#الذهب_الخالص | ای انسان! آهای حضرت انسان! چه چیز تو را نزد پروردگار کریمت مغرور کرده‌است؟ همان کسی که تورا آفرید و اندامت را نیکو ساخت و تورا متعادل و متناسب قرار داد (انفطار،۶و۷) #رمضان #عبدالباسط @ehsanSaadi | بساط فقیر

گره‌گشا بالاست

#عالم_عامل_ربانی | شب نوزدهم 🔺غلام آن کلماتم کآتش انگیزد #حاج‌آقا_مجتبی 😍 #رمضان_المبارک #استوری @ehsanSaadi | بساط فقیر

{ التماس دعا }

آرام آرام راه می‌رفت و به آسمان نگاه می‌کرد...

لب‌هایش مثل دانه‌های تسبیحش به آرامی تکان می‌خورد ...

وصایا و سفارشاتش را کرد. شاید از حسینش هم گفت ...

تو ماه بودی و هرشب در آسمان بودی تو با تمام غریبیت ... مهربان بودی !

چشمان زیبایش آن‌شب هم خواب درستی ندید... دردمند، شب، چشم بیدار دارد !

به قول #آوینی که می‌گفت: "عقلِ معاش می‌گوید که شب هنگام خفتن است... اما عشق می‌گوید که بیدار باش! در راه خدا بیدار باش"

آن‌شب بارها خبر رفتنش را داده بود. حتی مرغابی‌های خانه‌ی دخترش هم سدّ راهش شدند سرانجام که نرود ... اما او مسجدی بود و باید می‌رفت!

قلاب درِ خانه به بند کمرش استغاثه کرد که نرو ... درب خانه مدت‌ها درصدد جبران بود!!!

میان کوچه‌ها چه غریبانه و تنها می‌رفت رهبر عالم!!! کوچه‌هایی که یک روز ...

گمانم کسی ورودش به مسجد تاریک را نفهمید... همان‌طور که نماز شبش را ندیدند... آن‌ها که حتی خیلی‌هاشان نمازهای علی را اصلا ندیده بودند....

حتم دارم برای ماهم استغفار کرد و العفو گفت...

موسم اذان شد! بالای بام مسجد اذان گفت ... نمی‌دانم به ولایت خود هم باید شهادت می‌داد؟!

چون همیشه، خفتگان را بیدار کرد ... اما آنکه بر شکم خوابیده بود هرلحظه خوابش عمیق و عمیق‌تر می‌شد! مگر ۱۹ رمضان، شب احیا نبود مسلمان(نان) ؟

قامت به نماز بست او که نماز به او قامت می‌بست! الله اکبر ...

شمشیر مسموم آن ملعون، قرآن ناطق را بر سجاده‌اش نازل کرد؛ اما مقطعه: ﴿اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ﴾ 

برایش قرآن بخوانید... دوست دارد!

#طراحی | دست‌مان خالی نیست ... #شهادت_مولا_تسلیت @ehsanSaadi | بساط فقیر

🖥 #طراحی | بین دعا ‌... #مخاطب_خاص #شب_جمعه #شب_قدر @ehsanSaadi | بساط فقیر