⭕️چکیده‌ سخنان دکتر محمداسماعیل اکبری فوق تخصص سرطان《افتخارشهرمان》که درزمانی هم معاونت وزارتخانه راهم درکارنامه داشتند. مشاور عالی وزیر بهداشت سابق(نمکی) در برنامه‌ تلویزیونی:👇👇 ما (وزارت بهداشت) برای کاهش بی‌سابقه و شگفت‌انگیز جمعیت (از سازمان بهداشت جهانی) جایزه گرفتیم و پُز دادیم که پدر مردم را درآورده‌ایم و افتخار هم کردیم! 🟠 دروغ گفته شد: که بارداری زنان زیر بیست سال و بالای چهل سال، خطر دارد! بارداری، امری الهی و طبیعی است و غربالگری و سونوگرافی مادران باردار، غلط است!

🔹طلاب اگر برای انتخابات کار نکنند نزد خدا مسئولند 🎙امام خمینی (ره) #امام_خمینی #انتخابات 🔹.............🔹............🔹 💫 به "خانه طلاب جوان" بپیوندید: 🌐 @khanetolab

🏴🏴🏴🏴 🏴🏴🏴 🏴🏴 🏴 ۲۶ رجب سال دهم بعثت سالروز وفات حضرت ابوطالب علیه السلام ♦️عبد مَناف بْن عَبْدُالْمُطلب بن هاشم معروف به ابوطالب، پدر امام علی(ع)، عموی پیامبر اسلام و از بزرگان مکه و طایفه بنی‌هاشم است. او منصب سقایة الحاج را بر عهده داشت. ♦️پیامبر(ص) روز وفات وی در حالی که به شدت محزون بود و می‌گریست، به امیرمؤمنان دستورغسل و کفن او را داد و برای وی طلب رحمت کرد و هنگامی که به محل دفن وی رسید، فرمودند: آن گونه برای تو طلب آمرزش و شفاعت می‌کنم که جن و انس دچار شگفتی شوند.سپس پیکر قدسی وی رادر مکه، کنارقبرپدرش عبدالمطلب(ع)و در قبرستان حُجون به خاک سپردند 🔴حقایقی در مورد ایمان حضرت ابوطالب(ع) ♦️حضرت ابوطالب قسمت اعظم عمر خویش را در راه دفاع از پیامبر اکرم گذراند و آزار کفار را به جان خرید. سختی‌های و تحریم‌های سیاسی اقتصادی شعب ابیطالب را تحمل نمود و در مواضع مختلف با نثر و نظم حمایت خود از رسول الله را اعلام داشت. اندکی پس از رحلت حضرت خدیجه وفات نمود و پیامبر از شدت اندوه، آن سال را عام الحزن نام نهاد. 🔴چرا ابوطالب علیه‌السلام تکفیر می‌شود؟ ♦️کفار و منافقینی که با شمشیر امیرالمؤمنین به ناچار به اسلام گرویده بودند، به مقتضای حقد و کینه و حسادتی که در دل داشتند، به هر نحو ممکن بغضشان نسبت به امیرالمؤمنین را اظهار می‌کردند. و یکی از اقداماتشان، تخریب حسب و نسب ایشان از طریق تکفیر حضرت ابوطالب بود تا بدین وسیله چهره فرزند را نیز لکه‌دار کنند. ♦️ابن ابی الحدید عالم دینی اهل تسنن، حق او را بر همه مسلمانان واجب دانسته، می‌گوید: «با سندهای بسیار از ابن عباس و دیگران روایت شده که ابوطالب از دنیا نرفت تا این که شهادتین را گفت.» و در جای دیگر می‌نویسد: «اگر ابوطالب نبود اسلام نبود.» وی تصریح می‌کند اگر ابوطالب ایمان خود را آشکار می‌ساخت حرمت و اُبهت خویش را نزد مشرکان قریش از دست می‌داد و نمی‌توانست در مقام سرپرست و رییس قبیله از اسلام دفاع کند. ♦️عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ (علیهم السلام): أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ کَانَ ذَاتَ یَوْمٍ جَالِساً فِی الرَّحْبَهِ وَالنَّاسُ حَوْلَهُ مُجْتَمِعُونَ فَقَامَ إِلَیْهِ رَجُلٌ فَقَالَ: یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْتَ بِالْمَکَانِ الَّذِی أَنْزَلَکَ الله بِهِ وَأَبُوکَ مُعَذَّبٌ فِی النَّارِ؟ فَقَالَ لَهُ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ: مَهْ فَضَّ الله فَاکَ وَالَّذِی بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ نَبِیّاً لَوْ شَفَعَ أَبِی فِی کُلِّ مُذْنِبٍ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ لَشَفَّعَهُ اللَّهُ فِیهِمْ أَبِی مُعَذَّبٌ فِی النَّارِ وَابْنُهُ قَسِیمُ الْجَنَّهِ وَالنَّارِ وَالَّذِی بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ نَبِیّاً إِنَّ نُورَ أَبِی یَوْمَ الْقِیَامَهِ لَیُطْفِئُ أَنْوَارَ الْخَلَائِقِ کُلِّهِمْ إِلَّا خَمْسَهَ أَنْوَارٍ نُورَ مُحَمَّدٍ (ص) وَنُورِی وَنُورَ الْحَسَنِ وَنُورَ الْحُسَیْنِ وَنُورَ تِسْعَهٍ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ فَإِنَّ نُورَهُ مِنْ نُورِنَا خَلَقَهُ الله تَعَالَى قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَ آدَمَ (ع) بِأَلْفَیْ عَام‏ ♦️از حضرت صادق از پدران گرامش علیهم السّلام نقل است که أمیر المؤمنین علیه السّلام روزى در فضاى مسجد نشسته بود و مردم گرد او جمع بودند که مردى برخاسته و گفت: اى أمیر المؤمنین چطور می شود که شما در مقامی عالی هستى که خداوند شما را در آن مکانت فرو آورده، در حالى که پدر تو به آتش در عذاب است؟ ♦️حضرت علی علیه السّلام فرمود: خاموش باش؛ خدا دهانت را بشکند ! قسم به خدایى که محمّد را به پیامبرى مبعوث فرمود، اگر پدرم تمام گناهکاران زمین را شفاعت کند خداوند آن را می ‏پذیرد، مگر می ‏شود که پدرم به آتش در عذاب باشد و فرزند او قسیم بهشت و جهنّم باشد؟! قسم به آنکه محمّد را به پیامبرى مبعوث فرمود بی ‏شکّ نور پدرم در روز قیامت همه انوار خلایق؛ جز پنج نور: نور محمّد و نور من و نور حسن و نور حسین و نور نه فرزند از اولاد حسین را خاموش و بی ‏اثر میکند . آگاه باش که نور ابوطالب از نور ما اهل بیت است که خداوند دو هزار سال قبل از خلقت آدم خلق کرده است. (بحار، ج۳۵، ص۱۱۰) ♦️فردی به نام ابان بن محمود می گويد: ♦️نامه ای نوشتم به امام رضا (ع)و در آن نامه نوشته بودم كه: ♦️جعلت فداك إني قد شككت في إسلام أبي طالب، فكتب إلي: إنك إن لم تقر بإيمان أبي طالب كان مصيرك إلى النار. ♦️فدايت شوم من - در اثر تبليغ سوء مردم - در اسلام ابو طالب به شك افتادم. حضرت در پاسخ نوشت: اگر تو اعتراف به ايمان ابو طالب نكنی، فرداي قيامت، جايگاهت جز آتش جهنم، جای ديگری نخواهد بود. ♦️طبق فرمایش امام باقر (ع) براي اينكه حضرت ابوطالب (ع) بتواند به نحو أحسن از پيامبر اكرم (ص) و مسلمانان دفاع كند، در ميان مشركين، اظهار اسلام نمی کرد.

🏴🏴🏴🏴 بيست و ششم ماه رجب، سال روز رحلت مؤمنِ قریش، یار و پشتیبان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و پدر والا مقام أمیرالمؤمنین (عليه السلام)‌ را به محضر امام زمان (ارواحنا له الفداء)، مقام معظم رهبري (مُدَّ ظله العالي) و تمامي شيعيان و علاقمندان به اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) تسليت و تعزيت عرض مي نماييم. 🏴🏴🏴🏴

با توجه به برخی از مطالب موجود در زیارات و روایات، بعید نیست حضرت ابوطالب سلام الله علیه از انبیاء الهی بوده باشند. این مطلب قائل هم داشته است. اما این مقدار که از اوصیاء انبیاء الله بوده باشند که اقل مطلب و قدرمتیقن است؛ ۱) از جمله این مطالب، تعبیر "اشهد انّک طاهر طهر مطهّر مِن طاهر طهر مطهّر" در زیارت ششم حضرت امیرالمؤمنين سلام الله علیه است که دال بر عصمت ایشان است. ۲) عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبِيهِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‏ إِنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ أَسَدٍ جَاءَتْ إِلَى أَبِي طَالِبٍ لِتُبَشِّرَهُ بِمَوْلِدِ النَّبِيِّ ص فَقَالَ أَبُو طَالِبٍ اصْبِرِي سَبْتاً أُبَشِّرْكِ بِمِثْلِهِ إِلَّا النُّبُوَّةَ وَ قَالَ السَّبْتُ ثَلَاثُونَ سَنَةً وَ كَانَ بَيْنَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع ثَلَاثُونَ سَنَةً. الكافي: ج‏1، ص: 452 ۳) عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَمَّا وُلِدَ النَّبِيُّ ص مَكَثَ أَيَّاماً لَيْسَ لَهُ لَبَنٌ‏ فَأَلْقَاهُ‏ أَبُو طَالِبٍ‏ عَلَى‏ ثَدْيِ‏ نَفْسِهِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ فِيهِ لَبَناً فَرَضَعَ مِنْهُ أَيَّاماً حَتَّى وَقَعَ أَبُو طَالِبٍ عَلَى حَلِيمَةَ السَّعْدِيَّةِ فَدَفَعَهُ إِلَيْهَا. الکافی: ج 1، ص 448 ۴) عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) عَنْ آبَائِهِ (عَلَيْهِمُ اَلسَّلاَمُ) عَنْ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) قَالَ: كَانَ ذَاتَ يَوْمٍ جَالِساً بِالرَّحَبَةِ وَ اَلنَّاسُ حَوْلَهُ مُجْتَمِعُونَ، فَقَامَ إِلَيْهِ رَجُلٌ فَقَالَ: يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ ، إِنَّكَ بِالْمَكَانِ اَلَّذِي أَنْزَلَكَ اَللَّهُ بِهِ، وَ أَبُوكَ يُعَذَّبُ بِالنَّارِ ! فَقَالَ لَهُ: مَهْ فَضَّ اَللَّهُ فَاكَ، وَ اَلَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ نَبِيّاً، لَوْ شَفَعَ أَبِي فِي كُلِّ مُذْنِبٍ عَلَى وَجْهِ اَلْأَرْضِ لَشَفَّعَهُ اَللَّهُ (تَعَالَى) فِيهِمْ، أَبِي يُعَذَّبُ بِالنَّارِ وَ اِبْنُهُ قَسِيمُ اَلنَّارِ ! ثُمَّ قَالَ: وَ اَلَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ نَبِيّاً، إِنَّ نُورَ أَبِي طَالِبٍ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ لَيُطْفِئُ أَنْوَارَ اَلْخَلْقِ إِلاَّ خَمْسَةَ أَنْوَارٍ: نُورَ مُحَمَّدٍ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) وَ نُورِي، وَ نُورَ فَاطِمَةَ ، وَ نُورَيِ اَلْحَسَنِ وَ اَلْحُسَيْنِ وَ مَنْ وَلَدَهُ مِنَ اَلْأَئِمَّة، لِأَنَّ نُورَهُ مِنْ نُورِنَا اَلَّذِي خَلَقَهُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ قَبْلِ خَلْقِ آدَمَ بِأَلْفَيْ عَامٍ. الأمالي (للطوسی) ج ۱، ص ۳۰۵ / و ص ۷۰۲ ۵) کتاب شریف الغدیر، ذیل بیان شعراء قرن تاسع، ذیل بحث غلو در ابوبکر، بحث ایمان ابوطالب سلام الله علیه مطالب خوبی هست. اونچه مربوط به این ادعاست؛ روی ان امیرالمؤمنين سلام الله عليه قيل له: من كان آخر الأوصياء قبل النبي صلوات الله عليه و آله؟ فقال ع: أبي ۶) عن دُرُسْتُ بْنُ أَبِي مَنْصُورٍ : أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا اَلْحَسَنِ اَلْأَوَّلَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَ كَانَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مَحْجُوجاً بِأَبِي طَالِبٍ؟ فَقَالَ لاَ وَ لَكِنَّهُ كَانَ مُسْتَوْدَعاً لِلْوَصَايَا فَدَفَعَهَا إِلَيْهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ قُلْتُ فَدَفَعَ إِلَيْهِ اَلْوَصَايَا عَلَى أَنَّهُ مَحْجُوجٌ بِهِ فَقَالَ لَوْ كَانَ مَحْجُوجاً بِهِ مَا دَفَعَ إِلَيْهِ اَلْوَصِيَّةَ قَالَ فَقُلْتُ فَمَا كَانَ حَالُ أَبِي طَالِبٍ قَالَ أَقَرَّ بِالنَّبِيِّ وَ بِمَا جَاءَ بِهِ وَ دَفَعَ إِلَيْهِ اَلْوَصَايَا وَ مَاتَ مِنْ يَوْمِهِ. الکافي ج ۱، ص ۴۴۵ ظاهر این روایت همان چیزی ست که شارحین اش (مرحوم مجلسی اول، مرحوم علامه مجلسی [در بحار و مرآة العقول] مرحوم ملاصالح مازندرانی و مرحوم فیض کاشانی) برداشت کرده اند؛ سائل پرسیده: هل كان أبو طالب عليه السلام حجةً على رسول الله صلى الله عليه و آله إماماً له؟ فأجاب عليه السلام بنفي ذلك معللا بأنه كان مستودعا للوصايا دفعها إليه، لا على أنه أوصى إليه و جعله خليفة له ليكون حجة عليه، بل كما يوصل المستودع الوديعة إلى صاحبها. سائل تفهیم نشده و مجددا میگوید همینکه حضرت ابوطالب ع وصایا را به ایشان داده معنایش این نیست که حجت و امام بر آن حضرت بوده؟ فأجاب عليه السلام بأنه دفع إليه الوصايا على الوجه المذكور، و هذا لا يستلزم كونه حجةً، بل ينافيه.

🔶 توصیه آیت الله جاودان برای راهپیمایی ۲۲ بهمن: 🔹 راهپیمایی ۲۲ بهمن را یادآوری کنید به دوستان... شما هرکار دیگه ای داشتی میذاری کنار هر قدر هم اون کارا لازمه میذاری کنار. @Fars_plus

#داستانک_انتخابات ❎ گفت: تمام مسئولین دزد هستن!!! پس من رای نمیدم!🥸 ✅ گفتم مطمئنی که "تمام" مسئولین دزد هستن؟؟؟ یه کم فکر کرد ... 🧐 ❎ گفت: تمام که نه! "بعضی‌شون" دزد هستن!💰 ✅ گفتم: به نظر من که مسئول پاکدست زیاد داریم، اما به نظر خودت، حداقل "بعضی‌شون" دزد نیستن!👌 ❎ گفت: بله، بعضی‌شون دزد نیستن!👌 ✅ گفتم: پس به اون بعضی‌هایی که دزد نیستن رای بده تا جلوی دزدی اون بعضی‌هایی که دزد هستن رو بگیرن.👌👌 پاسخ، سکوت بود.👌 ✅ انتشار این متن شاید یک تیر بیشتر 🏹 به قلب دشمنان👹 باشد.

#داستانک_انتخابات۲ ❎ گفت: همه کاندیداهای انتخابات مثل هم هستن و هیچکدوم به درد نمیخورن!! 😳 ✅ گفتم: کاندیداها هم انسان هستن؟؟ ❎ گفت: بله. ✅ گفتم: تو تمام دنیا حتی "دو نفر" رو پیدا می‌کنی که تمام رفتار و افکار و گفتارشون مثل هم باشه؟ ❎ یه کم فکر کرد.🧐 گفت: نه!! ✅ گفتم: پس حتی "دو نفر" از کاندیداها هم مثل هم نیستن چه برسه به همه‌شون!! ❎ گفت: درسته.👌 ✅ گفتم: به اونی رای بده که اگه همه "خوب"🌹 هستن، او "خوبتر"🌹🌹باشه؛ اگر بعضی "بد"😡 و بعضی "خوب"🌹 باشن، او "خوب"🌹باشه؛ و حتی اگر به فرض، بعضی "بد"😡 و بعضی "بدتر" 😡😡 باشن، او "بد"😡 باشه که خدای نکرده "بدتر"😡😡 رای نیاره!!🧐 انتشار با شما☝️

ولادت امام‌حسین علیه‌السلام مبارک‌باد. #داستانک_انتخابات۳ ❎ گفت: من به هیچ کسی رای نمیدم! چون به هر کسی رای دادم، بعد از مدتی رنگ عوض کرد!!😐 ✅ گفتم: اولاً واقعاً به "هر" کسی رای دادی رنگ عوض کرد؟ یعنی "تماااااااام" کاندیداهای مد نظر شما در طول تاریخ چهل و پنج ساله انقلاب رنگ عوض کردند؟؟؟😳 اگر این باشه احتمالاً غیر از اونها مشکل از شما هم بوده ها!👌 ❎ کمی فکر کرد 🧐 و گفت: "تمام" افراد نه، "بعضی" از آنها رنگ عوض کردند!😉 ✅ گفتم: پس اولاً "همه" تغییر نکردند! ثانیاً با استدلال شما نسل بشر "منقرض" می‌شود!!!😳 ❎ گفت: چه رررربطی داره؟ چرا قیمه‌ها رو می‌ریزی تو ماست‌ها؟؟؟😐 ✅ گفتم: چون با استدلال شما، هیییچ کسی نباید در فعالیت اقتصادی شراکت داشته باشه چون ممکنه شریکش رنگ عوض کنه!👌 هیییچ کسی نباید برای خودش همکار انتخاب کنه، چون ممکنه همکارش رنگ عوض کنه!👌هیییچ کسی نباید دنبال رفیق باشه، چون ممکنه رفیقش رنگ عوض کنه!👌هیییچ کسی نباید به کسی اعتماد کنه، چون شاید طرف رنگ عوض کنه!👌هییییچ کسی نباید با کسی ازدواج کنه، چون ممکنه شریک زندگی‌اش بعد از ازدواج رنگ عوض کنه!👌آیا نتیجه اینها انقراض نسل بشر نخواهد بود؟😐 ثالثاً به قول امام خمینی رحمه‌الله ما مامور به "وظیفه"🏃‍♂ هستیم نه "نتیجه"⛳️ وظیفه ما "۱. تحقیق" ✍ و "۲. رای دادن" به بهترین افراد "در حال حاضر" 🌹🌹و سپس "۳. نظارت" و "۴. پیگیری"🥸 بر کار او است ولی هر کاندیدایی ممکن است در آینده منحرف😡 شود.👌 انتشار با شما☝️

#داستانک_انتخابات۴ ❎گفت: این همه رای 🗳دادیم چه فایده 🎁داشت که حالا هم رای بدیم!🥸 ✅گفتم: مثلا چه فایده‌ای🎁 مورد انتظارت بود که محقق نشد؟ ❎ گفت: مثلا رفاه👑، پول💰مسکن🏡، کار⛑، ایجاد طرح‌های بزرگ اقتصادی🏗، بهبود فرهنگی🕋، کاهش طلاق، کاهش خودکشی، افزایش ازدواج و... . ✅ گفتم: اولا اگر رای ندیم اینها تامین میشه؟؟👌 ❎یه کم فکر کرد🤔🤔 و گفت: نه! ولی رای ندادن یه نوع اعتراض به مسئولانه!!😡 ✅ گفتم: اعتراض به مسئولان خوب و دلسوز یا اعتراض به اندک مسئولان بی‌مبالات و بی‌تعهد؟🤔 ❎گفت: اعتراض به مسئولان بی‌تعهد!😐 ✅ گفتم: اونی که تعهد نداره با رای ندادن تو هم با تعهد و دلسوز نمیشه!!👌 اما با رای ندادن تو اون مسئول دلسوز پرتلاش هم ممکنه انگیزه‌اش کم بشه و احساس کنه به زحماتش ارج و احترام گذاشته نمیشه🤔 #ادامه‌دارد... انتشار با شما☝️

▫️ فایده‌ای ندارد! من به خیلی از مردم حق می‌دهم در انتخابات شرکت نکنند!! چون شنیدن وعده‌های رنگارنگ و عملی نشدن آنها انسان را بی حس می‌کند، از طرف دیگر وقتی هیچ راه اعتراضی از جانب حاکمیت باز گذاشته نشده بخش زیادی هم این راه را برای اعلام اعتراض انتخاب می‌کنند. لذا فکر می‌کنم مردم یا لطف می‌کنند در انتخابات شرکت می‌کنند، یا دید بسیار وسیع و نافذی دارند که از زندگی تک بعدی (فردی) فاصله گرفته و ابعاد اجتماعی حضور در انتخابات را هم می‌بینند. مردم فرانسه سال گذشته در اعتراض به افزایش سن بازنشستگی مدت زیادی کف خیابان بودند. اما در انتخابات مجلس حضور چشم‌گیر داشتند، چیزی در حدود ۸۴ درصد!! این به سبب دیرینه بودن شکل دموکراسی و انتخابات در این کشور است. به مروز زمان فهمیده‌اند انتخابات فقط یک نتیجه ندارد که نماینده یا رئیس جمهور همه خواسته‌های من را برآورده کند یا دیگر هیچ گاه رای نخواهم داد! بلکه این تنها "یکی" از خاصیت‌های انتخابات است. انتخابات چه خوب چه بد مشق دموکراسی و تمرین مردم سالاری است. تمرینی که هر بار اشتباهات و اشکالاتش معلوم شده و تجربه تاریخی یک ملت می‌شود. امیدوارم به عنایت خداوند ملت ایران راه کم‌هزینه‌تر را انتخاب کند.

«نبرد تغییر سرنوشت در یکی از لیلة القدرهای تاریخ ایران زمین» (مسئولیت تاریخی و مدیون نسلهای آتی بودن) خانواده ای را در نظر بگیرید که با همه مشکلات در حال زندگی معقولی بود. رفته رفته در پی برداشتن گامهای بزرگی برای ارتقاء سطح خانواده بود که ناگهان دشمنانش متوجّه خطر رقیب نوظهور شده و این خانواده را تهدید کردند که از حدود خود فراتر نرفته و بازار آنها را خراب نکند! ولی پدر این خانواده با توکّل به خدا و توجّه به ظرفیّتهای موجود بین خانواده مصمّم به پیشرفت و بیرون آوردن خانواده از حالت بردگی و زیر دستی بود. خانواده را تهدید کردند که اگر ادامه بدهید برایتان مشکلات جدّی ایجاد خواهیم کرد. پدر به فکر آینده ی خانواده بود و برای پیشرفت و بازیابی جایگاه واقعی خانواده زیر بار حرف زور نرفت و گفت با شما تا وقتی جایگاه واقعی خودم را پیدا نکنم خواهم جنگید! همین شد که دشمنان این خانواده شروع به دسیسه برای به هم ریختن اقتصادی و جوّ روانی این خانواده کردند. در واقع به این خانواده اعلان جنگ کردند. به نظر شما اعضاء خانواده باید در چنین وضعیتی چه رویکردی داشته باشند؟! باید کوتاه بیایند و پدر را مجبور به تسلیم کنند یا باید به یاری پدر شتافته و با تغییر در سطح انتظارات خودشان متناسب با شرایط تحریم و جنگ آرایش دیگری برای عبور از این مرحله پیدا کنند؟! آیا میخواهند مثل قبل مانند برده زیر دست و پا و تسلیم تصمیمات این خانواده های بزرگتر جهانی باشند یا میخواهند خودشان آقای خودشان باشند؟! به نظرم هر عاقلی تصمیم پدر خانواده را تحسین میکند. دیگر شرایط را با گذشته نسنجیده و مشکلات را راحتتر تحمّل نموده و مدام به فکر مبارزه تا پیروزی نهایی در این نبرد تغییر سرنوشت است. به نظر شما چرا جماعت قابل توجّهی از اعضاء خانواده ایرانی دچار تردید در مشارکت سیاسی و انتخاباتی شده اند؟! آیا اینقدر نسبت به خانواده خود کم مهر شده اند؟! آیا بلوغ لازم برای یک انتخاب تاریخی و سرنوشت ساز را ندارند؟! آیا قدر دان این نظام نیستند؟! هر کسی نظری دارد ولی به نظرم بخش قابل توجّهی از آنان اصلا صورت مسأله را درست برایشان تبلیغ نکرده اند! وضعیّت برایشان شفاف نیست. اصلا درست برایش تبیین نکرده اند که خانواده درگیر چه پروژه ی عظیم جهانی شده تا مشارکت او را طلب کنند. تا او را هم به میدان بیاورند. به شخصیت او احترام گذاشته نشده و درست شرایط را برایشان تبیین نکرده اند. همه ی بار مسئولیت را باید او بر دوش بکشد ولی اویی که هنوز هم نفهمیده چرا شرایط خانواده مدام دارد تغییر میکند. اویی که شرایط را در بستر یک جنگ تمام عیار برای رسیدن به یک قلّه برایش تعریف نکرده اند تا مشارکتش و مسئولیت تاریخی اش را جلب کنند. نمیدانند واقعا پدر خانواده به خاطر مصالح اساسی آنها تن به چه مبارزه ی سرنوشت سازی برای آنها داده است. نمیدانند پیچ تاریخی و بازتعریف موقعیّت خانواده در نظم نوین جهانی یعنی چه؟! همانکه رهبر عزیز مدام با زبانهای مختلف آن را تذکّر داده و وظیفه ی ما بود که این وضعیّت را برای مردم تبیین کنیم. اساسا مسأله مشارکت سیاسی در انتخابات مسأله ای دینی و مرتبط با نظام اسلامی هم نیست. هر کسی علاقه مند به آینده ی خانواده ی ایرانی و جایگاه آن در معادلات جهانی است باید بداند زمان حاضر زمان تقسیم مجدد کیک قدرت و نظم نوین جهانی است و از آن لیلة القدرهای تاریخی است که گاهی هر چند صد سال یکبار اتّفاق می افتد و بعد از آن ملّتها بر سر سفره ی عزم و همّتشان در آن برهه های حساس مینشینند. به نظرم تبلیغ مهم در زمینه ی مشارکت سیاسی در انتخابات بالا بردن بصیرت از وضعیّت تغییر در نظم نوین جهانی و مشکلات طبیعی جامعه ی ایرانی در فضای درگیر شدن برای ارتقاء وضعیت خود در نظم نوین است. این را اگر انسان هوشمند ایرانی بفهمد و برایش توضیح دهند نسبت به بسیاری از شبهات بیمه شده و بصیرت سیاسی لازم برای عبور از این برهه ی حساس را پیدا خواهد کرد.

🎞 ۸ دقیقه رگباری از دستاوردهای ایران 🇮🇷 👌با سند_جهاد‌تبیین •••✾•🌿🌺 🇮🇷 🌺🌿•✾••

انداختن معلم تبریزی در قفس شیر توسط شاه پهلوی منبع این مطلب کتاب witness میدونید چرا بعضیا میگن رضا شاه، روحت شاد؟ چون ما تبیین نکردیم دوران پهلوی رو بشنوید یک دقیقه از دوران پهلوی... بخشی از همایش یک صندوق شبهه فایل صوتی کامل همایش #حسین_دارابی | عضوشوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0

مطلب شماره یک (چرا در انتخابات باید شرکت کرد؟) 🔶 سوره نساء 141: و لن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا. جامعه ایمانی نباید توسری خور و منفعل و منظلم باشد. طبق این آیه شریفه که مطلق است و زمان غیبت را هم قطعا در برمیگیرد، بلاد اسلامی باید سربلند و مفتخر و با صلابت باشد نه زیر دست کافران که سرنوشت و سیاسات و ذخایر ملی خود را به دست اجانب بسپارد. 🔷 انفال 60: و اعدوا لهم ما استطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدو الله و عدوکم و آخرین من دونهم لا تعلمونهم الله یعلمهم. برای تحقق آیه 141 نساء باید به 60 انفال عمل کرد. هر چه در اختیار دارید از ابزارهایی که دشمن را میترساند و آن را از طمع ورزیدن به بلاد اسلامی و اموال و نفوس مسلمانان بازمیدارد به کار بگیرید. توجه کنید که این آیه، با لفظ امر است که دلالت بر وجوب میکند. 🟢 پس بر همه ما واجب است با همکاری و هم افزایی به تقابل با دشمنان اسلام بپردازیم. 🤝 آیا چنین نیست که مشارکت در انتخابات، دشمنان اسلام را عقب خواهد راند و خطر آنها را از ایران اسلامی خواهد کاست؟ آیا مشارکت در انتخابات مصداق دو آیه فوق نیست؟

مطلب شماره 2 (انتخابات به منزله یک مسئولیت) 🔶 عن امیر المومنین عليه السلام : اِتَّقُوا اللّه َ في عِبادِهِ و بِلادِهِ فإنّكُم مَسؤولُونَ حتّى عنِ البِقاعِ و البَهائمِ، أطِيعُوا اللّه َ و لا تَعصُوهُ [نهج البلاغه : خطبة 167]▪️ از خدا بترسيد درباره بندگان او و سرزمينهايش ؛ زيرا شما حتى نسبت به قطعه زمينها و چارپايان نيز بايد پاسخگو باشيد . از خدا اطاعت كنيد و نافرمانى او نكنيد. 🟣 مسئولیت یک چارچوب اخلاقی برای عمل است. من در قبال آن فوائد حیاتی بسیاری که از جامعه دریافت میکنم باید خود را موظف و مسئول بدانم. نظم، اعتماد و همکاری، این سه، پایه های یک جامعه را شکل میدهند و این سه با مسئولیت شناسی حاصل میشوند. 🟠 در نگاه اسلامی، این فقط فوائدی که عائد من میشود نیست که مسئولیت بر دوش من می گذارد بلکه اساسا مسئولیت را خداوند بر عهده من گذاشته است. روایت حضرت امیر با «اتقوا الله» که پیش از بیان مسئولیت بیان فرمودند و «اطیعوا الله» که پس از آن فرمودند، اشارت بدین معنا دارند. خداوند مرا مسئول میشناسد، مسئول در قبال مردمان، کشور، زمین و حیوانات 🟢 مشارکت در انتخابات، یک مسئولیت است. رای من، موجب تقویت نظم، عقلانیت، روحیه همکاری جمعی و جمهوریت است. رای من از طریق نمایندگانی که به مجلس راه می یابند بر نحوه اداره کشور در حوزه های فرهنگ، اقتصاد، سیاست، منابع طبیعی و انرژی و حتی آب و خاک و محیط زیست موثر است. 🟤 پس من مسئولم و اگر این مسئولیت بزرگ را به انجام نرسانم به تعبیر حضرت امیر، معصیت کرده ام: «اطیعوا الله و لا تعصوه»

مطلب شماره 3(انتخابات و جمهوریت) 🔶جمهوریت، یکی از دو جزء اساسی نظام ما است: «جمهوری اسلامی». فرموده جاودان حضرت امیر مومنان علیه السلام در خطبه شقشقیه (لولا حضور الحاضر ... لالقیت حبلها علی غاربها) دلالت میکند بر توجه به نظر مردم. این کلام شریف را باید با سخنی دیگر از آن حضرت تفسیر کرد. در کشف المحجه سید بن طاوس آمده است که امیر مومنان علیه السلام بعد از بازگشت از نهروان، نامه ای عمومی نگاشت و دستور داد بر مردم خوانده شود. در یک عبارت آن نامه چنین آمده است: «قَدْ كَانَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَهِدَ إِلَيَّ عَهْداً فَقَالَ يَا اِبْنَ أَبِي طَالِبٍ لَكَ (وِلاَءُ أُمَّتِي) فَإِنْ وَلَّوْكَ فِي عَافِيَةٍ وَ أَجْمَعُوا عَلَيْكَ بِالرِّضَا فَقُمْ بِأَمْرِهِمْ وَ إِنِ اِخْتَلَفُوا عَلَيْكَ فَدَعْهُمْ وَ مَا هُمْ فِيهِ». یعنی رسول خدا صلی الله علیه و آله با من عهد کرده، فرمود یا ابن ابی طالب، تو بر امت من ولایت داری. اگر تو را با آرامش پذیرفتند و با رضایت بر تو مجتمع شدند پس به زمامداریشان بپرداز و اگر درباره تو اختلاف کردند، آنها را به حالشان واگذار (به نقل از مستدرک الوسائل، تتمه کتاب الجهاد، باب سقوط جهاد البغاه ...). 🟣 جمهوریت یعنی مشارکت سیاسی مردم در: 1-تأسیس حکومت، 2- حفظ و تقویت حکومت و 3- نظارت بر حکومت. از شگفتیهای بسیار بزرگ دوران ما، آمیختن لطیف و سازگار جمهوریت با اسلامیت و نظام ولایت فقیه بود که از اندیشه رادمردی همچون امام راحل برمی آمد. عنوان شگرف «جمهوری اسلامی»، نه کاستیهای جمهوری دموکراتیک را دارد و نه کژیهای دموکراسی توده ای، جمهوری توتالیتر و انواع دیگری از این دست را. ساختار این جمهوریت، به گونه ای است که مانع استبداد پنهان، سرکوب اقلیت توسط اکثریت، تمامیت خواهی فراگیر، مصادره سیاستگذاری (پالیسی) کلان کشور توسط اشراف، بازفئودالیته شدن حوزه عمومی و ... میشود. 🟢مشارکت در انتخابات، حفظ چنین «جمهوریت» والا و ارجمندی است. فارغ از نحوه عملکرد منتخبان دوره های پیشین در مجلس شورا و مجلس خبرگان، این اصل «جمهوریت» است که با رای دادن ما، تایید و تاکید میشود. این گوهر درخشان و درَ نایاب «جمهوریت» را پاس بداریم.

مطلب شماره 4 (انتخابات و واجبات جمعی): 🔶«وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا» (آل عمران 103). بسیاری از واجبات دینی، بر عهده یکایک افراد نهاده شده است. اما برخی واجبات بر دوش جمعی خاص یا عموم مسلمانان است. در مورد محرمات نیز چنین تقسیمی میتوان داشت. یک نمونه روشن برای واجبات جمعی، دفاع در برابر دشمن است. مسلمانان، به صورت منفرد و بدون همکاری و نظم نمیتوانند بر دشمن پیروز شوند. اسراف و تباه کردن ذخایر ملی، یک گناه جمعی است که نمیتوان بدون برنامه ریزی و مدیریت، از آن پرهیز کرد. 🟠در آیه مورد اشاره، میتوان اشاره به واجبات جمعی را دید چون میفرماید همگی (جمیعا) به حبل الهی چنگ زنید و از تفرقه و پراکندگی پرهیز میدهد. در ادامه آیه هم مبنای این گردهم آیی و اجتماع بر امر الهی را یک امر عاطفی و قلبی میشمارد: «وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا». این خداوند است که الفت میان دلهای شما ایجاد کرده و برادر یکدیگر شده اید. این رابطه عمیق فراسازمانی، پایه استواری است که میتوان ترابط سازمانی را بر آن بنا کرد. 🔴شاید بسیاری از واجبات و محرمات جمعی باشند که از آنها غافل هستیم. چند سال پیش، محسن طباطبایی مزدآبادی، دبیرکل انجمن علمی اقتصاد شهری ایران اعلام کرد که سالانه ۳۵‌میلیون تن محصولات کشاورزی در قالب غذا دور ریخته می‌شود که 30 درصد آن مربوط به گندم و نان است. این میزان، غذای 18 میلیون نفر است. هریک ازما چه سهمی از این اسراف عظیم دارد؟ هم بخاطر دور ریزهایمان و هم بخاطر عدم برنامه ریزی در خانه، محل کار، منطقه و شهرمان. عقاب این گناه عظیم، تنها عبارت نیست از سهمهای کوچکی از عقوبت که به تعداد اسراف کاران توزیع میشود، بلکه چه بسا، علاوه بر آن، عقوبتهایی جمعی به بار می آورد مانند گرانی، خشکسالی، پاندمی و مانند آن. 🟤در محرمات جمعی، مرتکبان گناه، تنها عبارت از دست اندرکاران مستقیم نیستند بلکه ساکتان و بی تفاوتها هم دخیلند. قتل نوه پیامبر گرامی اسلام حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام، گناهی نبود که تنها از 20 یا 30 هزار نفر لشکر یزید برآمده باشد بلکه گناهی برآمده از یک امت بود. حتی آنها که پیش از سال 61 قمری از دنیا رفتند اما با رضایت یا سکوت خود، مایه تحکیم پایه های حکومت جور شدند و همه آحاد آن زمان (بجز عاجزان و مستضعفان فکری) در ایجاد این فاجعه عظیم تاریخ دخالت داشتند (فلعن الله امه اسست اساس الظلم و الجور علیکم اهل البیت). همه این آحاد، علاوه بر میزان سهمی که از این گناه داشتند، دچار بلایا و عقوبتهای جمعی نیز شدند، همچون ابتلا به حاکمان ظالم، رشد فسق و فجور علنی در جامعه اسلامی و مانند آن . 🔵کاهش آرا و مشارکت انتخاباتی که آثار آشکاری همچون خیزبرداشتن دشمنان برای لطمه زدن به ایران و نظام اسلامی را در پی دارد، یک گناه جمعی است. مبادا در این گناه جمعی سهیم باشیم.

مطلب شماره 5 (انتخابات و قدرت) 🔶 قدرت (power) و اقتدار (authority) به عنوان دو اصطلاح مهم در علوم اجتماعی و علوم سیاسی، به منابع و آبشخورهایی وابسته هستند. در این دو کلان رشته، نظریات گوناگونی راجع به این منابع شکل گرفته است. قانون، پاداش، اجبار و زور، تخصص، شایستگی و لیاقت، اشراف اطلاعاتی و اموری از این دست، غالبا منشا «قدرت» در نظر گرفته میشود. «اقتدار» گاه یک نوع موهبت آسمانی است که رهبر یا رئیس یک جمع از آن به صورت جبلی و سرشتی برخوردار شده است که به آن، «فرهمندی» و «کاریزما» گفته میشود. 🟢در خطبه 27 نهج البلاغه آمده است که امیر مومنان علیه السلام خوارج را بدترین مردم (شرار الناس) خواندند و در ادامه، به دو دسته محب افراطی و مبغض افراطی اشاره فرمودند. در این میان، به بیان آن حضرت، تنها کسانی که راه میانه (النمط الاوسط) را برگزیده باشند بهترین مردم محسوب میشوند. سپس فرمودند که با توده مردم باشید (و الزموا السواد الاعظم) زیرا «دست خدا با جماعت است» (فان ید الله مع الجماعه) و متفرق نشوید (و ایاکم و الفرقه). آن حضرت به گوسفندی مثال زدند که از گله دور مانده است لذا طعمه گرگ میشود. به همین سان، کسی که از جماعت دوری میگزیند، طعمه شیطان خواهد شد. 🔵میدانیم که در اندیشه علوی، جمعیت و کثرت، دلیل بر حقانیت نیست و در جلد اول مجمع البیان از حضرت امیر علیه آلاف التحیات نقل شده است که «اعرف الحق تعرف اهله» یعنی حق را بشناس تا اهلش را بشناسی. بنابر این، تعبیر «ید الله مع الجماعه»، در پی بیان ملاک حقانیت نیست بلکه معنای دیگری در کار است. به نظر میرسد که باید آن را اشاره به «قدرت و اقتدار»ی گرفت که در همراهی و اجتماع مردم نهفته است. «ید» که کنایه از قدرت است از سوی خداوند که منشا همه قدرتها است به جماعت و گردهمایی توده های مردم داده شده است. 🟤کسی که با شناختن حق، اهل آن را یافته و به جماعت آنان پیوسته است، قدرت تاثیر سترگی بر ملل، اقوام و جماعتهای دیگر دارد، از هرگونه مصونیتی برخوردار است، ایمن از مکر دشمنان است و در شبهات، طعمه شیطان نمیشود. ⚫️رای دادن، امروزه یک مصداق مهم برای با جماعت بودن است، جماعتی که عموما مومن و معتقدند، طرفدار نظام اسلامی یا دست کم دوستدار میهن اند، خواهان عدالت و اخلاقند و از عقلانیت و بلوغ سیاسی برخوردارند چرا که قدر «جمهوریت» را میدانند. از بدنه عظیم چنین جماعتی نباید جدا شد بلکه باید بر قدرت و اقتدار آن افزود تا امنیت و پیشرفت، بماند.

مطلب شماره شش (انتخابات و صراط مستقیم) 🔶 هر روز ده بار در نمازهای یومیه از خداوند کریم صراط مستقیم را طلب میکنیم. این نشان می‌دهد چقدر در صراط مستقیم بودن، مهم و ارزشمند است. خصوصا باید توجه کرد به ثواب و آثار عجیبی که برای سوره حمد در روایات آمده و اینکه معادل بقیه قرآن بلکه مهمتر و سنگین‌تر از مابقی قرآن دانسته شده است و یکی از مضامین اصلی این سوره، صراط مستقیم است. 🔵 در جاده بودن و مسیر درست را طی کردن، مهمتر از نحوه طی طریق است. افت و خیزها، تند و کند رفتنها، گاهی ایست و سکونها، در سفر رخ می‌دهد اما اگر در صراط نباشی، سرعت سیر، چیزی جز دوری از مقصد به بار نمی‌آورد.🔴 بخاطر کاستیها در حکمرانی از قبیل فساد اداری، رانت، برخی ندانم کاریهای مسئولین یا سستیها و تنبلیها که سر از تورم و بیعدالتی و شکاف طبقاتی و مانند ان درمیاورد، برخی از رای دادن منصرف می‌شوند، اما باید نگاهی کل نگرانه داشت. عدالت، محصول تلاشی یک شبه نیست، برای رسیدن به ان، عزمی ملی با آزمون و خطا، پای کار آمدن همه صاحب نظران و اندیشمندان و فعالان مدنی و البته سالیانی دراز، لازم است. مگر غربی‌ها در تمرین دویست ساله دموکراسی، به کمال مطلوب مردم سالاری رسیده اند؟ هرچند باید به بی‌عدالتی‌ها اعتراض کرد اما نباید از کل نگری و توجه به اصالت راه غافل بود، همانگونه که افت و خیزها، نباید باعث شود مسافر، مسیر مستقیم را رها کند و راهی دیگر در پیش گیرد.🟠 مشارکت در انتخابات، یعنی در صراط مستقیم ماندن نه تایید کاستیها و نواقص.

مطلب شماره هفت (انتخابات و اهتمام به امور مسلمین) 🔶 ۲۴ اسفند سال 13۵۸ انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی برقرار شد و در آن حدود ۵۲٪ واجدین شرایط رای دادن مشارکت کردند. شش مجلس از ۱۱ مجلس که تا کنون داشته ایم، حدود ۵۰٪ مشارکت را به خود دیده اند. ۴ مجلس با مشارکت حدود ۶۰ درصدی تشکیل شده اند و مجلس یازدهم برای اولین بار، مشارکتی زیر ۵۰٪را تجربه کرد (حدود ۴۲٪). میانگین مشارکت در مجموع این یازده دوره انتخابات مجلس، 54.81 درصد بوده است. میزان مشارکت انتخاباتی (voter turnout) در انتخابات پارلمانهای اروپا (مجموع کشورهای اروپا) از سال 1979 تا 2014 دائما کاهشی بوده است (کاهشی در حدود 20% یعنی از 62 درصد به 42 درصد) (نگاه کنید به سایت «استاتیستا» statista.com). این روند کاهشی نه تنها در اروپا بلکه یک مساله جهانی است (مرکز داده های بین المللی «آیدیا» در استکهلم idea.int). از آنجا که تعداد آرا، یک شاخص قطعی برای میزان علاقه شهروندان و مشارکت آنان در فرایندهای سیاسی است، می توان کاهش این علاقه و مشارکت در حوزه امور سیاسی را یک فاکت جهانی و عام البلوی شمرد. این دلایل متعددی میتواند داشته باشد که همچنان به عنوان بحثی مفتوح میان صاحبنظران مطرح است اما اصولا بی رغبتی به مسائل عمومی از ویژگیهای دوران پست مدرن است. وضعیت پست مدرنیته، آکنده از نگرشهای نسبی گرایانه، رویکرد بدبینانه و شکاکانه به حوزه قدرت و حکومت است که افراد را از کنش سیاسی دور نگاه میدارد. فرهنگ و اندیشه که پست مدرن شد، به قول گیبینز و ریمر، آنقدر فاقد انسجام و جامعیت میشود که نمیتواند به پیشبرد یک پروژه سیاسی بیانجامد (کتاب سیاست پست مدرنیته، نشر گام نو، 1381 ص.3). آنچه از گسترش پست مدرنیته برمی آید، نوعی کلبی گری سیاسی، محافظه کاری و فردگرایی است و این، چیزی است که شیوعش در جهان را شاهدیم. اما اسلام ما را به اهتمام به امور جمعی و اجتماعی راهنمایی میکند. از طریق امام صادق علیه السلام نقل شده است که رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله کسی را که به امور مسلمین توجه و اعتنا ندارد، خارج از دایره اسلام برشمرده اند: «مَنْ أَصْبَحَ لاَ يَهْتَمُّ بِأُمُورِ اَلْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ مِنْهُمْ». همه آنها که به ناگزیر در حال و هوای پست مدرن تنفس کرده و میکنند، اما در عین حال «مسلمان» اند، باید توجه داشته باشند که به اقتضای مسلمانیشان، باید در انتخابات شرکت کنند چون بی گمان، رای دادن، یک مصداق «اهتمام به امور مسلمانان» است.

مطلب شماره هشت (انتخابات و حسن ظن) 🔶 فضای فکری و فرهنگی امروز که برخی آنرا فراتجدد یا پست‌مدرنیسم میخوانند، در سراسر جهان، نگرشی بسیار بدگمان به سیاست و مفاهیم سیاسی ای است که پیش از این، زیبا و دلربا بودند، مثلا عدالت، ازادی، نظم دموکراتیک، مصلحت همگانی و خرد جمعی ... . کسانی که چنین ادعاهایی دارند، چیزی جز قدرت طلبان سرکوبگری نیستند که در پی فریبکاری و ریاکاری با واژگان اخلاقی اند. این نیست مگر بخاطر آنکه مناسبات قدرت مدار و استراتژی‌های سلطه گرا زیاد و فراگیر شده است. این روابط، همه چیز از هنر گرفته تا دانش، تکنولوژی، حوزه سلامت و اقتصاد را تحت تاثیر خودش گرفته است (از جمله، رجوع شود به نظریه قدرت میشل فوکو). همه جا قدرت ، گفتمان غالب را دارد و می‌خواهد انسان‌هایی یکدست بسازد که همه مطیع و رام و دارای روحیه و علایقی همراستا با صاحبان قدرت باشند. ادمهای پست مدرن با این پیشفرض، کنش سیاسی را بی وجه و بازی در زمین قدرت طلبان می انگارند. این فکر، طبعا جلوی مشارکت در هر امر سیاسی از جمله انتخابات را می‌گیرد. 🔴 در فقه و اخلاق اسلام، قاعده حسن ظن و "وجوب حمل فعل مسلم بر وجه درست" داریم. در کافی به نقل از امام صادق علیه السلام آمده است که امیرمؤمنان علیه افضل التحیات فرمودند: ضَعْ أَمْرَ أَخِيكَ عَلَى أَحْسَنِهِ حَتَّى يَأْتِيَكَ مَا يَغْلِبُكَ مِنْهُ وَ لَا تَظُنَّنَّ بِكَلِمَةٍ خَرَجَتْ مِنْ أَخِيكَ سُوءاً وَ أَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِي الْخَيْرِ مَحْمِلا. یعنی کار برادرت را به بهترین وجه توجیه کن تا اینکه قرینه و دلیلی به دست‌تو برسد که بر این توجیه، غلبه کند و به سخنی که از دهان برادرت خارج میشود سوء ظن نداشته باش در حالیکه میتوانی توجیه خوبی از آن به ذهن بیاوری. 🔵 البته در امور مهم و خطیر و بویژه در امور سیاسی کلان، ممکن است اعتماد و حسن ظن، آثار نامطلوب و جبران ناپذیری داشته باشد. ممکن است دست شیادان و منافقان را باز کند و منشا نفوذ اخلال گران شود. ⚫️ در عین حال، از قوت و اطلاقی که در ادله حسن ظن وجود دارد، می‌توان نتیجه گرفت که اسلام با فضای بدگمانی و بی اعتمادی پست مدرنیستی همراهی ندارد. باید اتقان کنش سیاسی را در میانه دو اصل کیاست و دقت از یکسو و اعتماد و حسن ظن از سوی دیگر جست.🟠 چهره های شاخص و پیشرو در میان اصولگرایی، بیشترشان این روزها به اموری متهم شده و می‌شوند. باید با دقت، منابع خبر را پیگیری کرد. حامیان گفتمان اصولگرایی نباید به سرعت و سهولت، اعتماد خود به سران این جریان را از دست بدهند. مطمئن باشید که بی اعتمادی، آنچنان قابل گسترش است که هیچ گاه و تحت هیچ شرایط واقعی، فرد یا افراد قابل اعتمادی نخواهیم یافت و اصولگرایی، تنها یک مفهوم موجود در اذهان من و شما خواهد شد.🟢 در انتخابات شرکت کنیم، اعتماد کنیم، رای بدهیم و منتظر آینده ای باشیم که حاملان والاتر و کارآتری، برای اندیشه اصولگرایی پیدا شود. با انفعال و سرخوردگی و کنار کشیدن، گامی به نفع اصولگرایی برنداشته ایم

🎥 به این میگن کار رسانه ای تمیز✌🏻 دمشون گرم هر کسی که این کلیپ رو تهیه کرد.👌🏻 من مالک کوروش کمپانی ام ؛شما که بیحجابی مگه شما قانونو رعایت کردی که از من میخوای قانونو رعایت کنم #وکیل_پور @Vakilpour_ir

مطلب شماره نه (انتخابات و رجوع به وجدان) 🔶 خیر و شر، حق و باطل، حسن و قبیح و درست و نادرست، در برخی موقعیتها، خلط می‌شوند زیرا معیارهای تشخیص، متعدد است یا تشخیص مصداق سخت است. از این جهت و با این محک و معیار که می سنجی، حق با الف است اما با معیاری دیگر و از جهتی دیگر، ب برحق است. در موارد زیادی هم، الف و ب، هیچ کدام حق و باطل مطلق نیستند بلکه هر یک به نوبه خود، معجونی از حقها و باطلهاست و این، گزینش و ترجیح را دشوار میکند. 🟠در بسیاری از این دوگانه ها نگاه کل نگر و رجوع به وجدان و فطرت، جواب می‌دهد. مثلا آیاتی در قرآن کریم هست که در تحیر میان اینکه واقعا خدایی هست یا نه و آیا یک خدا هست یا خدایان متعدد، با یک پرسش، وجدان کافران و مشرکان را بیدار میکند: «و لئن سئلتهم من خلق السموات و الارض لیقولن خلقهن العزیز العلیم» (زخرف 9 و نیز آیات مشابه: عنکبوت 61، زمر 38 و مومنون 85 ...). یک نمونه دیگر، در روایتی درباره غنا (آوازه خوانی) است که امام علیه السلام، به مخاطب نشان میدهد که خودش بالوجدان، بدی و حرمت آن را درک میکند. در وسائل الشیعه، باب ۹۹ از کتاب متاجر، حدیث ۱۳ آمده است که مردی خدمت امام باقر علیه السلام می‌رسد و درباره حکم «غناء» می‌پرسد. آن حضرت، به جای پاسخ، از مخاطب می پرسد: «يا فلان إذا ميز الله بين الحق و الباطل فأين يكون الغناء» (وقتی خداوند بین حق و باطل را جدا کند غناء کدام طرف قرار میگیرد؟). فرد سوال کننده جواب میدهد: «در طرف باطل» و آن حضرت میفرماید: «حکیمانه گفتی». 🟡در انتخاب لیستهای حزبی یا افراد، دشواریهای زیادی وجود دارد مثلا ممکن است اطلاعات کاملی از شخصیت، پاکدستی، دانش، مدیر و مدبر بودن و گرایشات آنها نداشته باشیم. شاید حرفهای ضد و نقیض و اخبار متعارضی درباره آنها شنیده باشیم. اینها ما را نسبت به اصل رای دادن یا اینکه به چه کسی رای بدهیم، مردد میکند. 🟣البته که باید در حد توان تحقیق و جستجو کرد و قرائنی برای ترجیح این بر آن پیدا کرد. اما یک نگاه از بالا هم باید داشت. در این زاویه نگاه، به جزئیات کمتر توجه میشود مانند مسائل جاری، بگومگوها، احیانا اتهامهایی که افراد بر هم وارد میکنند یا نقاط سیاه در پیشینه افراد و احزاب. در کل نگری، به مجموع شاکله یک حزب یا مجموع شخصیت یک فرد در صحنه سیاسی کشور، بلکه جهان و تاریخ نظر میشود. در این نظرگاه، هرکس به وجدان و فطرت حق طلب، اخلاقی، دیندار و خداجو مراجعه میکند. فرد از خودش میپرسد مرام و بنیاد فکری این حزب یا نامزد انتخاباتی، در کدام اردوگاه قرار میگیرد، اردوگاه حق، اخلاق، دین و عدالت یا اردوگاه مقابل. از خود میپرسد معنای انتخاب این حزب یا فرد، در روند تاریخ این کشور بلکه جهان چیست. میپرسد آیا رای من با رای رهبر تیزبین و هوشیار انقلاب، همنوا و همراستا است یا خیر. میپرسد اگر رای دهنده، انسان کامل و حق مطلق عجل ... تعالی فرجه الشریف بود، آیا به چنین نامزدی رای میداد و از همه بالاتر، آیا انتخاب کدام فرد و حزب، به رضایت پروردگار نزدیکتر است. 🟢قرآن کریم و اولیای معصومین علیهم السلام، چنین نگاهی را به ما آموخته اند، پس از آن بهره بگیریم، مشروط بر این که ندای فطرت و وجدان را با تعصبات و ملکات فاسده، خاموش نکرده باشیم.