زِمنمخواهصبورۍکنمبهپایِفراق
کهصبرپایِفراقِ توکارِایوباست..
سلام امام زمانم
#امام_زمان
❥︎➪@azghadirtazohor_313
تندخوانی جزءدهم.mp3
3.71M
⑩ تندخوانی جزء دهم قرآن
🎙 استاد معتز آقایی
❥︎➪@azghadirtazohor_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همراه با قرآن(82)
قاری عبدالباسط
سورهی مبارکهی کهف
#تلاوت_قرآن
❥︎➪@azghadirtazohor_313
#درسهایی_ازحضرت
#زهرا_سلام_الله_علیها
#قسمت_صدوچهاردهــــــــــم💎
آیا از حکم جاهلیت پیروی میکنید؟ چه کسی حکمش از خدا بهتر است برای آنها که اهل یقینند؟ آیا شما این مسائل را نمی دانید؟ آری می دانید، و همچون آفتاب برای شما روشن است که من دختر اویم. شما ای مسلمانان! آیا باید ارث من به زور گرفته شود؛ ای فرزند بی قحافه! به من پاسخ ده! آیا در قرآن است که تو از پدر ارث ببری و من از پدرم ارثی نبرم؟ چه سخن ناروایی!
آیا عمداً کتاب خدا را ترک گفتید و پشت سر افکندید؟ در حالی که می فرماید: و سلیمان وارث داود شد. و در داستان یحیی بن زکریا می گوید:(خداوندا) تو از نظر خود جانشینی به من ببخش که وارث من و دودمان یعقوب باشد.
و نیز میفرماید: و خویشاوندان نسبت به یکدیگر در احکامی که خدا مقرر( از دیگران) سزاوارترند. و نیز میگوید: خداوند درباره فرزندانتان به شما سفارش میکند که سهم (میراث) پسر به اندازه سهم دو دختر باشد. و نیز فرموده:(اگر کسی مالی از خود بگذارد) برای پدر و مادر و نزدیکان به طور شایسته وصیت کند، این حقی است بر پرهیزکاران.
شما چنین پنداشتید که من هیچ بهره و ارثی از پدرم ندارم؟ و هیچ نسبت به خویشاوندی در میان ما نیست؟ آیا خداوند آیه ای مخصوص شما نازل کرده است که پدرم را از آن خارج ساخته؟
یا می گویید: پیروان دو مذهب از یکدیگر ارث نمیبرند، و من با پدرم یک مذهب نداریم؟
ادامه دارد...
❥︎➪@azghadirtazohor_313
«رمـــان جــان شـیعـه،اهـل سـنت»
🖋 قسمت هفتاد و دوم
ساعتی به شِکوههای مظلومانه من و شنیدنهای صبورانه او گذشت تا سرانجام طوفان گلایهها و سیلاب اشکهایم آرام گرفت و نه اینکه نخواهم که دیگر توان سخن گفتن و اشکی برای گریستن نداشتم. به حالت نیمه هوش همانجا روی قالیچه پای تخت دراز کشیدم که مجید با سر انگشتش قطره اشکی را که روی گونهاش جاری شده بود، پاک کرد و با صدایی گرفته گفت:
_الهه جان... پاشو روی تخت بخواب.
و با گفتن این جمله دست زیر شانه و سرم گرفت و کمکم کرد تا بدن سُستم را از زمین کَندم و روی تخت دراز کشیدم و خودش از اتاق بیرون رفت. غیبتش چندان طولانی نشد که با یک لیوان شربت به اتاق بازگشت.
کنارم لب تخت نشست و آهسته صدایم کرد:
_الهه جان! رنگت پریده، یه کم از این شربت بخور.
ولی قفلی که به دهانم خورده بود، به این سادگیها باز نمیشد که باز اشک از گوشه چشمان پف کردهام جاری شد و با گریه پرسیدم:
_مجید! حال مامانم خوب میشه؟
با نگاه مهربانش، چشمان به خون نشستهام را نوازش می کرد و باز دلش آرام نمی شد که با کف هر دو دستش، اشکهایم را از روی گونههایم پاک میکرد و با نوایی گرم و دلنشین دلداریام میداد:
_توکلت به خدا باشه الهه جان! ان شاء الله خوب میشه! غصه نخور عزیز دلم!
سپس برای لحظاتی ساکت شد و بعد با لحنی گرفته ادامه داد:
_الهه جان! مامانت باید یه راه طولانی رو طی کنه تا درمان بشه. تو این راه همه باید کمکش کنیم و تو از همه بیشتر باید هواشو داشته باشی. تو نباید از خودت ضعف نشون بدی. باید با روحیه بالایی که داری به اونم امید بدی...
که صدای در خانه سخنش را ناتمام گذاشت.
وحشتزده روی تخت نیم خیز شدم و پرسیدم:
_نکنه مامان باشه؟ حتماً عبدالله بهش گفته...
مجید از لب تخت بلند شد و با گفتن «آروم باش الهه جان!» از اتاق بیرون رفت. روی تخت نشستم و با قلبی که طنین تپشهایش را به وضوح میشنیدم، گوش میکشیدم تا ببینم چه خبر شده که صدای گرفته عبدالله را شنیدم. چند کلمهای با مجید صحبت کرد که درست نفهمیدم و پس از چند دقیقه با هم به اتاق آمدند. عبدالله با دیدن صورت پژمرده و خیس از اشکم، بغض کرد و همانجا در پاشنه در نشست. مجید کنار تختم زانو زد و سؤالی که در دل من آشوبی به پا کرده بود، از عبدالله پرسید:
_به مامان گفتی؟
عبدالله سرش را پایین انداخت و زیر لب پاسخ داد:
_نتونستم...
سپس سرش را بالا آورد و رو به من کرد:
_الهه من نمیتونم! تو رو خدا کمکم کن...
با شنیدن این جمله، حلقه بیرمق اشکم باز جان گرفت و روی صورتم قدم گذاشت.
با نگاه عاجزانهام به مجید چشم دوخته و با اشکهای گرمم التماسش میکردم تا نجاتم دهد و مثل همیشه حرف دلم را شنید که با صدایی که رنگ غیرت گرفته بود، به جای من، پاسخ عبدالله را داد:
_عبدالله! به الهه رحم کن! مگه نمیبینی چه حالی داره؟ الهه اگه با این وضع بیاد پایین چه کمکی میتونه بکنه؟ اگه مامان الهه رو اینجوری ببینه که بدتره!
عبدالله کلافه شد و با لحنی عصبی گِله کرد:
_مجید! تا همین الانم خیلی دیر شده! مامان رو باید همین فردا ببریم بیمارستان! امشب باید بهش بگیم، تو میگی من چی کار کنم؟
با شنیدن این جملات نتوانستم مانع بیقراری قلبم شوم، پتو را مقابل صورتم مچاله کردم و باز صدای گریهام به هق هق بلند شد و از همان زیر پتو صدای مجید را میشنیدم که با غیظ میگفت:
_عبدالله! الهه نمیتونه این کارو بکنه! الهه داره پس میافته! چرا انقدر زجرش میدی؟ الهه طاقت نداره حتی مامان رو ببینه، اونوقت تو اَزش میخوای بیاد با مامان حرف بزنه؟!!! انصاف داشته باش عبدالله! تو با این کاری که از الهه میخوای، فقط داری داغ دلش رو بیشتر میکنی!
و آنقدر گفت تا سرانجام عبدالله را مجاب کرد که به تنهایی این کار هولناک را انجام دهد و خود به غمخواری غمهایم پای تخت نشست.
#رمان
❥︎➪@azghadirtazohor_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میفرماید : " دعا در حقِ یکدیگر استجابت میشه "
_خبر دارم دلت پاکه بی شیله پیلست ' دعامون کن
#مریض_ها_روفراموش_نکنیم
اولین چیزی ک مهمه تنِ سالمه
❥︎➪@azghadirtazohor_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شیوه صحبت کردن با دیگران ...
❥︎➪@azghadirtazohor_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ مادر مهربانیها
🌷تقدیم به ام المؤمنین حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها
❥︎➪@azghadirtazohor_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید
❤منو ببر پیش خودت کربلا
#کربلا
➬ @azghadirtazohor_313
775.7K
️🌙🍀
صوتی
🎙دکترعلیتقوی
❌هشـدار❌
⚠️توطئـه فتنهگـران براۍ ۱۳فـروردین❌
📣📣حتما گوش کنید و در گروهها منتشر کنید.💢
❥︎➪@azghadirtazohor_313
یا مَنْ یَقْبَلُ عُذْرَ التَّائِبین
آن خداوندی که عذر و بهانهی
توبهکنندگان را میپذیرد...
❥︎➪@azghadirtazohor_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان های عبرت آموز ۱۱۲(تلنگر آمیز)
داستان تاثیر گذار محبت و عنایت امام زمان به منتظرانش
🎙استاد هاشمی نژاد
❥︎➪@azghadirtazohor_313
باسلام هدیه به سردارشهیدابراهیم همت تعداد۱۰۰۰صلوات نذرشده لطف کنیدتعدادصلواتهاتون روبه آیدی زیر اعلام کنیدممنون عاقبتتون بخیر ان شاءالله
@yafatemehzahra_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #پست_ویژه
💢 فضایل شنیدنی حضرت خدیجه سلام الله علیها از کلام رسول خدا صلی الله علیه وآله
🎙 استاد محمدی شاهرودی
❥︎➪@azghadirtazohor_313
دعای افطارماه مبارک رمضان 🌱
یَا عَلِیُّ یَا عَظِیمُ یَا غَفُورُ یَا رَحِیمُ أَنْتَ الرَّبُّ الْعَظِیمُ
ای خدای بلند مقام ای بزرگوار ای آمرزندهای مهربان تویی خدای بزرگ
الَّذِی لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ
که هیچ مثل و مانندی ندارد و به گفتار و کردار خلق شنوا و بیناست
وَ هَذَا شَهْرٌ عَظَّمْتَهُ وَ کَرَّمْتَهُ وَ شَرَّفْتَهُ وَ فَضَّلْتَهُ عَلَی الشُّهُورِ
و این ماه است که مقامش را عظیم کردی و کرامت و شرافت و فضیلتش بر سایر ماهها دادی
وَ هُوَ الشَّهْرُ الَّذِی فَرَضْتَ صِیَامَهُ عَلَیَّ وَ هُوَ شَهْرُ رَمَضَانَ
و این ماه است که روزه اش را بر من واجب گردانیدی و این ماه رمضان است
الَّذِی أَنْزَلْتَ فِیهِ الْقُرْآنَ هُدًی لِلنَّاسِ وَ بَیِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَی وَ الْفُرْقَانِ
که در آن قرآن را نازل فرمودی برای راهنمایی مردم و روشن کردن راه هدایت و جدا نمودن حق از باطل
وَ جَعَلْتَ فِیهِ لَیْلَةَ الْقَدْرِ وَ جَعَلْتَهَا خَیْراً مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ
و شب قدر را در این ماه مقرر داشتی که آن شب را بر هزار ماه برتری دادی
فَیَا ذَا الْمَنِّ وَ لاَ یُمَنُّ عَلَیْکَ مُنَّ عَلَیَّ بِفَکَاکِ رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ
پس ای خدایی که بر همه منت داری و هیچکس بر تو منت ندارد بر من منت گذار در میان آن همه بندگانت که منت گذاردهای و از آتش دوزخ نجاتم بخش
فِیمَنْ تَمُنُّ عَلَیْهِ وَ أَدْخِلْنِی الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ
و مرا به بهشت ابدیت داخل گردان به حق رحمت بی پایانت ای مهربانترین مهربانان عالم.
#ماه_رمضان
❥︎➪@azghadirtazohor_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"صوت الشهدا ۹۰
در محضر شهدا🕊
هوش و ذکاوت شهدا
🎙شهید حاج قاسم سلیمانی
❥︎➪@azghadirtazohor_313