☘༻﷽༺☘
یاصاحبالزمان
ایکاشماشماراامـامتمام ِ
لحظاتمانبدانیمنهفقط
جمعهها
🤲 اللّٰھـُــم ؏جـــِّل لِوَلـیڪَ الفــَرَجـْــ
❁═══┅┄
💠 @Ebrahimedelha_ir 💠
❁═══┅┄
࿐☀️○ 🌺 ○☀️࿐
🌱 #نسیم_حدیث
🌸 امیرالمؤمنین عـلـے عليه السلامـ
در حقيقت از دارايى تو همان متعلّق به توست كه براى آخرتت پيش فرستى و آنچه پس از خود بگذارى از آنِ وارث است.
📚 غرر الحکم، حدیث ٣٩٠۴
❁═══┅┄
🕊 @Ebrahimedelha_ir 🕊
❁═══┅┄
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄
#سلام_بر_ابراهیم
🪴 صحنه ورود خودرو حضرت امام را فراموش نمي کنم. ابراهيم پروانه وار به دور شمع وجودي حضرت امام مي چرخيد. بلافاصلــه پس از عبور اتومبيل امام، بچه ها را جمع کرديم. همراه ابراهيم به سمت بهشت زهرا (س) رفتيم.
🔸امنيت درب اصلي بهشــت زهرا(س) از ســمت جاده قم به ما ســپرده شد. ابراهيم در کنار در ايســتاد. اما دل و جانش در بهشت زهرا (س) بود. آنجا که حضرت امام مشغول سخنراني بودند. ابراهيم مي گفت: صاحب اين انقلاب آمد، ما مطيع ايشانيم. از امروز هر چه امام بگويد همان اجرا مي شود. از آن روز به بعد ابراهيم خواب و خوراک نداشـت.
❁═══┅┄
🕊 @Ebrahimedelha_ir 🕊
❁═══┅┄
•.¸¸.•✫ 🦋🌸🦋 ✫•.¸¸.•
✨امام خامنه ای (سایه اش پایدار )
🇮🇷در دهه فجر....
بر سر در هر خانه ای پرچم
جمهوری اسلامی بزنید.
❁═══┅┄
🇮🇷 @Ebrahimedelha_ir 🇮🇷
❁═══┅┄
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
💌 #شھــیـــدانه
🔹اگر نمی دانستید بدانید که #سردار_شهید_محمد_بروجردی نقش پر رنگی در حفاظت از حضرت امام خمینی در لحظه ورود به فرودگاه مهرآباد تا رفتن به بهشت زهرا و اسکان در مدارس رفاه و علوی داشت!
🔹ایشان در دهه پنجاه شمسی، یک گروه چریکی مذهبی با نام «گروه توحیدی صف» تشکیل داد و اقدامات موثری علیه دستگاه فاسد پهلوی انجام دادند و جالب است بدانید که ساواک کوچکترین بویی از تشکیل این گروه نبرد.
🔹مردی که در قامت فرماندهی کل سپاه بود ولی ترجیح داد فرمانده سپاه غرب کشور باشد و با حضور و اقدامات پیامبرگونه اش، بر قلبهای مردم کردستان حکمرانی می کرد.
🔹شادی روحشون حمد و سوره و صلواتی قرائت کنیم.
..............................
کانال های ما ⬇
💠 sapp.ir/Ebrahim__hadi
💠 eitaa.com/Ebrahimedelha_ir
💠 rubika.ir/Ebrahimedelha__ir
2_144206449003048867.mp3
5.14M
🔳 #شهادت_امام_کاظم(علیه السلام)
عمری زدیم از دل صدا باب الحوائج را
#محمدحسین_پویانفر
#صابر_خراسانی
❁═══┅┄
🏴 @Ebrahimedelha_ir 🏴
❁═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘༻﷽༺☘
آقا جان بگو کجایی؟
🤲 اللّٰھـُــم ؏جـــِّل لِوَلـیڪَ الفــَرَجـْــ
❁═══┅┄
💠 @Ebrahimedelha_ir 💠
❁═══┅┄
࿐☀️○ 🌺 ○☀️࿐
🌱 #نسیم_حدیث
▪️ امام موسی کاظم علیه السلام:
خداوند در روی زمین بندگانی دارد که در تامین نیازهای مردم می کوشند. اینان در روز قیامت در امان هستند.
📚 بحارالانوار
❁═══┅┄
🕊 @Ebrahimedelha_ir 🕊
❁═══┅┄
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄
#سلام_بر_ابراهیم
🔹با ورود امام خمینی (ره) به ایران ابراهیم به بچهها می گفت: صاحب این انقلاب آمد، ما دیگر مطیع ایشونیم. هر چی امام بگه همون اجرا می شه.
🔸 از آن روز به بعد ابراهیم دیگر خواب و خوراک نداشت. در ايام دهه فجر چند روزی بود كه هيچ كس از ابراهيم خبری نداشت تا اين كه روز بيستم بهمن دوباره او را ديدم. بلافاصله پرسيدم : كجائی ابرام جون؟ مادرت خيلی نگرانه! مكثی كرد و گفت: توی اين چند روز من و چند نفر ديگه تلاش می كرديم تا مشخصات شهدائی رو كه گمنام بودن پيداكنيم. چون كسی نبود به وضعيت شهدا، توی پزشكی قانونی رسيدگی كنه.
❁═══┅┄
🕊 @Ebrahimedelha_ir 🕊
❁═══┅┄
سـلام بر ابراهیــم
┄═🌿🌹🌿═┄
💌 #شھــیـــدانه
بخشی از خاطرات سردار سلیمانی از ماههای منتهی به پیروزی انقلاب، به فعالیتهای مبارزاتی ایشان در کتاب از «چیزی نمی ترسیدم.»
اواخر سال ۱۳۵۶ بود. مدتها امتحان برای گواهینامه رانندگی میدادم. قبول شده بودم. به مرکز راهنمایی و رانندگی برای گرفتن گواهینامه خود مراجعه کردم. افسری بود به نام آذرینسب. گفت: «بیا تو، اتفاقاً گواهینامهات رو خمینی امضا کرده! آماده است تحویل بگیری». من از طعنه او خیلی متوجه چیزی نشدم. مرا به داخل اتاقی هدایت کردند. دو نفر درجهدار دیگر هم وارد شدند و شروع به دادن فحشهای رکیک کردند.
من در محاصره آنها قرار داشتم و هیچ راه گریزی نبود. آنها با سیلی و لگد و ناسزای غیر قابل بیان میگفتند: «تو شبها میروی دیوارنویسی می کنی؟» آنقدر مرا زدند که بیحال روی زمین افتادم. از بینی و صورتم خون جاری بود. یکی از آنها با پوتین روی شکمم ایستاد و آن چنان ضربهای به شکمم زد که احساس کردم همه احشای درونم نابود شد.
به رغم ورزشکار بودن و تمرینات سختی که در ورزش کاراته و زورخانه میکردم، توانم تمام شد و بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم، در اتاق بسته بود و من محبوس در آن بودم. چون محل اداره آگاهی و راهنمایی و رانندگی در یک مکان و در مقابلی بود که در آن، سابق کار میکردم، آنها مرا به خوبی میشناختند و مرا به نام شاگرد حاج محمد میشناختند. یکی از درجهدارها به حاج محمد و حاجی کارنما که لوازم یدکی فروشی داشت و مرا به خوبی میشناخت، خبر داد.
از داخل اتاق صدای حاج محمد و حاجی کارنما را میشنیدم که به افسر آگاهی میگفتند: «این یک کارگر ساده و بدبخته. اصلاً این چیزها رو نمیدونه». و چند توهین هم به من کردند: «فرض کنید غلط کرده باشه. از روی نفهمیه!». با هر ترفندی بود، بعد نصف روز، قبل از اینکه مرا تحویل ساواک بدهند از آگاهی خارج کردند. با بدنی له شده، دستهایم را گرفتند تا توانستم از خیابان عبور کنم. ...
سه روز از شدت درد تکان نمیتوانستم بخورم؛ اما انرژی جدیدی در خود احساس میکردم. ترس از کتک خوردن و شکنجه فروریخته بود. فکر میکردم هرچه باید بشود، شد! این حادثه به نحوی در من اثر کرد که انگار مثل خالکوبی بود که در دوران بچگی، با برگ پودنه خال کوچکی پشت دستهای خود میکوبیدیم. با هر ضربه و لگدی کلمه «خمینی» در عمق وجود من حک شده بود.
..............................
کانال های ما ⬇
💠 sapp.ir/Ebrahim__hadi
💠 eitaa.com/Ebrahimedelha_ir
💠 rubika.ir/Ebrahimedelha__ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘༻﷽༺☘
العجل صاحب عصر یک دنیا منتظرت
🤲 اللّٰھـُــم ؏جـــِّل لِوَلـیڪَ الفــَرَجـْــ
❁═══┅┄
💠 @Ebrahimedelha_ir 💠
❁═══┅┄
࿐☀️○ 🌺 ○☀️࿐
🌱 #نسیم_حدیث
🌸 پيامبر خـدا صلىاللهعليهوآله:
هر كس خشم خود را فرو خورد و از برادر مسلمانش درگذرد و در برابر برادر مسلمان خود بردبارى ورزد، خداوند متعال اجر شهيد به او عطا فرمايد.
📚 ثواب الأعمال، ص٣٣۵
❁═══┅┄
🕊 @Ebrahimedelha_ir 🕊
❁═══┅┄
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄
#سلام_بر_ابراهیم
«خاطره ای از خواهر شهید ابراهیم هادی»
🌹 توصیه ی آقا ابراهیم همیشه توسل به شهدا بوده است. چند وقت پیش برای زیارت امام رضا (علیه السلام) به مشهد رفته بودم و در اطراف حرم معطل ماشین بودم. ماشینی ما را به مقصد رساند و همینکه خواستیم هزینه را پرداخت کنیم، او گفت شما مهمان امام رضا (علیه السلام) هستید، ولی فقط برای من دعا کنید، چون مشکلی دارم. من به او گفتم حتماً به برادر شهیدم ابراهیم هادی میگویم شما را دعا کند. مرد راننده متعجب گفت من خودم عضو گروه جهادی ابراهیم هادی مشهد هستم و امشب به حرم رفتم و ابراهیم هادی را واسطه کردم تا مشکل من برطرف شود و اینکه خواهر خودشان را در مسیر من قرار داد، خیلی مبارک است و من هنوز به تهران نرسیده بودم که او مجدد به من زنگ زد و گفت قسم به شهدا مشکل من برطرف شد.
❁═══┅┄
🕊 @Ebrahimedelha_ir 🕊
❁═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
💌 #شھــیـــدانه
تقدیم به شهید مدافع حرم «عباس دانشگر»
..............................
کانال های ما ⬇
💠 sapp.ir/Ebrahim__hadi
💠 eitaa.com/Ebrahimedelha_ir
💠 rubika.ir/Ebrahimedelha__ir
☘༻﷽༺☘
#سلام_امام_زمانم
دِل نـِــــگرانےأم ؛
بٰابت تَأخیر تــُــو نیستْ۔۔۔ !
مےدٰانــَـــم مےآیے....
یـــُــوسُف زَهْـــــراۜﷻ
دِلم شـــــورْ مےزَند۔۔
بَرٰا؎ خــُـــودَم … !
بَرا؎ ثـــــآنیہ ا؎ ڪِہ ؛
قـَــــرار مےشَود بیـــــآیے۔۔
ومَن هَنـــــوز بٰا تـُــو،
قَرنهـــــآ۔۔،
فـــــآصلہ دٰارَم
🤲 اللّٰھـُــم ؏جـــِّل لِوَلـیڪَ الفــَرَجـْــ
❁═══┅┄
💠 @Ebrahimedelha_ir 💠
❁═══┅┄
࿐☀️○ 🌺 ○☀️࿐
🌱 #نسیم_قرآن
✨اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ
بخوان به نام پروردگارت که (جهان را) آفرید.
📗 سوره علق، آیه ١
❁═══┅┄
💠 @Ebrahimedelha_ir 💠
❁═══┅┄
ೋღ 💖 ღೋ
⏰ #به_وقت_دلتنگی
«چشمان تو بی واژه ترین شعر جهان است»
#قاسم_سلیمانی
❁═══┅┄
💠 @Ebrahimedelha_ir 💠
❁═══┅┄
┄═🌿🌹🌿═┄
💌 #شھـــــیدانه
#شهید_بهروز_بهروزی🌷
ولادت: ۱۳۵۰/۶/۲۵
شهادت : ۱۳۵۷/۱۰/۱۰
محل شهادت: میدان شهید بهشتی سمنان
《خردسال ترین شهید انقلاب》
🔹️بهروز از همان کودکی در تمام مسائل انقلاب شجاعانه میایستاد و هرگز نمیترسید. بهروز شاگرد ممتاز مدرسه بود و همه کادر مدرسه دوستش داشتند. بهروز با وجود خردسال بودنش اهل قرآن و نماز و عاشق عاشورا و آیین عزاداری محرم بود.
📖 بهروز سال ۱۳۵۷ در کلاس دوم ابتدایی مدرسه مهران سمنان درس میخواند دانشآموز بسیار فعال، کوشا، ساعی و با هوشی بود. آن روزها انقلاب اسلامی به پیروزی نهایی نزدیک شده بود. ۱۰دی ماه ۱۳۵۷ مردم در میدان «سی سر جمع شده بودند که بر علیه شاه تظاهرات کنند. آن روز ما در تظاهرات متفرق شده بودیم و به همراه بهروز به خانه آمده بودیم اما گویا در میدان «سی سر» خانه یکی از پلیسها را به آتش کشیده بودند، و مردم هم جمع شده بودند، بهروز هم دوباره به خیابان برگشت و به داخل جمعیت رفته بود. در همان لحظه مأموران به سمت مردم تیراندازی کرده بودند و بهروز هم در اثر اصابت گلوله به سرش، به شهادت رسیده بود.
...............................
کانال های ما ⬇
💠 sapp.ir/Ebrahim__hadi
💠 eitaa.com/Ebrahimedelha_ir
💠 rubika.ir/Ebrahimedelha__ir
2_144206449010993717.mp3
12.94M
حاج محمود کریمی
«عید مبعث مبارک»
❁═══┅┄
💠 @Ebrahimedelha_ir 💠
❁═══┅┄
☘༻﷽༺☘
#سلام_امام_زمانم
برگرد که بر بهارمان می خندند
یک عده به حال زارمان می خندند
آن قدر نبودنت به طول انجامید
دارند به انتظارمان می خندند
🤲 اللّٰھـُــم ؏جـــِّل لِوَلـیڪَ الفــَرَجـْــ
❁═══┅┄
💠 @Ebrahimedelha_ir 💠
❁═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
࿐☀️○ 🌺 ○☀️࿐
🌱 #نسیم_حدیث
🌸 حضرت مهدی علیهالسلام:
برای تعجیل ظهور من بسیار دعا کنید که در آن فرج و حلّ مشکلات شما خواهد بود.
📚 بحار الأنوار، ج۵٣، ص١٨١
❁═══┅┄
🕊 @Ebrahimedelha_ir 🕊
❁═══┅┄
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄
#سلام_بر_ابراهیم
☘ یکی دو سال بود که همسایه دفتر انتشارات شهید هادی بودیم. دفتر در طبقه همکف ساختمان، و ما در طبقه اول بودیم. شهید هادی را با خواندن کتاب «سلام بر ابراهیم» شناختم. نوروز سال ۱۳۹۷ و یک سال بعد از ازدواج، با همسرم به سفر راهیان نور رفتیم. در منطقه فکه از خدا خواستم فرزندی به من عطا کند که انشاءالله شبیه ابراهیم هادی باشد. خدا را شکر در همان سال پسرم به دنیا آمد.
🔸اما یکی از شب ها همسرم در محل کار مانده بود، آن شب احساس کردم سر و صداهایی از راه پله میآید! خیلی ترسیده بودم. در ورودی را از داخل قفل کردم و خواستم بخوابم، اما هنوز این رفت و آمدهای مشکوک ادامه داشت. می ترسیدم اما بالاخره خوابم برد. یک باره احساس کردم در می زنند! در را باز کردم. جوانی در راه پله ایستاده بود و سرش را به سمت پایین گرفته بود. نیم رخ صورتش را می دیدم. بدون این که من حرفی بزنم گفت: همشیره، نگران نباشی، ما مراقب شما هستیم. باتعجب پرسیدم شما ابراهیمهادی هستی؟ گفت: نه ابراهیم رفته به کسی سر بزند و برمی گردد، من جعفر از رفقای آقای ابراهیم هستم. تا این را گفت از خواب پریدم.
🪴 صبح روز بعد همسرم برگشت. بلافاصله گفتم: برو پایین و از بچههای دفتر سوال کن در میان رفقای ابراهیم کسی به نام جعفر داریم؟ همسرم رفت و با کتاب بی قرار برگشت. تصویر روی جلد را نشانم داد. هنوز چیزی نگفته بود که گفتم خودش بود. همین آقا را دیشب در خواب دیدم که به من گفت نگران نباش، ما مراقب شما هستیم.
❁═══┅┄
🕊 @Ebrahimedelha_ir 🕊
❁═══┅┄
سـلام بر ابراهیــم
┄═🌿🌹🌿═┄
💌 #شھـــــیدانه
#شهید_محمد_علی_قربانی🌷
ولادت: ۱۳۴۶
شهادت : ۱۳۹۳/۱۱/۱۹
محل شهادت: نبل الزهرا
🔹️شهید مدافع حرم، مدیر انقلابی حاج علیمحمد قربانی از رزمندگان قدیمی خوزستانی بود که در ۱۴ سالگی از ابتدای جنگ تحمیلی عازم جبهه شد و در تمامی عملیاتهای آفندی و پدافندی لشکر ۷ ولی عصر (عج) خوزستان حضور فعال داشت که منجر به جانبازی ایشان گردید.
▪️این شهید عزیز در آخرین مرحله از زندگی دنیایی خود برای دفاع از حریم اهلبیت (علیهمالسلام) و مردم مظلوم سوریه و در راستای تأمین امنیت نظام مقدس جمهوری اسلامی در دو مرحله عازم سوریه شد. در عملياتهای آزادسازي چند شهر و شهرک از جمله شکستن حصر شهرهای شیعه نشین نُبُل و الزهراء، گروهان ویژه از لشکر عملیاتی ۷ ولی عصر(عج) خوزستان به فرماندهي ایشان موفق شدند حلقه محاصره را بشکنند و وارد نُبُل و الزّهراء شوند. سرانجام در عملیات تثبیت امنیت این دو شهر و فتح تپههای الطّاموره که مشرف به این دو شهر بود، شجاعانه زودتر از سایر نیروها بالای تپه رسید و در درگیری مستقیم با تروریستها به شهادت رسید.
#وصیت_نامه
همیشه در راه ولایت فقیه باشید، تنها راه نجات جامعه به امر ولایت بودن است و لا غیر… فرزندان من بدانید که سلامتی، عاقبت بخیری، موفقیت، معنویت، خوشبختی و کمال شما با اطاعت پذیری محض از ولایت فقیه و دور نشدن از مسجد و بسیج و دوری از گناه می باشد که امیدوارم هم آنها را به خوبی رعایت کنید…
...............................
کانال های ما ⬇
💠 sapp.ir/Ebrahim__hadi
💠 eitaa.com/Ebrahimedelha_ir
💠 rubika.ir/Ebrahimedelha__ir