eitaa logo
🌱📿 مذهبیونــ📿🌱
49 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
644 ویدیو
5 فایل
به نام خدا🌿 تولد کانالمون:«1400/10/21»🌱💫 کانال متعلق به مهدے فاطمھ است...❤️ کپی از کانالمون:حلالتون فقط یه صلوات براے فرج آقا بفرستین دمتون حیدࢪے🙃💛
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
100تایی شدیمممم:))🌱
قرار بود ۱۰۰ تایی شدیم ادامه ی رمان رو بزارم..
هدایت شده از مهجه ؛
دیدین رفقات برن کربلا فقط تو جابمونی چقد قلبت میشکنه ؟(: بعد بدترش اینجاس ، توام قرار بوده بری .. ولی ، ولی یهو کنسل میشه (:💔 و این خیلی بده .. یه نفری الان تو همین حاله .. با کلی ذوق و شوق داشت آماده میشد با رفقاش بره حرم ِ آقا ؛ حتی چفیه‌ی دخترشم گرفته‌ بود که بره متبرکش کنه و بیاره (: ولی یهو بخاطر ِ بیماریش ، دکترش گفته نمیتونی بری !💔 الان اون یه نفر خیلی حالش بده .. و من اونجایی سوختم که گفت : کاش ازش نمیپرسیدم برم یا نرم (:💔 [ الانم ؛ اگر‌ زحمتی نیست براتون ، نفری سه تا الهی به‌ رقیه براش بگید .. هم برای اینکه حالش بهترشه ؛ هم اینکه آقا جور کنه ایشونم بره (: ] ارادتمندم ، لطف میکنید ..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از فرهاد جابر شیرازی
اینڪه‌‌منتظرش‌نیستیم‌یه‌گناه اینڪه‌وانمود‌میڪنیم‌و‌دروغ‌میگیم‌ منتظرشیم‌یه‌گناه‌دیگه :))🚶🏻‍♂ +امام‌زمان‌یار‌میخواد‌نه‌بار! •••━━━━━━━━━ 𝙹𝙾𝙸𝙽→ ⁦https://eitaa.com/joinchat/3403546689Cbce5d804ed
جـوان‌ها! به محض اینکه می‌بینید خیابانـــی، جایی گرفتارِ گناه مــی‌خواهید شوید، بگوییـد امام زمان(ارواحنافداه) به حقِ مادرت نــگهم دار! -استاد‌معاونیان ➜@Ekip_haji739
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
https://eitaa.com/montazranmahde/4938 متشکر التماس دعا ماهم امروز جمکران بودیم..🙂
🌱📿 مذهبیونــ📿🌱
♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨ #رمان‌مدافع‌عشق‌قسمت20 #هوالعشـق: همانطور که پله ها را دو تا یڪے بالامیروم باڪ
♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨ : نفس هایم به شماره مےافتد. فقط ڪمـےدیگرمانده که تڪانےمیخوری و چشم هایت را باز میڪنے... قلبم به یڪ باره میریزد! بهت زده به صورتم خیره میشوی و سریع از جایت بلند میشوی... _ چیکار میکردی! ِمن ِمن میکنم.... _من....دا...داش...داشتم...چ... میپری بین نفس های بشماره افتاده ام: _ میخواستم برم پایین گـفتم مامان شک میکنه... تو اخه چرا!... نمیفهمم ریحانه این چه کاریه! چیو میخوای ثابت کنی؟ چیو!؟ از ترس تمام تنم میلرزد،دهانم قفل شده... _ اخه چرا...! چرا اذیت میکنی... بغض به گلویم میدود و بےاراده یڪ قطره اشک گونه ام را ترمیڪند.. _ چون... چون دوست دارم! بغضـم میترکد و مثل ابربهاری شـروع میکنم به گریه کردن. خدایا من چم شده. چرا اینقدر ضعیف شدم. یکدفعه مچ دستم را میگیرد و فشار میدهد. _ گریه نکن.. توجهی نمیکنم بیشتر فشار میدهد _ گـفتم ریه نکن اعصابم بهم میریزه.. یک لحظه نگاهش میکنم.. _ برات مهمه؟... اشکای من!؟ _ درسته دوست ندارم ... ولی... آدمم دل دارم!...طاقت ندارم...حالا بس کن زیر لب تکرار میکنم. _ دوسم نداری.. و هجوم اشک ها هرلحظه بیشتر میشود. _ میشه بس کنی... صدات میره پایین! دستم را ازدستت بیرون میکشم _ مهم نیست بزار بشنون! پشـتم را بهت میکنم و روی تختت مینشـینم.دسـت بردار نیسـتم ... حالا میبینی! میخوای جونموبگیری مهم نیسـت تا تهش هسـتم. می آیے سمتم که چند تقه به در میخورد: _ چه خبره!؟.. علی؟ریحان؟ چی شده؟ نگرانی را میشد از صدای فاطمه فهمید هل میکنی،پشت در میروی و آرام میگویـے.. _ چیزی نیست... یکم ریحان سردرد داره! _مطعنید!؟ میخواید بیام تو؟ _ نه!... توبرو بخواب. من مراقبشم! پوزخندمیزنم: _ آره!مراقبمے! چپ چپ نگاهم میڪنے. فاطمه دوباره میگوید: _باشه مزاحم نمیشم... فقط نگران شدم چون حس ڪردم ریحانه داره گریه میڪنه... اگر چیزی شد حتما صدام ڪن! _ باشه! شب خوش! چندلحظه میگذرد و صدای بسته شدن در اتاق فاطمه شنیده میشود! باڪلافگےموهایت را چنگ میزنے،همان جا روی زمین مےنشینےو به در تڪیه میدهے. *** چادرم را سرمیڪنم،به سرعت از پله ها پائین میدوم و مادرت را صدا میڪنم: _ مامان زهرااا!.. مامان زهرااا!! اقاعلےاڪبرکجاست!؟ زهراخانوم از شپزخانه جواب میدهد -اولا سلام صبح بخیر!دومن همین الان رفت حیاط موتورش رو برداره. میخوادبره حوزه! به آشپزخانه سرڪ میڪشم، گردنم را کج میکنم و با لحن لوس میگویم: آخ ببشید سلام نکردم! حالا اجازه مرخصی هست؟ _ کجا؟بیا صبحانت رو بخور! _ نه دیگه کلاس دارم باید برم. _ ا؟خب پس به علےبگو برسونتت! _ چشم مامان ! فعالا خدافظ! و در دل میخندم اتفاقا نقشه بعدی همین است! به حیاط میدوم فاطمه در حال شانه زدن موهایش است. مرا که میبند میگوید: _ اووو...کجا این وقت صبح! _ کلاس دارم _ خب صبر کن با هم بریم! _ نه دیگه میرسونن منو و لبخند پررنگے میزنم. _ آهااااع!توراه خوش بگذره پس... و چشـــمک میزند. جلوی در میروم و به چپ و راســـت نگاه میکنم. میبینمت ک داری موتورت را تا ســـرکوچه کنارت میکشـــے. بےاراده لبخندمیزنم ودنبالت مےآیم ... ادامه دارد... ♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨ [@Ekip_Mazhabiun]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از منتظران‌مهد‌؎(:
---|> مۍگفت : هروقت‌میخواۍدعا‌کنۍ، قبل‌ازاینکه‌دعا‌کنۍ،بگو‌خدایا‌ من‌از‌همه‌‌ۍکسایۍکه‌غیبت‌منو کردن ‌و‌منو‌ناراحت‌کردن‌گذشتم .. توهم‌از‌من‌بگذر(: دراجابت‌دعا‌خیلۍموثره ..🌱 - آیت‌الله‌مجتهدی‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
https://eitaa.com/doghtaraneh88/47734 خوشا به سعادتتون التماس دعا:)
هدایت شده از ‹ مـیثـٰاق ›
به یاد تمام همسنگری ها و ممبر ها✋🏾
هدایت شده از منتظران‌مهد‌؎(:
ه‍مسایه‌هایه‌کمکی‌میکنید‌برگردیم‌به‌آمار‌قبلی؟! ۵‌تا‌لفت‌داشتیم😐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
22.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥🛑دیدن این ویدئو برای هررر ایرانی واجبه 🔻 رجز‌خوانی جــوان ایرانی در فرودگاه حلب-سوریه 🔻 تحرکات سپاه پاسداران در اسرائیل !!!!؟؟ راز حملات اسرائیل و ترورهـای در منطقه 🔻 @seyyedoona
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از میگــــ‌میگـــــ
میخوام تقدیمی بدم یه تقدیمی خیلی خاص🎈 برای هر کسی با توجه به کانالش:) این پیام رو فور کنید تا بهتون تقدیمی گشنگ داده بشه♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا