دوروبرتچیمیگذره!🕸
یا منجی عالم..⛓ _میخوای بدونی دور و برت چی میگذره؟!🕸 _میدونستی تو انیمیشن های ساخته غرب دارن دجال ر
کسایی که در رشد کانال میتونن کمک کنن بنر کانال خدمت شما..
یک نکته مهم در خصوص افتتاحیه #المپیک پاریس!
شیطان خود کارگردان اصلی مراسم افتتاحیه بوده است.
مراسم شیطانی افتتاحیه یک بازی رسانه ای برای گمراهی مسیحیان دنیا بود و هدفش این بود که تابلو شام آخر داوینچی فراماسون، که خود شامل نمادهای شیطانی و ماسونی است را تقدیس کند که البته موفق شد.
به همین سادگی!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️گاف امنیتی مدیر رادیو اسرائیل در مورد ترور شهید اسماعیل هنیه و دستپاچگی وی در پخش زنده!
🔹منشه امیر: اگر گفتم اسرائیل ترور کرده، اشتباه کردم؛ من چنین حرفی نزدم! تکرار میکنم من نگفتم، اصلا فراموشش کنید!
#هنیه
قسمت اول انیمیشن درون و بیرون از انیمیشن های معروف پیکسار بود. این اثر تونست با بودجهی حدود دویست میلیون دلار، حدود نهصد میلیون دلار در گیشه بفروشه که رقم بسیار قابل توجهی است. انیمیشن درون و بیرون در هشتاد و هشتمین دوره اسکار جایزه بهترین انیمیشن رو از آن خود کرد. نگاه خاصی که این انیمیشن به درون ذهن و مغز یک انسان داشت و آن را به سایر انسان ها و موجودات نیز نسبت می داد، باعث شد تا توجهات بسیار زیادی را جلب کند.
همچنین یک تیم روانشناس مجرب به عنوان مشاور در این پروژه حاضر بودند. همین باعث شد کیفیت داستانی و محتوایی انیمیشن اینساید اوت بسیار بالا برود و مخاطب ارتباط عمیق تری با محصول پیدا کرد. روانشناسی انیمیشن درون و بیرون به قدری قوی بود که مخاطبین زیادی تئوری مطرح شده(کنترل انسان به دست موجوداتی موسوم به احساسات) در این انیمیشن را باور کردند.
نام اثر میتواند دو معنی داشته باشد که نزدیک به هم هستند. اول، ما از درون انسان به بیرون نگاه میکنیم و درواقع بیرون انسان از درون وی کنترل میشود. دوم اینکه در این انیمیشن، روایت داستان پشت و رو (معنای inside out پشت و رو است) است، به جای اینکه از بیرون، درون را متحول کنیم، درونِ رایلی ماجرا هایی شکل میگیرد که باعث تحول او میشود
نما هایی که به صورت پشت و رو، به جای اینکه از بیرون رایلی به درونش نفوذ کنیم، از درون وی میبینیم که در بیرون، چه میگذرد
دیزنی سابقه ساخت انیمیشن مشابه درون و بیرون را دارد
انیمیشن هیجان و منطق محصول سال 1943 چندین بار با انیمیشن درون و بیرون مقایسه شده است. در این انیمیشن شاهد هستیم که در روندی کاملا اشتباه، انسان مخلوقی شناخته می شود که توسط دو موجود درون مغزش یعنی هیجان و منطق کنترل می شود. این روند از آن جهت اشتباه است که در ابتدا یک کودک را مثال می زند و ادعا می کند که کودکان منطق ندارند و صرفا هیجانی و احساسی تصمیم گیری می کنند. با اینکه در تمام کتاب های روانشناسی رشد این مسئله رد شده و بیان شده که مغز انسان از قبل از تولد توان ادراک و تجزیه و تحلیل اطلاعات را دارد. بچه ها قدرت منطقی و تجزیه و تحلیل کمتری نسبت به بزرگ تر ها دارند اما این به معنای این نیست که کلا از نعمت منطق و فکر بی بهره باشند.
این روند اشتباه و نسبت دادن حالتی جبرگونه و ساخت انسان تحت کنترلِ موجوداتِ درونِ مغزش، به این دلیل اتفاق افتاد که آمریکا در آن سال ها با متحدین در جنگ بود. انیمیشن هیجان و منطق طی چند دقیقه نسخه ای خاص از انسان را تولید می کند و با تکنیک هایی به مخاطب می قبولاند که انسان ترسیم شده واقعیت دارد.
انیمیشن هیجان و منطق در ادامه هدف خودش را بیان می کند که، احساسی نشدن در برابر شایعات و اخبار جنگ و بی عقل بودن ارتش آلمان نازی است. در آخر نیز منطق و احساس را در کنار هم به کار می گیرد تا مخاطب را مجاب به جنگیدن با دشمن کند.
پس دیزنی پیش از این هم برای اهداف خودش ماهیت ذهن و ادراکات انسان را زیر سوال برده است. اینکار را برای انجام عملیات رسانه ای خود و خدمت به پروپاگاندای آمریکا در زمان جنگ جهانی دوم انجام داده است. امروزه نیز چنین عملیات های رسانه ای لازم است تا توسط کمپانی ها و استودیو های رسانه ای انجام شوند و باور های مردم را تغییر دهند تا به اهداف خودشان برسند.
انیمیشن درون و بیرون از دو جهت قابل بررسی است. اول اینکه در رایلی و خانوادهاش ادراکی وجود ندارد و گویا انسان فقط برپایهی احساساتش رفتار میکند. در حالی که میبینیم ادراکات و آگاهی انسان، یکی از پایه های مهم در تصمیمگیری هستند. مثلا اینکه بدانیم فلان عتیقهای که در انباری موجود است، چند میلیارد ارزش دارد، باعث میشود از این شیئ گرانبها یشتر مواظبت کنیم یا اقدام به فروش آن کنیم. یک آگاهی جدید، باعث کنش جدید میشود.
در انیمیشن درون و بیرون، ما صرفا شاهد احساسات در ذهن رایلی هستیم. برعکس انیمیشن هیجان و منطق، در این انیمیشن هیچ ردی از قوه فکر و استدلال وجود ندارد. حاکمان ذهن رایلی همگی احساس هستند و تمام مواردی هم که در بقیه مناطق ذهن رایلی به نمایش در می آید مربوط به احساسات هستند. مثلا در بخش مفاهیم انتزاعی، رایلی مفهوم تنهایی را درک می کند. یا در جایی می بینیم منطقه بزرگی به رویا و خیالات او اختصاص دارد. هنگامی هم که شادی و غم سوار قطار هستند بخش های دیگری را می بینند که آنها هم هیچ ارتباطی با قوه فکر و تعقل ندارند.
در کل در ذهن رایلی هیچ مورد مربوط به منطق و تفکر دیده نمی شود و همه چیز فقط مرتبط با احساسات است. ما حتی جایی برای درک مفاهیم ریاضیاتی و درسی هم نداریم با اینکه جزیره ورزش و هاکی داریم. شاید رایلی دختر باشد و در دخترها بُعد احساسی قوی تر از بُعد منطقی باشد، اما این به معنای عدم وجود منطق و فکر در دخترها و خانم ها نیست. پس انیمیشن درون و بیرون مسئله تعقل را عملا حذف کرده است.
یک جامعه هیجانی و غیر متفکر را بهتر می توان کنترل کرد. به همین دلایل در رسانه ها روی هیجانات و احساسات تاکید می شود و هیچ توجهی به تعقل نمی شود. با اینکه در دهه 40 همین والت دیزنی انیمیشن منطق و هیجان را ساخته بود و تاکید می کرد که نباید از هیجانات و احساسات تبعیت کرد، اما امروزه مسیر خود را در راستای اهداف جدید تغییر داده است. جالب است که در انیمیشن منطق و هیجان، هیتلر متهم به کنترل احساسی جامعه آلمان و حذف منطق و فکر از پیروانش شده بود. یعنی خود والت دیزنی قبول دارد که حذف تعقل و جایگزین کردن احساسات، نتیجه ای جز پیروی بی قید و شرط و آسیب زا ندارد.