Fan Art | ایما
#Art #INTP #intp_character #زن_intp ساعت سه صبحه و سخت مشغول کاره 📟 ⠇ #ادمین_ترمه 🧿 ══════════════
#Art #INTP #INTP_Character #تصویر_مفهومی
این احساسات منه..!🫀
⠇#ادمین_راعیل🫐
══════════════
⠇ @Eema_Art
سلام و ارادت 🌼
دوباره #چالش آرت داریم و ازتون میخوایم بدون اینکه تایپتون رو بگید، توی چند خط توصیفش کنید و "اینجا" بفرستید 📝
ما هم از بین پیامها چند تا رو انتخاب میکنیم و با کمک هوش مصنوعی، آرتهایی تقدیمتون میکنیم 🤖
اگه پیامهای ناشناس رو بترکونید، باز همچین چالشی برگزار میکنیم 🌈
⠇ #ادمین_ترمه 🧿
⠇ #ادمین_ردسا 🕶✨️
══════════════
⠇ @Eema_Art
•بدون گفتن تایپت، در چند سطر توصیفش کن ✍
همه او را سنگدل می نامیدند اما اگر قلبت از سنگ باشد که نمی توانی یک جامعه را رهبری کنی.
می توانست قلبش را پر از اب کند تا از تیر مردم در امان باشد اما او انقدر ارامش نداشت پس قلبش را از سینه در اورد تا دیگر هیچ کس نتواند او را بکشد و به عشق زندگی اش به کشورش هدیه داد.
اما هیچکس از او تشکر نکرد.
چشمانت را ببند عزیزم . بگذار قدرت درونت جوانه بزند. بگذار دریایی از طوفان ذهنت را به تکاپو بکشاند.
چشمانت را ببند عزیزم.
به دنیای امن خودت برو. دنیایی بدون هیچکس با دوستان از دست رفته و رویایی شیرین.
چشمانت را ببند عزیزم.چشمانت را ببند عزیزم...
⠇#پیام_شما 💬
══════════════
⠇ @Eema_Art
•بدون گفتن تایپت، در چند سطر توصیفش کن ✍
من خیلی پرشورم و با قلبم به همه عشق میورزم اگه عاشق یکی بشم تمام وجودمو خرجش میکنم ، اگه دلمو بکشنی روزها گریه میکنم من عاشق گربه ام دوست دارم با همه دوست باشم و برم مهمونی اخر شب برگردم و خوش بگذرونم من عاشق رویا بافی ام راجب همه چیز رویاهای کاملا غیر منطقی میسازم و فانتزی های بیشماری دارم من ادم بیخیالی ام و همه چیزو وقیقه نودی انجام میدم خیلی زود ذوق میکنم و جوگیر میشم...
⠇#پیام_شما 💬
══════════════
⠇ @Eema_Art
•بدون گفتن تایپت، در چند سطر توصیفش کن ✍
من خودمو جزوی از طبیعت میدونم و باهاش آرامش میگیرم
آدما رو دوست دارم
چون اگه اونا نباشن من با مغزم تنها میمونم و احساس میکنم یه حفره ی بزرگ تو قلبم هست که هیچ وقت پر نمیشه
درونگراها و منطقی ها رو دوست دارم چون بدون اینکه چیزی بگن نشون میدن چقدر دوستت دارن
دوست ندارم در مورد خودم صحبت کنم چون پر از عیب و تناقضم...
از ترسیدن میترسم
از تنهایی میترسم
پس منو تنها نزارید(:
⠇#پیام_شما 💬
══════════════
⠇ @Eema_Art
•بدون گفتن تایپت، در چند سطر توصیفش کن ✍
اون کسی عه که یه زمانی تو جنگ نتونست دوستش رو نجات بده و غم بزرگی رو تحمل کرد.پس اون قسم خورد که از بقیه مراقبت کنه و رهبر خوبی باشه تا همه زنده بمونن و دوستش داشته باشن.برای همینه که همیشه شمشیری تو دستش داره تا از بقیه محافظت کنه.پس به دوستاش صدمه نزنید تا با اون و شمشیرش روبرو نشید
⠇#پیام_شما 💬
══════════════
⠇ @Eema_Art
•بدون گفتن تایپت، در چند سطر توصیفش کن ✍
ناگهان دردی احساس کردم. اشک در چشمانم حلقه زد، بغض راه گلویم را بست و دستی قلبم را فشرد.
نمی توانم خودم را رها کنم، اگر مسخره ام کنند چه؟ اگر انتقادم کنند چه؟ هنوز شمشیر برنده زبانشان در بدنم است اما در آغوش کسی فرو می روم و سد چشمانم می شکند، راه گلویم باز می شود و قلبم آرام. شخص شمشیر را از بدنم بیرون می کشد و مرحمی روی دردش می گذارد.
⠇#پیام_شما 💬
══════════════
⠇ @Eema_Art
•بدون گفتن تایپت، در چند سطر توصیفش کن ✍
هیچوقت جوانی را تجربه نکردم چرا که قلب پیری داشتم...
چرا که حرفی راجب درد هایم نزدم تا درددلی بشنوم و اشتیاقی برای زندگی پیدا کنم...
چرا که زندگی زودتر به من درس آموخت و مرا پخته کرد...
و قلب پیر من مانند کشتی در این دریا حرکت میکند تا شما را به مقصد برساند...
کوله باری از غم و اندوه کمر مرا خم میکند و با این حالا درد های شما را به جان میخرم...
و زمانی که به شانه ای برای گریه کردن احتیاج داشتید من آنجا هستم.
⠇#پیام_شما 💬
══════════════
⠇ @Eema_Art
•بدون گفتن تایپت، در چند سطر توصیفش کن ✍
او رهبرشان بود اما رهبری بدون هم نشین واقعی
خیلی از لشکریان و دوست هایش زحمت های او را از یاد برده بودند و دلش را می شکستند ، حتی بعضی می خواستند با تهمت زدن جای او را بگیرند اما نمی توانستند ، با این حال اگر کارشان به او میفتاد ، او به آنها کمک می کرد و بدی هایشان را لحظه ای به فراموشی می سپرد .
او به باطن انسان ها و ذره ای خوبی درونشان ، اعتقاد شدید داشت
در آخر احساسات خودش را ذره ذره فرو خورد ... و این تاوان داشتن دلی بزرگ بود..
⠇#پیام_شما 💬
══════════════
⠇ @Eema_Art
•بدون گفتن تایپت، در چند سطر توصیفش کن ✍
کالبدی خسته، و روحی نهفته و تیره و تار در عمق آن
تنفر از انسان ها.. تمام وجودم را فرا گرفته است
شاید اینگونه باشد، که چطور میتوان بی دلیل از انسان ها متنفر بود آیا کسی هست که اینگونه باشد؟ بله.. من هستم گویی وقتی روزها انها را جلو چشمانم میبینم بوی خون تمام وجودم را فرامیگیرد.. حسی دارم که گویی میخواهم با دستانم انها را خفه کنم.. من دوستی ندارم و تنها روزگار را سپری میکنم و از تنها بودنم خوشحالم چرا که کتابها بهترین دوستان من هستند.. برخورد سرد و خشکم با انسان ها که شاهکارهایی متحرک بیش نیستند انها را آزرده خاطر میکند اما برای من بیاهمیت است.. از دید انها من سرد،خشک، و سنگدلم اما باز هم نظر انها برای من بی اهمیت است چون انسان ها فقط وسیله ای برای رسیدن به اهدافم هستند.
⠇#پیام_شما 💬
══════════════
⠇ @Eema_Art
مهلت حضور در چالش به اتمام رسید 🛎
سپاس از عزیزانی که شرکت کردند، منتظر آرت از متنهای منتخب باشید 💎
⠇ #ادمین_ترمه 🧿
⠇ #ادمین_ردسا 🕶✨️
══════════════
⠇ @Eema_Art