eitaa logo
سـلام بر ابراهیــم
1.5هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.1هزار ویدیو
8 فایل
یـه روزی می فهـمی دعوتـت بـه این کـانـال اتفاقـی نبوده و شهــ🌹ـدا دعوتـت کـردن. کانال ما در سـروش: https://splus.ir/Ebrahim__hadi کانال ما در روبیکا: https://rubika.ir/Ebrahimedelha__ir مسئول تبـادل: @sadatm57 انتقاد و پیشنهاد: @Bahareomid
مشاهده در ایتا
دانلود
✫.¸¸.✫🕊🌸🕊✫.¸¸.✫ 🔹امام خامنه ای (سایه اش پایدار): 🔸آقای بهشتی خیلی خیلی بزرگ بود و این مردم هنوز که هنوز است به نظر من آقای بهشتی را نشناخته اند. بهشتی در آینده شناخته خواهد شد. 🔸بهشتی را ماها می شناختیم که سالیان درازی کوشش او را در راه پیشبرد این انقلاب دیده بودیم از نزدیک که قدم به قدم چگونه این مرد این انقلاب را پیش برد کاری هم نداریم اثبات هم لازم ندارد اثبات خواهد شد. 🎤بیانات در بیمارستان بعد از حادثه ترور 🌷سالروز شهادت دکتر بهشتی و ۷۲تن از یاران انقلاب گرامی باد. ❁═══┅┄ 💠 @Ebrahimedelha_ir💠 ❁═══┅┄
✦━━━🌸✤🌸━━━✦ 🌷کسانی که دوست دارنند، کار فرهنگی کنند یکی از الگوها «شهید هادی ست» ................................ کانال ما ⬇ 🔷sapp.ir/Ebrahim__hadi eitaa.com/Ebrahimedelha_ir🔷 https://rubika.ir/Ebrahimedelha_ir🔹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌‌‌‌‌‌‌┄✦🍀✦༻‌﷽‌༺‌‌‌✦🍀✦┄ 🎙محمدحسین پویانفر 🎙محمد فصولی 🔸نماهنگ "شب های انتظار" 🔹اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْــ ❁═══┅┄ 💠 @Ebrahimedelha_ir💠 ❁═══┅┄
‌࿐☀️○ 🌺 ‌○☀️࿐ 🌱 🌸پیامبر خدا (درود خدا بر او) نشان دادن راه به کسی صدقه است. 📗بحار الانوار ج ۷۵ ص۵۰ ❁═══┅┄ 💠 @Ebrahimedelha_ir💠 ❁═══┅┄
┄┅══✼🍃🌷🍃✼══┅┄ 📞یک روز در محل کار بودم. ابراهیم تماس گرفت و گفت: «امیر، امشب مراسم شهید عبدالله مسگر برگزار می‌شه، شما تشریف می‌یاری؟» گفتم: ان‌شاء‌الله می‌یام. گفت: «در ضمن بعد مراسم باهات کار دارم.» بعد از مراسم ابراهیم مرا صدا زد و آمدم توی کوچه، یکی دو نفر از بچه‌های محل و همکاران فرهنگی ابراهیم داخل کوچه بودند. 🌀ابراهیم مرا به آنها معرفی کرد و گفت: «برای این دوستان ما شبهاتی پیش آمده، اینها بخاطر جو بدی که در مدرسه در مورد شخص وجود دارد سوالاتی دارند. من گفتم شما که اطلاعات بیشتری داری در این موضوع صحبت کنی.» مشغول صحبت شدم و تا ساعت‌ها برای آنها دلیل و مدرک ارائه کردم تا شبهات آنها برطرف شد. ☘وقتی می‌خواستم به خانه بروم خوشحال بودم. از اینکه توانسته‌ام مشکل فکری برخی از جوانان مذهبی را حل کنم، اما ابراهیم بیشتر از من خوشحال بود. او همین‌طور از من تشکر می‌کرد. می‌گفت: «نمی‌دانی چه کمک بزرگی کردی. من هرچقدر برای اینها حرف می‌زدم، چون همکار بودم اثر کمتری داشت، اما شما از جایگاه دیگری با اینها صحبت کردی و دلایل خوبی آوردی.» ❁═══┅┄ 💠 @Ebrahimedelha_ir💠 ❁═══┅┄
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🌿فرمانده ‌بود ‌امـا . . براۍ‌گرفتن ‌غذا مثل‌ِ بقیه ‌رزمنده‌ها توۍ صف ‌مۍ‌ایستاد. 🔸سر صف ‌غذا ‌هم ‌جلویۍها به ‌احترامش‌ کنار ‌مۍ‌رفتند،مۍخواستند او زودتر غذایش‌ را‌ بگیرد، او هم‌ عصبانی ‌می شد،رها می کرد و می رفت . . 🎨نوبتش ‌هم ‌که ‌مۍ‌رسید، ‌آشپزها غذاۍ ‌بهتر ‌برایش ‌مۍ‌ریختند ‌او هم ‌متوجه‌ می شدو می داد به ‌پشت ‌سرش. 🌷 ................................ کانال ما ⬇ 🔷sapp.ir/Ebrahim__hadi eitaa.com/Ebrahimedelha_ir🔷 https://rubika.ir/Ebrahimedelha_ir🔹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
18622632343921.mp3
2.9M
🎧 استاد شجاعی استاد عالی حجت‌الاسلام حاج‌علی‌اکبری ❁═══┅┄ 💠 @Ebrahimedelha_ir💠 ❁═══┅┄
‌࿐☀️○ 🌺 ‌○☀️࿐ 🌱 🌸امام علی (علیه السلام) دنیا را بران، که محبت دنیا کور و کر و لال می کند، و سر فرازان را خوار. 📗کافی جلد ۲ص۱۳۶ ❁═══┅┄ 💠 @Ebrahimedelha_ir💠 ❁═══┅┄
سـلام بر ابراهیــم
┄┅══✼🍃🌷🍃✼══┅┄ 🔘سال ها از دوران دفاع مقدس گذشت. سال ۱۳۹۳ من در یکی از مراکز دینی، کار آهنگری انجام می دادم. بار آهن خواسته بودم. راننده نیسان آمد و گفت: بار را کجا خالی کنم؟ بعد از تخلیه بار به سراغ من آمد تا پولش را دریافت کند. 🖼وارد اتاق کار من شد لیوان آب را برداشت تا از کلمن آب بردارد. نگاهش به عکس آقا ابراهیم روی دیوار افتاد. همین طور که لیوان دستش بود خیره شد به عکس و گفت: خدا تو رو رحمت کنه آقا ابراهیم‌. 📄داشتم فاکتور را نگاه می کردم سرم را بالا آوردم و با تعجب گفتم: با آقا ابراهیم جبهه بودی؟ گفت: نه گفتم: بچه محلشون بودی؟ پاسخش دوباره منفی بود. گفتم: از کجا می شناسیش؟ نفسی کشید و گفت: ماجراش طولانی و باورش سخته بگذریم. 💗من خودم رو در تمام مراحل زندگی مدیون آقا ابراهیم می دونستم جلو آمدم و گفتم: جالب شد بگو چی شده؟ راننده که اشتیاق من را شنید گفت: من ساکن ورامین هستم حدود پانزده سال پیش وانت داشتم و بار می بردم. یه بار زده بودم برای خیابان ۱۷ شهریور تهران. آمدم خانه. دختر کوچک من با چند بچه دیگر بیرون از خانه مشغول بازی بودند. 🏠من وارد اتاق شده و گرم صحبت بودم. چند دقیقه بعد همین طور که صحبت می کردم یکباره صدای جیغ همسایه را شنیدم. از خانه پریدم بیرون. دخترم رفته بود کنار استخر کشاورزی که در زمین مجاور قرار داشت. او افتاده بود داخل آب. تا بزرگتر ها خبردار شوند مقداری از آب کثیف استخر را خورده بود.. 🏥خانم من دوید و چادرش را سر کرد و سریع دخترم را به بیمارستان بردیم. حال دخترم اصلا خوب نبود. دکتر اوژانس بلافاصله او را معاینه کرد. از ریه اش هم عکس گرفتند. دکتر چند دقیقه بعد من را صدا زد و گفت: ما تلاش خودمان را انجام می دهیم اما آب های آلوده داخل ریه این دختر شده و بعید است این مشکل حل شود. 🍂خیلی حالم گرفته بود. خانم من با ناراحتی در کنار تخت دخترم نشسته بود. خبر نداشت چه اتفاقی افتاده. من هم چیزی نگفتم و دلداری اش دادم. 🚚بار مشتری هنوز توی وانت بود. من رفتم این بار را تحویل بدم. راه افتادم اما حسابی ناامید بودم. در خیابان ۱۷ شهریور تهران و در حوالی پل اتوبان محلاتی بار را تحویل دادم. همین طور که مشغول تخلیه بار بودم نگاهم به چهره یک شهید افتاد که روی دیوار ترسیم شده بود. چهره جذاب و ملکوتی داشت. 🌸جلو رفتم و به تصویر شهید خیره شدم. گفتم: من یقین دارم که شما از اولیاءالله هستید. یقین دارم که شما پیش خدا مقام دارید. از شما می خواهم که برای دخترم دعا کنی و از خدا بخواهی او را به ما برگرداند.اینها را گفتم و برگشتم. نام شهید را از پایین عکس خواندم. شهید 🌌آن شب را با همسرم در بیمارستان بودیم. شب سختی بود. همه پزشکان قطع امید کرده بودند. من هم در نماز خانه منتظر فرجی در کار دخترم بودم. نزدیک سحر برای لحظاتی خوابم برد. دیدم که جوانی خوش سیما وارد شد و به من اشاره کرد و گفت دختر شما حالش خوب شد برو پیش دخترت. این را گفت: و رفت. 🔹یکباره از خواب پریدم. دویدم سمت بخش مراقبت های ویژه. همه در تکاپو بودند. دخترم به هوش آمده بود دخترم گریه می کرد و پرستار ها در کنارش بودند. دکتر بخش آمد. خلاصه بگویم دوباره از ریه هایش عکس گرفتند. پزشکان می گفتند که آب داخل ریه جذب بدن شده و از بین رفته! اما من می دانستم چه اتفاقی افتاده آن جوانی که در خواب دیدم همان بود. فقط چهره اش نورانی تر بود و شلوار کُردی پایش بود. 📚صحبت های راننده که به اینجا رسید گفتم: دخترت الان چیکار می کنه؟ گفت: دانشجوی رشته مهندسی است. تمام خانه ما پر از تصاویر این شهید است. ما ارادت خاصی به این شهید داریم. کتابش را هم دخترم تهیه کرد و بارها خواندیم. ⁉️با نگاهی پر از تعجب گفتم: باور این حرف ها سخته. قبول داری؟! راننده گفت: اتفاقا ۱۵ سال پیش عکس های ریه دخترم را نگه داشته ام. عکس اول نشان می دهد که ریه او پر آب است و عکس بعدی اثری از آب در ریه نیست. 📘 سلام بر ابراهیم۲ ❁═══┅┄ 💠 @Ebrahimedelha_ir💠 ❁═══┅┄
┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄ 💡 هشدار بر روی سنگ مزار خود، به ما : 📌« هان ای برادر کجا می روی ؟ اندکی درنگ کن! ❁═══┅┄ 💠 @Ebrahimedelha_ir💠 ❁═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┄┅══✼🏮✼══┅┄ 🎤استاد عالی ☘خدمت به خانواده! ❁═══┅┄ 💠 @Ebrahimedelha_ir💠 ❁═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌‌‌‌‌‌‌┄✦🍀✦༻‌﷽‌༺‌‌‌✦🍀✦┄ 🎤استاد ماندگاری چرا من به وصال امام زمان(عجل الله) نمی‌رسم؟ ❁═══┅┄ 💠 @Ebrahimedelha_ir💠 ❁═══┅┄
‌࿐☀️○ 🌺 ‌○☀️࿐ 🌱 🌺امام حسن عسکری (علیه السلام) هر کس برادر خود را پنهانی اندرز دهد او را آراسته است و هر کس در برابر دیگران موعظه اش کند او را لکه دار کرده است. 📗تحت العقول ص ۴۸۹ ❁═══┅┄ 💠 @Ebrahimedelha_ir💠 ❁═══┅┄
✦━━━🌷✤🌷━━━✦ تصویرگر شکوه ایرانی بود معنای حقیقت مسلمانی بود پرواز در آغوش شهادت بی‌شک زیبندۀ بود ................................ کانال ما ⬇ 🔷sapp.ir/Ebrahim__hadi eitaa.com/Ebrahimedelha_ir🔷 https://rubika.ir/Ebrahimedelha_ir🔹
•┈••✾◆🔔◆✾••┈• 🌷«شهید مدافع حرم امیر لطفی» 📌در هیاهوی زندگی متوجه شدم که... 🔸چه دویدن‌هایی که فقط پاهایم را از من گرفت. در حالی ‌که گویی ایستاده بودم ، 🔸چه غصه‌هایی که فقط باعث سپیدی مویم شد. اما دریافتم که کسی هست که اگر بخواهد می‌شود و گرنه ، نمی‌شود . 🔸 کاش نه می‌دویدم ، نه غصه می‌خوردم ، .🤲 ❁═══┅┄ 💠 @Ebrahimedelha_ir💠 ❁═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┅═ঊঈ❁❀❁ঊঈ═ا 🔥کوله پشتی‌اش سنگین بود آرپیجی، نارنجک،… محکم به خود بسته بود، نزدیک کانال رسیدیم در حال رفتن به جلو بودیم، اطرافمان میدان مین بود، آهسته، آهسته جلو می رفتیم، دشمن در فاصله ۲۰۰ متری ما بود با کوچکترین صدایی ممکن بود متوجه ما شود،… ناگهان گلوله‌ای به کوله پشتی علی خورد، تمام نگاه‌ها چرخید طرف علی اما کسی نمی‌توانست به او کمک کند خرجی‌ها آرپیجی آتش گرفتند، فقط فرصت کرد نارنجک‌ها را از خودش جدا کند. ⚡️خودم را به علی رساندم لباس علی، کوله پشتی‌اش سوخته و به پشت کمرش چسبیده بود. به سینه روی زمین دراز کشید دستش جلوی دهانش گذاشته بود نکند صدایش بلند شود و عملیات لو رود. اشاره کرد آب بهم بده، من چفیه‌ام را با قمقمه‌اش که در اثر گرمای آتش داغ شده بود خیس کردم و گذاشتم روی لب‌هایش علی با دست آن را گرفت و به دهانش فشار داد و دیگر هیچ حرفی نزد و در همان حالت به دیدار معبود شتافت. ⏳تمام این اتفاق در چند دقیقه بود اما به وسعت زمان درس‌ها به ما می‌آموزد… که اگر انسان عشق واقعی به خدا را داشته باشد همه چیز، حتی سوختن را فراموش و فقط وصال معبود نهایت آرزویش است. لشکر ۴۱ ثارالله از روستای روح آباد زرند کرمان 🌷اهدا گل صلوات هدیه به پیشگاه شهیدان ❁═══┅┄ 💠 @Ebrahimedelha_ir💠 ❁═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙سیدامیر احمدنیا چند وقته ارباب خیلی غم دارم پای پرونده‌ام امضاء کم دارم به منِ بی پناه پناه بده، پناه عالم ✋السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ، السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ ❁═══┅┄ 💠 @Ebrahimedelha_ir💠 ❁═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✦🍀✦༻‌﷽‌༺‌‌‌✦🍀✦┄ 🔸همه به ادّعا می‌گویند امام زمان آمد، ما یاریش می‌کنیم. نه! این‌طور نیست. امتحان می‌شوید، غربال می‌شوید. امام صادق علیه السلام می‌فرمایند: غربال می‌شوید تا به جز اندکی بیشتر نمی‌مانند. 🔸همّت خود را بالا ببرید، می‌خواهند طیّب ها را جدا کنند. «لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ» روز عاشورا ، امام حسین علیه‌السلام چراغ‌ها را خاموش کرد فرمود: من بیعتم را برداشتم، بروید. فوج فوج مردم رفتند، جز ٧٢ نفر، که فهمیده بودند سعادت و خوشبختی با بودن در کنار امام حسین است. 🔸الآن هم همین‌طور است، امام زمان هم همین کار را انجام می دهند. زمان تاریکی غیبت، آقا چراغ‌ها را خاموش کرده، هر کس می‌خواهد برود برود، لذا غربال می‌شوید. و الا به ادعا همه می گویند ما هستیم!!! 🎤استاد حاج آقا زعفری زاده 🔹اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْــ 📌زمینه سازے ظـهور = قدمی برداریم ❁═══┅┄ 💠 @Ebrahimedelha_ir💠 ❁═══┅┄