🔴 رعایت نقشه راه نظام یا نایاک؟
🔹آنچه امروز منافع ملی ایران را تهدید می کند، تکرار تجربههای تلخ برخی دیپلماتها و مسئولان اجرایی در ماجرای برجام است.
🔹مجموعه اخبار و گزارشهای رسمی و غیررسمی که از مذاکرات کمیسیون برجام در وین می رسد، نگرانیهایی در تحلیلگران در مورد رعایت سیاستها و اصول مبتنی بر منافع ملی کشور در مقابل طرف غربی و به ویژه امریکاییها برمی انگیزد. به نظر میرسد در اسرع وقت ضروری است جوانب گوناگون این امر و مخاطرات پیش روی آن مورد مداقه قرار گیرد.
🔹 آقای ظریف وزیر امور خارجه در توئیتی در ضمن ارائه پیشنهاد طرف ایرانی با بیان این که «ایالات متحده که دلیل اصلی بحران موجود است باید اول به برجام بازگردد و ایران پس از راستیآزمایی سریع، پاسخ متقابل میدهد» از عبارت «راستیآزمایی سریع» (rapid verification) استفاده می کند که مبهم است. در عین حال برخی رسانههای خارجی مدعی شده اند قرار است « پس از اعلام آمریکا، روز بعد از آن اعلامیه بازگشت ایران به کل تعهدات، صادر گردد. » اگر این ادعا درست باشد درواقع مقصود آن است که ایران باید در کمتر از ۲۴ ساعت لغو تحریمها را راستیآزمایی کند. آیا به واقع چنین کاری در عمل ممکن است؟
🔹از سویی گفته می شود که توافقی برای برداشته شدن تحریمهای دوره ترامپ در حال شکلگیری است. در این خصوص چند ابهام جدی وجود دارد؛ نخست آنکه آیا فراموش کردهایم که نقض برجام از دوره اوباما و کمتر از گذشت یک سال از عمر برجام آغاز شد؟ آیا نقض عهد برجام در دوره اوباما و زمانی که «امضای کری تضمین بود»، نادیده انگاشته میشود؟ ثانیاً آیا قرار است بازی تلخ «فریب واژگانی» تکرار شود و مذاکرهکنندگان ایرانی «تعلیق» (Suspend) را در داخل «لغو» ترجمه نمایند؟ به خوبی میدانیم که اگر تحریمهای آمریکا تعلیق (و نه لغو) شود، اولاً سایه شوم آنها بر اقتصاد و تعملات تجاری ایران همچنان پایدار بوده و ثانیاً به عنوان اهرم فشاری در اختیار آنها برای تحمیل اراده در آینده خواهد ماند.
🔹در واقع آنچه امروز منافع ملی ایران را تهدید می کند، تکرار تجربههای تلخ برخی دیپلماتها و مسئولان اجرایی در ماجرای برجام است. «عدم رعایت ضوابط و شروط مصوب رهبر معظم انقلاب، شورای عالی امنیت ملی و مجلس در اجرای برجام»، «ادعاهای خلاف واقع در داخل با ارائه ترجمهها و تفاسیر غیرنافذ از توافقات» و «موجسواری با شرطیسازی جامعه» همه و همه از ماجراهای تلخی است که گویی از سر شتابزدگی یا سیاسیگری در حال وقوع دوباره است.
🔹در این نکته تردیدی نیست که دشمن به همین سطح قانع نمانده و مایل است با یک استراتژی چندمرحلهای بتواند حداکثر امتیاز را در جهت تضعیف ارکان اقتدار ملت ایران کسب کند. به نظر می رسد در مرحله نخست بازگشت آمریکا به برجام در قبال امتیازاتی حداقلی و ناپایدار رخ خواهد داد و واشنگتن امیدوار است با عبور از انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم و تداوم حضور غربگرایان در قدرت بتواند با بهرهگیری از اهرم فشار موجود در «تعلیق یا بازگرداندن تحریمها»، جمهوری اسلامی ایران را وادار به مذاکره مجدد و تحمیل توافقی جدید شامل محدودسازی همه مولفههای اقتدار ملت ایران از جمله توانمندی موشکی، نفوذ و قدرت منطقهای و ... نماید.
🔹با این تفاسیر به نظر میرسد ریلگذاری طراحی شده توسط نهادهای هدایتگر نفوذ همچون نایاک (NIAC) در حال کمرنگسازی خطوط قرمز منافع ملی و سیاستهای قطعی نظام در مذاکرات پیش رو است. به نظر میرسد نقشه راه تجویزی از سوی نایاک به دنبال شرطیسازی جامعه و بهرهبرداریهای خاص انتخاباتی است. آقای ظریف باید به این سوال به صورت شفاف پاسخ دهند که در حال رعایت ضوابط ابلاغی نظام هستند یا نقشه راه پیشنهادی نایاک؟
🔹از سویی این مقطع آزمون مهمی در برابر نهادهای نظارتی نیز هست. دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی به عنوان نهاد بالادستی و ناظر باید با هرگونه نقض آشکار و ضمنی سیاست قطعی نظام در این باره مقابله کند و از مجلس شورای اسلامی و ریاست محترم آن نیز انتظار می رود، ضامن اجرای قوی قانون مصوب این مجلس در خصوص «لغو تحریمها» باشند.
🚩 @DrRezaSeraj
📌 http://mshrgh.ir/1202012
🔴 همه بد تو خوب!
🔹از منظر پرزیدنت، در شیوع موج چهارم کرونا همه مقصرند، جز خودش
🚩 @DrRezaSeraj
🔴«خمینی علیه خمینی»؟!
✍ قسمت اول
🔹جریان نفوذ و فتنه در بازآفرینی سناریوی «ترمیدور انقلاب» به دنبال چیست؟
🔹با گرمترشدن تنور انتخابات، به تدریج استراتژیهای انتخاباتی و فراانتخاباتی جریانهای داخلی و نیز سناریوهای امتداد نظام سلطه آشکارتر میشود و میتوان به طور تقریبی نقشه راه دشمن را در رویدادهای چندماه آینده کشور ترسیم کرد.
به نظر می رسد نظام سلطه با بهرهگیری از تجارب به دست آمده در مداخلات پیشاانتخاباتی و پساانتخاباتی ادوار گذشته امیدوار است بتواند با استفاده حداکثری از جریان نفوذ و فتنه و سوءاستفاده از نامها و عناوین مورد احترام، چالش جدیدی را علیه منافع ملی ایران به راه اندازد.
بر این اساس سناریوی «خمینی علیه خمینی» که بازیگر میدانی آن عوامل جریان نفوذ و فتنه خواهند بود در سه پرده به صورت ذیل قابل احصاء خواهد بود:
1⃣ پرده اول، بازی فریب و بازی اصلی:
در چارچوب پرده اول سناریوی «خمینی علیه خمینی» باید یک چهره شناخته شده و منتسب به یک خاندان مورد احترام مردم وارد صحنه انتخابات شود و علی رغم آنکه به دلیل فقدان شرایط حداقلی رجل سیاسی در وی احتمال عدم احراز صلاحیت ایشان بالاست با کمک ابزارهای رسانهای تلاش میگردد توجه افکار عمومی و فضای سیاسی کشور به وی معطوف شود تا هم هزینه اعلام عدم احراز صلاحیت وی بالا رود و نیز موج اجتماعی برساخته پیرامون ایشان (در مدلی شبیه سال 92) به یک کاندیدای بدیل منتقل گردد. در این شرایط فضای انتخاباتی کشور به شدت متأثر از جنجالها بر سر عدم احراز صلاحیت وی شده و موضوعات اصلی مردم همچون مشکلات معیشتی و نارساییهای موجود به حاشیه رفته و کاندیدای بدیل غربگرایان (که در واقع بازی اصلی را پیش می برد) از پیچ پرسش و مطالبات افکار عمومی در خصوص وضع موجود به سلامت عبور خواهد کرد و در مسیر رسیدن پاستور قرار میگیرد.
2⃣ پرده دوم، دوقطبیسازی:
در این چارچوب، جریان نفوذ و فتنه امیدوار است با فشار اجتماعی و تهدید به کاهش مشارکت در انتخابات، شورای نگهبان را به عقب نشینی از رعایت حداقلها در بررسی صلاحیت نامزدها وادار ساخته و نظام را مجبور به پذیرش فردی کند که علی رغم شناخته شده بودن و انتساب به یک خاندان مورد احترام مردم، فاقد تجربه سیاسی و اجرایی است. غربگرایان امیداورند در صورت تنازل شورای نگهبان از موازین قانونی، بتوانند یک دوقطبی بسیار پرحجم و تمام عیار را در حوزههای فرهنگی و سیاسی (با موضوعاتی همچون آزادیهای اجتماعی، مذاکره، رفراندوم، فتنه 88 و ...) به راه بیاندازند تا باز هم مسأله اصلی مردم که کوچکشدن روزبهروز سفره آنها در اثر سوءتدبیر و سوءمدیریت است به حاشیه رفته و فضای انتخابات به سود جریان غربگرا شکل یابد. با توجه به تجربه سال 1388، در صورت شکست نامزد جریان غربگرا احتمال آشوبهای پساانتخاباتی نیز دور از انتظار نخواهد بود.
3⃣ پرده سوم، آشوب پیشاانتخاباتی:
در پرده سوم از سناریوی «خمینی علیه خمینی» جریان نفوذ و فتنه به خوبی میداند که احتمال عدم تنازل شورای نگهبان از موازین قانونی و طبعاً عدم احراز صلاحیت نامزدهای فاقد سابقه اجرایی و سیاسی بالاست. از سویی روشن است که اکنون مردم «غربگرایان» را مسببان وضع موجود و عامل اصلی نابسامانی معیشت خود می دانند و از این رو تحقق سناریوهای اول و دوم با چالشهای جدیای مواجه است. لذا محتمل است در صورت اعلام عدم احراز صلاحیت نامزد این جریان و عدم امیدواری به کسب نتیجه در پای صندوق آرا، به بهانه اعتراض به رد صلاحیت نامزد، آشوب را در مرحله پیش از انتخابات کلید بزنند. همزمانی آشوب احتمالی با مذاکرات هستهای و فشار خارجی غرب از یک سو و فعال کردن گسلهای نارضایتی (ناشی از سوءتدبیرهای موثر بر معیشت مردم و سلامت جامعه، حوادثی چون آبان 98 و ...) دشمن را امیدوار میسازد که بتواند در درجه نخست از برگزاری انتخابات در موعد مقرر جلوگیری کند و ثانیاً جمهوری اسلامی ایران را وادار به پذیرش شروط تحمیلی نظام سلطه نماید.
🔻ادامه دارد...
🚩 @DrRezaSeraj
🔴«خمینی علیه خمینی»؟!
✍ قسمت دوم و پایانی
🔹همانگونه که پیداست سه پرده از سناریوی فوق با یکدیگر در تضاد اساسی نیست و بسته به شرایط، هر یک قابلیت پیگیری دارد. با تأسف باید گفت تلاش رسانههای خاص در جهت مطرح کردن نام آقای «سیدحسن خمینی» و میدانداری برخی عوامل فتنه در حمایت از ایشان، نشانههایی از احتمال تلاش دشمن از سوءاستفاده از نام و انتساب خانوادگی ایشان در جهت ریلگذاری مطلوب خویش است.
🔹در واقع دشمن امیدوار است که با نام «خمینی»، استراتژی ترمیدور* (Thermidor) انقلاب اسلامی را کلید زده و میراث واقعی امام راحل عظیمالشأن (ره) را که همان انقلاب اسلامی و ارزشها و گفتمان آن است را به مسلخ ببرد. آنها با سوءاستفاده از فضای انتخاباتی امیدوارند که با پنهان شدن پشت نام یک «خمینی»، راه «امام خمینی» را مسدود و آرمانهای آن عزیز سفرکرده را به فراموشی سپارند. اگر خدا ناکرده سناریوی دشمن در ایجاد تقابل یک شخصیت شناخته شده از خاندان شریف بنیانگذار انقلاب اسلامی با انقلاب و دستاوردهای آن به موفقیت برسد، در واقع لطمات جبران ناپذیری به این مکتب نورانی و چهره فروزان امام راحل عظیمالشان وارد خواهد شد که به هیچ روی پذیرفتنی نیست.
🔹اینک باید دو نکته را به دو مخاطب گوناگون متذکر شد:
نخست به نیروهای جبهه انقلاب اسلامی و آنها که دل در گروی نام و یاد امام خمینی (ره) و میراث معنوی و پربرکت او دارند. از آنجا که دشمن در فضای انتخاباتی پیش رو سناریوی پیچیده و پرابهامی را اتخاذ نموده باید ابتدا بر سناریوی دشمن و دنبالههای آن در داخل متمرکز شد. ثانیا ضمن بصیرت افزایی، توان اصلی نیروهای انقلاب باید معطوف به دعوت به مشارکت و افزایش شور عمومی در انتخابات باشد. در این راستا شاید اقدام شتابزده و زودهنگام در شکلدهی به فضای رقابت انتخاباتی (پیش از قطعیت یافتن نامزدهای نهایی و احراز صلاحیتها) و دوقطبیهای متأثر از آن، به ویژه در درون جبهه خودی، مطلوب نباشد.
🔹توصیه دوم به فرزند مرحوم حاج سیداحمد خمینی (ره)، جناب آقای «سیدحسن خمینی» است. باید ایشان بدانند دشمنی که تا پیش از این تلاش کرده بود با عناوینی چون «نخست وزیر امام» خط امام (ره) و... میراث گرانقدر امام راحل عظیمالشان را به چالش بکشد، هنوز ناامید نشده و امیدوار است که با طراحی بازی پیچیده، انقلاب اسلامی را در مسیر ترمیدور قرار داده و به فروپاشی برساند. در خاتمه تنها به ایشان توصیه مشفقانه پدر بزرگوارشان که امین امام (ره) و یاور رهبری (مدظله العالی) بود را یاد آوری میکنیم که در وصیت خود فرمود: « به حسن و برادرانش اين توصيه را مينمايم كه هميشه سعی كنند در خط رهبري حركت كنند و از آن منحرف نشوند كه خير دنيا و آخرت در آن است و بدانند كه ايشان موفقيت اسلام و نظام و كشور را میخواهند. هرگز گرفتار تحليلهای گوناگون نشوند كه دشمن در كمين است.
----------------‐-------------------------------------------------------------------------------
🔹پاورقی:
* در ادبیات غربی انقلاب حاصل یک تب تند و وضعیتی غیرعادی (Abnormal) است که دیر یا زود بهبود مییابد و شرایط به حالت عادی (Normal) بازمیگردد. یکی از صریحترین ایدهها در این زمینه را کرین برینتون پرورانده است. این نظریه مدعی است انقلابها فارغ از همهی فرقهای جزئی، از قوانینی کلی و مشترک پیروی میکنند. در تاریخ طبیعیای که وی برای انقلاب تصویر میکند، همهی انقلابها پس از دورهای انقلابیگری فرومینشینند و به شرایط عادی پیش از انقلاب بازمیگردند. برینتون این بازگشت را تحت عنوان «ترمیدور» معرفی می کنند. در طول 40 سال گذشته دشمنان بارها تلاش کردهاند ترمیدور انقلاب اسلامی را از طریق عدول از آرمانهای انقلاب و کنارگذاشته شدن شعارهای انقلاب از سوی نخبگان و مردم ایران رقم بزنند که نه تنها تاکنون موفق نشدهاند، بلکه انقلاب اسلامی بالندهتر وارد گام دوم خود نیز شده است. مدل رفتاری آمریکا در قبال کوبا در چارچوب نظریه ترمیدور انقلابها قابل تحلیل و بررسی است. از همین رو اوباما در سفر به کوبا سعی کرد در راستای «کاسترو علیه کاسترو»، با به آغوش کشیدن رائول کاسترو، تصویر بازگشت کوبا به آغوش آمریکا و جدایی او از خط مشی برادرش را به نمایش بگذارد که با هوشمندی کاسترو و گرفتن مچ دست اوباما، این ترفند خنثی شد. آمریکا تئوری ترمیدور در کوبا را سعی داشت با نام خاندان کاسترو انجام دهد و به نظر میرسد در ترمیدور انقلاب اسلامی هم میخواهد از نام خمینی علیه انقلاب اسلامی امام خمینی استفاده کند.
🚩 @DrRezaSeraj
🔴 پس از سالها مجاهدت و جانبازی در راه اسلام و انقلاب، شهد شهادت گوارا باد فرمانده
🚩 @DrRezaSeraj
🔴مذاکرات وین، امتداد روحانی تا ۱۴۰۸
🔹تیم مذاکره کننده با عجلهای زیاد در حال تن دادن به توافقی در وین است که دستاورد آن امتداد روحانی تا ۱۴۰۸ خواهد شد.
🔹در این مذاکرات تحریمها به ۳ دسته قابل رفع زمانمند و موقت، غیر قابل رفع و قابل مذاکره در آینده تقسیم شده و زمینه برای فشارهای تحریمی آتی و برجامهای منطقهای و موشکی فراهم شده است. قرار است برخی از تحریمها به صورت موقت، زمانمند و تمدیدپذیر در بازههای زمانی ۱۲۰ و ۱۸۰ روزه تعلیق و نه لغو شود. همچنین طرف آمریکایی صرفاً با راستی آزمایی یک هفتهای موافقت کرده در حالیکه بر اساس نظر کارشناسان راستی آزمایی فقط در معاملات نفتی حدود ۳ تا ۶ ماه زمان میبرد، پس عملاً تیم مذاکره کننده به یک راستی آزمایی غیر واقعی و "نمادین" تن داده تا به زعم خود خطوط قرمز تعیین شده را رعایت کرده و منتقدین را راضی کند!
🔹بر این اساس، توافق وین برای ایران آورده خاصی نداشته و صرفاً ابزار و مستمسک مدیریت افکار عمومی را برای جریان غربگرا فراهم میکند تا با آن بتوانند دولت خود را تا ۱۴۰۸ امتداد دهند. از سویی طرف آمریکایی با این توافق ضمن زمانمند کردن تحریمها و دست یافتن به مکانیزم ماشه از طریق بازگشت به برجام، عملاً مدیریت اقتصاد ایران را در دست گرفته و به یک ابزار شرطیساز مجهز خواهد شد که میتواند با آن به مدیریت و دستکاری صحنه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ایران پرداخته و زمینه تحمیل برجامهای موشکی و منطقهای را فراهم کند!
غربگرایان انتظار دارند با شرطی شدن افکار عمومی، مخالفت مجلس و سایر نهادهای قانونی با این توافق، به ابزاری جهت مدیریت ادراک تبدیل گردد و برای کاندیدای غربگرا پُلی به سمت پیروزی در انتخابات ۱۴۰۰ شود و عملا یک بازی دو سر برد را برای آنها فراهم کند!
🔹با این اوصاف میتوان گفت عملاً توافق وین پروژه تدوام دولت فعلی و تحقق "تا ۱۴۰۸ با امتداد روحانی" برای طرف ایرانی و برجامهای موشکی و منطقهای برای طرف آمریکایی است.
🚩 @DrRezaSeraj