┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄
🍎 یادمه آقا ابراهیم مثال قشنگی
میزد و میگفت: نماز اول وقت مثل
#میوهای است که وقت چیدنش شده.
اگه میوه رو نچینی، خراب میشه و
مزه اولیه رو نداره.
✅همیشه سعی کن نمازهایت در هر
شرایطی اول وقت باشه. خدا هم تو
گرفتاریهای زندگی قبل از اینکه
حرفی بزنی کارت رو ردیف می کنه.
🔷و َأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَ زُلَفًا مِن
َ اللَّيْلِ ۚ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ۚ
ذَٰلِكَ ذِكْرَىٰ لِلذَّاكِرِينَ
و نماز را در دو طرف روز و ساعات
نخستين شب برپا دار که یقیناً
نیکی ها بدیها را از میان میبرند.
(هود/١١۴)
📚خدای خوب ابراهیم
❁═══┅┄
🔺@Ebrahimedelha_ir🔻
❁═══┅┄
•.¸¸.•✫ 🦋🌸🦋 ✫•.¸¸.•
#شهید_علی_تجلاتی🌷
🗯به روایت همسر
📌بهم گفت خب قول دادیم که به هم
تذکر بدیم تذکر بدم ناراحت نمی شی؟
گفتم نه. گفت:مشکلِ تو جنوب یا
رفتن من به کردستان نیست. مشکلت
اینه که از خدا خیلی دور شدی.
💞وقتی با تو ازدواج کردم برای خودت
برنامه داشتی بعد از نماز صبح دعا
می خوندی، آرامش می گرفتی.
ظهر قرآن می خوندی شب صحیفه
سجادیه دستت بود منم خیلی به
خودم می بالیدم چنین همسری دارم.
الان بعد از نماز سریع چادرت رو
می اندازی زمین و می دویی آشپزخونه
⚠گفتم: می خوام منتظر نباشی
اذیت نشی گرسنه نمونی،
💎گفت: من حاضرم غذا نخورم.
حاضرم یه ساعت دیرتر غذا بخورم
ولی تو #همون_روحیه رو داشته باشی.
📚نیمه پنهان ماه
❁═══┅┄
🔺️@Ebrahimedelha_ir🔻
❁═══┅┄
┄┅┅❁☘🌸☘❁┅┅┄
🧩 چیزی شبیه دکمه پیراهن در جیبش نظرم را جلب کرد.
خوب که دقت کردم ، دیدم یک نگین عقیق است که انگار جمله ای رویش حک شده....👆
❁═══┅┄
🔺️@Ebrahimedelha_ir🔻
❁═══┅┄
┄✦🍀✦༻﷽༺✦🍀✦┄
ای دل بشارت میدهم، خوش روزگاری میرسد
یا درد و غم طی میشود، یا شهریاری میرسد
گر کارگردانِ جهان، باشد خدای مهربان
این کشتیِ طوفان زده، هم بر کناری میرسد
🔹اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْــ
📌زمینه سازے ظـهور = قدمی برداریم.
❁═══┅┄
🔺@Ebrahimedelha_ir🔻
❁═══┅┄
༻💠༺
#نسیم_حدیث☀
🌸 امام صادق علیهالسلام:
زمانی که مهدی ظهور کند،
خداوند درد و بیماری را از هر مؤمنی
برطرف خواهد کرد.
📚غیبت للنعمانی ، صفحه ۶۶۱
❁═══┅┄
🔺@Ebrahimedelha_ir🔻
❁═══┅┄
┄═❁๑🍃๑💗๑🍃๑❁═┄
☘در چشم تـو نشستم
به تماشای خودم
☘کـه مگر حال مـرا
چشم تـو تصویر کند.
❁═══┅┄
🔺@Ebrahimedelha_ir🔻
❁═══┅┄
┄✦🍀✦༻﷽༺✦🍀✦┄
مولایــم . . .
چاره این دل بیچاره تویی ،میآیی؟
تکیه گـاه من آواره تویی ،میآیی؟
نگـرانم که بیایی و نبـاشم دیگر
لحظه هایم همه همـواره تویی، میآیی؟
🔹اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْــ
📌زمینه سازے ظـهور = قدمی برداریم
❁═══┅┄
🔺@Ebrahimedelha_ir🔻
❁═══┅┄
༻💠༺
#نسیم_حدیث☀
❣️امام صادق (علیه السلام)
📌«خداوند، در هیچ چیز از آنچه
حرام کرده، نه شفایی قرار داده است
و نه دوایی»
📚 بحارالانوار، جلد ۶٢،صفحه ٨۶،
❁═══┅┄
🔺@Ebrahimedelha_ir🔻
❁═══┅┄
┄┅══🔹🍃🌸🍃🔹══┅┄
🍽 جلسه فرماندهان بود. بعد از
شام هر چه به ابراهیم گفتند که
بیا و برایشون دعای توسل بخوان
قبول نکرد، او با ناراحتی میگفت:
من دعای خودم را خواندم!
👥 جلسه به پایان رسید و همه آماده
بازگشت به محل قرارگاه و لشکر ها شدند.
حاج حسین میگفت: وقتی سوار ماشین
شدیم و حرکت کردیم، یک بسته را به
ابراهیم دادم و گفتم: برایت نان و
کباب آوردم!
💢 ابراهیم همین طور که پشت فرمان
نشسته بود، نان و کباب را از من گرفت
و با دست دیگر از شیشه ماشین به
بیرون پرت کرد! بعد هم گفت: من با
بسیجی ها نان و سیب زمینی خوردم.
بگذار این غذا را حیوانات بیابان بخورند.
⚡چیزی نگفتم ، ابراهیم چند لحظه بعد
گفت: تمام ما بسیجی هستیم، وای
به روزی که غذای بسیجی و فرمانده
تفاوت داشته باشد، آن موقع کار
مشکل می شود.
🌷 #شهید_ابراهیم_هادی
❁═══┅┄
🔺@Ebrahimedelha_ir🔻
❁═══┅┄
سـلام بر ابراهیــم
⊱━═━❥🌸💖🌸❥━═━⊰
#شهید_یوسف_سجودی🌷
🦋خاطره ی شهید ویژه خانم ها:
⛅همسر شهید: زندگیمون با کمک
خرجِ پدرش و درآمدِ ناچیزِ حوزه به
سختی میگذشت. یه شب نان هم
برای خوردن نداشتیم. بهش گفتم
که چیزی نداریم. اون قدر این پا و
اون پا کرد که فهمیدم پولش ته
کشیده. حرفی نزدم و رفتم سراغِ
کارهایم وقتی برگشتم ، دیدم یوسف
نشسته پایِ سفره داشت گوشههای
ِ خشک و دور ریزِ نان رو که از چند
روز پیش مونده بود، میخورد…
بهم گفت: بیا خانوم ! اینم از شامِ امشب…
🧕خانوما دقت کنین
از همسر این شهید یاد بگیرین و
چیزی رو نخواین که میدونین
همسرتون توانِ مهیا کردنش رو نداره ،
لطفاً با پایین آوردنِ سطح توقعاتتون
کاری کنین که مردتون شرمنده نشه ،
تا زندگیتون آرامش داشته باشه…
_____________________________
🧔خاطره ی شهید ویژه آقایون
🍗یوسف بعد از مدتها خرید کرده بود.
بهم گفت: خانوم! ناهار مرغ درست
می کنی؟ هنوز آشپزی بلد نبودم.
اما دل رو زدم به دریا و گفتم: چشم.
مرغ رو خوب شستم و انداختم تویِ
روغن. سرخ و سیاه شده بود که آوردمش
سرِ سفره.
🍴یوسف مشغول خوردن شد. مرغ رو
به دندون گرفته بود و باهاش کلنجار
می رفت. مرغ مثلِ سنگ شده بود
و کنده نمی شد. تازه فهمیدم قبل از
سرخ کردن باید آبپزش میکردم.
کلی خجالت کشیدم. اما یوسف
میخندید و میگفت: فدای سرت خانوم!
.
🍚آقایون باید دقت کنند:
همسرشون با عشق براشون غذا می پزه
و توی خونه زحمت میکشه. اگه غذا
خوب نبود و یا نقصی دیدید ، نباید به
روش بیارید. یادمون نره که گاهی یه
تشکر کردن ،کلِ خستگی رو از تن
همسرتون خارج میکنه…
.
📚 مجموعه طلایه داران جبهه حق ۷
❁═══┅┄
🔺@Ebrahimedelha_ir🔻
❁═══┅┄
1_228216939.mp3
3.51M
نمایشنامه صوتی
💞 یادت باشد
◀قسمت ۱
#پیشنهادویژه
❁═══┅┄
🔺️@Ebrahimedelha_ir🔻
❁═══┅┄