eitaa logo
ایما | شخصیت شناسی MBTI
32هزار دنبال‌کننده
9هزار عکس
1.2هزار ویدیو
18 فایل
اولین و‌تخصصی ترین مجموعه شخصیت شناسی در ایتا🤩 اینجاییم تامسیرخودشناسی رو براتون هموارتر کنیم✌🏻 B2n.ir/s42083 :تست رایگان @MBTItest :کانال راهنما @Eema_tab :تبلیغ‌ وتبادل @Chatrooom :ارتباط باما صفرتاصد تولیدمحتوای‌ ایما؛ کپی بهرشکلی🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ یه سری نکته هم من براش فرستادم ‌
۲۰ مرداد ۱۴۰۲
داستان زندگیِ یه مادر enfpی همراه🥲 اون یه مادر فوق العاده بود همیشه با بچه هاش تو هرکاری همراه میشد و این باهم بودنه یا دوباره بچه شدنه حس خوبی بهش میداد. بچه هاشم عاشق مادرشون بودن و همیشه میگفتن وقتی کنارشونه خیلی بهشون خوش میگذره🥳 ‌ ‌
۲۰ مرداد ۱۴۰۲
کمتر پیش میومد که...☺️ قانون یا برنامه ای اونو نگران کنه و بیشتر دلش میخاست زمان فراغت زیادی برای بچه هاش فراهم کنه تا با همدیگه جهانو کشف کنن و خوش باشن! اون به خوبی میتونست احساسات و تفکرات اعضای خانواده رو شناسایی کنه و یه حامی دلسوز براشون باشه🥺 ‌
۲۰ مرداد ۱۴۰۲
‌‌ اون و همسرش...😁 حرف همدیگه رو خیلی خوب میفهمیدن و چشم انداز مشترکی نسبت به جهان داشتن. اصلا همین موضوع بود که باعث شد سر یه پروژه مشترک تو دانشگاه عاشق هم بشن و پیوند بین ذهن هاشون دائمی بشه😍 ‌
۲۰ مرداد ۱۴۰۲
شوهر intjش... 😃 عاشق گرمی، اشتیاق و راحتی اجتماعی اون بود(اینو بارها و بارها بهش میگفت) و به همسرش کمک میکرد تا مدیریت زمان بهتری داشته باشه و پروژه های مختلف رو دقیق تر پیش ببره😎(برگرفته از اقرار هردو:) ‌
۲۰ مرداد ۱۴۰۲
‌‌‌‌‌‌ ‌ ‌ اونا یه خونه گرم و فوق العاده صمیمی داشتن:))) اما زندگی هیچ وقت ایده آل نبوده و نیست... و مشکلات جدی و مهمی هم این وسط به چشم می‌خوردن! ‌‌ ‌‌
۲۰ مرداد ۱۴۰۲
هرکار کوچیکِ خونه...😰 برای ENFPی ما تبدیل به یه بحران بزرگ میشد و این جزئیات و کارای روزمره زیاد خونه حسابی خستش میکردن. اون به خوبی خودشو با لیوان شیری که یهو واژگون شده یا برنامه های دقیقه آخری وفق میداد ولی کناراومدن با ساعت دقیق انجام دادن بعضی کارها، حاضر شدن تو جلسات مهم به طور منظم و ... به شدت براش اذیت کننده بودن💔 ‌ ‌
۲۰ مرداد ۱۴۰۲
اون همش نگران بود که نکنه...😫 تصمیم نادرستی بگیره و درنتیجه اون موقعی که باید تصمیم نهایی رو میگرفت و از قبل تکلیف و موضع خودش رو روشن میکرد، چندان موفق نبود. در نتیجه تو چشم بچهاش جدی و با ثبات به نظر نمیرسید و بچها هرچه قدر بزرگ تر میشدن کمتر اونو جدی میگرفتن!😥 ‌
۲۰ مرداد ۱۴۰۲
اون از ملاقات با دیگران به وجد میومد ولی...😭 همسرش کاملا برخلاف اون ترجیح میداد بیشتر تایمشو تو یه محیط آروم و خلوت سپری کنه. enfpعاشق دیدن دوستاش و برنامه های اجتماعی غیرمنتظره بود ولی شوهرش مدام درمورد اینکه آیا میخاد شرکت کنه یا نه، اجازه بده یا نه، تردید داشت و زیاد فکر میکرد.😪 ‌
۲۰ مرداد ۱۴۰۲
‌‌ اون مدام از شوهرش میپرسید...😢 چه احساسی داره و دوست داشت درمورد هرچیزی که به ذهنش میاد حرفه بزنه اما از نظر شوهرش این پرسش ها بیشتر دخالت و کنجکاوی بیجا و آزاردهنده بودن تا نوعی حمایت! intj خشم خودش رو بی پروا ابراز میکرد و انتقاداتش رو کاملا صریح و مستقیم به زبون میاورد و این همسر enfpبود که دلشکسته و دست از پا دراز تر محیط رو ترک میکرد یا میخاست هرطور شده هماهنگی رو به رابطه شون برگردونه.😓 ‌
۲۰ مرداد ۱۴۰۲
‌ روزی که این رفیق ما☝️🏻☝️🏻 با mbti و تایپ شخصیتی خودش آشنا شد😀 نشست مطالب چندماه کانال رو خوند😂💔👌 ‌
۲۰ مرداد ۱۴۰۲
‌ یه سری نکته هم من براش فرستادم ‌
۲۰ مرداد ۱۴۰۲