seh daghigheh ta ghiamat eide ghadir.pdf
2.15M
📚دانلود رایگان ویرایش جدید از کتاب «سه دقیقه در قیامت»
🔹گروه فرهنگی و انتشارات شهید ابراهیم هادی با همکاری فارس، نسخه الکترونیک ویرایش شده کتاب را به مناسبت عید سعید غدیر خم، به علاقمندان هدیه داد.
@Farsna-Link
✨﷽✨
✅داستان بسیار زیبا
✍جوان کافری عاشق دختر عمویش شد. عمویش پادشاه حبشه بود . جوان نزد عمو رفت و گفت: عمو جان من عاشق دخترت هستم. آمده ام برای خواستگاری . پادشاه گفت: حرفی نیست ولی مهر دختر من سنگین است. گفت: هرچه باشد من میپذیرم. شاه گفت: در شهر بدي ها (مدينه) دشمنی دارم که باید سر او را برایم بیاوری، آنوقت دختر از آن تو. جوان گفت: عمو جان این دشمن تو نامش چیست؟ گفت: بیشتر او را به نام علی بن ابیطالب می شناسند. جوان فوراً اسب را زین کرده با شمشیر و نیزه و تیر و کمان و سنان راهی شهر بدی ها شد. به بالای تپه ی شهر که رسید دید در نخلستان جوانی عربی درحال باغبانی و بیل زدن است. نزدیک جوان رفت گفت: ای مرد عرب تو علی را میشناسی؟گفت: تو را با علی چکار است؟ گفت: آمده ام سرش را برای عمویم که پادشاه حبشه است ببرم چون مهر دخترش کرده است. گفت: تو حریف علی نمی شوی.گفت: مگر علی را میشناسی؟ گفت: آری هرروز با او هستم و هرروز او را میبینم.
گفت: مگر علی چه هیبتی دارد که من نتوانم سر او را از تن جدا کنم؟ گفت: قدی دارد به اندازه ی قد من، هیکلی هم هیکل من. گفت: اگر مثل تو باشد که مشکلی نیست. مرد عرب گفت: اول باید بتوانی مرا شکست دهی تا علی را به تو نشان بدهم. چه برای شکست علی داری؟ گفت: شمشیر و تیر و کمان و سنان. گفت: پس آماده باش.
جوان خنده ای بلند کرد و گفت تو با این بیل میخواهی مرا شکست دهی؟ پس آماده باش.شمشیر را از نیام کشید. سپس گفت: نام تو چیست؟ مرد عرب جواب داد: عبداللّه. پرسید: نام تو چیست؟ گفت: فتاح. و با شمشیر به عبداللّه حمله کرد. عبداللّه در یک چشم بهم زدن کتف و بازوی جوان کافر را گرفت و به آسمان بلند کرد، به زمین زد و خنجر او را به دست گرفت و بالا بُرد. ناگاه دید از چشمهای جوان اشک می آید. گفت: چرا گریه میکنی؟ جوان گفت: من عاشق دختر عمویم بودم. آمده بودم تا سر علی را برای عمویم ببرم تا دخترش را به من بدهد، حالا دارم به دست تو کشته میشوم...
مرد عرب جوان را بلند کرد. گفت: بیا این شمشیر، سر مرا برای عمویت ببر. پرسید: مگر تو که هستی؟ گفت: منم اسداللّه الغالب، علی بن ابیطالب. كه اگر من بتوانم دل بنده ای از بندگان خدا را شاد کنم، حاضرم سر من مهر دختر عمویت شود... جوان بلند بلند شروع به گریه کرده به پای مولای دو عالم افتاد و گفت: من میخواهم از امروز غلام تو شوم یا علی... بدین گونه بود که "فتاح" شد "قنبر" غلام علی بن ابیطالب.
📚بحارالانوار ج3 ص 211
✅کانال امام رضا علیه السلام
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
https://eitaa.com/joinchat/1427439616C0616941d62
✅یکی از شاگردان #آیت_الله_بهجت می گوید:
✍در مشهد خدمت آقا بودیم که از حیاط حرم امام رضا(ع) خارج شدیم، آقا فرمودند: یک کتاب است که هر نوع دعایی که شما بخواهید در آن وجود دارد و برای هر کاری، دعای مخصوص به خودش را بیان کرده است.
من هم کنجکاو شدم و خیلی سریع قلم و کاغذ را آماده کردم و خواستم نام کتاب را یادداشت کنم تا یادم نرود. از ایشان پرسیدم: آقا! اسم آن کتاب چیست؟ فرمودند: «قرآن»
📚 پرده نشین ص ۵۸
✳️ @bahjat_alabd
14.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥دانشگاه جامع امام حسین (ع) و دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام؛ با همکاری دانشگاهها، نهادها و سازمانهای علمی، تحقیقاتی برگزار مینماید
🌐 همایش بینالمللی #افول_آمریکا؛ روند گذشته و تحولات آینده
📆 تقویم همایش:
1️⃣ آخرین مهلت ارسال چکیده مقالات: ٢٨ مرداد ماه ١٣٩٩
2️⃣ آخرین مهلت ارسال اصل مقالات: ٣١ شهریور ماه ١٣٩٩
3️⃣ آخرین مهلت ثبتنام در همایش: ١٠ مهر ماه ١٣٩٩
4️⃣ تاریخ برگزاری همایش: ۶ آبان ۱۳۹۹
@Farsna - Link
مداحی آنلاین - ماه محرم سلام - بنی فاطمه.mp3
4.15M
🔳 #واحد استقبال #محرم
🌴بیرق و پرچم سلام
🌴ماه محرم سلام
🎤 #سید_مجید_بنی_فاطمه
👌فوق زیبا
🔴گلچین بهترین #مداحی های روز
♨️ @Maddahionlin 👈
ماندگار مثل ميثم تمار-1_383457124023275240.mp3
3.41M
🌹ماندگار مثل میثم تمار
🌍 eitaa.com/ebratha_ir ایتا
🌍 sapp.ir/ebratha.org سروش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قطع سخنرانی بشار اسد برای خوردن آبقند
🔹رییسجمهور سوریه دیروز وسط سخنرانیاش از حاضران خواست یک دقیقه محل را ترک کند. او پس از بازگشت گفت از دیروز غذایی نخورده برای همین افت فشار پیدا کرده و الان با خوردن آبقند و نمک وضعیتش عادی شده است.
@Farsna