گفتم: «چرا؟! مگه چه شده؟» با صدایی کم رمق گفتند: «با اون مقداری که تیراندازی کردید، ما موفق شدیم نجات پیدا کنیم. خیلی از بچه‌ها هنوز توی محاصره‌اند. اگه تیراندازی کنید، بقیه هم نجات پیدا می‌کنند.» 📚 برای خرید کتاب با ۲۵% تخفیف تا ۲۲ تیر ۹۹ روی آدرس زیر کلیک نمائید👇 http://new.sooremehr.ir/book/3321 👌ارسال رایگان و بهداشتی به سراسر کشور ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🇮🇷 @dooshkachi 📱💻 dooshkachi.ir ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
✅ تمدید شد 📚تا ۲۲ تیرماه ۹۹ فرصت دارید کتاب خاطرات را از نمایشگاه مجازی کتاب با ۲۵% تخفیف تهیه نمائید. برای خرید کتاب روی آدرس زیر کلیک نمائید👇 http://new.sooremehr.ir/book/3321 👌ارسال رایگان و بهداشتی به سراسر کشور ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🇮🇷 @dooshkachi 📱💻 dooshkachi.ir ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯‌
📚فقط تا ۲۲ تیرماه ۹۹ فرصت دارید کتاب را از نمایشگاه مجازی کتاب با ۲۵% تخفیف تهیه نمائید. برای خرید کتاب روی آدرس زیر کلیک نمائید👇 http://new.sooremehr.ir/book/3321 👌ارسال رایگان و بهداشتی به سراسر کشور ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🇮🇷 @dooshkachi 📱💻 dooshkachi.ir ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯‌
📚 خاطراتی که «ضد انقلاب» آن را دوست ندارد/ بعد از خواندن این کتاب خود را بتکانید! 📇 روایت خبرگزاری فارس درباره کتاب را از آدرس زیر دنبال کنید: 🌐 https://b2n.ir/443837 📚فقط تا ۲۲ تیرماه ۹۹ فرصت دارید کتاب را از نمایشگاه مجازی کتاب با ۲۵% تخفیف تهیه نمائید. برای خرید کتاب روی آدرس زیر کلیک نمائید👇 http://new.sooremehr.ir/book/3321 👌ارسال رایگان و بهداشتی به سراسر کشور ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🇮🇷 @dooshkachi 📱💻 dooshkachi.ir ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯‌
💻 کانال‌ها و صفحه رسمی را در فضای مجازی دنبال کنید: 📲ایتا : https://eitaa.com/dooshkachi 📲تلگرام : https://t.me/dooshkachi 📲اینستاگرام : https://www.instagram.com/ dooshkachi.ir/ 🌐تارنمای اینترنتی : dooshkachi.blog.ir و dooshkachi.ir 📚برای خرید کتاب روی آدرس زیر کلیک نمائید👇 https://www.sooremehr.ir/fa/book/3321 ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🇮🇷 @dooshkachi ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯‌
🚩 یا حسین(ع) فرماندهی از آنِ توست 📖 یکی از بچه‌های ارتشی که بیشتر با ما رفیق بود و رفت و آمد می‌کرد، کنجکاو شده بود بداند کدام یک از ما فرمانده هستیم. ما هم چون همگی لباس خاکی به تن داشتیم، تشخیص این کار سخت بود و کسی متوجه این موضوع نمی‌شد. یک روز که بیرون از سنگر دور هم جمع شده بودیم، از ما پرسید: «آقا! من یک سؤال دارم.» گفتیم: «بفرما!» پرسید: «اصلاً معلوم هست کدام‌تان فرمانده‌اید؟» یکی از بچه‌ها به او گفت: «همه‌ی ما فرمانده‌ایم!» او هم خندید و گفت: «می‌دانم که همه‌ی شما فرمانده‌اید؛ حالا فرمانده‌ی فرمانده‌تان کیه؟» این بار یکی دیگر از بسیجی‌ها به تابلوی ورودی سنگر اشاره کرد و گفت: «فرمانده‌ی ما اونه!» آن برادر ارتشی هم نگاهی به تابلو و عبارت «یا حسین(ع)» که روی آن نقش بسته بود کرد و لبخندی بر لبانش نشست. بعد هم گفت: «کسی حریف شما بسیجی‌ها نمی‌شه!» ... 👈تکمیلی این خاطره در کتاب 🎙خاطرات 📒انتشارات 📍 🌐 لینک خرید اینترنتی کتاب👇 www.sooremehr.ir/fa/book/3321 ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🇮🇷 @dooshkachi 📲💻 dooshkachi.ir ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🍷 تلخی جام زهر 📖 گوینده خبر چنان با شور و هیجان پیام صریح و بدون رودربایستی امام را قرائت می‌کرد که به زمین میخکوب شده بودم! هر چه می‌گذشت، لحن گوینده هم شدیدتر می‌شد. تقریباً یک ساعت از قرائت پیام گذشته بود که با شنیدن کلمه «قبول قطعنامه» و «آتش‌بس» شوکه شدم! وقتی شنیدم امام پذیرش قطعنامه را کشنده‌تر از زهر دانسته، خیلی منقلب شدم و قطرات اشک از گوشه چشمانم سرازیر شد. به دیوار تکیه زدم و هق‌هق شروع کردم به گریه کردن. اعضای خانواده‌ام همگی با شنیدن خبر پایان جنگ، خوشحال بودند و از اینکه می‌دیدند من از این موضوع ناراحت هستم، تعجب کرده بودند! در آن حال سؤالات فراوانی در ذهنم مرور می‌شدند. درونم غوغایی بود. خودم را خیلی سرزنش کردم و گفتم: «پس تکلیف جنگ به کجا ختم میشه؟ مگه ما شعار نمی‌دادیم «جنگ‌جنگ تا پیروزی»؟ پس چه شد؟ خدایا! چه گناهی مرتکب شده‌ایم؟! کجا کم‌کاری کرده‌ایم که امام مجبور شده چنین حرفی بزنه؟ یعنی ممکنه امام به وفاداری ما شک کرده باشه؟» ... 👈ادامه این خاطره در کتاب 🎙خاطرات 📒انتشارات 📍 🌐 لینک خرید اینترنتی کتاب👇 www.sooremehr.ir/fa/book/3321 ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🇮🇷 @dooshkachi 📲💻 dooshkachi.ir ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
4_5803402875992278765.mp3
22.11M
📜به مناسبت سالروز صدور پیام تاریخی امام(ره) بعد از پذیرش قطعنامه۵۹۸ 🎙صوت پیام امام خمینی(ره) با صدای آقای محمدرضا حیاتی 🗓 ۲۹ تیرماه ۱۳۶۷ 📍(ره) ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🇮🇷 @dooshkachi ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙ماجرایی شنیدنی درباره دلاورمردان ایرانی به نقل از پادشاه کویت هنگام ملاقاتش با صدام دیکتاتور سابق عراق 📍 ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🇮🇷 @dooshkachi ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🔹تقدیر مدیرکل تبلیغات اسلامی استان کرمانشاه از راوی کتاب دوشکاچی حجت‌الاسلام و المسلمین یوسف احمدی مدیرکل تبلیغات اسلامی استان کرمانشاه، صبح چهارشنبه اول مردادماه ۹۹ در دیداری که با حضور دکتر آزادی، ریاست حوزه هنری انقلاب اسلامی کرمانشاه، صورت پذیرفت، از رزمنده پرافتخار کرمانشاهی علی حسن احمدی راوی کتاب دوشکاچی تقدیر کرد. در این دیدار که با همراهی معاونین و کارشناسان اداره کل تبلیغات اسلامی استان برگزار شد، علی حسن احمدی ابراز امیدواری کرد، که کتاب دوشکاچی جزء کتاب‌های شاخص و تاثیرگذار عرصه فرهنگِ مقاومت و پایداری قرار گیرد. «دوشکاچی»، نوشته علیرضا کسرایی، دربردارنده خاطرات علی حسن احمدی، از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس است که به تازگی روانه بازار نشر کتاب شده و در دسترس علاقه‌مندان به خاطرات دفاع مقدس قرار گرفته است. این اثر که به کوشش دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری انقلاب اسلامی استان کرمانشاه ارائه شده، خاطرات یکی از رزمندگان جنگ را از دوران کودکی تا عملیات مرصاد روایت می‌کند. 🎙خاطرات 📒انتشارات 📍 🌐 لینک خرید اینترنتی کتاب👇 www.sooremehr.ir/fa/book/3321 ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🇮🇷 @dooshkachi ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🔴 در مصاف با نفاق 📖 لوله قبضه را به سمت ورودی شهر، که منافقین در آنجا حضور داشتند، گرفتم و بعد از تنظیم سلاح، آنها را به رگبار بستم. آن‌قدر از منافقین نفرت به دل داشتم که با شدت تمام به سمت‌شان تیراندازی می‌کردم. در حین تیراندازی، در دل می‌گفتم: «خدایا شکرت که همه منافقین رو یکجا جمع کردی تا ما هم این‌طوری از اونا پذیرایی کنیم! چنین فرصتی دیگه گیرمان نمیاد!» تیراندازی‌هایم کماکان ادامه داشت تا اینکه متوجه شدم یکی از نیروهای پیاده خودی به فاصله نه چندان دوری از من، در کنار تپه موضع گرفته است و به سمت ورودی شهر تیراندازی می‌کند. زمان زیادی نگذشت که یکی از تانک‌های منافقین از داخل شهر بیرون آمد و به سمت او شلیک کرد. با شلیک گلوله تانک، پیکر نیروی ما هم نقش بر زمین شد. تا این صحنه را دیدم، خیلی سریع قبضه را رها کردم و به سمتش دویدم. وقتی به موضعش رسیدم، با پیکر چاک‌چاکش مواجه شدم. او را با همان وضعیت دلخراشی که داشت، روی دوشم انداختم و به سمت بالای تپه برگشتم. ... 👈ادامه این خاطره در کتاب 🎙خاطرات 📒انتشارات 📍 🌐 لینک خرید اینترنتی کتاب👇 www.sooremehr.ir/fa/book/3321 ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🇮🇷 @dooshkachi ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🔺 جنایت داعشی‌های وطنی 📖 به مرکز شهر و نزدیک بیمارستان امام خمینی که رسیدیم، توقف کردیم. اسلحه را مسلح کردم و با احتیاط از ماشین پیاده شدم. خودم را به کنار در نرده‌ای بیمارستان رساندم. از همانجا به داخل حیاط و محوطه بیمارستان نگاهی کردم. با صحنه عجیب و دلخراشی مواجه شدم. حیاط بیمارستان پُر بود از جنازه‌هایی که روی هم افتاده بودند و بیشترشان هم لباس نظامی به تن داشتند. به نظر می‌رسید لباس‌هایشان سوخته بود. خوب که نگاه کردم، در کنار بیشتر جنازه‌ها انبوهی از پوکه‌های فشنگ را دیدم. در گوشه دیگری از حیاط، بعضی از کشته‌ها لباس غیرنظامی به تن داشتند و معلوم بود که از مردم عادی‌اند. آنها نیز قربانی شده بودند. در آنجا هنوز آثار آتش‌سوزی و لباس‌های سوخته دیده می‌شد. در آن لحظه فکر کردم که این آتش‌سوزی‌ها احتمالاً بر اثر بمباران هواپیماهای عراقی بوده است، اما ... 👈ادامه این خاطره در کتاب 🎙خاطرات 📒انتشارات 📍 🌐 لینک خرید اینترنتی کتاب👇 www.sooremehr.ir/fa/book/3321 ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🇮🇷 @dooshkachi ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺روایت سردار ناصح از جنایت منافقین : وقتی منافقین به بیمارستان اسلام آباد غرب رسیدند مجروحین را زنده آتش زدند ... 📍 ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🇮🇷 @dooshkachi ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
30.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽روایت علی حسن احمدی از عملیات مرصاد 📺برشی از مستند حماسه مرصاد | شبکه دو سیما 🗓 ۴ مردادماه ۱۳۹۹ 📍 ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🇮🇷 @dooshkachi ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🔺 مقاومت در بُلفت 📖 نیروهای دشمن در حال فرار بودند که دیدم برادر ناصح به طرفم آمد و صدا زد: "احمدی! وایسا، کارِت دارم!" با خودم گفتم: "حاجی با من چه کار داره؟ نکنه اشتباهی شلیک کردم؟" در جوابش گفتم: "بله! درخدمتم؟" توی کانال نشست و گفت: "دستت رو بده به من!" دستم را گرفت و پرسید: "من کی‌ام؟ چه کاره‌ام؟" با تعجب گفتم: "خب معلومه، شما حاج ناصح هستی، فرمانده تیپ نبی‌اکرم" همانطور که توی کانال نشسته و دستم را توی دستش گرفته بود، سرش را خم کرد و پشت دستم را بوسید و گفت: "من به عنوان فرمانده و از طرف همه نیروهای این تیپ، دستت رو می‌بوسم، ان‌شاءالله خدا این کاری رو که کردی، برای قیامت‌ات بنویسه" ... 👈ادامه این خاطره در کتاب 🎙خاطرات 📒انتشارات 📍 🌐 لینک خرید اینترنتی کتاب👇 https://sooremehr.ir/book/3321 ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🇮🇷 @dooshkachi ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🔺 دومین روایت خبرگزاری تسنیم از دوشکاچی 🔹 دکتر : از مأموریت‌های اساسی حوزه هنری، تمدن‌سازی نوین انقلاب اسلامی است. متن کامل این خبر در آدرس زیر👇 🌐 https://b2n.ir/101238 🎙 خاطرات 📒انتشارات 📍 🌐 لینک خرید اینترنتی کتاب👇 https://sooremehr.ir/book/3321 ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🇮🇷 @dooshkachi ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🔺 اتمام حجت! 📖 ... خوب به حرف‌هایش گوش دادم. او روی بخشی از صحبت‌هایش تأکید زیادی کرد و گفت: «هدف شماها از اینکه اینجا اومدید چیه؟ می‌خواهید چی کار کنید؟ ...» بعد هم ادامه داد و گفت: «شما باید خوب آموزش ببینید تا بتونیم غائله کردستان رو توسط شما ختم کنیم ... اونجا کار خیلی سخته. ما نیاز به نیروی ثابت داریم. هر کسی که مشکلی داره و گرفتاره و نمی‌تونه بیاد و با ما بمونه؛ یا هر کسی که زن و بچه‌ای داره و یا آماده جون دادن و شهادت نیست، می‌تونه برگرده و همراه ما نیاد.» صحبت‌های برادر بروجردی برایم عجیب بود و مرا به فکر فرو برد! بعد از پایان سخنرانی‌اش، زمزمه‌هایی بین بچه‌ها شروع شد ... 👈ادامه این خاطره در کتاب 🎙خاطرات 📒انتشارات 📍 🌐 لینک خرید اینترنتی کتاب👇 https://sooremehr.ir/book/3321 ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🇮🇷 @dooshkachi ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🔺 دومین روایت خبرگزاری فارس از دوشکاچی 🔹 روایتی صادقانه از یک «تفنگدار» کرمانشاهی در جنگ 🔸 ماجرای بی‌مهری مسئولان به کتاب دوشکاچی متن کامل این خبر در آدرس زیر👇 🌐 https://b2n.ir/611163 🎙 خاطرات 📒انتشارات 📍 🌐 لینک خرید اینترنتی کتاب👇 https://sooremehr.ir/book/3321 ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🇮🇷 @dooshkachi ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🕊 سبک بال 📖 ... بچه‌های گردان امام علی(ع) که فرمانده‌شان «رضا ملکیان» را از دست داده بودند، از بقیه بچه‌ها بیشتر غصه‌دار بودند. بی‌تابی و ناراحتی آنها مرا کنجکاو کرد تا از بچه‌های گردان او، این قضیه را پیگیری کنم ... از یکی شنیدم که می‌گفت: «رضا تمام پس‌اندازش رو دو روز قبل از شروع عملیات، بین تعدادی از نیروها تقسیم کرد و گفت: «این برای شماها! این پول به کار من نمیاد! دیگه نیازی به اینها ندارم، مال شماها باشه، سلام منو هم به بقیه برسونید!» صبح روز عملیات هم وقتی که با ضدانقلاب درگیر شدیم، به بچه‌ها گفت: «شما دشمن رو سرگرم کنید تا من با موتور برم جلو»، اما چیزی نگذشت که در حین عملیات ...» به اینجای حرفش که رسید، بُغضش ترکید... 👈ادامه این خاطره در کتاب 🎙خاطرات 📒انتشارات 📍 🌐 لینک خرید اینترنتی کتاب👇 https://sooremehr.ir/book/3321 ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🇮🇷 @dooshkachi ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 کرمانشاه را معرفی کنید 🎙بیانات 📚 ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🇮🇷 @dooshkachi ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯